میخی دیگر به تابوت احزاب چپ ضد غربی و ضد اسراییلی کوبیده شد

پس از حمله حماس به اسراییل و تجاوز، کشتار و گروگان گرفتن مردم اسراییل، بخوبی روشن بود که جمهوری اسلامی هدفش حمله به انقلاب ژن، ژیان، ئازادی و کسب اعتبار پس از بی آبرو شدنش در جریان انقلاب است. جمهوری اسلامی و حماس با استفاده از بیمارستانها و مدارس و پناه گرفتن در پشت مردم غیر نظامی برای حمله به اسراییل، استراتژی خود را بر این گذاشته بودند که تا میتوانند مردم غیر نظامی غزه را به کشتن بدهند تا بتوانند بر ضد اسراییل کمپین به راه بیندازند. جمهوری اسلامی و پروکسی های آن ابایی ندارند از اینکه مردم غیر نظامی را به کشتن بدهند. قبلا جمهوری اسلامی در جریان شلیک به هواپیمای اوکرایینی نشان داده بود که حاضر است دست به هر جنایتی و از جمله کشتن افراد غیر نظامی دست بزند، تا بتواند افکار عمومی را بر ضد آمریکا و کشورهای غربی بسیج کند. این نقشه تبلیغاتی  جمهوری اسلامی و پروکسی آن حماس با کمک مساجد، اخوان المسلمین و چپهای ضد غربی در کشورهای اروپایی و آمریکا با موفقیت به اجرا گذاشته شد. خامنه ای در ملاقات خودش با رهبران جنایتکار حماس، از این تبلیغات موفقیت آمیز حماس تمجید کرد. بعبارت دیگر از انجاییکه اتوریته سیاسی در غزه و حتی ساحل غربی در دست حماس و نیروهای اسلامی است، هر گونه تبلیغات ضد اسراییلی به جیب نیروهای اسلامی و از جمله جمهوری اسلامی خواهد رفت. احزاب چپ ضد اسراییلی، که بدلیل همراه شدن با این کمپین ضد اسراییلی رژیم، با لعن و نفرت مردم در ایران روبرو شده بودند، به دست و پا افتادند. تلاش کردند که بگویند که فقط از مردم غزه دفاع می کنند، نه از حماس. اما دستشان رو شده بود. اگر از مردم غزه میخواستند پشتیبانی کنند، در درجه اول موظف بودند با محکوم کردن حماس، خواهان آزادی گروگانها شوند. اگر حماس از روز اول محکوم شده بود و در خیابانهای اروپا  در کنار نیروهای اسلامی و کمپین ضد اسراییلی آنها، یک کمپین در محکوم کردن حماس و جمهوری اسلامی نیز شکل گرفته بود، حماس تشویق نمیشد که مدت ۶ ماه مردم غزه را به کشتن بدهد تا ماشین تبلیغاتی خودش را گسترش دهد و جمهوری اسلامی کسب اعتبار نمی کرد. علاوه بر این احزاب چپ ایرانی نشان دادند که بجای اپوزیسیون جمهوری اسلامی بودن، اپوزیسیون اسراییل شده اند. سفر رهبران حماس و جهاد اسلامی به جمهوری اسلامی و تمرکز جمهوری اسلامی بر کسب اعتبار سیاسی در سایه این کمپین ضد اسراییلی، دیگر جای شکی برای مردم ایران نمی گذاشت، که این احزاب چپ ضد غربی و ضد اسراییلی، دستشان در گردن جمهوری اسلامی است. در حالیکه مردم ایران با درایت سیاسی پرچم فلسطین را حواله بسیجی ها داده بودند، حاضر نبودند از روی پرچم اسراییل عبور کنند و حتی امام جمعه زاهدان هم حاضر نشده بود در کمپین ضد اسراییلی شرکت کند، احزاب چپ ضد غربی و ضد اسراییلی نشان دادند که براحتی به زائده جمهوری اسلامی تبدیل شده و نقش هیزم بیار برای داغ کردن تنور اعدامهای وی تبدیل میشوند. حالا علاوه بر اینکه بایستی این احزاب ثابت کنند که کمونیسمشان با کمونیسم چین و کره شمالی و کوبا متفاوت است، بایستی ثابت کنند که اپوزیسیون جمهوری اسلامی نیز می باشند و نقش چوب زیر بغل آنرا بازی نمی کنند. این شکست بزرگی دیگر برای سازمانهای چپ ضد غربی و ضد اسراییلی بود. پس از سفر رهبران حماس و جهاد اسلامی، شکی نبایستی داشت که مردم ایران بدرستی هر نیرویی را که در کمپین ضد اسراییلی شرکت کند، با لعن و نفرت خود بدرقه خواهند کرد. چپ اجتماعی ایران که با انتشار منشور حداقل خواسته ها خود را بعنوان یک چپ غربی و اجتماعی نشان داده بود، با درایت سیاسی بسیار با این کمپین ضد اسراییلی رژیم و احزاب چپ همراه نشد و نشان داد که برخلاف احزاب چپ ضد اسراییلی و ضد غربی که جناح چپ جنبش ملی اسلامی حاکم هستند، اپوزیسیون راستین جمهوری اسلامی را نمایندگی می کنند. این چنین بود که میخی دیگر بر تابوت احزاب چپ ضد غربی و ضد اسراییلی کوبیده شد.

بهزاد مهرآبادی

۳۱ مارس ۲۰۲۴

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate