انتخابات میاندوره ای ،سقوط ترامپیزم و تغییر توازن قوا در امریکا

انتخابات میاندوره ای ،سقوط ترامپیزم و تغییر توازن قوا در امریکا

مقدمه:

انتخابات میاندوره ای در امریکا روز سه شنبه این هفته در سراسر امریکا انجام شد. این انتخابات در سطوح مختلف انجام می شود و علاوه بر انتخاب مقامات فدرال (مجلس و سنا) شامل انتخابات فرمادارهای ایالتی تا حد مسئولین منطقه ای مثل قضات و رئسای پلیس منطقه ای و شهردارها هم می شود. بسیاری از مقامات کشوری در سطح فدرال و محلی انتخابی هستند.

انتخابات میاندوره ای امسال بسیار سیاسی تر بود و قطب بندی شدیدی که در سیاست امریکا بین احزاب حاکم و درون جامعه اتفاق افتاده را در خود منعکس کرد. خرجی که نامزدهای انتخاباتی در این دوره برای تبلیغ کردند در تاریخ امریکا بی سابقه بود و شرکت مردم در این انتخابات همینطور.

دو حزب حاکم امریکا که نماینده طبقه حاکمه هستند توانستند به یمن دلقک بازیهای ترامپ یک کاسبی خوب را پیش ببند و مردم را بار دیگر به نظام و سیستم سرمایه داری امیدوار. روانشناسی “شرکت در انتخابات برای پیروز کردن بد تا بدتر حاکم نشود” و مردم را در فشار روانی قرار دادن و از ترس اینده به نظام پناهنده کردن و امیدوار کردن.اینست صحنه ساختگی که نامش دموکراسی است. واقعیت اینست که نظام سرمایه داری امریکا به شدت پوسیده است و حتی توان ارائه الترناتیو احزاب موجود را هم ندارد.

اما در این مقاله من سعی می کنم بیشتر به خود این صحنه “رقابت سیاسی ” موجود بپردازم.از دید من این انتخابات میاندوره ای صحنه شکست سنگین ترامپیزم بود و اتفق پایان دادن به ترامپیزم را جلوتر کشید.همینطور مثل همه نمایشهای انتخااتی باعث شد که مردم و طبقه فرودست بطور بی سابقه ای سیاسی شود و خواستهایش را جلو بکشد و در توازن قدرت حاکمه شکافهای وسیعی ایجاد کند.

(۱)بستر اقتصادی اجتماعی سیاسی مقطع کنونی:

انتخابات میاندوره ای امریکا در بستر بحران همه جانبه نظام سرمایه ، در بستر تشدید کشمکش دو جناح حاکم امریکا که یکی نئوکان است و دیگری با پرچم “ملی گرائی” و زیر ساخت نژاد پرستی خالص بنام ترامپیزم به جان هم افتاده اند، خودش زمینه ای شد که میلیونها میلیون فعال جوانو بیرون از بازی احزاب حاکم به صحنه اجتماعی و سیاسی کشیده شوند و بر فراز مطالبات مشخص خود بین جنگهای احزاب حاکم بایستند و شکافها را افزایش دهند.

ترامپ طی دو سال گذشته با ارائه سیاستهای عقب مانده خود (*)، بیش از پیش به افزایش بحران سرمایه داری چه درون امریکا و چه خارج امریکا در سطح بین المللی افزوده و بتدریج می رود که توسط همان نظامی که او را به عنوان یک “راه حل” بالا کشیده، به پائین کشیده شود.

هم در صحنه سیاستهای اقتصادی هم در سطح سیاست بین المللی حکومت امریکا دیگر “رهبر جهان آزاد ” نیست. به شدت منزوی است .هم از اروپا بیرون انداخته شده و هم دوران طلائی “همکاری با روسیه و چین” را به دوران جنگهای سیاسی اقتصادی بین بلوکها و حتی درون بلوک خود تبدیل کرده. در عرصه داخلی در جامعه بسیار رنگارنگ امریکا که حجم اکثریتش مهاجر است ، امواج نژاد پرستی و ضد خارجی را دامن زده که حتی “دموکراتهای میانه رو” و کارفرماهای امریکائی را منزجر کرده چرا که نژاد پرستی در سطحی اقلا باعث کاهش استفاده از کار ارزان “مهاجرین” شده و قیمت نیروی کار را بالا می برد و لذا نرخ سود سرمایه داری را پائین می آورد. لذا ترامپیزم از هر جهت به مانع رشد و تداوم ن جهانی شده سرمایه داریست و برای سرمایه داری بحرانزاست .خودش بیماریزاست!

حتی “رشد موقت اقتصادی امریکا و کاهش بیکاری” که البته به قیمت کاهش مداوم مزدها و کاهش حمایتهای اجتماعی از نیروی کار ایجاد شده و ربطی هم به ترامپ ندارد، نتوانسته ترامپیزم را از سقوط نجات دهد!بخش اعظم نیروی کار امریکا بتدریج به مهمترین موتور محرک جنبشهای اعتراضی ضد ترامپ تبدیل می شود.

(۲)نتایج انتخابات میان دوره ای چه بود؟

بنا به امار ، میزان شرکت مردم امریکا در انتخابات میاندوره ای امسال در تاریخ ۴۵ سال گذشته بی سابقه بوده و مجلس امریکا که نزدیک به ۴۵۰ نفر عضو دارد ، با بیشترین تعداد صندلیها بدست حزب دموکرات افتاد.

همانطور که خوانندگان می دانند، نظام کنگره امریکا به دو بخش است یکی مجلس امریکا و دیگری سنا (که حدودا صد عضو دارد) این دوگانگی سابقه تاریخیش به مجالس “عوام و اعیان” برمی گردد که اولی انتخاب “ملت” بود و دومی “انتصاب اعلیحصزت” منتهی در امریکا اون مجلس “خواص و اعیان” هم شده بر اساس انتخاب مردم و یک قوز بالاقوز توی نظام دموکراسی!

انتخاب چند کرسی سنا امسال باعث شد جمهوریخواهان با اکثریت نسبی (حدودا ۵۰ به ۴۰) به دموکراتها حاکم بمانند

در سطح ایالتها هم جمهوریخواهان و دموکراتها سهم را مساوی تقسیم کردند.

نکته جالب اینست که در ۳ ایلت تکزاس و فلوریدا و جورجیا اینقدر فاصله نتایح نزدیک بوده که شمارش مجدد اراء ادامه دارد!

ایالت تگزاس که سنتا دست جمهوریخواهان بوده دو کاندید جمهوریخواه و دموکرات رای های نزدیک اوردند و لذا شمارش ادامه دارد! در فلوریدا هم انتخاب فرماندار و هم سنا به همین مشکل برخورد کرده و فرماندار کنونی جمهوریخواه فلوریدا فریاد بر آورده که تقلب شده! در جورجیا همینطور بین کاندیدهای فرمانداری هنوز نتیجه اعلام نشده!

لذا یکی دیگر از عجایب دور اخیر انتخابات امریکا همین شکستهای منطقه ای جمهوریخواهان در مناطقی است که همواره ملک اینها محسوب می شده!

(۳)تعمیق گسل درون حزب دموکرات امریکا:

یکی دیگر از نتایج گسترش مشارکت مردم خصوصا نسل جوان اینست که رادیکالیزم سیاسی را در امریکا تشدید کرده.

رهبران میانه روی حزب دموکرات منجمله خانم نانسی پلوسی که سالها “سخنگوی مجلس” از سوی دموکراتها بوده، این روزها مورد سوال قرار گرفته و مواضع نیم بند او را نمایندگان جدید حزب دموکرات کافی نمی بینند!

امواج فعالین اجتماعی باعث شده که نیازهای طبقه کارگر و مزدبگیر جامعه بیشتر منعکس شود منجمله خواست بیمه های مجانی برای همه یا خواست افزایش حقوق یا خواست تحصیلات مجانی تا پایان کالج یا خواست داشتن شغل قابل اتکا و بهبود شرایط کار یا خواست برابری زن و مرد یا خواست احترام به محیط زیست و حقوق همجنسگرایان و…

رادیکالیزم سیاسی در دو شکل “رادیکالیزه کردن حزب دموکرات” و تلاش برای سازماندهی تحزب الترناتیو و اتحادیه ها خود را نشان می دهد. حزب دموکرات امریکا به سرعت در حال انشقاق است و “چپی” از درونش و بیرونش در حال سازماندهی است که رسما سوسیالیزم را (البته با روایتهای متفاوت) اعلام می کند.

(۴)انزوای ترامپیزم نتیجه مهم انتخابات میاندوره ای

شکست ترامپ و حامیانش که با گسترش بی سابقه دروغگوئی و جنجال افرینی و تنزل سیاست به لمپنیزم دوره ای کوتاه در فریب افکار بخش عقب مانده جامعه امریکا موفق بودند در انتخابات میاندوره ای امریکا خود را نشان داد.

من مدتهاست گفته ام که ترامپیزم عامل مهمی خواهد بود که جامعه امریکا بیدار شود و نبرد طبقاتی خود را تشدید کند.

ترامپ برای این انتخبات میاندوره ای سرمایه وسیعی خرج کرد و مدتها شهر به شهر سخنرانی کرد. بیشترین سرمایه گذاری مالی تاریخ امریکا خصوصا توسط حزب جمهوریخواه انجام شد.

حزب جمهوریخواه توسط حامیان ترامپ تسخیر شد و مخالفان ترامپ در حزب جمهوریخواه رای چندانی نیاوردند. حزب جمهوریخواه امروز به عقب مانده ترین جناح حکومت امریکا تعلق دارد. زمانی شده که بوش جانی در امریکا اعتبار یافته بخاطر ترامپ! همانطور که پهلوی در مقابل رژیم اسلامی!

ترامپ بعد از این انتخابات مثل مار زخم خورده بدور خودش می پیچد و زوزه می کشد! این لمپن خودخواه امروزه به ابزار تمسخر مدیای امریکا و جهان تبدیل شده!

(۵)تقویت مکانیزمهای قانونی برای زیر کشیدن ترامپ:

بدست گیری مجلس امریکا توسط دموکراتها ابزار قانونی مهمی را از ترامپ گرفت و در خدمت ضربه زدن به ترامپ حتما استفاده خواهد شد.

هم اکنون کمپین ضد ترامپ روی تلاشهای پشت پرده او با همکاری با پوتین تشدید شده و بازرسی که مسئول رسیدگی به این تخلفات ترامپ بوده به رغم تهدیدهای ترامپ به اخراج، توسط مجلس امریکا مورد حمایت خواهد بود.لذا امکان استیضاح ترامپ وجود دارد.هر چند که حتی بعد استیضاح او سنا ممکنست سد برکنار شدنش شود.

مجلس امریکا نهایتا محل افزایش ضربات سیاسی به ترامپ و حلوگیری از “دستورات حکومتی” او خواهد بود و او را بیشتر و بیشتر در سیاستگذاری فلج خواهد کرد. جنگ روانی بر علیه ترامپ توسط مدیای حامی دموکراتها بیشتر عوج خواهد گرفت.

انتخابات میاندوره ای امریکا نشان داد که سقوط ترامپیزم تشدید شده و موج مشارکت مردم در امریکا دارد بتدریح نژاد پرستی ارتجاعی ترامپی را به کنار می زند.هم مردم امریکا هم بخش مهم حاکمان امریکا به نتیجه رسیده اند و خواهند رسید که این لکه ننگ را از پیشانی امریکا بزدایند!

امید اینست که از پس این مبارزات، جنبش مستقل انسانیت آزادیخواه عروج کند و فضا بیابد و حاکمیت سنتی احزاب دوقول در امریکا و حاکمیت کلیت سرمایه داری را به چالش نهائی بکشد. ترامپیزم به نقطه محوری کلیدی در تاریخ مبارزات مردم امریکا تبدیل شده!

(*)منابع بیشتر:

مقالات اخیر این نویسنده در موضوع ترامپیزم: