ترامپیزم و توسعه بحران دموکراسی امریکائی

ترامپیزم و توسعه بحران دموکراسی امریکائی

از: سعید صالحی نیا

salehinia@aol.com

۶ اکتبر ۲۰۱۸

مقدمه:

جهان امروز جهانی نامتعادل و بحرانیست. قطب بندیها ی دوران جنگ سرد به هم ریخته اند و قطب بندیهای جدید قدرت هنوز کامل شکل نگرفته اند . در بستر همپیوندی و ارتباطات مردم از طریق اینترنت بیش از گذشته مردم و اکثریت بیرون قدرت به وضعیت خود و تضاد منافع خود با بالائیها پی برده اند و انتظارها بالا می رود. کشاکش بین بالائیها و پائینی ها گسترده تر شده و به افزایش کشاکش بین بالائیها ، بیش از گذشته دامن زده.

جهان امروز در حال “شکل گیری” مجددی است که مثل همیشه اگر ادامه یابد به قیمت خانه خرابی و عقب زدن منافع مردم به “ثبات موقت” دیگر خواهد انجامید. سرمایه داری همواره بحرانهایش را با زدن منابع و سهم اکثریت پشت سر گذاشته و خواهد گذاشت. تنها راه حل پایان این چرخه ها پایان دادن به نظم ضد انسانی سرمایه داریست.

در بستر بحران مزمن سرمایه داری ، بحران قدرت و سقوط قدرت نظام امریکا بعنوان رهبر نظم جهانی سرمایه را شاهدیم .این سقوط خودش را نه تنها در شکستهای پی در پی نظامی حکومت امریکا و انقباض ارتش جهانیش بلکه در عروج ترامپیزم منعکس است.ترامپیزم همانطور که در مقالات متعدد خود نشان دادم حاصل و علامت این سقوط قدرت جهانی امریکاست.

بعد از نزدیک دو سال بقدرت رسیدن ترامپ در امریکا ترامپیزم در عمل خودش را نشان داده و تقلاهای نظام امریکا برای ماندن در صحنه را نمایندگی می کند.

ترامپیزم عروجش بسیار مشابه عروج هیتلریزم بود.همانطور که هیتلریزم در بستر افول نظام المان در بستر بحران همه جانبه قدرت در المان عروج کرد و با سیاست “درونگرا و اول  “المان” مردم المان را فریفت و به سرعت محتوی نژاد پرستانه ود را نشان داد ، ترامپیزم هم با استفاده از فضای بحرانی درون امریکا با وعده “مردم امریکا اول” به قدرت رسید تا با یک سیاست انقباضی کمربندهای مردم امریکا را بفشارد مردم را فقیر تر کند تا سرمایه دارها فربه تر شده و نظم امریکا ادامه یابد.

ترامپیزم در سیاست داخلی تکیه مطلق به منافع اقلیت میلیاردر است و زدن همه منافع اجتماعی و حمایتی.

امروز اعلام شده که سهام بورس امریکا در حال رشد است و بیکاری به حداقل خود طی ۴۰ سال گذشته رسیده! اما نمی گویند این “رشد ها” روی شانه چه مردمی دارد اتفاق می افتد! نمی گویند این “کارهای بازیافته” به چه قیمتی دارد رشد می کند!

در شرکت امازون که از تازه بیلیاردرهای امریکاست کارگرها حین کار از هوش می روند سکته می کنند و می میرند. حتی برای رفتن به دستشوئی وقت ندارند و در بطریها ادرار می کنند تا بازخواست نشوند! اینست مدل “کارهای بازیافته”!

در این مقاله من بیشتر روی وجه معینی از بحران کنونی امریکا متمرکز می شوم تا نشان دهم ترامپیزم چه تاثیری در توسعه بحران سیاسی امریکا داشته:

 

(۱) دموکراسی امریکا و خصلتهایش:

دموکراسی تعاریف مختلف دارد.تعریف من بر اساس واقعیت تاریخی دموکراسی است و نه شعارها! دموکراسی از این دیدگاه نوع معین حاکمیت طبقه حاکم است که در دوران سرمایه داری سازمان یافته اونهم در کشورهای غربی تا مردم را فریب دهد و ثابت کند که “حکومت مردم بر مردم است”. سیرک انتخابات و گرفتن حق نظر مردم به نمایندگانی که از درون قدرت انتخاب شده اند.

در امریکا این سیرک نوع معینی از دموکراسی را ساخته که با مدلهای اروپائی تفاوتهای مهمی دارند و بسیار علنی تر مکانیزمهای مرئی اعمال قدرت شرکتهای چند ملیتی را در ساختن احزاب و مهره ها و کنگره و سنا و انتخاب ریاست جمهوری نشان می دهد.

دموکراسی امریکائی یک نظام دوپهلو ست.حتی مکانیزمهای صوری قدرت مردم را مرتب “مشروط ” به مراکز قدرت دیگر می کند!

الف: دادگاه عالی روی سر مردم:

مثلا ۹ نفر بعنوان “قاصی دادگاه عالی” محق هستند بجای مردم امریکا تعیین تکلیف کنند! درست مصل شورای نگهبان یا مجلس تعیین مصلحت رژیم اسلامی! مثلا انتخاب بوش توسط اینها انجام شد و نه رای مردم! بسیاری تصمیم گیریهای نهائی سیاست گذاری توسط این ۹ نفر انجام شده خصوصا زدن حقوق مردم . ترامپیزم با تمام قوا در حال اسخیر این دادگاه ۹ نفره است که اعضایش تا اخر عمر هم در مقامشان می مانند! این یک مکانیزم گرفغتن حق مردم  در نظام امریکاست

ب: نظام دوگانه انتخابات امریکا

در امریکا حتی تعداد کل رای دهنده معیار تعیین رئیس جمهور نیست! بلکه بین ایالتها دویست سال پیش “سهم بندی شده” و سهم ایالتی بالای رای کل مردم عمل می کند! یعنی جائی که ادمها زندگی می کنند مهمتر است از خود مردم!

با این مکانیزم هم توانستند بوش را به کمک دادگاه عالی بقدرت برسانند و هم این ترامپ را با ۳ میلیون رای کمتر از رغیب ارتجاعیش خانم کلینتون!

 

ج: تکیه به قانون اساسی پوسیده و از دور خارج شده:

نظام امریکا متکی به یک قانون اساسی پوسیده دویست سال پیش است که توسط هر دو جناح حاکم بعنوان سند مقدس می چرخد! توی این قانون اساسی حفظ نظام طبقاتی حفظ سرمایه داری اتکا به خداوند داشتن حق اسلحه مسلم فرض شده و بسیاری حقوق انسانی اساسا مطرح نشده.نسلها بعد نسل مجبورند همان حد را دنبال کنند چون مقدس است!

 

د: حکومت دو حزبی و انواع محدودیت برای مشارکت واقعی مردم

نظام سیاسی امریکا از همان ابتدا روی حکومت دو حزبی که مثل خواهران دوقلو هستند استوار بوده.در عین “ازادی سایر احزاب” مکانیزمها طوریست که پول و سرمایه اگر نداشته باشی حتی بدون سرکوب به حاشیه کشیده می شوی چون دو مدیای اصلی سی ان ان و فاکس مغز شوئی مردم را انجام می دهند و حتی امکان تبلیغ انتخاباتی را برای دیگران می گیرند.

حکومت امریکا تاریخا نمایش دموکراسی را هم نتوانسته پیش ببرد.با تمام قوا پشت پرده بر علیه مشارکت واقعی مردم توطئه می شود.با ابزار هائی مثل پول مثل مدیا مثل فرهنگهای ارتجاعی مذهبی و غیر مذهبی مثل درگیر کردن همه مردم در خرواری از بدهی به بانکها مثل ترس مداوم از بیکار شدن و از دست دادن زندگی و…..

 

(۲)ترامپیزم و توسعه بحران سیاسی و سقوط دموکراسی امریکائی

ترامپیزم یک نسخه برای بیرون آوردن نظام امریکا از بحران فراگیر بود. نسخه ای کاملا شناخته شده در تاریخ سیاست با اسمامی جدید و قیافه نو

ظاهرا او اعلام کرد که نمی خواهد بدنبال نسخه نظم نوین نسخه نئولیبرال برود می خواهد به خود امریکا بپردازد.او احساسات ناسیونالیستی مردم فریب خورده را تحریک کرد و چهره کثیف نژاد پرستانه خود را در زرورق جدید پیچید

هر قدر بیشتر تلاش کرد بیشتر باعث رشد قطب بندی سیاسی بین دو حزب حاکم و حتی درون حزب جمهوریخواه شد که سنتا هردو بانیان نئولیبرالیزم در طی چند دهه اخیر بودند

شخصیت بیمار ترامپ بخش جدائی ناپدیر از این بحرانیست که دائم رو به رشد است.او دائم دروغ می گوید و موضع عوض می کند در طول دوران حکومتش بنا به امار تا همین دو هفته پیش حدود ۴۸۰۰ دروغ یعنی روزی ۸ دروغ به مردم تحویل داده. بخش مهمی از اعضای کابینه اش را اخراج کرده و انها که هنوز با او کار می کنند مرتب بهش لیچار می گویند و هیچکدام نمی داند چه زمان دیگر مغضوب دربار ترامپ خواهد بود!

در سیاست داخلی ترامپ برای سرمایه داران بزرگ تلاش داشته و تمامی عرصه های تامین اجتماعی مردم را زیر صرب برده به توسعه نژاد پرستی و حاشیه کشاندن میلیونها مهاجر دامن زده و مهاجرین را مثل هیتلر عامل بدبختی مردم امریکا”سغید پوستان” دانسته است.

در عرصه خارجی با توسعه سیاست خصومت امیز درون کمپ غرب با براه انداختن جنگهای اقتصادی با ارائه سیاستهای دوپهلو با حکومت روسیه و دیکتاتور کره شمالی مضحکه سیاست دنیاست.سخنرانی او در سازمان ملل با طوفان خنده حاضرین زمانی مواجه شد که او مثل همیشه داشت قمپز در می کرد و افتخارات دروغینش را به رخ می کشید!

 

(۳)انتخابات کنگره امریکا در ماه نوامبر و توسعه تضاد بین احزاب حاکم بر امریکا و رشد جنبش اعتراضی مردم امریکا

وجه دیگر تاثیر منفی ترامپیزم در نظام امریکا بطور واضح در نبرد شدید سیاسی بین دو حزب حاکم یعنی دموکرات و جمهوریخواه خود را نشان می دهد.مدیای حاکم رسما می گوید که جامعه سیاسی امریکا هرگز تا این حد قطبی نشده و “میانه روی” اینقدر متروک نبوده.

بخش مهمی از جوانان که دورانی هنوز در توهم ماندن در حزب دموکرات بودند امروزه نسل جدیدی از جنبش اعتراضی را رهبری می کنند که در سطح وسیعی مستقلا به میدان می اید و خواستهای اجتماعی خود را در مقابل طبقه حاکمه قرار  دهد

جناح حدیدی هم در حزب دموکرات امریکا در حال رشد است که دیگر میانه روهای حامی کلینتون را بر نمی تابد این جناح پیروزیهای جدیدی در انتخابات نیویورک و فلوریدا داشته و تعجب رهبری هر دو حزب حاکم را برانگیخته

انتخابات پیش روی کنگره امریکا در ماه نوامبر یک مرحله کیفی جدید را  ارائه می دهد.اگر حزب جمهوریخواه کرسی های خود را در کنگره از دست بدهد بی تردید امر بازخواست ترامپ در کنگره و حتی پائین کشیدن او از ریاست جمهوری در دستور قرار خواهد گرفت.

همانطور که قبلا در مقاله هایم تاکیید کردم ترامپیزم برای حاکمیت امریکا بجای درمان  اثرات مرگباری داشته و بتدریج توسط هر دو حزب حاکم دارد طرد می شود.بهائی که حاکمیت امریکا دارد برای ترامپیزم می پردازد بسیار بالاست.

از همین الان پیش بینی ها اینست که حزب جمهوریخواه امریکا از اکثریت کنگره خواهد افتاد و جناح چپی درون حزب دموکرات سر بر خواهد اورد که در تاریخ امریکا سابقه ندارد.

واقعیت اینست که چرخش به چپ در جامعه امریکا و افزایش بی سابقه مشارکت نسل جوان در سیاست بیرون از نبردهای احزاب حاکم  در حال تشدید است. جامعه امریکا  طی چند سال اخیر بسیار بیشتر سیاسی شده و کشاکش راست و چپ به حدی رسیده که علنا حزاب جمهوریخواه و ترامپیستها خطر سوسیالیزم و خطر چپ را گوشزد می کنند چیزی که هیچگاه درون سیاست اجتماعی امریکا اتفاق نیفتاده. در جریان جنگ سرد  هم این جنبش واقعی چپ در امریکا حاضر نبود .

 

خلاصه کنم:

هر کس از نزدیک به جامعه امریکا به جنگهای قدرت در بالا به توسعه وسیع جنبش اعتراضی مردم نگاه کند می تواند حدث بزند که ترامپیزم در حال کندن گور راست و گور سیاست راست است.او با مانورهای زشت سیاسیش در حال بیدار کردن مردم امریکاست.تنفر از او بعنوان ابزار بیداری بعنوان ابزار اتحاد جنبشهای اعتراضی در حال توسعه است.

ترامپیزم نه تنها در حال کندن گور خود و گور راست است بلکه در حال افشای سیرکی است که چندین نسل بعنوان دموکراسی امریکائی بخورد مردم داده می شد.

مبارزه سراسری با ترامپیزم ابزار مهم سازماندهی رادیکالیزم و جنبش برای پایان نظام کثیف و ضد انسانی سرمایه داریست.

دموکراسی امریکائی در حال افول است همانطور که قدر قدرتی حکومت امریکا در صحنه جهانی.روی گور این نظامهاست که بشریت می تواند ازادی و برابری جهانی را سازمان دهد

ترامپ و مانورهای “اقتصادیش” مانورهای مضحک سیاسی و نظامیش راه بجائی نخواهند برد.شکست او شکست دوران قدر قدرتی امریکاست.

 

 

 

(*)برخی مقالات اخیر این نویسنده در موضوع ترامپیزم

 

افق توافق ترامپ با رژیم اسلامی (برجام دوم) و رسوائی دیگر راستها!

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=69193

مذاکرات ترامپ و پوتین در هلسینکی ، جلوی پرده و پشت پرده

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=68910

ترامپیزم در چرخه سقوط و انزوا

ترامپیزم در چرخه سقوط و انزوا

بیرون کشیدن ترامپ از برجام قدمی دیگر در سقوط امپراتوری امریکا

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=68036

 

حمله موشکی ترامپ و شرکا عملی از روی استیصال و علامت شکست ژئوپولیتیک

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=67592

 

“اولتیماتوم” ترامپ به حکومت چین ، مداخله گرائی دیرهنگام و بحرانزا

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=67446

دعوای ترامپ با حکومت کره شمالی نمود چه بحران واقعیست؟

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=64559

میمون بازی ترامپ! “حمله موشکی” در کنار پذیرش حکومت بشار اسد! چپ بالاخره محکوم کند یا نکند؟!

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=62677

 

 

!