چند نکته در مورد نوشته جمشيد عبدي و  تاثيرات لينک : فرهنگ و اخلاق کمونيستي در مجادلات سياسي بر مطالبش

دوستي به اسم جمشيد عبدي که فکر کنم از هوادران ابراهيم عليزاده مسئول بخش کردستاني حزب کمونست ايران باشد مطلبي را با لينکي از رهبر سازمانش را منتشر کرده است که خواندن  لينک  فرهنگ و اخلاق کمونيستي و نتيجه عملي و تاثيرات اين بحث در نوشته هاي دوستمان جمشيد  بر عليه مخالفين  وي … خالي از لطف نيست.

اين را از اول اعلام کنم که دوستمان جمشيد کاملا آزاد است به نقد و افشاي ديگران بپرازد و در اين هيچ  شکي نبايد وجود داشته باشد . ايشان  در نقد و افشاي حکمتيستها در مقام معلم اخلاق کمونيستي ظاهر ميشود ولي آنچه من را به شک انداخته است اين است که شايد مطالبي که امضاي جمشيد عبدي را به خود دارد را نخوانده باشد .. به همين علت خواستم اين بحث رو با خودش در صفحه فيسبوکيش داشته باشم … ولي انگار علاقه ايي به اين بحث نداشت و من هم تصميم گرفتم اينجا چند کلمه ايي بنويسم.

دوستمان جمشيد به بهانه اينکه…  چون جمهوري اسلامي در مستندهايش از افشاگري حکمتيستها و يا کلا کمونيستها  عليه راست ارتجاعي در کردستان  و افشا کردن پرونده سياه و ننگينشان … استفاده کرده است …آزرده خاطر شده است و مطلبي را در افشاي حکمتيستها نوشته است . تا اينجاي کار هم مطلبش ايرادي ندارد و حق خودش است که هر جرياني را نقد و افشا کند .

اما مطلب ايشان جايي اشکال پيدا ميکند که مطلبش را با لينک سمينار رهبرش به پايان ميبرد و خواننده را به فکر مي اندازد که تاثيرات اين سمينار و رنگ و بو دادن بحثهاي اين سمينار در نوشتجات خود دوستمان جمشيد چقدر  خود را نشان ميدهد .

بالاخره کسيکه از فرهنگ و اخلاق کمونيستي حرف ميزند بايد نوشته هاي خودش از اخلاقي که در حال ترويج آن است موج بزند …

به جاي کش دادن به چند نمونه از اخلاقيات کمونيستي در مجادلات سياسي … که در نوشته هاي دوستمان جمشيد رو به مخالفين جناحي از سازمانش نوشته شده است توجه کنيم:

١.هدف من در این نوشته تنها مقدمه ای برای، اولاً نقاب برداشتن از گوسفندهای فوق است که خود و دیگران گرگشان پنداشتهاند، ثانیاً نشان داده خواهد شد که بع بع گوسفندان مزبور تقلید برداشتهای قدرت خواهانه مشتی کادر تازه به سفره رسیده به شکلی ناآگاهانه است (جمشيد عبدى)

٢. هدف این نوشته تمسخر و بی اعتبار ساختن مبارزات شبه تئوریک این میرزاهای تازه به الف رسیده است که تاریخ اندیشه به گورشان خواهد سپارد.(جمشيد عبدى)

٣. من علاقه ای ندارم که مانند این فرد تمام آثار مارکس و لنین را در نوشته خودم وارد کنم تا  از درون این نوشته مدرکی دال بر بیشعوری و فرصت طلبی او ارائه دهم،(جمشيد عبدى)

٤. با امثال پویا محمدی بحث سیاسی داشتن، “یاسین به گوش خر خواندن” است.(جمشيد عبدى)

۵. یا رفیق حمه کمالی اگر صدای انقلاب بودی! بودی! الان چند سال است که حتی رنگ مقرهای مرکزی کومه له را ندیدی؟ صدای انقلاب! برو اذان مرگ انقلاب رو بخون، که حداقل جلوی دست و پای نسل جدید نباشی. (جمشيد عبدى)

٦. این دوست ما توجه ندارد که در آن هنگام او در احزاب دیگری به عنوان توریست مشغول پرسه زنی بود و آن وقت به این شعور نرسیده بود که به ما ملحق شود(جمشيد عبدى)

٧. مدتی پیش کمیته تلویزیون کومه له از پخش یکی از برنامه های محمد کمالی امتناع کرد و قاعدتا این رفیق ما که برای خودش همیشه یال و کوپالی تصور می کند،(جمشيد عبدى)

٨.به آرشيو مطالب مراجعه کنيد حتما بيشتر از اين را خواهيد يافت…
٩…………………….

اينهاچند نمونه  از تاثيرات سمينار اخلاقيات کمونيستي است که در نوشته هاي دوستمان موج ميزند … خوب به اين جملات نگاه کنيد به غير از تحقير مخالف … توهين به مخالف , مسخره کردن و  در نهايت وادار کردن مخالف به خفه شدن چيزي در بر ندارد .

سوال من از اين دوست اين است که قلمي با اين پرونده در اخلاق , در تحقير , در توهين و تمسخر  … آيا ميتواند مدعي و طرفدار اخلاق کمونيستي در مجادلات سياسي باشد؟

سوران


Google Translate