قانون اساسی ایالات متحده حمایت همه جانبه ای از انسان را فراهم می کند و نهادها ، و دادگاه های مستقل و سازمان های غیردولتی و رسانه های همگانی از آزادی و حقوق خود برخوردارند.
ایالات متحده مجازات اعدام را هم به صورت فدرال و هم در اکثریت اعمال می کند. در اکثر موارد منافع امنیتی را بر آزادی های مدنی ترجیح داده است .ادامه بازداشت افراد بدون پیگرد قانونی
و به طور نامحدود اردوگاه گوانتانامو هنوز در حال استفاده است.
پلورالیسم سیاسی با نظام انتخاباتی اکثریت در ایالات متحده حاکم است. همچنین
جامعه آمریکا به عنوان سیستم سیاسی در سال های اخیر تبدیل شده است
به طور فزاینده ای قطبی شده است. قوانین ثبت نام و احراز هویت رای دهندگان نیز
تقسیمات حوزه های انتخابیه، از جمله موارد دیگر، مشکوک هستند، زیرا در بسیاری از موارد تمایل دارند
شرکت اقلیت ها در انتخابات را دشوار می کند.
در عین حال که تحولات کلان اقتصادی خوب است، در حال رشد هستند
تفاوت های اجتماعی-اقتصادی بین گروه های جمعیتی و بخش های مختلف
کشور. رفتار نظام حقوقی، بیش از همه، با بخش آفریقایی-آمریکایی
از جمعیتی که در زندان های کشور و در بین آنها بیش از حد حضور دارند
که به اعدام محکوم شده است، مورد توجه روزافزون قرار گرفته است.
با دولت ترامپ به مسائل آزادی مذهبی فضای بیشتری داده شده است
چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی. تمایل به محدود کردن سایر حقوق
با توجه به اعتقادات مذهبی، مثلاً در مورد جنسی افزایش یافته است
و بهداشت باروری و حقوق افراد LGBTQ. حق سقط جنین یکی است
حق قانون اساسی را تثبیت کرد، اما همچنان بسیار بحث برانگیز است
سوال در چندین ایالت، امکان سقط جنین در عمل به شدت محدود شده است.
موقعیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی زنان به تدریج تقویت شده است
در دهه های اخیر. با این حال، زنان هنوز هم به طور کلی درآمد دارند
کمتر از مردان، در زندگی سیاسی و در بالاترین سطح حضور ندارند
ایالات متحده یک کشور مهاجرپذیر و همچنین بزرگترین کشور پذیرنده است
پناهندگان سهمیه ای موضوع مهاجرت در عین حال بسیار بحث برانگیز است و
در سال ۲۰۱۷، رئیسجمهور تصمیمهای متعددی برای تلاش برای سختتر شدن اتخاذ کرد
سیاست مهاجرت و افزایش نرخ اخراج افراد در
کشور بدون مجوز ممنوعیت ورود نیز امکان را محدود می کند
صول حاکمیت قانون
قانون اساسی ایالات متحده تقسیم قدرت را بین آنها پیش بینی کرده است
مجریه (رئیس جمهور)، قوه مقننه (کنگره) و قاضی (عالی)
دادگاه) قدرت. اصل تقسیم قدرت در سطح دولتی یکسان است. را
این سه مورد مستقل از یکدیگر هستند، اما وظیفه دارند اطمینان حاصل کنند
که دو نفر دیگر از اختیارات خود سوء استفاده نکنند و تجاوز نکنند. بالاترین
دادگاه قوانین را تفسیر و شفاف می کند و به قوه مجریه اطمینان می دهد
و قانونگذار در چارچوب قانون اساسی عمل می کند
۳ (۲۶)
رئیس جمهور قضات را برای دیوان عالی و فدرال معرفی می کند
دادگاه های منطقه، قرار ملاقات مادام العمر است. قرار ملاقات ها باید تایید شود
سنا و معادل آن در سطح ایالتی. وقت ملاقات
روند به دادگاه عالی و دادگاه های بدوی در طول بعد است
زمان به طور فزاینده ای سیاسی شده است. با توجه به تعداد زیاد جای خالی دارند
پرزیدنت ترامپ در اولین سال حضورش در قدرت، فدرال بیشتری را نامزد کرد
قضات بیش از هر یک از نمایندگان آنها. اکثریت نامزدها
احکام محافظهکارانه، جوانتر و سفیدپوست هستند که چندین مورد از آنها مورد انتقاد قرار گرفتهاند
فقدان مهارت و تجربه دیوان عالی نقش اصلی را ایفا می کند
برای تفسیر قوانین در امور مربوط به حقوق بشر و
میتوان انتظار داشت که در صورت پیروزی ترامپ در جهت محافظهکارانهتر حرکت کند
فرصتی برای انتصاب قضات بیشتری در طول دوره او.
قوه قضاییه ایالات متحده چندین دادگاه برای جبران خسارت دارد. بالاترین
دادگاه بالاترین دادگاه است. کانون وکلا در رابطه با
مسئولین. هیچ تفاوت واضحی بین زن و مرد وجود ندارد
دسترسی به عدالت، اما همچنان بین گروه های جمعیتی.
کارکردهای مختلفی وجود دارد که اعمال قدرت را کنترل می کند،
از جمله دفتر کنگره اخلاق کنگره که وظیفه آن بررسی است
اتهامات سوء رفتار در مورد اعضای کنگره و مقامات آنها.
نهاد دیگر، معادل ایالات متحده اداره حسابرسی ملی، U.S.
دفتر پاسخگویی دولت، که بر چگونگی دولت فدرال نظارت می کند
از پول مالیات استفاده می کند علاوه بر تعدادی بدنه کنترل اضافی نیز موجود است
همچنین یک جامعه مدنی آزاد و بسیار فعال و رسانه های انتقادی که مشارکت دارند
مسؤولان قدرت و توجه به مسائل مربوط به
فساد و حکمرانی خوب
در سال های اخیر، احکام در دیوان عالی کشور دشوارتر شده است
اتهامات فساد به عنوان تعریف قانونی فساد سیاسی محدود است
برای پوشش تنها مواردی که به وضوح در ازای رشوه واقعی استفاده شده است،
اقدامات سیاسی چندین سازمان که علیه فساد کار می کنند
از پرزیدنت ترامپ انتقاد کرد که به اندازه کافی تسلیم نشده است
منافع تجاری آنها و برای این واقعیت که اعضای خانواده دارند
سمت های بالا در مدیریت
پروژه عدالت جهانی، ایالات متحده را در رتبه نوزدهم از ۱۱۳ کشور در شاخص حاکمیت قانون قرار داده است.
- ایالات متحده آمریکا در شاخص شفافیت بینالملل در جایگاه شانزدهم از ۱۸۰ قرار گرفت.
فساد ادراک شده در سال ۲۰۱۷
اعدام، ترور سیاسی یا تخلفات مشابه در ایالات متحده رخ می دهد.
از سوی دیگر، میزان خشونت و تعداد تیراندازی های مرگبار در بخش هایی از کشور بالاست.
به بحث شدید در مورد قوانین اسلحه در هر دو سطح فدرال و ایالتی.
