جنبشی قدرتمند با خواست دستمزد به بالای ١٢ میلیون 

مخمصه حکومت بر سر تعیین حداقل دستمزد

جنبش برای خواست  افزایش دستمزدها به جنبشی اجتماعی در سطح جامعه تبدیل شده است. بخش های مختلف طبقه کارگر از جمله کارگران، بازنشستگان، معلمان و بخش بزرگی از حقوق بگیران جامعه نیروی فعال این جنبش هستند. و این جنبشی به وسعت ٩٩ درصدی های جامعه است که با خواست افزایش دستمزدها، با جلو آوردن مطالباتی چون درمان و تحصیل رایگان برای همه و حقوق پایه برای نیروی عظیم و میلیونی بیکار و حق داشتن حق مسکن هر روز قویتر به جلو گام بر میدارد. این جنبشی است که فریاد اعتراضش را هر روزه در کف خیابان میشنویم و انعکاس و بازتابش را در قطعنامه ها و بیانیه های کارگری می بینیم. از جمله تا هم اکنون ١٠  تشکل کارگری بر سر این موضوع بیانیه داده اند و خواستار حداقل دستمزد به بالای دوازده میلیون و دوازده میلیون و نیم شده اند. و امضا کنندگان این بیانه ها  تشکلهایی از کارگران، بازنشستگان و معلمان را در بر میگیرد. طبعا نظیر این تحرکات را در سالهای قبل نیز شاهد بوده ایم. اما با به میدان آمدن کارگران نفت با خواست حداقل دستمزد ١٢ میلیون این جنبش در موقعیت بسیار قویتری قرار گرفته است. و این  مطالبه ای است که  ٢٥ هزار کارگر غیر رسمی نفت در مرداد ماه فریاد زدند وامروز نیز این کارگران در تدارک اعتصابی دیگر با همین خواست هستند. 

نکته متفاوت دیگر امروز در این جنبش اعتراضی، کنار هم قرار گرفتن بخش های مختلف کارگری است. از جمله بازنشستگان تامین اجتماعی با اجتماعات هفتگی خود و با کوبیدن بر خواست افزایش حقوقها به بالای ١٢ میلیون یک نیروی رزمنده و کف خیابانی این جنبش هستند. در کنار آنها همچنین معلمان را می بینیم که هر سال با همین خواست تجمعات اعتراضی داشته و اعتصابات سراسری برپا کرده اند و اکنون یک بخش پرتحرک آنها معلمان استخدام موقت هستند که شمارشان ٥٨ هزار نفر است و تجمعاتشان را هر روزه در این شهر و در آن شهر و بصورت سراسری در مقابل مجلس برپا میکنند. پرستاران نیز دارند به تدریج وارد میدان میشوند. 

و بالاخره  ویژگی جدید دیگر امسال، کشیده شدن دامنه این اعتراضات به درون محیط های کار است و در این راستا فولاد اهواز این کانون داغ و پیشرو اعتراضی کارگری با برافراشته کردن پرچم خواست حداقل دستمزد ١٢ میلیون به تمام کارگران در تمامی محیط های کارگری راه نشان میدهد.  همصدا با همه اینها جنبش علیه بیکاری و تجمعات هر روزه جوانان جویای کار را شاهدیم که در بسیاری جاها  با بنر “شورش گرسنگان در راه است” دارند اخطارشان را میدهند و مطالبه گرند. 

در متن چنین جنب و جوش اعتراضی ای در میان کارگران و در سطح جامعه علیه فقر و تبعیض و نابرابری و علیه اختلاسها و چپاولگریهای سیستم حاکم است که بحث تعیین میزان حداقل دستمزد بر روی میز حکومتیان قرار گرفته است و دارند بر سر هم میکوبند تا راه فراری برای خود بیابند. واقعیت اینست که اقتصاد جمهوری اسلامی تماما به گل نشسته است. یک تلاش حکومت تحمیل فقر و بردگی بیشتر به کارگران در پرتو سرکوب سیستماتیک آنها و کل جامعه است. اما  جامعه ایستاده داست و کوتاه نمی آید. و این چنین است که امسال  موضوع تعیین میزان حداقل دستمزد بیش از هر سال به معضلی جدی برای حکومتیان تبدیل شده است و این را در اظهارات هر روزه شان و در تشتت و در هم ریختگی صفوفشان به وضوع میتوان دید. 

آخرین گمانه زنی ها بر سر دستمزد کدامند؟

همانند هر سال مشتی سرمایه دار مفتخور بعنوان نمایندگان دولت و کارفرما  و به اصطلاح نمایندگان “جامعه کارگری” که نمایندگان همان نهادهای دست ساز مزدور خود حکومتند در شورایعالی کار جمعند و در هراس از تحرکات اعتراضی قدرتمند کارگری که  بر سر همین موضوع و در تقابل با کل این بساط بردگی توحش در جریان است، مشغول زدن چوب حراج بر قیمت نیروی کار کارگرانند. در گمانه زنی هایشان بحثها تماما حول تدارک تعرضی گسترده تر به زندگی کارگران و کل جامعه میچرخد.  بدین ترتیب در این بازی مسخره سه جانبه گری هر کس دارد ساز خود را میزند. یک نمونه اش اظهارات معاون حقوقی روحانی بود که با اعلام اینکه مزد باید “توافقی” باشد زیر همه قوانین و دم و دستگاه شورایعالی کارشان زد و حول آن در میانشان کلی جنجال به پا شد. بحث دیگرشان منطقه ای شدن میزان حداقل دستمزد بود که جرات نکردند ادامه اش دهند. و در میان این  جلو آوردن و عقب بردن طرحهایشان خیمه شب بازی های نمایندگان کانون عالی شوراهای اسلامی دیدنی است. از جمله رئیس “فراکسیون کارگری”مجلس اسلامی با استناد به میزان افزایش حقوق تعیین شده برای کارکنان دولت از اینکه حداقل مزد کارگران ظاهرا قرار است ٣٢ درصد ” افزایش” داشته باشد ، خبر داد. در مقابل رئیس کمیته مزد در شورایعالی کار هوارش بلند شد که چرا این موضوع بر ملا شده است و مثل هر سال با پز مدافع کارگر جنگ زرگری شان را حول این ارقام به پا کرده اند تا شاید بتوانند زمینه را برای تعرضی دیگر به سطح زندگی کارگران و کل جامعه آماده کنند. 

کارگران چه میگویند، تاکیدات کدامند؟

کارگران شورایعالی کار و تصمیم گیری از بالای سر خود را قبول ندارند. در اعتراض به این بربریت و توحش خود با اعلام رقم به میدان آمده و صدای اعتراضشان را علیه زندگی زیر خط فقر، علیه حقوقهای نجومی، علیه تبعیض ها و نابرابری ها و علیه چپاول گری ها و اختلاس ها بلند کرده و خواستار افزایش دستمزدها در گام اول به بالای نرخ سبد هزینه  و خط فقر ١٢ میلیونی زیر خط فقر اعلام شده حکومتی هستند.   

کارگران درمان رایگان، تحصیل رایگان و حق داشتن مسکن را بخش مکمل دستمزد خود و حقوق مسلم اجتماعی شان دانسته و بر آن تاکید دارند.

کارگران دولت را در قبال تامین معیشت جامعه مسئول میدانند. همه افراد بدون درآمد و کم درآمد ، از جمله کارگران بیکار از حقوق پایه ماهانه باید برخوردار شوند. حداقل دستمزد بالای دوازده میلیون مبنای تعیین حقوق پایه است.

اینها همه خواستهای همه کارگران و کل جامعه است و امروز به مضمون قطعنامه ها، بیانیه ها و شعارهای کف خیابانی تبدیل شده است. هم اکنون جنبشی حول این خواستها در جریان است و با قدرت به جلو می آید. تاکید من پیوستن وسیع به جنبش برای خواست افزایش دستمزد و در همین راستا پیوستن به جنبش علیه بیکاری و تعیین حقوق پایه ماهانه برای تمامی افراد بدون در آمد و کم در آمد اعم از زن و مرد است. و بالاخره تاکید من به پیوستن به بیانیه های کارگری با خواست افزایش دستمزدها، به حمایت از مبارزات قدرتمند بازنشستگان و معلمان و دفاع از خواستها و مطالباتشان، به حمایت از اعتراضات کارگران نفت و موسسات وابسته به آن وتکثیر حرکت اعتراضی کارگران فولاد اهواز با پرچم حداقل دستمزد به بالای رقم ١٢ میلیون در تمام مراکز کارگری است.

جنبش برای خواست افزایش دستمزدها  و تاکید آن بر رقم بالای ١٢ میلیون همانطور که اشاره کردم جنبش ٩٩ درصدی های جامعه علیه فقر و گرسنگی است. جنبشی است که ابعاد گسترده اش، سیر پرشتاب  اوضاع را بسوی انقلابی انسانی برای زندگی ای انسانی به نمایش میگذارد. و این جنبشی است که بطور واقعی در برابر کل بساط توحش و بردگی سرمایه داری حاکم قد برافراشته است. هرگام به پیش این جنبش، یک گام مهم در پیشروی جنبش سرنگونی است. با تمام قدرت به این جنبش بپیوندیم.

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate