ظاهرا رفتهرفته نظریه فرو نرفتن میخ آهنین بر سنگ نقض میشود.
سعید صالحینیا نه در مدت چندان دور سفت و سخت معتقد به آزادی بیان بیقیدوشرط، آن هم حتی به عنوان « هدف اول و آخر انسان» بود. شخصا ناسزاهای زیادی از وی دریافت کردم که خلاف این را به او ثابت کنم اما در آن مقطع نظریه میخآهنین کارکرد خودش را داشت. وی به زودی خود با بلاک کردن من و عدهای دیگر از مخالفان نظریاش در فیسبوک با تناقض اعتقاد آهنیناش به بیقیدوشرط بودن آزادی بیان مواجه شد. او که دلیل بلاک کردن را مسائلی مانند «فحش دادن» ذکر میکرد، حتی اگر ادعایش صحت داشته باشد، باز به این ترتیب خود برای بیان آزادانه قیدوشرط قائل میشد. با موضوع حذف ترامپ از توئیتر و واکنشات مختلف به آن، سعیدصالحینیا در مطلبی تحت عنوان « داستان حق آزادی بیان، حامیان منصور حکمت و سانسور ترامپ!» لاجرم از تحول بزرگ نظری خود به این صورت رونمایی کرد: « بحث ازادی بدون قید و شرط بیان در زمان وجود نظام سرمایه داری بحثی موهوم بوده و امکان ندارد».
جالب اینجااست که در این دور از تحولات فکری اینبار به جای اتکا به نظرات منصور حکمت به آرای مارکس مراجعه کرد. وی تکامل نظری خود را تا جایی گسترش داد که در همان منبع میگوید: « مباحث سیاسی و ازادی بیان مباحث در حال تغییر و تعبیر در شرایط هستند.احکامی جاودانه برای همه تاریخ نیستند.جائی که فاشیزم و نژاد پرستی خطر جامعه شود باید سرکوبش کرد. راهی دیگر وجود ندارد.هیتلر دقیقا بخاطر احترام به ازادی بیانش دنیا را به خون کشید»!
ما در اینجا ضمن عرض خیر مقدم به ورود سعیدصالحینیا به مجرای صحیحتر عرصه نظری، به ناچار با توجه به برداشت تازه وی از آزادی بیان او را با تناقضات سابق خود تنها نمیگذاریم و خواهان بازنگری در آن قسمت از نظرات ایشان هستیم که برای مدت زیادی همهی دستمایه وی در حمله و تخریب لنینیسم بود. سعیدصالحینیا بارها، و البته بیش از بارها به بسته شدن روزنامه گورکی به عنوان سرکوب آزادی بیان اشاره کرده و تازه آن را به گردن لنین میانداخت. اکنون لازم است بگوئیم گیریم این لنین بود که روزناکه گورکی را بست؛ و فرض را هم بر این میگذاریم که در آن روزنامه مباحث بسیار وزین و عمیقی منتشر میشده که چون لنین از پَسِ پاسخ به آنها بر نمیآمده مجبور شده فرمان بسته شدن روزنامه را صادر کند! حال شما با تکیه بر نظرات جدید خود نسبت به آزادی بیان بفرمائید اگر در یک جنگ داخلی و حمله ۱۴ کشور امپریالیستی به حکومت نوپای کارگری، یک روزنامه بر اساس قانون آزادی بیقیدوشرط بیان به مرکز تدارک و سازماندهی ضدانقلاب کارگری تبدیل شود هنوز چون موضوع به بیان و گفتار مربوط میشود نباید برای جلوگیری از به خون کشیدن انقلاب جلوی انتشار آن روزنامه را گرفت؟ اگر خیر پس چرا با بستن صفحه توئیتر ترامپ موافقید و اگر آری لطفا از لنین رسما عذرخواهی کنید.
اگر سعید صالحینیا به خاطر داشته باشد در اولین شماره از سری برنامههای تحت عنوان «مناظره» او گفتم « حق بیان مقدم بر حق حیات نیست»!
هفدهم ژانویه ۲۰۲۱