روش های ایالات متحده برای مبارزه با تروریسم همچنان مورد انتقاد قرار می گیرد
خلیج گوانتانامو، جایی که افراد مظنون به جنایات تروریستی در آن نگهداری می شوند
به طور نامحدود گزارش هایی از استفاده گسترده از
انزوا، تغذیه اجباری و سایر رفتارهای غیرانسانی. بر خلاف
رمان و مجازات نسبتاً بالاست. ایالات متحده دنیا را دارد
تعداد بیشترین جمعیت زندان: در سال ۲۰۱۷، حدود ۲.۳ میلیون نفر در آن حضور داشتند
خانه آزادی در آخرین گزارش خود درباره آزادی مطبوعات تاکید می کند که این آزادی وجود دارد
تضاد بین اصول شفافیت و ملی
منافع امنیتی، که بر رسانه ها تأثیر می گذارد. چند مثال قابل توجه است
نسبت امتناع در خصوص افشای اسناد عمومی، شنود
روزنامه نگاران و چندین مورد که خبرنگاران مجبور به افشای اسرار شدند
منبع اطلاعات. در حدود ۴۰ ایالت، قانون به طور کامل یا جزئی وجود دارد
از حق روزنامه نگاران برای مخفی نگه داشتن منابع و جمع آوری آنها برای کار محافظت می کند
اطلاعات با این حال، چنین قانونی هنوز در سطح فدرال وجود ندارد. تعدادی از
روزنامه نگارانی که با کمک تلفن همراه خشونت پلیس یا
به دنبال انواع تظاهرات در سال های اخیر در کار خود با مشکل مواجه شده است
یا دستگیر شد
آمریکا نسبت به سال قبل دو رتبه از دست داده و در رده چهل و سوم قرار گرفته است
رتبه ۱۸۰ در فهرست آزادی مطبوعات گزارشگران بدون مرز ۲۰۱۷. این در میان
در غیر این صورت به دلیل حملات لفظی مکرر رئیس جمهور به رسانه ها
و روزنامه نگاران فردی و همچنین تلاش برای جلوگیری از برخی آژانس های رسانه ای
دسترسی به کاخ سفید پس از گزارش انتقادی یک بحث شدید در مورد آن
اخبار جعلی را از جمله مسئولیت رسانه ها و نمایندگان سیاسی به
ارائه اطلاعات صحیح، در حال انجام دولت آمریکا دارد
چندین بار علیه افشاگران از جمله چلسی منینگ اقدام کرد
همانطور که پس از یک حبس ابد و چند سال زندان به دلیل افشای ارتش
اسرار اما در سال ۲۰۱۷ توسط پرزیدنت اوباما مورد عفو قرار گرفت.
دسترسی به اینترنت رایگان و گسترده است، اما در عین حال
سرعت اتصال، ارزش برای پول و دسترسی به اتصال پهن باند
بدتر از بسیاری از کشورهای مشابه است. دهر کسی که می خواهد یک تظاهرات یا مشابه ترتیب دهد، معمولا باید درخواست دهد
مجوز قبلی از مقامات پلیس محلی یا سایر اماکن
نمونه، مثال. آزادی تجمع ممکن است محدود شود اما مبتنی بر تظاهرات نباشد
محتوا. گزارشگر ویژه سازمان ملل در گزارش خود از ژوئن ۲۰۱۷ تاکید می کند
آزادی اجتماعات و انجمن ها که اغلب توسط آمریکایی های آفریقایی تبار سازماندهی می شود
با استفاده نامتناسب از زور و اینکه آنها به میزان بیشتری مواجه می شوند
برای شرکت در تظاهرات جریمه هایی در پی دارد. در طول سال نیز یکی دارد
پنجاه قانون محدودکننده آزادی اجتماعات در سطح ایالتی تصویب شده است، از جمله
دیگر با جرم انگاری معترضانی که جریان ترافیک را مختل می کنند
وضع قوانینی که دانشجویان شرکت کننده در تظاهرات را در معرض خطر قرار می دهند
تعلیق از دانشگاه هایشان
آزادی مذهب یا عقیده
آزادی مذهب یا عقیده یکی از پایه های مردم آمریکاست
جامعه است و توسط اولین متمم قانون اساسی حمایت می شود. ایالات متحده گم شده است
مذهب دولتی و ادیان مختلف در این کشور نمایندگی دارند.
بحث در مورد رابطه آزادی مذهبی با سلامت جنسی و باروری
و حقوق و همچنین حقوق افراد LGBTQ در طول این مدت تشدید شده است
در این اواخر. بسیاری از ایالت ها به اصطلاح قوانین بازگرداندن آزادی مذهبی دارند
ارائه شده یا پذیرفته شده است. بیشتر این قوانین به این معنی است که افراد می توانند
دلایل مذهبی برای امتناع از خدمت به افراد LGBTQ را بیان کنید. دینی
اعتقاد نیز به طور فزاینده ای به عنوان یک استدلال برای
برای مثال، دسترسی به داروهای ضد بارداری را محدود کنید یا آن را دشوارتر کنید
امکان سقط جنین برای زنان
با دولت ترامپ، به موضوعات آزادی مذهبی فضای بیشتری داده شده است.
حداقل به خاطر معاون رئیس جمهور مایک پنس که از حمایت قوی برخوردار است
در میان گروه های مذهبی، به ویژه انجیلی. در می ۲۰۱۷ امضا شد
رئیس جمهور یک تصمیم اجرایی در مورد آزادی بیان و آزادی مذهبی که فراهم می کند
گروه های مذهبی فرصت بیشتری برای ابراز نظر سیاسی و همچنین گسترش خود دارند
فرصت های کارفرمایان به دلیل اعتقادات مذهبی یا اخلاقی
ز دسترسی کارکنان به هرگونه ابزار پیشگیری از بارداری در چارچوب
بیمه سلامت. بخشنامه اجرای مولفه پیشگیری از بارداری به نفع است
در حال حاضر در دادگاه مسدود شده است.
آمارهای FBI نشان می دهد که جنایات ناشی از نفرت علیه مسلمانان به شدت افزایش یافته است
سالهای اخیر، اما در عین حال، آزار و اذیت یهودیان هنوز بخش عمدهای از آن را تشکیل میدهد
جنایات نفرت بر اساس مذهب
- حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
حق کار، شرایط کار منصفانه و مسائل مربوط به آن
تبعیض بر اساس جنسیت، رنگ پوست، مذهب یا عقاید سیاسی است
در ایالات متحده ممنوع است. دو سوم افرادی که در مشاغل کم دستمزد کار می کنند، هستند
زنان. از هشت سازمان بین المللی کار (ILO).
کنوانسیونهای هستهای، ایالات متحده فقط شماره ۱ را تصویب کرده است. ۱۸۲ در مورد نهی از آنها
بدترین اشکال کار کودکان و نه. ۲۹ در مورد ممنوعیت کار اجباری.
اتحادیه های کارگری دارای حق قانونی برای فعالیت هستند اما فاقد یک حق قانونی هستند
امنیت شغلی امکان اخراج کارفرما را فراهم می کند
سازمان دهندگان صنفی که یکی از عوامل کم و
کاهش وابستگی به اتحادیه ۲۰۱۷ ۱۰.۷ درصد (۶.۵ در بخش خصوصی) بود.
بخش و ۳۴.۴ در بخش دولتی) از اعضای شاغل سودمند الف
اتحادیه کارگری فعالیت اتحادیه کارگری در بسیاری از جاها با مخالفت هر دو روبرو است
کارفرمایان توسط نمایندگان سیاسی در بیش از نیمی از ایالات
قوانینی به اصطلاح حق کار وجود دارد که در نظر گرفته می شود اتحادیه ها را تضعیف می کند
با دادن حق مشارکت به کارگران، انگیزه های پیوستن را از بین می برد
مزایای قرارداد جمعی حتی بدون پرداخت حقوق اتحادیه.
حق اعتصاب توسط یک حق قانونی برای کارفرما محدود شده است
در طول اعتصاب ها افراد جایگزین بیاورند و چندین ایالت کارمندان دولت را محدود می کنند
حق مذاکره در قراردادهای دسته جمعی
در پایان سال ۲۰۱۷، نرخ رسمی بیکاری در میان افراد فعال بود
جویای کار ۴.۱ درصد اما با تفاوت های زیاد در نقاط مختلف کشور
و همچنین بین گروه های مختلف جمعیتی. پشت نسبتا پایین
ارقام بیکاری نیز بخش بزرگی از افراد پاره وقت و کم دستمزد را پنهان می کند
مشاغل به ویژه در بخش خدمات. مجموع مشارکت
بر اساس گزارش OECD، بازار کار حدود ۶۳ درصد از افراد توانمند است
ر ایالات متحده، هیچ مرخصی با حقوق قانونی یا حق غیبت وجود ندارد
به عنوان مثال، بیماری یا تعطیلات. مرخصی توسط کارفرما یا در تصمیم گیری می شود
برخی موارد از طریق قراردادهای دسته جمعی همچنین هیچ قانون ملی در ایالات متحده وجود ندارد
مرخصی والدین با حقوق همه کارمندان دولتی، کارکنان مدرسه و افراد
شرکتهایی که حداقل ۵۰ کارمند دارند، ۱۲ هفته مرخصی بدون حقوق دارند
در ارتباط با زایمان، مراقبت از بستگان یا بیماری.
در ایالات متحده، تجارت و شرکت ها به طور سنتی نقش اصلی را در آن ایفا کرده اند
طراحی رویکردهایی برای کسب و کار مسئولانه و پایدار، به جای
که از طریق قوانین ملی انجام شده است. این جهت گیری به نظر می رسد
در زمان پرزیدنت ترامپ که چندین مقررات زدایی را در داخل اعمال کرده است، تقویت شد
منطقه تجاری. از پایان سال ۲۰۱۶ نیز یک برنامه ملی برای
کارآفرینی مسئولانه که هدف آن تقویت نقش دولت در رانندگی است
در و هماهنگی کسب و کار مسئول با کسب و کار
ایالات متحده یک کشور مهاجرپذیر و همچنین بزرگترین کشور پذیرنده است
برای پناهندگان سهمیه ارجاع شده توسط کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد (UNHCR). پناهنده و
موضوع مهاجرت همچنان بسیار بحث برانگیز است. رئیس جمهور تصمیم می گیرد
اگر پذیرش سالانه پناهندگان و سقف سال مالی ۲۰۱۸ ۴۵۰۰۰ باشد،
برای مقایسه با ۱۱۰۰۰۰ سال قبل.
علاوه بر مبلغ یکجا حدود ۲۰۰۰ دلار برای هر پناهنده، در حال ساخت است
استقبال آمریکایی ها از خودکفایی از طریق کار. پناهندگان می گیرند
مجوز کار به محض ورود به ایالات متحده و یک سال پس از ورود آنها صادر می شود
برای درخواست اجازه اقامت دائم لازم است. بعد از پنج سال، آنها می توانند بمانند
شهروندان آمریکایی
تخمین زده می شود که یازده میلیون نفر، عمدتا از آمریکای لاتین،
بدون مجوز اقامت در ایالات متحده است. در سال های اخیر، تعداد
کودکان بدون همراه از آمریکای مرکزی به طور قابل توجهی افزایش یافته است. مهاجران بدون
اجازه اقامت فاقد حق رای و به طور کلی بیمه درمانی نیز می باشد. فرزندا
شهروندان هشت کشور برای سفر به ایالات متحده.
به عنوان واکنشی به انتخاب رئیس جمهور ترامپ و اقدامات وی
بسیج در سطح مردم از جمله در مسائل مربوط به زنان افزایش یافته است
آمریکا طریق شبکه ای متشکل از بیش از ۷۰۰ پایگاه استراتژیک در سراسر جهان، ایالات متحده متعهد به ایجاد هژمونی جهانی است. و باید نگران عواقب آن برای دموکراسی آمریکایی بود.انتقامجویی به ناچار دموکراسی داخلی را زیر سوال خواهد برد.ایالات متحده وارد یک وضعیت جنگی دائمی شده است که اقتصاد ش را تحلیل می برد و آزادی های قانون اساسی ما را از بین می برد.
تناقض آخرین کشور کمونیستی قدرتمند باقیمانده جهان نیز بزرگترین موفقیت سرمایهداری در حال ظهور در جهان است.
سون تزو ادعا می کند، “همه جنگ ها بر اساس فریب است. از این رو، وقتی قادر به حمله هستیم، باید ناتوان به نظر برسیم. هنگام استفاده از نیروهای خود، باید غیرفعال به نظر برسیم.»
