پیرامون مبارزات اخیر معلمان 

اعتراضات پیگیرانه و وسیع امسال معلمان، پائیز سال ۵۷ را تداعی میکند که معلمان کرمانشاه، سازماندهی و جرقه اعتراض سراسری معلمان را زدند و به اعتراضات موجود در جامعه پیوستند. دامنه و مطالبات حال حاضر معلمان، بمراتب وسیع تر و رادیکالتر از سال ۵۷ است. همچنانکه مشاهده میکنیم، هم امروز پنجشنبه دوم دیماه و هم هفته قبل جمعی از دانش آموزان و دانشجویان بویژه در مریوان و سنندج به نشانه اتحاد و حمایت از معلمان به تجمعات آمدند و سخنرانی های شورانگیز کردند. در آبانماه سال ۵۷ هم شبیه این اتفاق رخ داد. به علاوه امروز فعالین و رهبران کارگری و اجتماعی و زنان به اشکال مختلف از این حرکت معلمان حمایت و بخشا در این تجمعات شرکت کردند.
اعتراضات هفتگی و سراسری معلمان با به خیابان آمدن شان، سخنرانی های آتشین، بیانیه ها و در دست داشتن شعارههای رادیکال و عمومی که مربوط به معیشت، رفاه، شادی، آزادی و امنیت طبقه کارگر است، از قالب صرف مطالبات خود معلمان بسیار فراتر رفته و بهمین دلیل توجه بخشهای زیادی از جامعه، بویژه طیفی از طبقه کارگر را به خود جلب کرده.  اگر این اعتراضات ادامه پیدا کند، طبیعتا حمایت سایر بخشهای طبقه کارگر را به دنبال خواهد داشت و اگر چه فاکتورهای دیگری هم دخیل هستند اما امکان اینکه اعتصابات و خصوصا اعتراضات سراسری شهری شبیه دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ ، حتی رادیکالتر در آینده نزدیک دوباره شروع شود، بسیار زیاد است.
جلسات علنی معلمان چند صد نفره برگزار میشود و در آن علنا از تغییر ریشه ای و حذف  نظم موجود بعنوان تنها راه حل رسیدن به مطالبات،  نجات جامعه، تقسیم عادلانه ثروت، آزادی بیان، آموزش رایگان، نجات محیط زیست ایران و مهمتر از حاکمیت شورایی گفته میشود.
رسانه ها برای مصاحبه با اعضای کانون معلمان و دست اندرکاران اعتراضات در صف هستند‌. البته بخشی از آنها بنا به ماهیت بورژوازی شان تلاش میکنند لیبرال ترین را انتخاب کنند، اما بدلیل شرایط و فضای رادیکال اعتراضات و سخنرانی های آتشین معلمان که در شبکه های اجتماعی وسیعا بار بازنشر شده، تلاش این طیف از رسانه ها و همزمان هم دست و پا زدن کیهان شریعت مداری و امثالهم که سعی میکنند مردم را مقابل معلمان بگذارند، به جایی نرسیده است.
بدلیل باز نشر وسیع این سخنرانی ها در رسانه های ماهواره ای، اینترنتی و شبکه های اجتماعی، چهره های جدیدی از معلمان به جامعه معرفی شده اند.
 معلمان بعنوان بخشی از طبقه مزدبگیر و استثمار شونده جامعه که خواهان تقسیم ثروت عادلانه در جامعه هستند، میتوانند نقش تاریخی و فراموش نشدنی را در تغییر ریشه ای جامعه ایران ایفا کنند.
 میتوان انتظار این را داشت که فعالین و رهبران کارگری و اجتماعی جامعه، طبقه کارگر را به حمایت بیشتر از آن آماده و وسیعا سازمان دهند.
 میتوان تجسم کرد که  فریاد اعتراض از هفت تپه و سایر مراکز کارگری به مراتب فراتر برود و موج فریادهای هماهنگ از صنعت نفت، پتروشیمی، گاز، برق، فولاد، معادن و …….،  کلیت حاکمیت استثمارگر و ضد آزادی را با تمام نیروی سرکوبش به لرزه درآورد، به زیرش بکشد و حاکمیت شورایی خودش را اعلام کند.
 میتوان گفت در حال حاضر در جهان این طبقه کارگر ایران است که این شانس را برای محقق کردن حق و آرزوی دیرینه ستمکشان و استثمار شوندگان را دارد. آرزوی دست یافتنی که مبارزه و هزینه دادن برای پیروزی آن از زمان اسپارتاکوس تا الان ادامه داشته و دارد.
 طبیعتا این پیروزی براحتی محقق نمیشود و از بورژوازی وطنی تا بورژوازی غرب و شرق با تقویت باندهای قومی و مذهبی و سناریو سیاهی و هر تاکتیک ضد انسانی دیگری  برای شکست این جنبش در کمین نشسته اند. تنها با اتحاد طبقه  کارگر و بخشهای مترقی دیگر جامعه که هویت خودشان را با انسانیت، آزادی و برابری تعریف میکنند، میتوان مقابل هر سیاست و تاکتیک جنایتکارانه ایستاد و پیروز شد.
برخلاف تبلیغات و سمپاشی های وسیع بورژوازی با در دست داشتن تمام منابع ثروت، تلویزیون و انواع رسانه های دیگر که در شستشوی مغزی مردم نقش تعیین کننده ای داشته، محقق کردن این پیروزی نه خوش خیالی است و نه توهم. بلکه تنها راه حل و واقعیت عینی است که مارکس آن را شفاف و روشن در برنامه “مانیفست کمونیست” بعنوان مبارزه طبقاتی “پرولتاریا با بورژوازی” برای رهایی از بردگی مُزدی، برای زندگی آزاد و برابر، شاد و سالم و امن روی میز طبقه کارگر گذاشته است و تاکید کرده که پیروزی کارگران فقط با آگاهی طبقاتی، اتحاد و تشکیل حزب طبقه کارگر مُیسر است.
علیرغم سرکوب خونین کمونیستها، اما کمونیسم پایگاه و جایگاه  قوی در ایران دارد. این فاکتور مهم بعلاوه تاریخی از تجارب گذشته و مبارزه پیگیرانه احزاب و سازمان ها و هزینه دادن های زیاد در داخل و خارج کشور بویژه در پنج دهه گذشته،  همچنین جمع های مطالعاتی و تشکیل تشکلهای مختلف کارگری، زنان، کودکان، دانشجویان، جوانان و …… با تلاش فعالین و رهبران این عرصه ها در داخل ایران باعث رشد و آگاهی طبقاتی قابل توجهی و تلاش برای سازماندهی در بین کارگران ایران شده است. این مهمترین فاکتور در راه تحقق انقلاب و تشکیل شوراهای مردمی ست. طبیعتا فاکتورهای مهم دیگری هم دخیل هستند که خوشبختانه طبقه کارگر ایران تا حد زیادی به آنها آگاه است و بنا به عملکردش این آگاهی روز به روز بیشتر هم میشود.
 پیش بسوی مبازره سازمان یافته تر و رادیکالتر برای نابودی سرمایه داری و کلیت حاکمیت و ارگانهایش.
زنده باد اعتراضات به حق معلمان
زنده باد حاکمیت شورایی
 دی ماه ۱۴۰۰ برابر با دسامبر ۲۰۲۱
بختیار پیرخضری
Print Friendly, PDF & Email

Google Translate