تکرار تاریخ !

تکرار تاریخ !

از سال ٢٠١١ جنگی فوق ارتجاعی و ویرانگر در سوریه توسط احزاب و گروه های اسلامی فناتیک که همگی از طرف آمریکا و ترکیه و برخی دولت های عربی سازمان داده شده بودند آغاز گردید که طبق برآورد ” سازمان دیدبان حقوق بشر” تا ژوئن ٢٠١٨ بیش از ۶۵٠ هزار نفر سیویل کشته و حدود ٧ میلیون و ۶٠٠ هزار نفر هم آواره ترکیه، لبنان، اردن و عراق شده اند که همگی در شرایط رقت بار و اسفناکی زندگی را سپری می کنند.

علاوه بر ارقام کشته و آواره، صدها هزار نفر هم زخمی و ناقص و العضو شده اند. کل این جنایات همراه با خاک یکسان شدن صدها شهرو شهرک و هزاران روستا و تخریب زمین های زراعتی و مرتع و باغ و کارخانجات تولیدی حکایت از ویرانی تمام عیار زیر بنای اقتصادی این مملکت توسط آمریکا و روسیه ، ترکیه و ایران و شرکای اروپایی و گروه های وحشی اسلامی را می کند.

اگر چه جنگ سوریه جنگ دو ‌قطب و بلوک سرمایه داری جهانی برای تقسیم و سهم بیشتر و اهداف مشخصی به سرکردگی آمریکا و روسیه می باشد، اما دولت های اسلامی و فاشیزم منطقه همچو ترکیه، ایران، سعودیه، امارات عربی از طرفی  و دول اروپایی هم از طرف دیگر از فرصت بدست آمده میخواهند که بر وسع و هژمونی سیاسی و اقتصادی و جنگی خود در منطقه خاورمیانه که کانون نفت و گاز و مواد طبیعی جهانی است بیفزایند.

مقاصد پلید دولت های مُتلون در این جنگ ارتجاعی

ترکیه جنایتکار به بهانه های پوچ و واهی و کینه ای مشحون از مشابغه و منبعث از نژاد پرستی نسبت به ملت کُرد در تاریخ ٣٠ دی ١٣٩٧ بزرگترین عملیات جنگی زیر نام عملیات ” سپر فرات” را برای سرکوب کرُدها یعنی حزب کارگران ترکیه (پ.ک.ک)، حزب اتحاد دمکراتیک سوریه (پ.ی.د) و یگان های مدافع خلق سوریه (ی.پ.گ) شروع کرده و با تصرف شهر عفرین با همکاری تروریست های اسلامی دست پرورده خویش همچو “داعش،  احرارالشرقیه، جبهه نصرت، جبهه فتح شام، القاعده، جبهه اسلامی و ارتش آزاد سوریه و غیره  دارند کرو کرو مردم مبارز و زحمتکش کرُد زبان را در چند صد متری پایگاه نظامی نیروهای آمریکا و روسیه قتل و عام می کنند و مردم را از خانه و کاشانه و سرزمین های خویش بیرون کرده و به جای آنها خانواده ترکمن و عرب را جایگزین می کنند. ترکیه از اینراه میخواهد که در ترکیب جمعیت شهرهای کردنشین تغییراتی اساسی به ضرر ملت کرُد را پایه ریزی کرده و نام و نشان کرُد بودن این شهرها را در آینده زیر سوال ببرد، همان روش ژئوساید کردن و حل کردن و ادغام و کوچ اجباری ملت کرُد در میان ملت تُرک  که سه قرن توسط خلفای کثیف عثمانی و آتاتورک فاشیست در مورد ملت کرُد زبان ترکیه  ده ها بار به اجراء در آمده و میلیون ها انسان کرُد ژئوساید و قتل و عام و سر به نیست شدند. اردوغان همراه با حزب مربوطه اش “حزب عدالت و توسعه” که دارای افکاری اسلامی فوق ارتجاعی و راسیستی و نژادپرست هستند در طول دو دهه با تمام توان قدم در این راه گذاشته اند.

ایران هم برای گسترش نفوذ سیاسی و عقیده تی و اقتصادی خود و ایجاد کانال و راهی برای کمک رسانی به سازمانهای شرور اسلامی و اقلیت های شیعه مذهب هم پیمان و مرتجع منطقه همچو حزب الله لبنان، حماس فلسطین و جنبش انصارالله (حوثی) که شیعه زیدی یمن و علویان سوریه یا نصیریه که شیعه مذهب هستند اکنون بیش از پنج سال است که فعالانه در کنار ارتش سوریه همراه با حزب الله لبنان از هیچ جنایاتی نسبت به مردم سوریه دریغ نکرده است و در اینراه میلیاردها دولار خرج این جنگ فوق ارتجاعی نموده ، در حالیکه اکثریت مردم ایران از کارگران و زحمتکشان گرفته تا معلمان و کارمندان زیر خط فقر و بی حقوقی و بیکاری و بی مسکنی و گرانی زندگی مشقت باری را سپری می کنند. در کُل ماجراجویی و اهداف جمهوری اسلامی را می توان در دو مسئله اساسی خلاصه کرد: یکی عقیدتی است، یعنی ج-ا خواهان گسترش مذهب شیعه در منطقه خاورمیانه و از اینطریق تشکیل بلوکی از شیعه یان در کُل منطقه می باشد، که از اینطریق میخواهد اهداف و فشارهای سیاسی خود را بر کشورهای مختلف عربی افزایش دهد. دیگری اقتصادی است، که از طریق عراق و سوریه و لبنان و امارات و غیره میخواهد بر سطح و حجم صادرات و واردات خود بیفزاید که هم اکنون حجم بازرگانی ایران با عراق و کردستان به بیش از ١٨ میلیارد دولار رسیده است، آنهم با صادرات بی استاندارد ترین و سمی و کهنه بودن موادهای غذایی گوناگون.

از طرف دیگر چندین دولت عربی و چندین دولت اروپایی همراه با اسرائیل نیز در ردیف هم پیمانان آمریکای جنایتکار و همراه با آن برای مقاصد بزرگتری در مقابله با بلوک روسیه در سوریه  به تقویت و مسلح کردن گروه و سازمانهای فوق ارتجاعی اسلامی مشغول بوده و از بمباران و موشک پرانی به نقاط مختلف سوریه و ارتش سوریه دریغ نکرده اند. آنها همچنین خواهان تقسیم سوریه بوده تا بتوانند به ایجاد کانالی از طریق بخشی از خاک اردن و بخشی از خاک عراق و کردستان سوریه و از کنار شهر کۆبانی به آبهای دریای مدیترانه دست یافته و از این مسیر به صدور نفت و گاز دولت های عربی حاشیه خلیج  بپردازند و نیازمندیهای انرژی و سوخت اروپا را از روسیه بی نیاز و ارزانتر تامین کرده و روسیه را از اینطریق زیر منگنه فشار اقتصادی و نظامی و منطقه ای قرار داده و آنرا در منطقه منزوی و در نهایت اقتصاد روسیه را به شکست بکشانند.

 هدف دیگر آمریکا و اسرائیل این است که به بلند پروازی و اقتدارگرایی ایران در منطقه خاتمه داده و آنرا به عقب نشینی از سوریه و دخالت نکردن در لبنان و فلسطین و یمن وادار واز تسلط کامل بر عراق جلوگیری بکنند. حتی بیرون رفتن آمریکا از برجام و فشارهای سیاسی و اقتصادی و باز گردانیدن محاصره های اقتصادی و نظامی و تکنولوژیایی از طرف آمریکا نسبت به ایران در همین راستا میتواند معنی پیدا کند. در این جنگ طولانی و ارتجاعی دو بلوک که توسط  آمریکا و روسیه رهبری می شوند روز به روز تعداد کشته و زخمی و آوارگی مردم سیویل بی گناه و محروم از کل نعمات زندگی بطور وحشتناکی افزایش می یابد. اکنون میتوان سوریه را به جنگلی تشبیه کرد که پر از حیوانات وحشی و خطرناکی است که هر کدام به میزان قدرت و روش و تاکتیک خویش به شکار دیگری پرداخته و منطقه ای را زیر سلطه و حکمرانی خود درآورده و بساط خود را در آنجا پهن می کند.

نقش کرُدها در این جنگ ارتجاعی

در این جنگ طولانی اقلیتی به نام کرُد که سالها توسط رژیم های فاشیستی بعث سوریه  بیشترین ظلم و ستم را تجربه کرده و ازهویت و زبان و فرهنگ ملی و پاسپورت سوری محروم بوده اند، توانستند خود را به بهترین شیوه سازماندهی کنند و در مقابل تروریست های اسلامی “داعش” و غیره که از طرف آمریکا و هم پیمانان و بخصوص ترکیه تغذیه و تجهیز می شدند و خواهان ژئوساید و نابودی تمام عیار این ملت بودند به شیوه ای قهرمانانه بجنگند و در نهایت آنها را در خیلی مناطق شکستی تاریخی داده و مجبور به عقب نشینی از بیشتر  مناطق کرُدنشین نمودند. کابوس و وحشت و شکست ناپذیری “داعش” را در هم کوبیدند و آنها توانستند در شهرهای کرُدنشین همراه با بخشی از اقلیت های مسیحی و عرب کانتون و قوانین مدنی نسبتا پیشرفته ای را ایجاد نمایند. بدیهی است تنها حزب و سازمانی که به بطور ابژکتیو و واقعی با کُل تروریست های اسلامی وحشی موجود در سوریه جنگیده و از کرامت انسانی خود و بقیه اقلیت های قومی مذهبی دفاع کرده نیروی مسلح کرُدها (ی.پ.گ) و (پ.ی.د) بوده است که داستان جنگهای قهرمانانه آنها انعکاس منطقه ای و جهانی داشته است که جنگ و مقاومت زنان و مردان و دختران و پسران در کۆبانی بر علیه “داعش” و در واقع ترکیه فاشیزم به یکی از بزرگترین سُمبل مقاومت و جنگ ها در جهان تبدیل شده است.

روسیه در اوایل این جنگ که با ترکیه سازگار نبود طرف کرُدها را گرفته و حتی پایگاه نظامی ای در شهر عفرین ایجاد کرد، اما با دخالت هر چه بیشتر آمریکا و فرستادن و افزایش نیروی نظامی و تجهیزات جنگی در سوریه،  نیروی فعال و نظامی کرُدها در نهایت زیر چتر و هژمونی آمریکا قرار گرفتند. آنها تصور و تاکتیک شان بر این بود که میتوانند بالانس و روابط سیاسی و نظامی خود را در میان آمریکا و روسیه حفظ کنند. اما این فقط یک تصور واهی بود و با منافع ستراتژی و مصالح و اهداف پلید و دون مایه دو دولت بورژوا امپریالیست خوانایی ندارد.

این دو ابر قدرت ناروزن برای رسیدن به اهداف و منویات کثیف و پلیدشان و برای سازش با ترکیه که نقش کلیدی در منطقه را داراست هر روز به تاکتیک و دیپلماسی تازه و محیلانه ای روی می آورند. اهداف پلشت اینها بزرگتر از آن است که سرنوشت اقلیت کرُد را اباحه این ستراتژی چپاولگرانه نکنند. روسیه در ازای نگه داشتن ترکیه ، پایگاه نظامی خود را از عفرین بیرون کشید و ترکیه هم با نیرو نظامی عظیم و با کمک احزاب مرتجع اسلامی هم پیمان در درون خاک سوریه به شهر عفرین یورش بردند و در نهایت آنجا را تصرف و از هیچ جنایات ضد انسانی در حق به آن مردم زحمتکش دریغ نکرده و نمی کنند. دستگیرکردن زنان و مردان و سر به نیست کردن آنها ، کشتن ، دزدی و به تاراج بردن اموال مردم و مغازه ها و راه ندادن به برگشت مردم به خانه هایشان اعمالی است که هر روزه توسط ترکیه فاشیست و احزاب وحشی اسلامی انجام میگیرد و نیروهای آمریکا هم  در دو قدمی این شهر برای راضی نگه داشتن ترکیه نه تنها هیچگونه عکس العمللی از خود نشان ندادند و نمی دهند بلکه اکنون دارند بر سر شهر منبج که توسط نیروی نظامی کرُدها و با دادن صدها کشته توانستند آنرا از نیروی “داعش” پاکسازی کنند، دارد با ترکیه سازش می کند.

هم اکنون ترکیه تنها به تصرف و دزدی اموال مردم و قتل و عام شهر عفرین راضی نیست و مدتی است که نیروی نظامی بزرگی را در نزدیکی کانتون های کۆبانی و جزیره و گری سپی و دیگر شهرهای کردستان سوریه متمرکز کرده و به توپ باران و بمباران آن مناطق مشغول است، در حالیکه پایگاه و نیروهای نظامی آمریکا و روسیه هم در آن مناطق حضور فعال دارند.

مبارزه ملت کرُد برای استقلال و رهایی از دست دولت های ستمگر منطقه به قدمت چند قرن ادامه دارد. اما  زمانی که قرارداد و توافق نامه سری سایکس – پیکو در روز نهم ماه مه ١٩١۶ میان بریتانیا و فرانسه و با رضایت روسیه منعقد گردید کردستان عملا روی چهار کشور ترکیه، ایران، عراق و سوریه تقسیم شد. از آن تاریخ تا کنون این ملت توسط این کشورها بارها و بارها بطرزی وحشیانه و درندانه و به فجیع ترین  شیوه سرکوب، ژئوساید و قتل و عام و آواره شده اند. در این دوران تاریخی صدها شورش و قیام بزرگ و کوچک توسط کرُدها انجام گرفته که نتیجتا به خاطر خیانت سران فئودال و شیخ  و احزاب قومی و عشیره تی سران این شورش ها از طرفی و توطئه و همکاری این دولت ها بر ضد این ملت سرانجام کلیه این قیام و شورش ها با دادن خسارات مالی و جانی هنگفتی به شکست انجامیده است.

اکنون تاریخ برای بار دیگر دارد تکرار می شود و پرستیژ ملت کرُد دارد توسط آمریکا و روسیه مورد معامله و دیپلماسی ننگین آنها قرار میگیرد. ملت کرُد تاریخاً بصورت صوری و سلبی مورد پشتیبان دول خارجی قرار گرفته اما بطور واقعی بسان ابزار و وسیله ای بوده که  این دولت ها برای رسیدن به اهداف ننگین خود از آن سواستفاده فراوانی کرده اند. در واقع ملت کرُد در منطقه خاورمیانه همچو کالای بوده که بعد از هر مصالحه دول امپریالیستی با دولت های فاشیزم منطقه آنرا خیلی ارزان به فروش رسانده اند.

گر چه در طول تاریخ ما شاهد صدها خیانت و توطئه سیاسی و نظامی کشورهای بزرگ جهان همچو بریتانیا، فرانسه، آلمان، آمریکا، ایتالیا، روسیه و غیره نسبت به ملتی بنام کرُد هستیم اما باید دانست که خوش خدمتی و سازش طلبی و ماهیت طبقاتی کثیف و سازشکارانه رهبران ناسیونالیست و فئودال و عشیرتی خود این ملت نقشی به مراتب سنگین تر، مخربتر و بزرگتر از دول خارجی نسبت به شکست کلیه قیام و شورش ها این ملت ایفاء کرده و می کنند. نمونه حکمرانی رهبران دو حزب عشیرتی و ناسیونالیست کردستان عراق (یکێتیی و پارتی) فاکتی بی نهایت روشن، و نمونه ای بارز، تازه، دیدنی و تماشا کردنی است. هر انسان مبارزی اگر این را نبیند و آنرا زیر تیتر و نام و بهانه های پوچ توجیه کند باید یک مهر سیاه بر مبارز بودن آن کوبید. زیرا ناسیونالیزم و احزاب مربوطه اش کلُا استقلال و حکومت داری را نه برای خدمت به مردم و کارگران و زحمتکشان، بلکه حکومت کردن را ابزاری برای کسب سود بیشتر و اندوختن سرمایه و بد و بستان و مماشات با دولت های مُتلون و حکمرانی عشیریی و طایفه ای بکار می گیرند.

در این راستا و بعد از آنکه روابط خارجی آمریکا و ترکیه بعد از مدتی سردی دوباره به  گرمی انجامید و کشیش آمریکایی آزاد و محاصره اقتصادی طرفین برداشته شد، اولین آوانس آمریکا به ترکیه اعلام شناسایی ، دستگیری و پیگرد سه رهبر اصلی (پ.ک.ک) با مبلغی بالغ بر ١٢ میلیون دولار اعلام شد. آیا این تکرار همان سناریو و بده و بستانهای کثیف میان آمریکا و ترکیه فاشیست سال ١٣٧٧ نیست؟ که در تاریخ و روز سه شنبه ٢٧ بهمن سال ١٣٧٧طبق یک نقشه وعملیات توسط سازمان امنیتی ترکیه(میت) و سازمان سیاه آمریکا، عبدالله اوجالان را در نایروبی آفریقای جنوبی دستگیر و به ترکیه آورده و تا کنون در جزیره ایمرالی زندانی کرده اند.  این در حالی است که آمریکا خود را دوست (پ.ی.د) و (ی.پ.گ) در سوریه میداند که آنها هم دو شاخه نظامی کارا حزب کارگران کردستان ترکیه (پ.ک.ک) بوده و هستند.

در واقع آنتاگونیزم موجود میان آمریکا و روسیه بر سر هژمونی سیاسی، اقتصادی و نظامی در جهان و بخصوص در منطقه خاورمیانه امروزه به دولت فاشیزم ترکیه شانس و فرصتی سترگی را داده که بی محابا در داخل به سرکوب تمام عیار مردم و احزاب اپوزسیون و در خارج از مرزها هم به لشکرکشی و سرکوب ملت کرُد در سوریه بپردازد و در امور داخلی کشورهای سوریه، عراق، لیبی و فلسطین و بعضی از دولت های عربی تداخل کرده و بر حجم و نفوذ سیاسی و گسترش اقتصادی خود بپردازد.

امروزه هر یک از سران آمریکا و روسیه به علت نقش و قدرت و نفوذی که ترکیه در منطقه خاورمیانه دارد می کوشد که دولت ترکیه را بیشتر به طرف خود جلب کند و برای موفقیت در این پروسه هر یک از آنها مایل است از طریق دادن امتیازهای گوناگون و چشم پوشیدن از کلیه جنایات داخلی و خارجی آن به هدف خود ئایل آید. این اقدام اخیر آمریکا نسبت به (پ.ک.ک) را هم میتوان در همین راستا تحلیل کرد.

این عمل مبتذل آمریکا نشانه تکرار تاریخ در مورد کرُدها و معامله ای ارتجاعی و سخیفانه بر علیه  یک ملت و تائید و تثبیت جنایات سترگ و سیستماتیک دولت اتوریتانیسم و اقتدارگرای اسلامی ترکیه در حق به ملت کرُد در ترکیه و سوریه می باشد. خارج از ماهیت سیاسی (پ.ک.ک) این عمل و بده و بستان میان ترکیه فاشیست و آمریکای جنایتکار قابل اعتراض و محکوم کردن می باشد. زیرا این دولت های فوق ارتجاعی و جنایتکار بورژوازی طبق منافع و مصلحت سیاسی و اقتصادی خویش می کوشند که هر بار جمعی از احزاب و سازمان را بدون هیچگونه براهین و مدارک واقعی تحت لوای تروریست در لیست سیاه خود قرار داده وآنها را تحت پیگرد و کشتن و زندانی کردن قرار دهند. اگر امروز چنین عمل بیشرمانه ای را در مورد (پ.ک.ک) به اجراء در می آورند، باید دانست که فردا دولت های  آمریکا و اروپا می توانند در رابطه و مماشات با دولت های ارتجاعی منطقه طبق مصالح خویش همان سیاست و روش را نسبت به هر حزب و سازمان دیگری خارج از ماهیت سیاسی و برنامه ایش به اجراء در آورده و افراد و اشخاصی معینی را تحت پیگرد قانونی قرار دهند و کل حزب و سازمان مربوطه را در همین کشورهای اروپایی زیر منگنه و فشار قرار بگذارند.

عــزت دارابی

١٨ آبان ١٣٩٧