اول ماه مه : رزم پرولتری و خیزش انقلابی اول ماه مه روزی پرافتخار برای پرولتاریا، روزی است که زحمتکشان جامعه و آنان که بار سختی های جهان را بردوش می کشند با پرچم سرخ شان به نمایش قدرت و اتحاد در خیابانها در سراسر جهان می پردازند. پرولتاریا در این روز می تواند که بر مبارزات افتخار آمیز و ...
ادامه مطلب »مطالب رسيده
اول ماه مه : روز اتحاد و همبستگی کارگران جهان علیه سرمایه داری
اول ماه مه : روز اتحاد و همبستگی کارگران جهان علیه سرمایه داری اول ماه مه روز جهانی کارگران فرا می رسد. روزی که نقش و رسالت تاریخی طبقه کارگر برای انقلاب و رهایی بشریت را ندا می دهد و بر ضرور ت مسلح شدن طبقه به علم انقلاب و علم رهایی بشریت برای به سرانجام رساندن این رسالت تاریخی ...
ادامه مطلب »اول ماه مه، شرایط کارگران افغان در ایران و زنان در افغانستان … با کبری سلطانی
اول ماه مه، روز تجدید میثاق برای تدارک سازمانیابی طبقهی کارگر
اول ماه مه، روز تجدید میثاق برای تدارک سازمانیابی طبقهی کارگر روز اول ماه مه یکبار دیگر تجدید پیمانی است با کموناردها جهت و ضرورت شکستن سدهای حقارتبار ملی، تحقق انترناسیونالیسم پرولتری و با غریوی بلند که: “میهن کارگران، رهایی از کار دستمزدی است”. اینک دنیای کنونی ما با تلفات جانکاهی که بیشتر آن بر دوش طبقهی کارگر جهانی سنگینی ...
ادامه مطلب »بیانیه به مناسبت اول ماه مه، روز جهانی کارگر
بیانیه سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه به مناسبت اول ماه مه، روز جهانی کارگر (۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲) سندیکای کارگران شرکت واحد بیانیه اول ماه مه ۱۴۰۲ را در حالی انتشار میدهد که سه تن از اعضای قدیمی و شناخته شده سندیکا، رضا شهابی، داود رضوی و حسن سعیدی، کماکان در زندان هستند و همچنین تعدادی از اعضای ...
ادامه مطلب »نامه به دهه هشتادیها … رضا شهابی و کيوان مهتدی
نامه به دهه هشتادیها «از آینه بپرس، نام نجات دهنده ات را» رضا شهابی و کیوانمهتدی ما جوانان خشمگین دهه های قبل، از مدتها پیش میخواستیم با شما صحبت کنیم. از همان زمان که جسته وگریخته دیدیمکه شما را دسته دسته با چشمبند میبرند، و فهمیدیم که تصمیم خود را گرفته اید که از زندگیِ بد بیشتر از مرگ بترسید. فرزندان و عزیزان ما دهه هشتادی بودند و احساس میکردیم فراتر از آشنایی، یکجور دوستی و نزدیکی بین ما وجود دارد. با این حال، با دیدن مجریان تلویزیون، سیاستمداران و کارشناسان روزنامه ها که در تلاش برای توضیح دادن شما درقالبهای حاضرآماده ی خود چقدر درمانده و رقت انگیز هستند، ترجیح دادیم دست نگه داریم. نگران بودیم که پس از سالیانمتمادی ستیز و دست وپنجه نرم کردن با این جهان، خودمان هم شباهتهایی به دنیایی پیدا کرده باشیم که شما برای ورودبه یک زندگیِ نو باید از تمامیِ آن عبور کنید. امروز اما فرق میکند. امروز واقعاً حرفی برای در میان گذاشتن با شما داریم. شاید امروز در کنار خشم و امید، اندکیاحساس سرخوردگی داشته باشید، یا احساس تردید، یا یکجور احتیاط. اینها عواطف انسانی هستند، و حضورشان نشاناز ویژگیهای انسانی و عقلانیت در مبارزه است. سیر تحولات پیش رو سریع، غیرمنتظره، پیچیده و متناقض خواهد بود. واکنون زمان پرسشهای سخت فرا رسیده. مثلاً امروز نگرانیم که چگونه دستاورد ملموس جنبش را حفظ کنیم؟ آیا خواسته یما محدود به انتخابِ آزادانه ی سبک زندگی است یا قرار است ساختارهای تبعیض آمیز و خشونتبار از ریشه دگرگونشوند؟ مبارزهه ای جداجدا چگونه میتواند به صورت پیکارهایی عمومی درآید که سرکوب نشود و حرف خود را به کرسیبنشاند؟ و البته آن مسئله ی آشنا که هرچند برای همه روشن است که چه نمیخواهیم، اما به سختی میتوان بیان کرد کهدقیقاً چه چیزی میخواهیم؟ نسخه ی پیچیده شده ای برای این پرسشها وجود ندارد. اما قرار نیست چرخ را از نو اختراع کنیم و خود را تافته ای جدابافته از تاریخ مبارزات ایران و جهان بدانیم. از این منظر ، این روز مشخص برای اندیشیدن به پرسشهای کنونیموضوعیت دارد: روز جهانی کارگر که یادگار مبارزه برای کاهش ساعت کار روزانه از ده ساعت به هشت ساعت است. ـــباز هم یک مناسبت دیگر؟ مگر چند درصد از جامعه ی ما روز کارگر را جشن میگیرند؟ چند درصد این روز را متعلق به خودمیدانند، یا اصلاً از وجود چنین روزی خبر دارند؟ من که کارگر نیستم، به من چه ربطی دارد؟ عجله نکنید. این روز بیشتر از آنچه به نظر میرسد، به امروز ما مرتبط است، و احساس بیگانگی ما با آن خود بیانگر نکاتیدرباره ی مشکلات و امکانات پیش روی ما است. ماجرا فقط به شباهت سیر وقایع با تجربه ی امروز ما محدود نمیشود،ضمن آنکه شباهتها قابل توجه هستند؛ مثلاً نزدیک به صد و چهل سال پیش در شیکاگو برای منحرف و پراکنده کردناعتراضات مردم، یک بمب گذاری مشکوک را به نام معترضان علَم کردند، و به همین بهانه، علاوه بر شلیک مستقیم بهمعترضان، تعدادی از رهبرانشان را دستگیر کردند و عده ای بیگناه را به جرم بمب گذاری اعدام کردند، عده ای که اصلاً درصحنه بمبگذاری حضور نداشتند. اندکی آشنا نیست؟ قصد ما تکرار مشابهت هایی نیست که در هر صورت در شیوه های مقاومت و اشکال سرکوب در تاریخ مبارزاتآزادیخواهانه و برابری طلبانه وجود داشته است. در این نامه میخواهیم دو پرسش را در ارتباط با این روز با شما در میانبگذاریم. نخست اینکه چه چیزی روز کارگر را به قدری برجسته ساخته که در زمره ی معدود روزهایی است که (همچون روزجهانی زن) در تقویم جهانی هر سال گرامی داشته میشود؟ دیگر آنکه چه چیزی روز کارگر را به پدیدهای معاصر ما بدلمیسازد؟ اول ماه مه هر سال در سرتاسر جهان گرامی داشته میشود، چون دستاورد این جنبش تمام نسلها و تمام کشورها رادربرمیگیرد. دو ساعت کار کمتر، یعنی دو ساعت زمان بیشتر برای آموزش خود، برای رشد تواناییها، برای ارتباط ما بایکدیگر. این دستاورد مستقل از جنسیت، ملیت، شرایط تاریخی و جغرافیایی به سود تمام زحمتکشان است. چنین خواستههایی با قانونگذاری به دست نمیآید، و این روز گرامیداشت مبارزه ی لازم و خون ریخته شده برای تثبیت چنین خواسته ایاست. کاهش ساعت کار روزانه برای هر فردی با هر مرام و باوری قابل فهم است. با تثبیت این خواسته فضای بیشتری در ذهنما باز میشود. ما مستحق شرایط کاری بهتری هستیم که ساعت کار روزانه تنها یک تجلی از آن است: امنیت شغلی واستخدامی، ایمنی محیط کار، دستمزد و حقوق بازنشستگی متناسب با هزینه های زندگی، حق مشارکت در اداره ی محیطکار و … برای همین اول ماه مه هنوز محل منازعه با اقلیت صاحب قدرت و ثروت است. فقط برای ارائه ی تصویری ازحساسیت روز کارگر اشاره کنیم که این روزها شاهد دستگیری تعدادی از فعالان کارگری بودیم، و دستگیری فعلی ما بااول ماه مه پارسال (۱۴۰۱) مرتبط بود، و پرونده سازی و دستگیری قبلی ما نیز به اول ماه مه سال ۱۳۹۸ برمیگشت. بهبیانی، صرفِ یادآوری این روز همیشه همچون خط قرمز اقلیت صاحب قدرت و ثروت در جامعه ما بوده است. شاید امروز خواسته ی کاهش ساعت کار روزانه پیش پاافتاده به نظر برسد، اما این سادگی از آن رو است که معما چو حلشود آسان شود. در آمریکا و اروپای نیمه ی دوم قرن نوزدهم، همچون امروز ما، مردم با مشکلات و مطالبات انباشته یفراوانی دست به گریبان بودند، و انتخاب یک خواسته ی مشخص به معنای کنار گذاشتن بسیاری از مطالبات دیگر بود. بهعلاوه، چرا این خواسته ی مشخص باید ماهیتی اقتصادی داشته باشد، و نه مطالبه ای اجتماعی،حقوقی یا سیاسی؟بنابراین شکل گیری این جنبش حاصل درکی عمیق از جامعه ی زمانه ی خود، و تصمیماتی گاه دشوار برای تبدیل آن بهیک خواسته ی فراگیر بود (مثلاً چرا مطالبه ی زمین برای دهقانان یا حق رأی عمومی در اولویت قرار نگرفت؟). جامعه یامروز ما به قدری پیچیده شده که به سختی میتوان به یک مطالبه ی فراگیر واحد با توانایی همگرا کردن تمام اقشار ونیروهای اجتماعی اندیشید، اما الگوی رفتار کمپین هشت ساعت کار روزانه هنوز آموزنده است. این دستاوردِ ماندگارنتیجه ی چند راهپیمایی و اعتصاب محدود نبوده است. در واقع بیش از بیست سال فعالیت مستمر در پشت آن خوابیده کهبدنه ی اولیه ی آن را کارگرانی تشکیل میدادند که در جنگ داخلی آمریکا علیه بردگی جنگیده بودند، و بلافاصله بعد ازجنگ توان تشکیلاتی خود را در راستای این کارزار هدایت کردند. با وجود تمام اینها، چنین جنبشی بدون حمایت طبقهکارگر در سایر نقاط دنیا نمیتوانست به تنهایی موفق شود. مورد آخر از آن رو حایز اهمیت است که امروز نیز به متحدانبین المللی نیاز داریم، اما متحدان ما نه دولتها، بلکه مردمی هستند که خودشان طعم تبعیض، بیعدالتی، و خشونتساختاری را چشیده اند. شرط اولیه ی هر جنبشی استقلال است و نمیتوان بر سر آن با دولتها و قدرتها معامله کرد. تا اینجا را خلاصه کنیم پیش از آنکه بیش از این حوصله تان سر برود: اول ماه مه در تقویم جهانی ماندگار شد چون یکمطالبه ی مشخص با ماهیت اقتصادی بود که توسط طبقه اکثریت و متشکل با منافع مشترک، به مدت چند دهه دنبال شد،و با حمایت طبقات مزدبگیر در سایر نقاط دنیا توانست به دستاوردی ماندگار برسد که همگان تا امروز از مزایای آنبهرهمند هستیم. *** و اما پرسش دوم: روز کارگر چه ارتباطی به شما انبوه جوانانی دارد که اغلب نه کار و درآمد ثابتی دارید، نه خود را بهعنوان «کارگر» میشناسید؟ اصلاً چه اهمیتی دارد که خودمان را در نسبت با شغل نداشته ی خود تعریف کنیم؟ تصور عمومی ما از کارگر کسی است که همچون چارلی چاپلین در فیلم عصر جدید صبح تا شب یک کار تکراری و ازخودبیگانه را انجام میدهد، مثلا یک مهره را سفت میکند. اما تعریف دقیقتر کارگر کسی است که برای زنده ماندن در اینجامعه نیازمند کار کردن یا فروش نیروی کار خود به دیگری باشد، خواه کارگر یدی باشد، خواه کارمند پشت میز نشین،خواه قرارداد بلندمدت داشته باشد، و خواه نیروی کارِ روزمزد یا آزادکار (فریلنس). از این زاویه، کدام یک از ما میتوانیمبدون کار کردن در این جامعه زنده بمانیم، یا حتی در صورت زنده مانی، به قدری استعدادها و تواناییهای خود را شکوفاکنیم که شایسته ی نام زندگانی باشد؟ این روز در اصل متعلق به هر کسی است که به صورت روزانه، توان و فعالیتانسانی اش برای بقا در جامعه به گروگان گرفته شده. آن تصویر کلیشه ای و قدیمی از کارگر، در کنار دشواریهای فراوانی که دارد، اغلب با شغلی ثابت، توان تأمین حداقلهایزندگی خود و خانواده، و هویتی مبتنی بر شغل همراه است که میتوان آن را در قالب جهانبینی یا نظام اخلاقی کارگراندرک کرد. وضعیت امروز ما چنان است که گویی گُل به تاراج رفت و خار ماند، گنج به تاراج رفت و مار ماند. یعنی ضمنمحرومیت از مزایا و دورنمای نسبتاً باثبات زندگیِ کارگری، بیش از هر زمان دیگری نیازمند فروش نیروی کار خود برای بقادر این جامعه هستیم. در آن تصویر قدیمی، کارگران ثروت جهان را خلق میکردند، اما خود به نسبت از مواهب آن بی بهرهبودند. امروز بسیاری از ما نه تنها از مواهب جامعه بی بهره هستیم، بلکه سازوکارهای تبعیض آمیز جامعه جلوی فایدهرسانی و مفید بودن ما را برای اجتماع خویش گرفته است. در چنین شرایطی زندگی ما از آخر آن شروع میشود، بسیاریاز ما خود را مرده ای بالقوه میدانیم که برای ورود به این جامعه ابتدا باید نیروهای زنده ی خود را نابود کنیم. وضعیتیشبیه به گفته ی فروغ فرخزاد: چون جنینی پیر، با زهدان به جنگ میدرد دیوار زهدان را به چنگ زنده، اما حسرت زادن در او مرده، اما میل جان دادن در او شاید برایتان جالب باشد که بدانید، واژه ی «کارگر» در دهه ی۱۳۲۰ ممنوع اعلام شده بود. یعنی حتی به کار بردن اینکلمه جرم تلقی میشد. تلاشهای فراوانی صورت گرفت تا مزدبگیران به جایگاه خود به عنوان مهمترین رکن تولید ارزشاجتماعی واقف شوند، و بتوانند به کارگر بودن خود افتخار کنند. امروز، بار دیگر نیازمند احیای این عزت نفس هستیم. ازهر قومیت، جنسیت، و باوری که باشیم، ما انسانیم و فعالیت زنده ی ما مهمترین رکن این جامعه است، و هیچکس حقندارد جلوی منتفع شدن ما از مواهب جامعه را بگیرد، یا مانع فایده رسانی ما به اجتماع خود شود. شکوفاییِ تواناییهایانسانی و اجتماعی ما در این جامعه نیازمند هویتی مبتنی بر کار و حسی از رشد و توسعه ی وابسته به حرفه است. *** یک جنبش نسلی تنها در ارتباط تنگاتنگ با شکافهای اجتماعی و تفکیکهای ساختاری معنای حقیقی خود را مییابد، که تابه امروز مغفول مانده ترین آنها هویت جمعی مبتنی بر شغل یا جایگاه طبقاتی بوده است. واقعیت این است که تمام تحولاتعمده ی تاریخی ماهیتی طبقاتی داشته اند. مبارزه در محیط کار، علاوه بر خلق هویتی جمعی، گاه میتواند ضمن پرهیز ازمنازعات خونین خیابانی، دستاوردها و اثراتی ماندگارتر داشته باشد. برای نمونه، جایگاه امروز رانندگان اتوبوسرانیشرکت واحد قابل مقایسه با جایگاه بیست سال پیش آنها نیست (از نظر مزایا، میزان حقوق و پرداخت به موقع آن، منزلتاجتماعی و..). پیشرفت و تثبیت این جایگاه نتیجه مبارزه مستمر و جمعی آنها، و تمرین دموکراسی در محیط کار در قالبسندیکای رانندگان شرکت واحد بوده است. هویت جمعیِ صنفی میتواند همبستگی را جایگزین رقابت بی رحمانه ای کند کهحیات اجتماعی ما را تکه پاره کرده و در مقابل یکدیگر قرار داده است. از سوی دیگر، جنبش کارگری و صنفی از حضور شما درسهای زیادی آموخته، منجمله اینکه نباید فقط به صورت دفاعیتحرک داشته باشد و سنگبنای مطالبات صنفی کرامت انسانی پایمال شده ی ما است. این جنبشها به تکاپو افتاده اند کهپاسخی برای بی ثبات کارها و مناسبات جدید کاری فراهم کنند که علاوه بر نسل شما، بخش عمده ی نسلهای پیشین را نیزدر بر گرفته است. این مسیر نیازمند گفتگو و همفکری طولانی بین نسلها، اصناف، اقلیتها، و تمام زحمتکشانی است کهشاید روزی تحت یک نیروی طبقاتی متحد، بتوانند بهره کشی، تبعیض و خشونت را ریشه کن کنند. به قول شاعر «نهایتتمامی نیروها پیوستن است، پیوستن». زیاده گویی ما را ببخشید، کسی چه میداند، شاید اول ماه مه بعدی را با همدیگر جشن گرفتیم. رضا شهابی و کیوان مهتدی اول ماه مه ۱۴۰۲، زندان اوین
ادامه مطلب »اول ماه مه: گام بعدی چیست؟
قطعنامه تشکلهای صنفی و مدنی مستقل ایران به مناسبت روز معلم و اول ماه مه روز جهانی کارگر
روز معلم و مراسم اول ماه مه امسال را در حالی برگزار میکنیم که کارگران، معلمان، زنان، دادخواهان، ملتهای تحت ستم، دانشجویان، بازنشستگان و عموم توده های ستمدیده مردم ایران در مصافی تاریخی و زیر و رو کننده با سیستم ضد انسانی حاکم بر کشور قرار گرفته اند و به رغم سرکوب خونینی که حکومت طی هشت ماه گذشته انجام ...
ادامه مطلب »شانه به شانه ی یکدیگر در برابر اختناق بایستیم … حسن سعیدی، کیوان مهتدی، رضا شهابی
شانه به شانه ی یکدیگر در برابر اختناق بایستیم حسن سعیدی، کیوان مهتدی، رضا شهابی جمعه ۸ اردیبهشت تعدادی از فعالان صنفی و کارگری که برای همدلی به دیدار خانواده ی معلم زندانی، محمد حبیبی رفته بودند با یورش خشونت بار مأموران امنیتی بازداشت شدند. یکی از معلمان دچار ایست قلبی شد و به بیمارستان منتقل گشت. و نه نفر با ...
ادامه مطلب »روز جهانی کار ۱۴۰۲: بسوی تدارک انقلاب سوسیالیستی
یک مرد به اسم احمد نیکویی با اتهام زنای محصنه اعدام شد
یک مرد به اسم احمد نیکویی با اتهام زنای محصنه اعدام شد حکم یک زندانی بهنام احمد نیکویی که با اتهام «زنای محصنه» به اعدام محکوم شده بود، در زندان مرکز کرج (ندامتگاه) به اجرا درآمد. براساس قوانین جمهوری اسلامی زنای محصنه (رابطه جنسی خارج از ازدواج برای متأهلین) مرگ از طریق سنگسار است. ولی به خاطر هزینه بالای اجرای ...
ادامه مطلب »زنده باد اول ماه مه، روز همبستگی جهانی کارگران!
زنده باد اول ماه مه، روز همبستگی جهانی کارگران! روز جهانی کارگر فرا می رسد. روزی که میلیون ها کارگر در سراسر جهان، کارخانه ها، کارگاه ها، کشتزارها و سایر محل های کار را رها می کنند و با برافراشتن مشت های گره کردۀ خود، شکوه و همبستگی جهانیشان را به نمایش می گذارند؛ شکوه وهمبستگی مبارزاتی علیه سرمایه داری ...
ادامه مطلب »رهایی طبقه کارگر از توحش سرمایه داری، در گرو سازمانیابی اجتماعی است!
رهایی طبقه کارگر از توحش سرمایه داری، در گرو سازمانیابی اجتماعی است! امسال طبقه کارگر ایران در شرایطی به استقبال اول ماه مه میرود که در سال گذشته شاهد اعتراضات اجتماعی گسترده شهریور ماه، بودیم . تا پیش از شروع این اعتراضات، طبق روال سالهای گذشته اعتراضات مستمر بازنشستگان و اعتراضات سازمانیافته معلمان و کارگران با مطالبات اساسی معیشتی، آموزش و ...
ادامه مطلب »همهمهی بهرسمیتشناختهشدن رژیم گروه طالبان در افغانستان
بیانیهی “گرایش مارکسیستهای انقلابی افغانستان” در خصوص همهمهی بهرسمیتشناختهشدن رژیم گروه طالبان برمبنای اصول دیپلوماتیک حاکم بر جامعهی جهانی زیر لوای سرمایهداری، بهرسمیتشناختن رژیمها و دولتهای تازهتشکیلشده به دو گونه صورت میگیرد؛ نخست حالتی است که یک دولت طی یک بیانیهی شفاهی یا نوشتهشده، بهرسمیتشناختن یک رژیم را اعلام میدارد، و دوم، حالتی است که یک دولت بنابر یک سلسله ...
ادامه مطلب »منشور آزادی، رفاه، برابری
منشور آزادی، رفاه، برابری مقدمه بیتردید، بسیاری از مصائب و معضلات گريبانگير جامعۀ کنونیِ ایران ناشی از حکومت جمهوری اسلامی است. محروم کردن زنان از حق طبیعی و مسلمشان بر بدن خویش و تحمیل پوشش اجباری بر آنان؛ دخالت در حريم زندگی شخصی و روابط خصوصیِ زنان؛ تبعیض جنسیتی و نابرابری حقوقیِ زن و مرد؛ قانونیکردن چندهمسری برای مردان؛ پايمالکردن ...
ادامه مطلب »بيانيه ۵ تشکل … روز جهانی کارگر، در دورانِ انقلاب « زن، زندگی، آزادی» و اعتصاب های سراسری کارگران نفت، پتروشیمی، معادن، فولاد و … گرامی باد
روز جهانی کارگر، در دورانِ انقلاب « زن، زندگی، آزادی» و اعتصاب های سراسری کارگران نفت، پتروشیمی، معادن، فولاد و ….. گرامی باد روز جهانی کارگر در شرایطی فرا می رسد که طبقۀ کارگر از یکطرف با بزرگترین تهاجم غارتگرانه و بی وقفه به سطح زندگی و معیشتِ خود مواجه و بیش از هر زمان دیگری به ورطۀ فقر و ...
ادامه مطلب »گفتگوی آرمان کوشا با مرتضی فاتح پیرامون موقعیت طبقه کارگر در روز جهانی کارگر
روز جهانی کارگر در تورنتو کانادا یکشنبه ۳۰ آوریل
روز جهانی کارگر در تورنتو کانادا همین یکشنبه ۳۰ آوریل ساعت ۱ بعد از ظهر با سخنرانی رهبران اتحادیه های کارگری از جمله OFL ( اونتاریو فدریشین لیبر – فدراسیون کار انتاریو ) , و QUP ( خدمات شهری اونتاریو ) و اتحادیه پست و جریانات چپ و کارگری از جمله حزب کمونیست کارگری ایران. روز جهانی کارگر در تورنتو ...
ادامه مطلب »حمايت از اعتراضات و اعتصابات کارگران پروژه ای شرکت نفت
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه از اعتراضات و اعتصابات به حق کارگران پروژهای شرکت نفت حمایت میکند. با درود به کارگران پیشروی شرکت نفت ایران و با سپاس از مبارزه به حق آنان، سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه حمایت خود را از مطالبات به حق کارگران پروژهای شرکت نفت ایران اعلام میدارد. خواست به ...
ادامه مطلب »نامه ی سرگشاده به آقای مازیار رازی
جناب ِ رازی! دیروز تصادفن مطلبی دیدم با عنوان ِ « یک دعوت نامه برای خدامراد فولادی» به قلم ِ شخصی به نام ِ« علی رضا بیانی». با خواندن ِ متن ِدعوت نامه و جست و جو درگوگل متوجه شدم که ایشان همفکر و همفرقه ی شما یعنی تروتسکیست هستند و به احتمال ِ زیاد از طرف ِ جنابعالی به ...
ادامه مطلب »