در ایران زندانیان سیاسی به دلیل شکنجه و محرومیت از درمان جانشان را از دست می‌دهند  “نگذاریم قلبشان از تپش  بایستد”

در ایران زندانیان سیاسی به دلیل شکنجه و محرومیت از درمان جانشان را از دست می‌دهند
“نگذاریم قلبشان از تپش  بایستد”
نویسنده و شاعر شناخته شده زندانی  بکتاش آبتین اخیراً در دهم ژانویه ٢٠٢٢ جان خود را در نتیجه محرومیت از مراقبت های پزشکی از دست داد. او دو بار به کووید مبتلا شد و با وجود شرایطی وخیم او و نیاز مبرم به مداوا, مسئولین زندان از آزادی او برای معالجه و  دسترسی به درمان مورد  نیازش برای بقا، امتناع کردند. او در واقع  به قتل رسید.
 انجمن پن  آمریکا,  پن سیدنی و پن ملبورن در بیانیه ای مشترک   اظهار داشتند: “بکتاش در حقیقت به دلیل بی‌توجهی مسئولین کشته شد,رژیم مستقیم مسئول مرگ اوست.” . مرگ بکتاش آبتین تنها مورد مرگ به دلیل کووید در زندان نیست. در خلال شیوع کرونا در ایران, رژیم  عامدانه زندانیان سیاسی را آزاد نکرده, آنها را در سلول های پرجمعیت  نگه داشته  و ابتدایی ترین وسایل محافظت کننده وضدعفونی کننده را فراهم نکرده و به آنها  تست و واکسن نداده است. به قتل رساندن زندانیان از طریق محروم کردن آنها از درمان  یکی از قدیمی تر شگرد های رژیم اسلامی در ایران بوده است. با این حال, رژیم فرصت فراهم آمده در زمان پاندمی کرونا  را برای به قتل رساندن زندانیان سیاسی بیشتری غنیمت شمرد.
مرگ بکتاش آبتین, بار دیگر مسئله  مهم قتل های عامدانه زندانیان سیاسی  توسط رژیم اسلامی از طریق محروم کردنشان از درمان را در مقابل چشمانمان قرار می‌دهد.
در حالی که محروم کردن زندانیان از درمان به عنوان یک متد شکنجه  و کشتار در بیش از چهار  دهه  اخیر استفاده شده است, این شیوه به طور مداوم تر و سیستماتیک تری در سالهای اخیر استفاده شده است.  [از نظر رژیم ] راه موثر برای کشتن زندانیان سیاسی از طریق  محروم کردن  روتین و سیستماتیک زندانیان از دارو و درمان مورد احتیاج و ضروری آنها  صورت می‌گیرد. معمولا  برای درمان آسیب های وارده در اثر شکنجه های طولانی مدت، درمان بیماری‌هایی که زندانی از قبل به آن مبتلا بوده است  از قبیل دیابت, فشار خون و یا بیماری های قلبی و اخیراً  در زمان پاندمی کرونا ، معالجه و مراقبتهای پزشکی لازم است. زمانی که زندانی در اثر محرومیت از درمان جانش را از دست می‌دهد ، مسئولین به سادگی علت مرگ او را مرگ به دلیل عوامل طبیعی مانند کرونا, دیابت و موارد ساختگی  دیگر در زمان گذراندن حکمشان در زندان اعلام میکنند.
این اقدامات عمدی،  برای نابودی زندانیان سیاسی و بدون بکار بردن مستقیم  ابزار اعدام به کار میرود. رژیم همچنین از روش هایی مانند تزریق دارو های ناشناس به زندانیان, ارائه داروهای ضد روان پریشی و فرستادن برخی زندانیان به بیمارستان های روانی برای ادامه شکنجه جسمی و روانی و در نهایت کشتن آنها استفاده میکند. برخی مثال های اخیر  شامل موارد زیر میباشد:
● امید موسوی ٢٧ ساله که در اعتراضات ٢٠١٩  دستگیر شد, ماه ها شکنجه شد و در نهایت از حمله قلبی در اثر  فشار و  شکنجه های شدید در ١٠ ژانویه ٢٠٢٢ جانش را از دست داد.
●   مصیب  رئیسی یگانه در اکتبر ٢٠٢١ به عنوان تنبیه به دلیل دفاع از حقوق همبندی هایش به بیمارستان روانی فرستاده شد.
● بازداشتی های زخمی که در اعتراضات نوامبر ٢٠١٩ شرکت کردند, به جای درمان شکنجه شدند. بسیاری از آنان همچنان در زندان از بیماریهای مختلف و جراحات که جانشان را تهدید می‌کند و هیچوقت مداوا نشده است  رنج می‌برند.
● نادر مختاری در  اثر  کتک خوردن شدید توسط  مامورین امنیتی در نوامبر ٢٠١٩ به کما رفت. او هوشیاری خود را به دست آورد ولی بر خلاف توصیه  پزشکان متخصص او را به ندامتگاه منتقل کردند, او در سپتامبر ٢٠٢٠ جانش را از دست داد.
لیست ادامه دارد.
در حال حاضر هزاران زندانی سیاسی در شرایط بحرانی  و نیازمند درمان هستند.  جراحات و امراض این زندانیان  در اثر   شکنجه, نگه داشته شدن در شرایط وحشتناک زندان  و محرومیت  از  حداقل بهداشت و حقوق اولیه  حتی در دوران  پاندمی کرونا می‌باشد . آنها در معرض بیماری های واگیردار, ویروسی و امراضی کشنده  قرار داده شده و مهم‌ترین اینکه از دسترسی به درمان محروم شده اند .
اتحادیه اروپا، سازمان ملل متحد و دولت های سراسر جهان نباید چشمان خود را بر  روی این کشتار های دسته جمعی و ‘ اعدام‌های خاموش’ که توسط رژیم جمهوری اسلامی در ایران به کار گرفته می‌شوند ببندند. هرگونه مذاکره با ایران در خصوص برنامه هسته‌ای  و  یا هر مورد دیگر , باید در برگیرنده اعمال فشار بر رژیم در ایران برای فراهم کردن فوری و بدون قید درمان برای زندانیان و آزادی زندانیان سیاسی باشد.
شیوا محبوبی، سخنگوی کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی
هجدهم ژانویه ۲۰۲۲
Print Friendly, PDF & Email

Google Translate