در همبستگی با خلق فلسطین و علیه جنگ اسرائیل و حماس

در همبستگی با خلق فلسطین و علیه جنگ اسرائیل و حماس

بار دیگر توده‌‌های رنجدیده فلسطین در معرض عوارض مرگبار درگیری نظامی دو نیروی شدیداً ارتجاعی و ضد مردمی (دولت صهیونیستی اسرائیل و حماس یکی از دار و دسته‌های بنیاد‌گرای اسلامی،) که در توحش و وحشیگری شانه‌به‌شانه هم حرکت می‌کنند، قرار گرفته‌اند. میزان توحشی که هر دو طرف جنگ در طی چند روز اخیر علیه توده‌های غیر‌مسلح فلسطینی و اسرائیلی از خود به نمایش گذاشته‌اند قلب هر انسان آزادیخواه را به درد آورده و بار دیگر ماهیت ضد‌خلقی هر دوی این نیرو‌های مرتجع ‌ را در مقابل چشم همگان قرار داده است. 

این جنگ با یورش بیسابقه گروه اسلام‌گرای حماس به خاک اسرائیل تحت نام “طوفان الاقصی” آغاز شد که تهاجمی بیسابقه و پر تلفات برای اسرائیل بود؛ به طوری که چنین تهاجمی از زمان برپائی دولت اسرائیل در ۱۴ ما مه ۱۹۴۸ و جنگ سال  ۱۹۴۸ تا کنون بی‌سابقه گزارش شده است. بر اساس آخرین آمار رسمی، تلفات اسرائیل تاکنون بیش از ۷۰۰ تا ۸۰۰ کشته و بیش از ۲۲۴۳ زخمی بوده است. در جریان این یورش، حماس دست به جنایات بسیار  وحشیانه‌ای در حق مردم غیرمسلح اسرائیل زد و چنان صحنه‌های جنایت‌بار و مشمئز کننده از آزار زنان و کودکان (که برخی از آنها در شبکه‌های اجتماعی پخش شده‌اند) را به نمایش گذاشت که یادآور وحشی‌گری‌های داعش، همپالگی خود حماس می‌باشد. 

امروز که تنها سه روز از آغاز دور جدید جدال خونین بین دولت سرکوبگر و نژاد پرست اسرائیل و دار و دسته بنیاد‌گرای اسلامی حماس می‌گذرد، بار دیگر خلق ستمدیده فلسطین در نوار غزه هدف بمباران‌ها و حملات وحشیانه ارتش سرکوبگر اسرائیل قرار گرفته است و امپریالیسم آمریکا و شرکاء با بیشرمی تمام با اعلام حمایت “همه جانبه” خود از اقدامات صهیونیست‌های حاکم بر اسراییل، فرمان سلاخی دوباره توده های فلسطینی را صادر کرده اند. در این فاصله بیش از ۴۶۵ فلسطینی کشته و صدها نفر زخمی و تعداد بیشماری بی‌خانمان گشته و زن و کودک و پیر و جوان فلسطینی قربانی تهاجم وحشیانه دولت اسرائیل به مردم ستمدیده غزه شده اند. در طول این سه روز، خانه و کاشانه توده های رنجدیده فلسطین در اثر حملات وحشیانه اسراییل بر سرشان خراب شده و مصایب زندگی مشقت بار آنها در “زندان باز” غزه دو صد چندان گشته است. 

حملات اسرائیل به توده‌های فلسطینی ساکن غزه در شرایطی صورت می‌گیرد که نتانیاهو نخست وزیر نژادپرست و دست راستی اسرائیل رسما اعلام نمود که این کشور در حال جنگ می‌باشد و یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل اعلام نمود که دستور “محاصره کامل” غزه را صادر کرده که بر اساس این دستور، برای از بین بردن فلسطینی‌های ساکن غزه، مقامات تبهکار اسرائیل”برق را قطع کرده و ورود مواد غذایی و سوخت را مسدود خواهند کرد”. این وزیر دفاع اسرائیل که با وقاحت درخور یک صهیونیست، توده‌های رنجدیده فلسطینی در غزه را “وحشی” های مقیم غزه یا “حیوان های انسان نما” نامید، افزود که آنها باید به آنچه سزاوارش هستند برسند!! 

بر همگان آشکار است که نه محاصره غزه از طرف دولت صهیونیستی اسرائیل امر تازه ای است و نه اعلام در جنگ بودن اسرائیل با مردم فلسطین از سرزمین خود رانده شده صرفاً به امروز مربوط می‌شود. واقعیت این است که دولت اسرائیل از زمان موجودیت‌اش در سال ۱۹۴۸ در پی اشغال سرزمین فلسطینی‌ها در حال جنگ با خلق فلسطین و کشتار آنها بوده و هست. در تمامی سالهائی هم که کنترل غزه در دست نیرو‌های فلسطینی قرار گرفته این منطقه تحت محاصره ارتش اسرائیل بوده است. حتی نگاهی به رویدادهای جنایت‌باری که دولت اسرائیل در چند ماه گذشته در نوار غزه مرتکب شده، بیانگر آن است که ارتش اسرائیل مدتهاست که به اذیت و آزار مردم این سرزمین شدت بخشیده بود، تا آنجا که خبرگزاریها از کشته شدن بیش از ۲۰۰ فلسطینی در چند ماه گذشته در نوار غزه گزارش داده‌اند.

اعلام جنگ  نتانیاهو نخست وزیر نژادپرست اسرائیل و اظهارات ضد انسانی و نژادپرستانه وزیر دفاع دولت اسرائیل نشان می‌دهد که صهیونیست‌های حاکم بر اسرائیل خود را برای کشتاری هر چه گسترده تر علیه مردم فلسطین که بر طبق تجربه، کودکان و زنان از اولین قربانیان آن خواهند بود، آماده می‌سازند. اما این قصد و تصمیم در شرایطی صورت می‌گیرد که از یک طرف بر اساس گزارشات منتشر شده در میان جوانان و نوجوانان ساکن غزه، آگاهی بر ماهیت حماس و نیروهای سازشکار فلسطینی هر روز گسترده‌تر می شود؛ و از طرف دیگر دولت اسرائیل با مخالفت نیروهائی در درون اسرائیل مواجه می‌باشد. در چنین اوضاعی آنچه غیر‌قابل کتمان می‌باشد، این است که دولت اسرائیل از شرایط جنگی کنونی نعمتی برای فرار از بحرانهای داخلی اش ساخت تا آنجا که اکنون تظاهرات ضد دولتی در اسرائیل متوقف گشته و موقعیت متزلزل نتانیاهو (که حتی موضوع به محاکمه کشاندن وی مطرح بود)، تقویت شده است.

اما، علاوه بر هر استفاده‌ای که جنگ ارتجاعی کنونی در حال حاضر برای حماس و دولت اسرائیل به بار آورده، آینده نشان خواهد داد که دولت اسرائیل به مثابه سگ زنجیری قدیمی امپریالیسم در منطقه خاورمیانه و حماس به عنوان نیروی پیش‌برنده اهداف جمهوری اسلامی، رژیمی که خود مجری سیاست‌های امپریالیست‌ها در این منطقه می‌باشد، در حال اجرای کدام نقشه جنگی علیه خلقهای خاورمیانه هستند. وقتی نتانیاهو مدعی می شود که اسرائیل با توسل به این جنگ چهره خاورمیانه را تغییر خواهد داد، این به معنی آن است که دولت وی به بهانه جنگ وحشیانه کنونی، برای آینده، هدف های شومی را دنبال می‌کند. همین‌طور است در مورد نیرو‌هائی که پشت سر حماس قرار دارند که نشان می‌دهند در جهت تأمین منافع ضد‌خلقی خود به چنین درگیری و قدرت‌نمائی نیازمند بودند، و به همین خاطر هم تا می‌توانستند برایش هزینه کردند. جمهوری اسلامی که از تجهیز کنندگان اصلی حماس می باشد و در تمام مدت، این جریان مرتجع را به طور کامالاً “سخاوتمندانه” از نظر مالی و سلاح تأمین نموده است همان رژیمی است که در ۴۵ سال گذشته سیاست‌های امپریالیسم را در ایران و منطقه پیش برده و در این راه از هیچ جنایتی دریغ نورزيده است. 

با توجه به این واقعیت که هم دولت اسرائیل و هم رژیم جمهوری اسلامی هر دو مجری سیاست‌های امپریالیستی در منطقه خاورمیانه می‌باشند و دار و دسته حماس نیز نیروئی وابسته به رژیم جمهوری اسلامی است، شکی نیست که جنگ حماس با دولت اسرائیل، جنگی ارتجاعی بوده و در تخالف با منافع مردم فلسطین و دیگر خلق‌های منطقه قرار دارد. بنابراین، این جنگ از هر دو سو ارتجاعی بوده و غیرقابل دفاع می باشد. به همین دلیل هم جنگ حماس را به‌هیج‌وجه نباید با جنگ عادلانه خلق فلسطین علیه رژیم اشغالگر اسرائیل در یک تراز قرار داد. سیاست انقلابی در شرایط کنونی حکم می‌کند که در جنگ بین دو نیروی ارتجاعی و ضد مردمی، جانب هیچ‌یک از آنها گرفته نشود. در شرایط کنونی نیز نیرو های انقلابی باید ضمن حمایت از مبارزات خلق فلسطین علیه وحشیگری های هم حماس و هم دولت اسرائیل موضع‌گیری کرده و حرکت نمایند. آزادی واقعی مردم تحت ستم فلسطین و تحقق حقوق عادلانه آنها در سرزمین خود در گرو نابودی سلطه امپریالیسم در این منطقه با همه مزدوران مجری سیاست‌های امپریالیستی در آنجا می‌باشد.

با توجه به ماهیت نیرو‌های درگیر در جنگ جنایت‌کارانه بین حماس و دولت اسرائیل و نیرو‌های پشتیبان‌شان شکی نمی‌توان داشت که تشدید بحران در خاورمیانه و شعله‌ور‌تر ساختن آتش جنگ در جهت میلیتاریزه کردن هر چه بیشتر منطقه، آن هدفی‌ست که مورد نیاز قدرت‌های امپریالیستی به خصوص امپریالیسم آمریکا بوده و در خدمت تأمین منافع این استثمارگران بین المللی قرار دارد. بنابراین، باید کوشید این واقعیت را با فاکت‌های لازم و با صراحت بیان و تبلیغ نمود تا راه مبارزات انقلابی خلق فلسطین علیه امپریالیسم و سگهای زنجیریش هموار گردد.

مرگ بر امپریالیسم و سگهای زنجیریش!

نابود با صهیونیسم و بنیاد گرائی اسلامی!

 پیروز باد مبارزات خلق ستمدیده فلسطین!

چریکهای فدائی خلق ایران

۱۷ مهر ۱۴۰۲ برابر با ۹ اکتبر ۲۰۲۳

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate