من شاعر شورم ولی در فکر شیرین نیستم

من شاعر شورم ولی در فکر شیرین نیستم
در جان کندو بوده ام شیرین شیرین نیستم
در باختن با من بُودی در سوختن با  من بشو
در این گدار بی امان شهدی و شیرین نیستم
پایم تاول دستم تاول گفتار جاویدان تاول
 در رهگذار این تاول قندی و شیرین  نیستم
من با پرستش آمدم عاشق چو مجنون آمدم
زنیور گلها بوده ام بر شعله شیرین نیستم
گلزار را با  من بخوان ره را به پای من برو
عاشق ترین را دیده ای من عشق شیرین نیستم
پروانه چک چک میکند خورشید قهقه میزند
در اوج آشوبی چنین  شهبال شیرین نیستم
از بمب های اوکرائین تا شهر من تا شیر ها
من اهل ایرانم ببین حلاوای شیرین نیستم
اخگر بنامم سکه زد بر دور عالم شعله زد
فوج کبوتر ها و من غافل ز شیرین نیستم
غزل شماره ۸۱
نوید اخگر پنجم ماه آوریل سال ۲۰۲۲  میلادی سوئد استکهلم
Print Friendly, PDF & Email

Google Translate