صحبتی رفیقانه با حسن حسام

حسن حسام از سازمان راه کارگر در “تلویزیون برابری” در یک سلسله برنامه با آرش کمانگر به بحث “حزب ستیزی و حزب سالاری” پرداخته است. به عنوان کسی که ۸ سال سابقه فعالیت سیاسی با سازمان راه کارگر دارم، پای این بحث مهم نشستم. شک ندارم اگر کسی کینه های تلنبار شده و اینجا سر باز کرده حسن حسام نسبت به حزب کمونیست کارگری و رهبران و فعالین آن و همچنین متلکهای ایشان را تحمل کند، حتما دو کلمه حرف حساب هم در این سلسله برنامه ها خواهد شنید.

حزب کمونیست کارگری یک جریان و یک دستاورد مهم مبارزه کارگر و زن برای برابری در جامعه ایران است. چپ و کمونیسم امروز در جامعه ایران با این حزب تداعی و شناخته می شود؛ همچنانکه دوره ای با حزب کمونیست (اولیه) ایران، دوره ای با حزب توده و دوره ای هم با سازمان چریکهای فدائی خلق شناخته و تداعی می شد. اگر کسی بخواهد این تصویر را عوض کند، باید برایش کار کند. باید سیاستهای آن را نقد کند و راه حل نشان بدهد. باید نشان دهد که نماینده آمال و امیال توده های مردم و متمایل به چپ در آن جامعه است. هیچ آدم سیاسی جدی، هیچ آدمی که دردی برای دوا داشته باشد، با متلک و بغض و کینه کسی نظرش عوض نمی شود! حزب کمونیست کارگری، همانند هر حزب سیاسی بزرگ دیگر، می تواند دهها عیب داشته باشد. می تواند اینجا و آنجا سیاست نادرستی را به پیش ببرد و انتظار می رود کسانی که برای خودشان نقش گروه فشار، مثل همین محفل رفیق حسام، بیایند و نقد کرده و راه نشان بدهند. اما ایشان تصمیم گرفته این کار نکند و به متلک آویزان شود. کینه های کهنه خود نسبت به رهبران و سیاستهای این حزب را به نمایش بگذارد. 

رفیق حسن حسام، به گفته خودش، ۷۶ سال سن دارد. ۴۵ سال فعالیت سیاسی کرده و این ۴۵ سال را فعال و از کادرهای رهبری سازمان راه کارگر بوده است. ایشان هنوز نتوانسته است ۲۰ نفر عضو دور سیاستهای این جریان جمع کند و به همین دلیل، من یکی، او را فاقد اعتباری که صاحب نظر است و تئوری برای برون رفت از بحران حزب گریزی دارد، میدانم. دوم اینکه ایشان در این سلسله برنامه ها، از خود یک چهره تمام حزب ستیز به مخاطب داده است. انگار می شود با متلک بار این و آن کردن، و پوزخند و صدای خود را بلند و با خنده های بیمزه همراه کردن، راه حلی برای حزب گریزی ارائه داد.

 

قبل از پیوستن به حزب کمونیست کارگری ۲۵ سال پیش، من هم مثل بسیاری از کسانی که “منطق” کسانی مثل حسن حسام را قبول کرده بودم که “اتحاد مبارزان کمونیست جمع یک عده بچه پولدارهای از خارج آمده و سوسول است” رغبتی به خواندن آثار کادرهای این جریان نداشتم. وقتی کمی تعمق کردم که راستی جریانی مثل راه کارگر به چه درد کارگر و زن و جوان این جامعه می خورد؟ حقیقتا چند نفر در این مملکت شب را به این امید که راه کارگر یک روزی ما را از این وضعیت نجات خواهد داد، سر بر بالین می گذارند، فکر کردم. به این فکر کردم که راه کارگر با کدام درد و ستم و اجحاف در این جامعه می جنگد؟ در جنگ بر سر آزادی بیان، که جانب مجله “میزان” را نگرفت! بر سر دعوا بر سر آزادی پوشش، که جانب بی حجابی را نگرفت! فکر کردم که تمام رسالتش این بوده که شوروی و سرمایه داری دولتی آن را به کارگر و به جامعه به عنوان سوسیالیسم بفروشد. رسالتش این بوده که با لمپنهای اسلامی همصدا شود که کارگر افغانستانی را از ایران اخراج کنند. رسالتش این بوده که مذهب و رهبران مذهبی را به خوب و بد تقسیم کند! اینجا رفتم و آثار حکمت را خواندم. رفتم سیاستهای حزب کمونیست کارگری را مطالعه کردم. متوجه شدم که اگر آدم منصف باشد، باید برای مبارزه برای رهایی به همین حزب بپیوندد. در غیاب این حزب و سیاستها و فعالیتهای فعالین این حزب، رضا پهلوی و فائزه رفسنجانی میداندار سیاست می بودند. در غیاب این جریان، کسی یک سیاست شکست خورده مثل سیاستهای راه کارگر و حزب توده را  به عنوان ناجی جامعه نمی پذیرفت.  

