شمی صلواتی

به استقبال چهارشنبه سوری

《به استقبال چهارشنبه سوری》 *شوق رویا به رهایی – مرا؛ به جنگ هر آنچه ناپسنده است می برد…      ‌ *با پریدن از روی آتش به این امید که  شاید روزی لبخند زندگی دلم را                 شاد کند *آن سوی  آتش  سارا دختری،    بسان بنفشه تازه روئیده از خاک در میان ...

ادامه مطلب »

جنگهایی بی پایانند و مردم که جزء پاک باختگانند

《جنگهایی بی پایانند و مردم که جزء پاک باختگانند》 ما در لجن زار وحشت زندگی  می‌کنیم گرگ و روباه همراه با شغالان گرسنه ی دشت، در پی فتح  امروزند. درکجایی؟ این جهان را می توان به دور از آلوده گی  نفس کشید. از انسان های با انصاف باید پرسیده شود “آیا پایانی برای بردگی در ذهن تان متصور می شوید؟ ...

ادامه مطلب »

زندگی

《زندگی》 *در بیابان برهوت عشق  میوزد  باد غم از دل خانه‌ام  را آب گرفت   در دشت بی انتها و سرد                 برد تا گم کند امید چقدر آرام بی صدا می زد پر!                   شوق یک بوسه از دل           ...

ادامه مطلب »

افغانستان

《افغانستان》 طنز تلخ 《تاریخ》 !!! کودکی در ولایت زابل به چاه افتاد و برای نجات او،  قاتلین در لباس به ظاهر انساندوستی آستین بالا زدند و با برداشتن گامهای جدی، شتابان سوار بر چرخ بال کافران به سوی چاه پرواز کردند. *کودک در تله افتاد را بی جان از چاه کشیدند و با دل و جان دوباره او را به ...

ادامه مطلب »

در شهری که،انسانیت در آن غریبه باشد

*در شهری که، انسانیت در آن غریبه باشد دختر بودن کالای بی ارزش و از مد افتاده روز است. ٭در شهر ما، مردان برای جبران حقارتها  ساتور به دست،  سر زن را از تن جدا می کنند چون مسخ جهل و کوه غرورند. * در شهری که  عشق در آن غریبه باشد تن فروشی فرهنگ رواج یافته ست مشروط بر ...

ادامه مطلب »

قلب باغ استسنائی ست 

قلب باغ استسنائی ست و مغز آسمانی پر از ستاره *هر کسی افتخاراتی در ذهن خود  ثبت کرده است. با اشاره‌ به آن‌ درمیان جمع‌های کوچک و بزرگ با یک تیر به دو نشان تا خود را ارضا کننده.. *یکی با گذشته‌های دور و تاریک آن یکی با بیانی مجهول  از حقارت وامونده من، با درد های امروز- در قلبی ...

ادامه مطلب »

تقسیم سعادت…

«تقسیم سعادت…»      ٭٭٭٭ ٭بهبود مرا!     در لابلای كتابهای کهنه؛                      [جستجو نکنید      ٭٭٭٭ نه در صف چپگرایانم و-  نه در خانه رستگرایان!      ٭٭٭٭ با گذر از قومپرستان، بیگانه با هر دینی!                   [من انسانم   ...

ادامه مطلب »

نوروز امسال

«نوروز امسال» پیام  نوروز امسال ما انسانی ست “اسلام زادیی ( مذهب زادیی)”         از دولت و از جامعه ست، نوروز امسال ما  متفاوت تر وانقلابی است با پرچم مشترک برای رهایی  از درد برای خلاصی از شر مستبدين! با یک پیام انسانی برای احیای،  یک جامعه انسانی ست. نوروز  امسال ما متفاوت تر از هر زمان ...

ادامه مطلب »

هم صدایی

«همصدایی» سینه ام در آتش سرخ سوخت. وجودم از ناله های جانسوزِ دلِ مردمِ آغشته به غم سوخت. جانم در سفر روزگار از نابرابری ها سوخت. آتش شد پریشان، دلش بر من غریب سوخت. هوای آرزوی دلم غروب کرد باز ! دلم خواهد چو کوه بلند و قوی و تا زنده ام استوار و محکم میزبان زیبایی ها باشم. همچو ...

ادامه مطلب »

عریان دل تنها

«عریان دل تنها» طناب و چوبه دار،  که گفتن  تقدیر ماست   خودمان خریدیم یا کسی بر گردن ما انداخت راستی چه کسی بود که تقدیر را در ذهن ما کاشت؟..» سالهاست، هنوز صدها سال است  که  از جهل خود،  بیگانه با خویش                       تن به بردگی دادیم  «یعنی در ...

ادامه مطلب »

خرابات!

با یادی از کوچه_خرابات در شهر کابل که دریای زیبای عشق به زندگی بود، می نویسم البته من هرگز به افغانستان سفر نکردم اما بر اساس گفته های همسرم تصورم از کوچه خرابات  همچون باغچهُ زیبای  پر گل است…..    ٭٭٭٭ خرابات! ٭ویرانه کوچه – ی ست             [ امروز در ولایت کابل ٭پیر دختری ...

ادامه مطلب »

گفتگو با جانی ممنوع!

گفتگو با جانی ممنوع! در این دنیای وارونه؛ که جاهل و جانی همدم و همسازند جاهلان در جهل و جانیان در اوج قدرت  دنیا را به زوال  در چاه جهل انداختن! “گفتگو باجانی؛ به معنی تسلیم است”.        ٭٭٭ با مماشاتگران نیستم با این باور- که؛ جمهوری اسلامی یک سیستم  مافیائی؛ غرق در جهل ؛ فاقد مشروعیت بدنام ...

ادامه مطلب »

من همصدا با مردم متعرض خوزستانم

من همصدا با مردم متعرض خوزستانم با مردمی که در خیابانها  صدای اعتراض شان بلند است من همصدا با مردم  متعرض  خوزستانم مردمی که با وجود هفت سد بزرگ،   آب ندارند مردمی که با ده ها چاه نفت! تشنۀ و گرسنۀ، بیمار و خستۀ  به سختی نفس  می کشند اگر یاغی و یا اغتشاش‌گرند،  حق با آنهاست نباید آرام  بگیرند ...

ادامه مطلب »

Google Translate