«وقتی نزدیک هستیم، باید کاری کنیم که دشمن باور کند دور هستیم. وقتی دور هستیم، باید کاری کنیم که باور کند نزدیک هستیم. برای جذب دشمن، طعمه ها را نگه دارید. بی نظمی وانمود کنید – و او را له کنید.”
«وقتی نزدیک هستیم، باید کاری کنیم که دشمن باور کند دور هستیم. وقتی دور هستیم، باید کاری کنیم که باور کند نزدیک هستیم. برای جذب دشمن، طعمه ها را نگه دارید. بی نظمی وانمود کنید – و او را له کنید.”
بر اساس منطق سان تزو، پرزیدنت کلینتون سیاست های خود را با اجرای آنها تحت لوای «جهانی شدن» استتار کرد.
این امر در مانور دادن به کشورهای ثروتمند، اما ساده لوح برای انجام خواسته های آمریکا – برای مثال آرژانتین – کاملاً مؤثر بود.
و در بی ثبات کردن رقبای بالقوه – به عنوان مثال، کره جنوبی و اندونزی در بحران اقتصادی ۱۹۹۷ مفید بود.
این استراتژی همچنین به دولت ایالات متحده اجازه داد تا از منافع اقتصادی داخلی در سراسر جهان محافظت کند – مثلاً در حفظ قیمت های گزاف شرکت های دارویی ایالات متحده تحت پوشش دفاع از “حقوق مالکیت معنوی”.
به طور خلاصه، در طول دهه ۱۹۹۰، منطق تجارت آزاد و اقتصاد سرمایه داری برای پنهان کردن قدرت هژمونیک آمریکا و نشان دادن آن خوش خیم – یا حداقل، طبیعی و اجتناب ناپذیر – استفاده شد.
عوامل اصلی این امپریالیسم، وزیر خزانه داری بیل کلینتون، رابرت روبین (امروزه نایب رئیس سیتی گروپ) و معاون او، لارنس سامرز (رئیس امروزی دانشگاه هاروارد) بودند.
ایالات متحده بر جهان حکومت می کرد – اما این کار را به روشی با نقاب پوشانده انجام داد که درجات بالایی از رضایت در میان کشورهای تحت سلطه ایجاد کرد.
جورج دبلیو بوش، در مقابل، به یک حمله از پیش رو بر اساس استفاده از قدرت نظامی بی نظیر آمریکا روی آورد.
حتی قبل از یازده سپتامبر، دولت بوش از رویکرد نظامی یکجانبه خود در قبال جهان رونمایی کرده بود.
این کشور از معاهدات مهم بین المللی، از جمله معاهده هایی که به دنبال ممنوعیت تسلیحات موشکی ضد بالستیک، کنترل انتشار گازهای گلخانه ای و تلاش برای ایجاد دادگاهی برای محاکمه عاملان فجیع ترین جنایات جنگی بودند، خارج شد.
این سیاست ها باعث انزوای بین المللی و از دست دادن اعتماد جهانی به نهاد سیاست خارجی ایالات متحده شد. دو سال و نیم پس از دولت بوش، اکثر متحدان ما ما را ترک کرده بودند، ارتش ما بیش از حد تحت فشار بود – و هیچ کشوری در روی زمین در تمایل ایالات متحده برای به کارگیری قدرت نظامی برای حل همه مشکلات تردید نداشت.
در مقابل، در پایان دولت کلینتون، جهانی شدن تحت حملات سیاسی مداوم قربانیان و متحدان آن قرار گرفت.
بسیاری از حامیان برجسته آن – مانند جورج سوروس، سفته باز ارز بین المللی، یا جوزف ای. استیگلیتز، اقتصاددان ارشد سابق بانک جهانی – از نظر فکری اصول اصلی آن را زیر پا گذاشته بودند.
زمانی که دولت کلینتون کار خود را ترک کرد و تیم بوش وارد آن شد، جهانی شدن نمرده بود. جهان – از جمله دولت بوش – هنوز وانمود میکرد که سازمان تجارت جهانی اهمیت دارد، تجارت آزاد به فقر در جهان سوم پایان میدهد و صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی همانطور که باید عمل میکنند.
بانکداران، صنعت گران و اقتصاددانان همچنان به گردهمایی سالانه خود در داووس سوئیس می رفتند، حتی اگر حمایت از کشورهای ثروتمند و فقر برای اکثر مردم جهان رو به افزایش بود.
پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ بود که کم و بیش پایان جهانی شدن را نشان داد. در حالی که دولت کلینتون به شدت از امپریالیسم اقتصادی حمایت می کرد، دولت دوم بوش به صراحت به امپریالیسم نظامی متعهد بود.
به نظر من، جهانی شدن به دلیل اتخاذ اقدام نظامی پیشگیرانه یک جانبه توسط دولت بوش که قوانین و هنجارهای بین المللی را که تجارت به آن وابسته است، تضعیف می کند، پایان یافت.
به طور فزاینده ای، حتی افرادی که به راه حل های طرفدار جهانی شدن برای مشکلات اقتصادی و زیست محیطی بین المللی اعتقاد داشتند، دست های خود را با ناامیدی بالا انداختند.
شاید فریبندهترین جنبه سبک جهانیسازی دوران کلینتون، ادعای آن برای تجسم تحولات فنآوری اساسی و اجتنابناپذیر بود – به جای سیاستهای آگاهانه نخبگان سیاسی انگلیسی-آمریکایی که تلاش میکنند منافع کشورهای خود را به بهای هزینههای دیگران پیش ببرند. خالص و ساده است.
رویکرد دولت کلینتون به جهانیشدن در علم کاذب خود مشابه مارکسیسم است که ریشههای آن در همان خاک فکری نهفته است.
درک این نکته مهم است که این دکترین جهانیسازی نوعی آرامبخش فکری است که قربانیان جهان سوم خود را آرام میکند – و حواسشان را پرت میکند در حالی که کشورهای ثروتمند آنها را فلج میکنند و تضمین میکند که آنها هرگز نخواهند توانست قدرتهای امپریالیستی را به چالش بکشند.
در نتیجه، جهانی شدن دهه ۱۹۹۰ بر اساس فریب دادن فقرا و بی دفاعان – و تخریب تنها محیط فیزیکی که تا به حال خواهیم داشت، انجام شد.
جایگزینی آن با میلیتاریسم آمریکایی و امپریالیسم احتمالاً اتفاقی بسیار بدتر را برای کشورهای توسعه یافته، در حال توسعه و توسعه نیافته به وجود خواهد آورد.
برگرفته از “غم و اندوه امپراتوری: نظامی گری، رازداری و پایان جمهوری” نوشته چالمرز جانسون. کپی رایت © ۲۰۰۴ توسط چالمرز جانسون. با مجوز Metropolitan Books، اثر هنری هولت و شرکت، LLC استفاده شده است.
از قضا، چین کمونیست قلابی، با ترکیب موفقیت آمیز سرمایه داری و خودکامگی که بر توسعه اقتصادی و ثبات اجتماعی تاکید دارد و در عین حال آزادی های مدنی را به شدت محدود می کند، توانسته کاری را انجام دهد که استالین و خروشچف فقط آرزوی آن را داشتند: تبدیل شدن به یک الگوی موفق برای کشورهای دیگر.
رزش پیشنهادی که جهان امروز در وب از آمریکا می بیند، پراکنده تر است. طبق تعریف، ایالات متحده پیامی دشوارتر از چین دارد. زیرا پیام آمریکا نه تنها رفاه، بلکه رفاه با دموکراسی است، رفاهی که شامل حقوق و آزادی های فردی می شود. برای بازاریابی موفقیت آمیز این پیام، هر دو بخش معادله باید همگام باشند.
