دو نوشته … آقازاده ها قدر هم را میدانند … ۱۱۰ هزار یورو برای چه ؟

آقازاده ها قدر هم را میدانند

اسلام خمینی افتخاری برای صدر اسلام کسب نکرد که هیچ برای امروز و فردایش هم آبرویی به بار نیاورد ولی درعوض  درس عبرت مسلمانان جهان شد. مردم اسلام خمینی را چنین فهمیدند که مسلمان باید پیشانی اش پینه بسته باشد و حساب بانکی اش از دزدی و  اختلاس پر پول .

دروغگویی و ریاکاری قبل از خمینی هم بود ولی  خمینی در مقام مرجع تقلید و رهبر انقلاب  ثابت کرد که زمانی که نیازمند مردم است سخنان زیبا و شیک بگوید تا زمانی که بر حکومت بنشیند ناغافل تیغ قاصم الجبارین را برای گردن زدن از زیر عبا در بیاورد. این مدلی شد برای مسلمانی و راستگویی و انقلابیگری اسلامی. امروز سال ها پس از مردن خمینی ، آقازاده های فخر فروش نشسته بر سفرۀ انقلاب بر اعتماد مردم به مراجع می خندند، زیرا پول بادآوردشان حاصل حماقت مردم مؤمن و مقلد مراجع تقلید است. 

البته کبوتربخت و اقبال همیشه بر سر همۀ آقازاده ها ننشسته است. یکی می شود  حجت الاسلام و المسلمین سید جواد خویی از نوادگان حضرت آیت الله العظمی خویی که بین نجف و تهران در سفر است و با دادن رهنمود به امت اسلامی عراق و ایران برای آنها غرفۀ بهشتی رزرو می کند و گاهی هم مورد مشورت آمریکا قرار می گیرد که هم دنیا و هم آخرت را جفت داشته باشد. خوش به حالشان که یکی دوتا نیستند و به ویژه آقازاده های مقیم ایران که همواره در سفر هستند از امکانات و تسهیلات بیشتری برخوردارند.

اما چه می شود کرد که آقا زاده ای هم داریم مثل آقای مهندس حسن شریعتمداری فرزند حضرت آیت الله شریعتمداری که دستش از همه جا کوتاه است و به هر دری زده بسته بوده است. از جمهوری خلق مسلمان بگیر تا شورای گذار که شرحش مفصل است. سرانجام سردسته ی انجمن های تجزیه طلب آذربایجان شده که شاید گره از کار فروخفته بگشاید که آن هم به بن بست رسیده است .

آقا زاده جواد طبق سند افشا شده ویکی لیکس (۱)، به آمریکایی ها توصیه های انسان دوستانه ای! می کند :

«چنانچه  حملات هوایی دقیق برنامه ریزی شود و سبب وحشت  رهبران رژیم شود می تواند ضربه ای موثر به  رژیم وارد آورد . وی اضافه کرد که آمریکا همزمان باید در پی قطع دست ایران از فلسطین، لبنان و عراق باشد . وی در پایان خاطر نشان کرد که آمریکا باید  با برنامه ای مناسب بدنبال جلب حمایت از خواسته های  مردم هم باشد.»

اما از آنجا که آقا زاده باید هوای آقازاده را داشته باشد توصیۀ حسن شریعتمداری را هم به مقامات آمریکایی می کند:

«جواد، ایرانی های آذری را در قیاس با دیگر اقلیت های ملی قرار داد و گفت اینان ضرورتاً گروه مخالفی نیستند ،خود را از سوی فارس زبان ها  تحت ستم نمی بینند و زیاد به دنبال ،جدایی ، خود مختاری و تغییر رژیم هم نیستند، با این همه خود را متفاوت با فارس زبان ها می دانند.  وی افزود که اینان می توانند به عنوان یک گروه فشار علیه رژیم مورد استفاده قرار گیرند ،اما استراتژی استفاده از آنان نباید  بگونه ی دیگر اقلیت هایی که در ایران هستند مهندسی شود. وی افزود که آمریکا باید، چنانچه که تا بحال اقدام نکرده است، از نظرات و پیشنهادات  حسن شریعتمداری،پسر آیت الله کاظم شریعتمداری،در چگونگی امر تأثیر گذاری بر آذری ها استفاده کند. جواد گفت چنانچه آمریکا مایل  باشد می تواند رابطه با ایشان را که  اکنون ساکن هامبورگ هستند بر قرار کند .»

خلاصه این که آذربایجان را نمی توان جدا کرد ومردم وقعی به این سخنان یاوه نمی گذارند ولی شاید با حسن شریعتمداری و عده ای مزدور بتوان آنجا را  ناآرام کرد.

بله بی جهت نیست که از قدیم گفته اند دوست آن باشد که گیرد دست دوست – در پریشان حالی و درماندگی.

از دستاوردهای حکومت اسلامی خمینی هرچه بگوییم کم گفته ایم  جواسیس و وطن فروشان از درو دیوار می بارند. در این مورد انصافاً زحمات ج ا برای بی هویت کردن و بی ریشه کردن مردم نباید نادیده انگاشت . همین جور که می بینید تازه خودمان کم داشتیم یک عده را هم از نجف و اماکن متبرکه دیگر وارد کرده ایم .این جماعت هم کارشان را خیلی خوب بلدند مثل کوسه ها که بوی خون را می شنوند اینها بوی پول را از صد فرسنگی می شنوند و به اسم اسلام بر مردم سوار می شوند.

مردم هر روزه این حضرات متفرعن را سوار بر اتومبیل های  آخرین مدل  می بینند. اینهایی  که قبلا با الاغ سفر می کردند و اکنون مدعی اند سینه شان مالامال از نور حق است که آن را کسی نمی بیند ولی همه می دانند که  حساب های بانکی شان از پول های اختلاس انباشته است. امروز آقازاده های فخر فروش نشسته بر سفره انقلاب بر اعتماد مردم به مرجع می خندند که پول بادآوردشان حاصل حماقت مردم مؤمن و مقلد مراجع تقلید است .

مردم از اعمال  آقا و آقازاده ها ، وطن فروشان ، اختلاسگران و تجزیه طلبان بی خبر نیستند و روز حسابرسی هم دور نیست. خدا از آقازادگی کمتان نکند تا دستمان بهتان برسد.

چهارشنبه – ۱۵ شهریور ۱۴۰۲ 

۲۰۲۳-۰۹-۰۶

(۱)

جواد سپاه را بازوی قوی خامنه ای خواند و گفت سپاه و دستگاه امنیتی دو عنصر  اساسی سیاست مدیریتی در ایران است . وی سپس افزود که رفسنجانی و طرفدارانش  ” ضعیف ” اند  و امکان و توانائی تاثیر گذاری ندارند .  جواد بیان میکند که به این زودی ها اتفاق عجیبی که سبب تغیرات بنیادی در ایران بشود رخ نخواهد داد .وی گفت اینکه اگر ایران به حال خود رها شود میتواند در آینده حامل  تغییراتی شود  , توهمی بیش نیست . اما اگر سیاست هویج و فشار روی نقاط صدمه پذیر  و ضعیف سیستم ( حتی تهدید آسیب رسانی به روابط تجاری سران سیستم ) به معنای یک طرح جدی بکار گرفته شود , شاید موثر افتد .  وی به این مطلب اشاره کرد که بهترین استراتژی در برابر سیاست تهاجمی رژیم فشار های چند جانبه بر ضعیف ترین نقاط آن است .  

