پیرامون مواد مخدر و دولتها

پیرامون مواد مخدر و دولتها.
✔دولتها اگه بخواهند “مواد مخدر/ محرک و ….”  و مافیای آن را جمع کنند به راحتی میتوانند. اما چون از چند جنبه مهم به” غیر قانونی بودنش” نیاز دارند اینکار را نمیکنند.
✔یک: بخش مهمی از اقتصاد دولتها با تجارت “غیر قانونی مواد” تامین میشود که با جزئیات ردیف میکنم.
سود و گردش مالی ناشی از تجارت قاچاق مواد، هم رده تجارت ” نفت ” است.
✔ گردش مالی و سود غیر قانونی بودن مواد برای دولتها، چندین برابر از فروش آزاد است. اساسا دلیل جرم انگاری مواد بخاطر همین سود زیاد است و هیچ ربطی به سلامت جامعه ندارد.
✔اگر مخدرات و محرکات و .. آزاد شوند بسته به نوع مواد و پروسه کشت و برداشت و انتقال و …. قیمت شان از پنج تا بیست برابر پایین میاد.
 بعنوان مثال اگر “کوکائین” آزاد شود ممکن ه تا بیست برابر ارزان شود.
✔دو: جرم انگاری مواد بهانه ای برای استخدام هزاران پلیس دولتی و خصوصی در کشورها است. اساسا ماهیت پلیس و آموزش آنها برای سرکوب اعتراضات و انقلابات است، نه برای مقابله با قاچاق مواد و دزدی و دعوای مردم و …. . این وسط از صد جرم چند تاشو پیگیری و رسانه ای میکنند که دهان مردم را ببندند و تظاهر کنند که پلیس مشغول خدمت به مردم است.
بماند که ریشه جرم های معمول در جامعه خود سرمایه داری و دولتهایش هستند، واِلا هیچ کودکی مجرم به دنیا نمیاد و شرایط اقتصادی و فرهنگی ست که از یه کودک معصوم یه مجرم میسازد.
✔سه: زندان و دادگاه و وکیل و …. یه بیزینس و منبع درآمد برای کشورها محسوب میشوند. در کشورهای پیشرفته “زندان و پلیس خصوصی” جز بیزینس های پردرآمد است.
✔چهار: دولتها به جز اینکه از سیستم قضایی و دادگاه و .‌.. درآمد کسب می کنند، باید بهانه ای برای جامعه داشته باشند که سالانه بودجه های کلان را به بخش پلیس مواد مخدر و زندانها و دادگاهها اختصاص بدهند. این بودجه های کلان که صفرهایش شمردنی نیست، از جیب و مالیات مردم ( بویژه طبقه کارگر و مزدبگیران، مغازه دارن/ بیزینس های خُرد که اکثریت جامعه اند)  بعلاوه از منابع ملی، جریمه های نقدی، حق وکالت و سایر درآمد ها تامین میشود. شما حساب کن اگر قاچاق مواد وجود نداشت، نصف بیشتر پلیس و دادگاه کشورها بیکار میشدند. پس به قاچاقش نیاز دارند.
✔پنج: رواج پدیده اعتیاد در جامعه و درگیر کردن درصد قابل توجهی از جمعیت جوان و خانواده هایشان، همچنین سرگرم کردن بقیه مردم به اخبار و حاشیه های ناشی از اعتیاد و قاچاق مواد و داستان ها و فیلمهای مربوط و برجسته و هیجانی کردن آن یکی دیگر از نیاز بورژوازی برای گسترش مواد در جامعه است‌.
میتوان دلایل شش و هفت و هشت و …. را هم ردیف کرد  اما فقط دلیل اول و دوم هم کفایت میکند.
✔ کارتل های مواد زیر نظر سازمان های جاسوسی و امنیتی دولتها هستند.
آیا میتوان تصور کرد که پلیس دولتها با اینهمه سیستم پیشرفته جاسوسی و امنیتی و نفوذ در مافیای مواد، مطلع نباشند که مافیای مواد در چین و آمریکا و تهران و روسیه و کشورهای اروپایی و ….. چه کسانی هستند.
  ✔اسناد رسانه “ویکی لیکس” / جولیان آسانژ  که رابطه و زیر نظر بودن کارتل های مواد در مکزیک و کلمبیا و آمریکا با ” سی آی ای” را افشا کرد به کنار، مستندها هم باز به کنار، آیا میتوان باور کرد پلیس نتواند زنجیر وار از طریق خرده فروش ها به کله گنده ها برسد. معادله پیچیده ای نیست.
همه یا اکثر ما در محلات و پارک ها، ساقی ها را علنی میبینیم که مواد دست جوانان میدهند،  حالا فکر کنید پلیس با اینهمه دوربین و همکار محلی و سو سابقه “مجرمین” و ….. نتواند ساقی ها را شناسایی کند. کسی میتواند باور کند پلیس نمی بیند و خبر ندارد!.
✔در ایران که به جز نقش سپاه در تجارت کلان و کانتینری مواد که چندین موردش بدلایل اختلافات درونی یا دلایل دیگر لو رفت و چند فرمانده سپاه و فامیل شان بازداشت شدند و یه نمایشی راه انداختند که به مردم بگن ” نظام به خودی ها هم رحم نمیکند” ، خیلی از ماها رابطه گرم مواد فروش ها با نیروی انتظامی را علنی در سطح شهر می دیدیم.
 هر کله گنده مواد هم دستگیر میشد بعد مدتی ناپدید میشد و میگفتند یا از زندان فرار کرده یا به فلان شهر تبعید شده یا ‌….. . قطعا این وسط نیاز به قربانی هم هست که دهان مردم را ببندند و بهمین دلیل هر سال یه چند ده نفر از فروشنده های مواد را اعدام میکنند که اکثرا خرده پاها هستند.
✔وقتیکه قاچاق مواد جزو پنج محصول اول تجاری بزرگ دنیاست که بخش مهمی از اقتصاد کشورها بهش وابسته است، معلومه که جلو تولید عمده آن را نمیگیرند و بخاطر سود چند برابری اش سعی میکنند غیر قانونی باشد.
✔میتوان ده فکت آورد که آزاد شدن مواد، چقدر جرم و جنایت و ایدز و هپاتیت و اعتیاد را در جامعه کاهش میدهد و هزینه های میلیارد دلاری در کشورها به جیب مردم برگردد و یا در زمینه های خدمات عمومی و رفاه اجتماعی استفاده شود و فقر را باهاش ریشه کن کرد.
ا این فکت ها اصلا مسائل پیچیده ای نیستند. اما چون دولتها از طریق مناسبات و ساختارها و ارگانهایش( رسانه ها، مافیای پشت دارو و پزشکی،  جامعه شناسان و ….) ، اکثریت را شستشوی مغزی داده اند انگار این مسائل خیلی پیچیده و فقط کار دولتمردان و جامعه شناسان بزرگ و این روانشناسی زرد است که در موردش حرف بزنند و بگویند ریشه اعتیاد فقط تربیت خانوادگی و بی اصالتی و  …. است.
✔ جامعه شناسان و روانشناسان در کشورهای مختلف دنیا که واقعیت را بیان نمیکنند، حامیان و بخشی از این سیستم هستند که چون بدیهیات روانشناسی و جامعه شناسی را بیان میکنند، طبیعتا اعتماد و اعتباری  بدست میآورند و هر خزعبلات دیگری را سرهم کنند، بخش قابل توجهی آن را باور و تکرارش میکنند. فقط ایران نیست که بخشی از مردم به بعضی از روانشناسان به چشم ” ناجی جامعه” نگاه میکنند. در اروپا و آمریکا و چین و روسیه و ….. هم همان ورژن ها هستند که باعث بقای سیستم میشوند و مردم را تحمیق میکنند.
✔طبیعی است که چون جراحان جان انسان را نجات میدهند، روانشناسان و روانپزشکان با دارو و حرف زدن
زحم های روحی را مقطعی التیام میدهند و داروخانه ها دردها را برای ساعاتی کاهش میدهند باعث اعتبار و اعتماد زیادی میشوند و طبیعتا هر خزعبلات دیگری
هم سرهم کنند اکثر مردم باور میکردند/ هنوز میکنند.
افشای این شارلاتانیزم در این دنیای سیاه و پر هیاهو و سریع، جزو ضروریات مبارزه طبقاتی ست.
✔تمام اینها فکت اند و ثابت میکنند قاچاق مواد،  ضرورت سرمایه داری و بخشی از بقایشان در کشورهای مختلف دنیاست.
طبق معمول هم در پایان باید گفت که تنها راه حل ریشه کن کردن این معضل هم، به زیر کشیدن سیستم سرمایه داری ست که انسان و محیط زیست و کره زمین و حیوانات را بخاطرش زیر پایش له میکند.
 برقراری یک سیستم و جامعه انسانی که تمام مناسبات بر پایه انسانیت باشد میتواند همه این معضلات را در جامعه جارو کند.
✔پی نوشت: بنظر من مواد لابراتواری اگر نیاز شد فقط برای درمان بیماری ها باید تولید شود اما اینجا بحثِ نظر من و شما نیست و این بورژوازی ست که تصمیم گرفته و هزاران تن مواد را در جوامع ریخته است. بحث من در این شرایط ه که مواد در بازار موجوده و عوارض و طبعات غیر قانونی شدنش به مراتب بیشتر از قانونی بودنش است.
بختیار پیرخضری
Print Friendly, PDF & Email

Google Translate