در ۲۲ سالی که از میدان تیانآنمن میگذرد، ارزش پیشنهادی آمریکا، مانند سیاستهایش، هم بهعنوان نماد واقعگرایانه دنیای بهتر و هم بهعنوان یک موتور اقتصادی که نشاندهنده آن ایدهآل است، شکست خورده است. سیاست خارجی ما بین سیاست واقعی جورج اچ دبلیو. بوش به سیاست بسیار ساده انگارانه «بیایید برای ایجاد دموکراسی حمله کنیم» جرج دبلیو بوش.
ما عمداً به سمت دیگری نگاه کردهایم زیرا یکی از متحدان واقعاً دموکراتیک ما در خاورمیانه، اسرائیل، ارزشهای ما را نادیده میگیرد و مانند اتحاد جماهیر شوروی پس از جنگ در حفظ و استقرار در سرزمینهای به دست آمده در جنگ عمل میکند. این تصور را در بقیه خاورمیانه ایجاد می کند که ایالات متحده نماینده دموکراسی نیست، بلکه شکل غیرمستقیم امپریالیسم است.
در عین حال، مدل اقتصادی ما که با افتخار به آن می بالیدیم، با رکود کاهش یافته است. همزمان، ناتوانی سیاسی ما در درک نیاز به سرمایه گذاری در آینده خود به عنوان یک مردم – چه در آموزش، چه در زیرساخت ها یا هر گونه تلاش عمومی به جز دفاع – این سوال را مطرح می کند که آیا سیستم ما آنقدر تحت تأثیر سنت و منافع خاص قرار گرفته است که بتواند دیگر نماینده مشترک المنافع نیست.
متأسفانه، توتالیتاریسم بر لیدی لیبرتی ۲۲ سال پیش در چین پیروز شد. و اگرچه فراخوانی بیشکل برای آزادی به عنوان بخشی از تظاهرات قاهره وجود دارد، اما لزوماً فراخوانی برای شناسایی ارزشهای آمریکایی برای آزادی نیست.
آمريكا بايد آنقدر بصيرت داشته باشد كه تغييرات لازم را هم در داخل و هم در خارج از كشور ايجاد كند تا بتواند ارزش واقعي خود را دوباره مطرح كند تا بار ديگر نماد تظاهركنندگان مجسمه آزادي باشد.
بدون این تغییرات، آمریکا بیشتر و بیشتر در دنیایی از شهروندان تکنوی جهانی که به تازگی قدرت یافته اند، منزوی خواهد شد.
مانی که در سال ۲۰۰۰ منتشر شد در داخل کشور نادیده گرفته شد. جنگجویان در افغانستان در دهه ۱۹۸۰. ۱۱ سپتامبر این کتاب را به پرفروش تبدیل کرد، در حالی که «بکوب» وارد واژگان سیاسی شد. جانسون با ۷۰۰ پایگاه نظامی اعلام شده و احتمالاً ۳۰۰ پایگاه مخفی در سرتاسر جهان، کشورش را به جمهوری روم تشبیه کرد که به یک امپراتوری تبدیل شده بود که خود را بیش از حد گسترده، ورشکسته و سپس تحت سلطه قرار می داد. موازی ناخوشایند ممکن است هنوز حیاتی در خود داشته باشد.
پرزیدنت بوش همچنین آشکارا پایبندی خود را به دکترین جنگ پیشگیرانه اعلام کرد. ایالات متحده گفت که این یک روم جدید است، فراتر از خیر و شر – و توسط کنوانسیون های تعیین شده جامعه بین المللی مهار نشده است.
در حمله بهار ۲۰۰۳ به عراق، ایالات متحده تأیید کرد که دیگر نیازی به مشروعیت بین المللی ندارد (یا به آن اهمیت نمی دهد). این کشور به قدرتی تبدیل شده بود که فقط به خودش پاسخگو بود – و نیروهای داخلی میلیتاریسم سیاست خارجی را دیکته می کردند.
و حقوق اقلیت ها، آب و هوا، قوانین اسلحه و مهاجرت و
سیاست پناهندگان
https://www.regeringen.se/49f221/contentassets/c4ac95a76d3742af95ee920346735467/usa-manskliga-rattigheter-demokrati-och-rattstatens-principer-2017.pdf