رفیق حسن حسام، با ۷۶ سال تجربه، باید از رفقای جوانتری مثل آرش كمانگر یاد بگیرد که سیاسی برخورد کند. کینه توزی و متلک و مزه پرانی و حرف بی ربط به اعتبار آدمی لطمه می زند. درباره هر کسی حرف بزنیم باید این نرمهای پیش پا افتاده را رعایت کرد.

رفیق حسن حسام در این سلسله از برنامه ها، از کمبود دموکراسی در شوروی سابق حرف زد و افول این سیستم را به آن ربط داد. من به ایشان صمیمانه توصیه میکنم که به جای بغض و کینه های زشت نسبت به رهبران حزب کمونیست کارگری، برود بحثهای آنها را درباره همین مسئله بخواند تا شاید به عمق موضوع پی ببرد، نه اینکه بحث های جورج بوش و تاچر را به نام “نقد کمونیستی” به خورد بینندگان تلویزیون “برابری” بدهد.

حسن حسام اگر کمی به کارهایی که امروز می کند فکر کند، می بیند که منشا بسیاری از آنها همین حزب کمونیست کارگری است. اگر جریان ایشان امروز از شورا در برابر سندیکا دفاع می کند، دستاورد بحث های کمونیسم کارگری است. اگر ایشان امروز کنگره علنی برگزار می کند، اگر ایشان امروز زیرجلکی بحث حزب و شخصیتها را پذیرفته است، اگر خواهان اعدام انقلابی نیستند، اگر ایشان زیرجلکی به پوپولیسم انتقاد دارد، دمکراسی را حلوا حلوا نمی کند، به مذهب انتقاد دارند، برابری زن و مرد را پذیرفته اند، خیلی یهودی ستیز نیستند و دهها نکات و سیاست قابل قبول دیگری را ضمنی تایید می کنند و یا به پیش می برند، حاصل نقدهای بی امان رهبران و کادرهای حزب کمونیست کارگری هستند. اگر ایشان امروز از پرستیدن استالین و مائو در ملاعام عار دارد، نقدها را کسان دیگری کرده اند که مورد کم لطفی رفیق حسن هستند! ما انتظار نداریم حسن حسام بیاید عضو حزب کمونیست کارگری بشود، اگر بشود کسی جلویش را نمی گیرد، اما انتظار ما این است که کمی منصف باشد.

در نهایت من  بدین باوریم که سیاست را  در آینده ایران، مانند هر کشور مدرن و متمدن و قرن بیست و یکمی و امروزی احزاب سیاسی جدی و مطرح تعیین کننده خواهد بود. و حزب کمونیست کارگری یکی از احزاب جدی و مطرح ایران هست و همه ی آزادیخواهان و برابری طلبان و کمونیستها را به پیوستن به این حزب فرا می خوانم.

در ضمن کنگره ۱۲ این حزب در سوم تا پنجم دسامبر از طریق آنلاین و به صورت زنده  برگزار خواهد شد و برای آشنائی بیشتر  همه ی شما و از جمله رفیق حسن حسام را به شرکت در این کنگره دعوت می کنم.

سوم نوامبر ۲۰۲۱

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate