پیام سازمان راه کارگر: نوروز، پيک بهاران خجسته باد!

               پیام سازمان راه کارگر: نوروز، پيک بهاران خجسته باد!

نوروز فرا رسیده است. باز بهار بر در می کوبد. طبيعت، جامۀ سرد زمستانی از تن بر می کند تا شکوفه های زيبا و برگ های سبز، طراوت بهار را فراگير سازند. این در حالیست که مردمان ایران ، با خیزش انقلابی « زن – زندگی ـ آزادی» در ابعاد سراسری و چند ماهه ، علیرغم صدها جانباخته در تظاهرات و اعتراضات ، هزاران مجروح و صدها نابینا شده از تیر جهل و جنایت اسلامی، هزاران اسیر در اسارتگاههای حکومتی ، اما برای پاس داشتن زندگی و اميد و شادی و با همه سختی ها و مصيبت ها به استقبال نوروز می روند، خانه تکانی می کنند، تلاش می کنند تا از هر طريق ممکن کهنگی سال پيش را به کناری نهند و با روئی گشاده و خندان به استقبال سال نو بروند. شور و شوق مردم برای پريدن از روی شعله های آتش چهارشنبه سوری و گراميداشت مراسم نوروز و ديد و بازديدهای عيد، نه تنها گرامی داشت سنت های ماندگار ملی که مبارزه عليه حکومتی است که چهل و چهار سال تلاش کرده تا با اين سنت زيبای مردمی مقابله کند و آن را غيراسلامی و کفرآميز قلمداد نمايد. زيبائی اين مبارزه در آن است که امسال، خیزش انقلابی و سراسری مردم از کردستان تا بلوچستان ، از خراسان تا خوزستان، آذری وبلوچ وکرد وترکمن وعرب و فارس و لر و بختیاری با نام « زن و زندگی و آزادی» همه ی بنیانهای تاریکی و تباهی اسلامی را زیر ضرب گرفته و چهره ی تازه ای از مردمان ایران به جهان ارائه کرده است.

در آستانه ی نوروز است که خاوران های ایران ، برای بزرگداشت جاویدنامان نبرد علیه دیکتاتوری و رژیم سرمایه داری اسلامی، به صحنه ی فریادهای به خاک سپردن ضحاک و برخاستن ققنوس های نبرد از آتشی میشود که دهه هاست برجان و زندگی مردمان ایران حاکم شده است ؛ برای استقبال از نوروز و نوشده گی و زندگی است که ماههاست که خیابانهای ایران صحنه ی سوزاندن حجاب و نمادهای آپارتاید جنسی و اسلامی، صحنه ی سرودخوانی و شعارهای حماسی و رقص جوانان است؛ برای استقبال از نوروز و زندگی است که بازنشستگان ، کارگران ، معلمان ، پرستاران، کشاورزان و بیکاران، روزها خیابان را از آن خود و فریادهای دفاع از زندگی و مطالبات برحق شان میکنند، سقف آسمان را میشکافند، جنبشهای اجتماعی را بهم پیوند میدهند و گفتمان های تازه در منشورهای مطالباتی را خلق می کنند.

 سالی که گذشت، سال خیزش انقلابی مردم ایران بود، سال مهسا/ژینا ها ، سال نیکاها ، سال زن – زندگی ـ آزادی ، سال بزرگترین اعتراضات و تظاهرات اجتماعی، سال همبستگی های بی نظیر سراسری ، سال فریادهایی که همه ی شهرهای جهان را در همه قاره های کره زمین با مردم ایران پیوند داد، سال ایستادگی ها و وفاداریها و فدارکاریها ، سال امید های تازه و نسل های تازه ای که به انقلاب ، بعنوان ضروری ترین حلقه نجات پیوسته اند، سال فرمانده درمانده ای که جز با زبان گلوله و مرگ و زندان وتنها با لشگری از اوباشان به حیات ننگین اش ادامه داد، سال عمامه پرانی و هراس افکندن در قلعه دزدان و غارتگران و قاتلان، سال همبستگی های بزرگ ملیتهای ساکن ایران، سالی که کردستان و بلوچستان قلب ملتی شدند که خواهان انقلاب برای سرنگونی رژیم هستند. آری سال ۱۴۰۱ سال انقلاب و همبستگی های پرشور انقلابی بود.

سالی که گذشت ، سال بسیار سختی برای کارگران و تهيدستان و اکثريت مردم کشور ما بود. سقوط وحشتناک ارزش پول ملی ، سلاخی سفره های مردم و گسترش فقر مطلق و فلاکت عمومی را رقم زد. بحران اقتصادی ناشی از غارت و چپاول دزدان و باندهای مافيائی قدرت و اختلاس گران حکومت اسلامی دست در دست تحريم های فلج کننده ی قدرت های امپرياليستی، کمر مردم را شکسته و اکثریت عظیمی از مردمان  را به نان شب محتاج ساخته است. حالا ديگر حتی خريد نان و پنير و برنج هم به مصيبتی عظيم تبديل شده است چه رسد به خريد تخمه و آجيل شب عيد يا تهيه لباس نو برای فرزندان. امسال در آستانه ی سال نو، بسيارند مادران و پدرانی که شرمنده ی کودکان خود شده اند که نتوانستند هيچ يک از آرزوها و تقاضای کوچک شان را برآورده سازند؛ بسيارند خانواده هائی که در غم تهيه دارو برای بيماران خود و بويژه کودکان بيمار، می سوزند و ره به جائی نمی برند و مرگ عزيرانشان بر در می کوبد؛ بسيارند کارگرانی که مزد کار و ثمره ی درد و رنج شان در سخت ترين شرايط را ماه ها دريافت نکرده اند، مزدی که وقتی هم دريافت می کنند، غول تورم بخش اعظم آن را بلعيده است. بسيارند خانواده هائی که عزيزانشان در زندان های حکومت اسلامی گرفتارند و نمی توانند بر سفره هفت سين به زور جورشده ی خانواده هايشان بنشينند؛ بسیارند خانواده هایی که درخیزش انقلابی مردم ، عزیرانشان را ازدست داده ، مجروح و معلول و نابینا شده اند . چنين است که اين سال، علیرغم سخت ترين بحران های زیست محیطی و اقتصادی برای اکثریت ، بخاطر خیزش انقلابی مردم ، سالی پراز بیم و امید و تلاش برای تغییر شرایط بود.

 سالی که گذشت، سال شکست کامل حکومت دينی در تمامی عرصه ها بود. در عرصه ی اقتصادی، رسوائی اش پنهان کردنی نبود. تورم ۶۰ درصدی ، سقوط کامل ارزش پول ملی، حراج و غارت همه ی سرمایه های ملی و… نشانه ای جز شکست کامل برنامه های حکومتی نبود. در عرصه سياست خارجی، انزوای بين المللی اش آنچنان آشکار شده که برخی سیاستمداران جهان ، حتی برای جلب آرای عمومی مردم ، با جنبش انقلابی مردم ایران اعلام همبستگی کرده و میکنند، رژیم از کنوانسیون زنان ملل متحد اخراج شد، کمیسیون حقیقت یاب بین المللی برای رسیدگی به جنایات رژیم اسلامی تسکیل شد، در بیش از ۲۵۰ شهر در کشورهای مختلف تظاهرات همبستگی با مردم ایران برگزار شد، هزاران نویسنده و هنرمند و ورزشکار درهمبستگی با مردم ایران و خیزش انقلابی دست به ابتکارات متنوعی زدند، جنبش های مترقی و مردم جهان در این سال بیش از هرزمان دیگری همراه مردم ایران خواهان سرنگونی حکومت اسلامی شدند. در عرصه ی سياسی، خیابان ها با شعار« زن، زندگی، آزادی»، مرگ بر دیکتاتور، حکومت اسلامی نمیخواهیم‌، ولی فقیه را بعنوان  نمادی از جنایت رسوا و منزوی کردند، دراین شرایط  ديگر کسی به توصيه های او توجه نمی کند و باندهای مافيائی قدرت و ثروت، برای بافتن کلاهی از اين نمد، به جان هم افتاده اند؛ سال افشاگری های باندهای قدرت عليه يکديگر، سال رو شدن دزدی های کلان قدرت مداران دين سالار، و در يک کلام سال لرزيدن ارکان قدرت در جمهوری اسلامی، سالی که زنگ پایان حکومت اسلامی نواخته شده است. از اين رو سال ۱۴۰۱، سال فعال شدن و آماده سازی های نيروها و قدرت های سياسی برای دوران پس از جمهوری اسلامی نيز بود. سال تلاش بی وقفه قدرت های امپرياليستی برای سازماندهی آلترناتيوهای همسو و گزين کردن چلبی های گوش به فرمان. کنفرانس های گوناگونی سازمان دادند تا جاپای خود را در آينده ی ايران محکم کنند. سالی سرشار از تلاشها و نبردها ، سال رویارویی منشورهای آلترناتیوهای حکومت اسلامی، سال آفرینش دهها و صدها تشکل مستقل مردمی در سراسر کشور،‌ سالی که منشور مطالبات حداقلی دهها تشکل کارگری و صنفی و مدنی ، پرچم اعتراضات بنیادینی را اعلام کرد که به‌دست زنان، دانشجویان، دانش آموزان، معلمان، کارگران و دادخواهان و هنرمندان، کوئیرها، نویسندگان و عموم مردم ستمدیده ایران در جای جای کشور از کردستان تا سیستان و بلوچستان برافراشته شده و کم سابقه‌ترین حمایت‌های بین‌المللی را به خود جلب کرده است. منشوری که اعتراض علیه زن ستیزی و تبعیض جنسیتی، ناامنی پایان ناپذیر اقتصادی، بردگی نیروی کار، فقر و فلاکت و ستم طبقاتی، ستم ملی و مذهبی، و انقلابی را به تصویر می کشد و تلاش میکند از طریق سازمان دادن جنبشهای اجتماعی و انقلابی علیه هر شکلی از استبداد مذهبی و موروثی  که در طول بیش از یک قرن گذشته، بر عموم مردم ایران تحمیل شده است، برخیزد وتاریخ تازه ای بنیاد گذارد.

 سازمان راه کارگر، فرارسيدن نوروز شادی بخش ، آغاز بهار و سال نو را به خانواده های جانباختگان و جاویدنامان راه آزادی، به مردم ايران و بويژه به کارگران و زحمتکشان و فعالان سياسی و مدنی ايران و همه مليت هائی که نوروز، اين پيک بهاران را گرامی می دارند، تبريک می گويد و آرزو دارد که سال نو، سال آزادی و رهائی بدست توانای خود مردم باشد. اين آرزو جز با ايجاد تشکل های مستقل توده ای، سامانيابی هر چه گسترده تر توده های کار و زحمت و همگرائی های هر چه بيشتر نيروهای مدافع کارگران و زحمتکشان ميسر نيست. ضرورت اين امر در شرايط سياسی کنونی بيش از بيش اهميت می يابد. حکومت اسلامی د ر بن بستی تاریخی قرار گرفته ، جنبش انقلابی مردم ایران برای گسترش و تعمیق انقلاب « زن – زندگی ـ آزادی» و برای سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی، راهی جز متحد کردن همه صفوف جنبش کارگران و زحمتکسان، همه ملیتهای تحت ستم ،همه جنبشهای اجتماعی ترقیخواه ندارد. سالی که می آید سالی بسیار حساس و سرنوشت ساز است و باید  مترصد حوادث غيرمترقبه ای بود. از اين رو، تاکيد بر سازمانيابی توده ای برای مقابله با تحولات آتی ، مبارزه علیه اپوزسیون ارتجاعی و تمامیت خواه ،علیه هرگونه دخالت امپریالیستی ، و برای آزادی و برابری و سرنگونی رژیم اسلامی اهمیت فوق العاده دارد.

هر روزتان نوروز، نوروزتان پيروز

سرنگون باد رژيم اسلامی سرمایه داری

زنده باد آزادی ، زنده باد سوسیالیسم

کمیته مرکزی سازمان راه کارگر

اسفند ۱۴۰۱- مارس ۲۰۲۳

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate