بیانیۀ مارکسیست‌های انقلابی ایران پیرامون قتل عام زحمتکشان غزه

آمریکا پس از انتقال سفارت خود به بیت المقدس در ژانویه ۲۰۲۰ رسما به حقانیت اشغال این شهر مهر تائید زد و راه را برای تجاوز های بعدی دولت جنایتکار صهیونیستی باز کرد. درگیری های چندروزه اخیر نوار غزه در واقع بازتابی از سیاست های خصمانه دولت آمریکا و اسرائیل نسبت به به مردم محروم و ستمدیده فلسطین و در ادامه سیاست های پاک سازی بیت المقدس و سپس تمامیت نوار غزه از ساکنین عرب زبان آن است، سیاست فاشیستی پاکسازی قومی که دولت اسرائیل از ابتدای تشکیل خود از آن پیروی کرده است.

ما در چند ماهه گذشته، پس از به رسمیت شناختن اورشلیم به عنوان پایتخت سیاسی اسرائیل توسط آمریکا و انتقال سفارت آن کشور به این شهر شاهد افزایش فشارهای ‌افراط گرایان اسرائیلی بر اعراب منطقه بوده ایم. تلاش دولت صهیونیستی بر آن است که این شهر را از وجود ساکنین عرب آن پاک کند. دفاع امروز مردم فلسطین در شیخ جراح انعکاسی از مقاومت بر علیه این سیاست و قانونی ترین و به حق ترین دفاع انسانی‌ست. اما سیاستمداران و سیاست‌گذاران آمریکایی و اروپایی چشم بر این حقیقت بسته اند و مجامع بین‌المللی نیز خاموش نشسته و دست صهیونیست‌ها را برای نسل کشی و قوم زدایی باز گذاشته‌اند. جو بایدن در سخنرانی اخیر خود می گوید که تا کنون هیچگونه عکس‌العمل شدیدی از سوی اسرائیلی ها مشاهده نکرده و رویارویی آنان را در چهارچوب دفاع از خود ارزیابی می کند. تاکنون چنین اظهار نظر مسخره و غیرقابل باوری، حتی در عرف سیاسی نیز مطرح نشده است. ساکنان عرب منطقه شیخ جراح که اینک به زور از خانه های خود بیرون رانده می شوند مهاجم به شمار آمده و مهاجمان اسرائیلی که آنان را به ضرب گلوله بیرون می رانند، مدافع.

ژرالد درمنن، وزیر کشور فرانسه با ابلاغ دستوری برگذاری راهپیمایی دفاع از فلسطسنیان در پاریس و دیگر شهرهای فرانسه را ممنوع اعلام کرد و بر شدت کنترل های امنیتی در کشور آلمان افزوده شده است. بدین ترتیب سرمایه‌داری جهانی خاموش نشسته و دست دولت بورژوایی میلیتاریست اسرائیل را باز گذاشته تا این کشور به سیاست زور و قلدری خود ادامه دهد.

ماشین نظامی صهیونیستی، این بار منطقه شیخ جراح را هدف پاکسازی خود قرار داده است. غیر نظامیان ارتدوکس اسرائیلی با حمایت مستقیم ارتش اسرائیل از چندروز پیش هجوم خود را به این منطقه آغاز کرده‌اند. آنان بی‌شرمانه و با استفاده از ابزار زور و اسلحه فلسطینیان را از سرپناهی که بیش از پنجاه سال در آن می زیسته‌اند بیرون می رانند. چنین رفتاری تنها در عرف دولت های فاشیستی قابل تعبیر است. نظامیان اسرائیلی به بهانۀ ایجاد «امنیت» برای شهروندان خود، به توحش پس از توحش بدون هرگونه مجازات دست زده است. دولت صهیونیستی با وجود نقض فهرست بلند بالایی از قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد در طول چند دهۀ گذشته، در بمباران اهداف غیرنظامی از زمین و هوا و دریا، لحظه‌ای درنگ نکرده. ارتش اسرائیل ظرف چند روز اخیر، بالغ بر ۱۰۱ نوجوان، زنان و اطفال بیگناه فلسطینی را به قتل رسانده. بنا به آمار رسمی ۷ تن از شهروندان اسرائیلی نیز در این درگیری‌هاکشته شده اند! نگاهی به این آمار به روشنی پرده از روی نابرابر بودن این جنگ بر می دارد. در یک‌سو جوانان، زنان و کودکان فلسطینی هستند که با سنگ و آجر از خانه و کاشانه خود دفاع می کنند و از سوی دیگر نظامیان تا دندان مسلحی که با شلیک گلوله و توپ هدف بیرون راندن و پاکسازی قومی را در سر می پرورانند.

اما چرا حماس تلاش می‌کند که این مقاومت را مصادره کند؟ اگر آنان در ادعای خود یعنی دفاع از مردم فلسطین صادق هستند چرا تا کنون دست به ایجاد واحدهای نظامی مردمی یا کارگری نزده‌اند؟ آنان سال ها فرصت داشتند و منابع مالی و تسلیحاتی لازم برای تحقق این امر نیز در دسترس بود. چرا اکنون تمام آن چه که جوانان غزه برای نبرد علیه سربازان مهاجم دارند، تنها همان قلوه سنگ‌هایی است که از بمباران خانه‌هایشان به دست اسرائیلی‌ها برجای مانده؟ مسلم است که دولت حماس می‌داند مسلح کردن توده‌‌های فلسطینی، سرانجام به سقوط فوری خودش منجر خواهد شد! حماس سال‌ها توده های فلسطینی را سرکوب کرده است و ایده‌های ارتجاعی و بنیادگرایانه را اشاعه داده؛ آنان تمامی جنبش‌های مترقی یا فعالیت‌های مستقل کارگران، دانشجویان، زنان و سایر اقشار جامعه را سرکوب کرده است.

مداخله کنونی حماس در مبارزات کنونی مردم فلسطین را تنها می توان در سایه تلاش برای کسب اعتبار مجدد و در راستای سیاست های جنگ‌طلبانه ایران و اسرائیل درمنطقه ارزیابی کرد. تا کنون رویای ژاندارمی منطقه در مخیله سیاستمداران ایرانی و اسرائیلی جهت دهنده جنگ های نیابتی در کشورهای مختلف عربی بوده است. نه دولتمداران اسرائیلی و نه سیاستگذاران ایرانی، هیچکدام به منافع واقعی مردم اعتنایی ندارند. اسرائیل با استفاده از حربه مقاومت در مقابل نفوذ ایران به سیاست ساخت شهرک های یهودی نشین و پاکسازی قومی ادامه می دهد و ایران با استفاده از حماس در صدد گسترش نفوذ و تحقق بخشیدن به رویای نقش ژاندارمی درمنطقه است. سرکوب مردم توسط دولت اسرائیل، با استفاده از بهانه تعرض حماس تنها پوششی برای پیشبرد توحش کشتار کنونی و ادامه سیاست های اشغالی‌ست. مبارزه امروز مردم فلسطین انعکاسی از خشم به حق کسانی‌ست که بی خانمان شده‌اند.

دخالت دولت های ارتجاعی منطقه نظیر رژیم ایران، عربستان سعودی، مصر، قطر، ترکیه در چند دهه گذشته نیز نه از جهت نگرانی برای رفع زجر و فلاکتی که طی ۱۰۰ سال گذشته گریبانگیر مردم فلسطین بوده بلکه برای تحقق منافع بورژوایی این دولت ها و هم پیمانان خارجی آنان در منطقه بوده است. این دخالتها، همانگونه که در گذشته شاهد بودیم باعث فروپاشی و تفرقه در جنبش مقاومت فلسطین شد. نمونه روشن آن اشتقاق در جنبش مقاومت فلسطین پس از علم کردن حماس توسط دولت جمهوری اسلامی ایران است. این دخالت ها مانع و سدّ عظیمی در برابر وحدت کارگران، زحمتکشان و آزادیخواهان عرب و یهود فارغ از تقسیم بندی‌های ملی، قومی، مذهبی و فرقه‌ای ایجاد کرده است.

تنها راه حقیقی برای مبارزه علیه مهاجمین اسرائیلی و ستمگران حماس و دیگر ناسیونالیست های اسرائیلی و عرب و اربابان منطقه‌ای و بین المللی آنان، تسلیح توده ها و حرکت به سوی ایجاد صف مستقل کارگران، عرب یا یهودی، کرد یا ترک وایرانی‌ست.

ما ضمن حمایت کامل خود از دفاع بر حق کنونی و محکوم کردن جنایات شبه فاشیستی دولت اسرائیل از کلیه کارگران، زحمتکشان و روشنفکران مترقی عرب و یهودی دعوت می کنیم که با ایجاد جبهه مقاومتی علیه جنایتکاران صهیونیستی نقطه پایانی بر درگیری های موجود گذاشته و بنیاد صلحی پایدار در منطقه را پایه ریزی کنند. جبهه‌ای که محققا حمایت کلیه کارگران و آزاداندیشان جهان در پشت سر خود خواهد داشت. تحقق صلح منطقه تنها در گرو سرنگونی سرمایه‌داری و حرکت به سوی ساخت جامعه‌ای سوسیالیستی‌ست.

نابود باد رژیم نژادپرست و ضدمردمی اسرائیل

پیش به سوی تشکیل جبهۀ بین المللی تمامی کارگران و توده های تحت ستم برای سوسیالیسم!

گرایش مارکسیست‌های انقلابی ایران

militaant.com

۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ مطابق با ۱۴ مه ۲۰۱۸

Share Button
Print Friendly, PDF & Email

Google Translate