 وی در عین اذعان به این نکته که  شاید شکستن دیواره های مقاومتی رژیم آسان به نظر نیاید , فشار های مستقیم روی  منافع  و پایگاه های اقتصای سپاه و سایر نیروهای انتظامی را گزینه ای انتخابی پیشنهاد کرد .در عین حال حمایت امریکا از جدایی طلبان , فعالیت های نظامی  اقلیت های ناراضی مثل کردها , بلوچ ها , ترکمن ها و لرها را هم ضروری دانست .  وی افزود آمریکا باید,  در صورت نیاز ,   به حملات مهندسی شده به پایگاه های اتمی , انرژی, نظامی و امنیتی رژیم دست بزند . جواد با اتکا به  مذاکراتی با همکاران سابق رفسنجانی , خاطر نشان  کرد که چنانچه  حملات هوایی دقیق برنامه ریزی شود و سبب وحشت  رهبران رژیم شود میتواند ضربه ای موثر به  رژیم وارد آورد . وی اضافه کرد که آمریکا همزمان باید در پی قطع دست ایران از فلسطین ,  لبنان و عراق باشد . وی در پایان خاطر نشان کرد که آمریکا باید  با برنامه ای مناسب بدنبال جلب حمایت از خواسته های  مردم هم باشد 

جواد , ایرانی های آذری را در قیاس با دیگر اقلیت های ملی قرار داد و گفت اینان ضرورتا گروه مخالفی نیستند , خود را از سوی فارس زبان ها  تحت ستم نمی بینند و  زیاد بدنبال , جدایی , خود مختاری و تغییر رژیم هم نیستند , با اینهمه خود را متفاوت با فارس زبان ها میدانند .  وی افزود که اینان میتوانند به عنوان یک گروه فشار علیه رژیم مورد استفاده قرار گیرند , اما استراتژی استفاده از آنان نباید  به بگونه دیگر اقلیت هایی که در ایران هستند مهندسی شود . وی افزود که آمریکا باید , چنانچه که تا بحال اقدام نکرده است , از نظرات و پیشنهادات  حسن شریعتمداری , پسر ایت الله کاظم شریعتمداری , در چگونگی امر تاثیر گذاری بر آذری  ها استفاده کند. جواد گفت چنانچه آمریکا مایل  باشد میتواند رابطه با ایشان را که  اکنون ساکن هامبورگ هستند بر قرار کند .

___________________

۱۱۰ هزار یورو برای چه ؟ – حسن بهگر 

داستان پول گرفتن آقای علیرضا آخوندی در صفحه ی فیس بوک اینجانب بحث انگیز شده و من لازم دیدم این توضیح مختصر را که تقریبا توضیح واضحات است بدهم.

 علیرضا آخوندی که به نمایندگی از حزب مرکز (سنتر) به مجلس سوئد راه یافته است،اخیرا و به ویژه پس از جنبش زن، زندگی و آزادی در رسانه های همگانی به فعالیت پرداخت و مشهور شد.

آخوندی در درخواست از پارلمان اروپا برای قرار دادن سپاه  در فهرست گروه‌های تروریستی در تظاهرات استراسبورگ، ژانویه ۲۰۲۳ فعالیت زیادی کرد و در صفحات توئیتر و اینستاگرام خود با 

 شعارهایی چون «برخیز هموطن ! تاریخ را ما می نویسیم .»ایرانیان را مورد خطاب قرار داد.

او در توئیتر خود نوشت :«خانه آزادی که براندازی نظام فاسد جمهوری اسلامی را در گرو فروپاشی اقتصادی آن میداند، بر همین اساس تأسیس شده و پروژه هایی در دست اجرا دارد.

مشارکت و پشتیبانی تک تک ما در این نوع پروژه هاست که ما را در این راه دشوار و طولانی، هدفمندتر وبا سرعت بیشتر به هدفمان که سرنگونی این رژیم دیکتاتوری فاسداست نزدیک می کند.»

البته بسیاری می دانند خانه آزادی که آخوندی می گوید برای آزادی ایران کوشش نمی کند بلکه برای جنگ با ایران فعالیت می کند  و امثال جرج سوروس هزینه مالی اش را تامین می کنند.

علیرضا آخوندی با نوشته هایی از این دست بعنوان  یک اپوزیسیون ایرانی وارد معرکه شد و دست یاری برای کمک مالی دراز کرد و سرانجام ۱۱۰هزار یورو جمع آوری کرد.

من همان موقع در فیس بوک نوشتم «آقای علیرضا آخوندی تو نماینده پارلمان سوئدی با حمایت از شاهزاده رضا خودت را جای اپوزیسیون ایرانی جا نزن»

ولی  وی کماکان در  توییت های خود تصریح کرد که مبارزه‌اش «برای ایران» از روی «تمایل به حمایت از هیچ‌ ایدئولوژی یا گروه سیاسی خاص انجام نمی‌شود» وبسیاری با کومنت های نظیر :جناب آخوندى عزيز، پبش از هر چيز از تلاش هاى شما در راستاى آزادى و دموكراسى براى ايران ممنونم!» به استقبال او رفتند، در صورتی که خودش می دانست و  می داند که راست نمی گوید. او در راه جا انداختن خواست های غرب برای تحریم بیشتر و ازجمله قراردادن سپاه در فهرست تروریستی است.علیرضا آخوندی هرگز نمی تواند برخلاف سیاست حزب خود عمل کند.

آخوندی مدعی است نظریه اروپا را تغییر داده است. پرسش اینست برای چه چیزی کوشش کرده و چه چیزی را تغییر داده است ؟ تحریم ها و قرار دادن سپاه در فهرست تروریست ها خواست خود غربی هاست.

مردمانی ساده با تصور واهی اینکه او برای آزادی ایران مبارزه می کند به او باور کردند و با دادن کمک مالی یاریش کردند. او پس از گرفتن پول در یک ویدیو اظهار کرد که این پول را بابت زحمات خود برداشته است واو نماینده پارلمان سوئد است و پرچم سوئد بر سینه دارد و از گذاشتن پرچم شیروخورشید معذوراست. اعتراف پس از عمل به چه درد می خورد؟(این ویدئو به وفور در رسانه ها یافت می شود.) تا آنجا که می دانم تا کنون جزییات دیگری از زحمات خود در مورد برداشت پول  بروز نداده است.

 بد نیست بدانید که آخوندی سابقه ی خوب مالی نیز در سوئد ندارد. بنا به اظهارت سوئدی ها (۱)  او در سال ۲۰۱۲ به دلایل جرایم حسابداری محکومیت داشته است. او مسئولیت سه شرکت ورشکسته را نیز بر دوش دارد و سه سال از پرداخت دستمزد به کارکنانش خودداری کرده در حالیکه در عوض از صندوق ضمانت دولت وچه این دستمزدها را دریافت کرده و به کارگران نداده است . خوب، چنین کسی با این سوابق به پول بادآورده بالغ بر یک میلیون کرون بسیار مشکل است که نه بگوید!

شاید این درس عبرتی باشد برای آن عده ای از هموطنان که خود برای ساختن یک آلترناتیو همت نمی کنند و یا از گروه های اپوزیسیونی که سال ها زحمت کشیده و در راه استقلال و ازادی ایران قدم برمی دارند حمایت نمی کنند و راه میان بر را به خیال خود انتخاب می کنند و  با تصور اینکه غربی ها می توانند آنان را از جهنم جمهوری اسلامی نجات بخشند به سوی چنین اشخاصی کشیده می شوند.یادشان می رود که ارتجاع و استبداد داخلی اگر مشکل داخلی ماست دخالت غربی ها در کشور ما نیز مشکل خارجی ماست . 

(۱)

https://samnytt.se/avslojar-ekobrottsling-blev-centerpartiets-toppkandidat-han-ar-en-vidrig-manniska/

جمعه – ۱۷ شهریور ۱۴۰۲ 

۲۰۲۳-۰۹-۰۸ 

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate