درباره بحران اسرائیل – جمهوری اسلامی و قوت گرفتن احتمال جنگ و رویارویی نظامی

درباره بحران اسرائیل – جمهوری اسلامی
و قوت گرفتن احتمال جنگ و رویارویی نظامی

 

من اصولا هیچ دشمنی بین اسرائیل و آمریکا با ملایان حاکم بر ایران قائل نیستم, بلکه از بسیاری جهات آن ها را لازم و ملزم همدیگر می بینم و منافع آمریکا و اسرائیل در ادامه حیات جمهوری اسلامی است. 

حمله و هجوم اخیرا راکت, پهباد و موشکی خامنه ای به اسرائیل برای نتانیاهو که مورد اعتراض شدید در درون اسرائیل قرار داشت و بسیاری خواهان برکناری وی و محاکمه او بودند, نجات دهنده بود. 

تهاجم موشکی و پهبادی خامنه ای عملا نه تنها هیچ سود و فایده و نتیجه نظامی مشخصی نداشت, بلکه عملا از بسیاری جهات به نفع نتانیاهو تمام شد, تهاجم رژیم جمهوری اسلامی به نتانیاهو وجهه و اعتبار بیشتری داده است که مدعی شود موجودیت و حیات اسرائیل مورد تهدید و تعرض می باشد و من (نتانیاهو) دارم از موجودیت اسرائیل دفاع می کنم. و سمپاتی وسیع بین المللی برای نتانیاهو فراهم کرده است. 

البته این بده بستان بین اسرائیل و جمهوری اسلامی مال امروز و دیروز نیست, از زمان خمینی هم وجود داشت و در اوج جنگ ایران و عراق در زمانی که خمینی شعار “فتح قدس از طریق کربلا”میداد, اسرائیل یک معامله پنهانی تسلیحاتی با جمهوری اسلامی داشت که همان زمان وسیعا افشا گردید, آیا اسرائیل تا این حد ساده لوح بود به طرفی که در جنگ شعار “آزاد سازی قدس” می داد, سلاح بفروشد ؟؟؟!!!

متاسفانه بسیاری قدرت تحلیل شرایط و دید عمیق نسبت به مسائل ندارند و برخی هم براحتی فریب شعارها و ادعاها را می خورند.

هرگاه تنش و بحرانی بین جمهوری اسلامی با آمریکا و یا با اسرائیل پیش آمده است, سران رژیم جمهوری اسلامی با اشرافی که به سایکولوژی جامعه ایرانی دارند, فرصت می یابند تا حداقل به طور مقطعی بتوانند صورت مسئله اساسی داخلی جامعه ایران مانند آزادی, حقوق ملت های تحت ستم, کارگران, معلمان, زنان دانشجویان و کودکان را به محاق ببرند.

در شرایط بروز بحران و بالا گرفتن احتمال جنگ, بخش هایی از جامعه برای خودشان سناریوهایی را ساده سازانه تصور می کنند, مثلا امیدهای کاذب از قبیل این که اسرائیل رژیم حاکم بر ایران را سرنگون خواهد کرد و ما بدون پرداخت هزینه و ریسک و خطر جانی, از شر این رژیم جنایتکار و سرکوبگر خلاص خواهیم شد.

کما این که بخشی از اپوزیسیون هم در شرایط اوج گیری بحران و احتمال وقوع جنگ در رویای تکرار سناریوی احمد چلبی می باشند که با حمله آمریکا به عراق در زمان ریاست حمهوری جورج بوش پسر و سرنگون کردن حکومت عراق, اپوزیسیون عراق را از سراسر حهان با هواپیما به عراق آورد و حکومت رابه آنها سپرد, لذا طبیعی است که برخی از جریان های اپوزیسیون ایرانی چنین رویاهایی را در سر بپرورانند.

در رابطه با بحران کنونی لازم است چند نکته را ذیلا تاکید کنم:
یکم: گر چه همواره تضادهایی بین اسرائیل و رژیم جمهوری اسلامی وجود داشته است, اما این تضادها تا ان حد عمیق نمی باشند که به جنگ منجر گردند, اما در هر حال تاکید می کنم جنگ مفروض بین اسرائیل و جمهوری اسلامی, به هیچ عنوان جنگ مردم ایران نیست, این جنگ، جنگ ارتجاعی – امپریالیستی است.

دوم: مشکل اصلی جامعه و مردم ایران دیکتاتوری و رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی است, مشکل ایران از دیر باز تا کنون هیچگاه جنگ و تهدید خارجی نبوده و نیست, بلکه مشکل مردم ایران داخلی, و همواره حاکمیت های دیکتاتوری بوده و هست.

سوم: اسرائیل ناجی مردم ایران نیست, اسرائیل یک رژیم جنایتکار است و نمی تواند ناجی باشد.
جنایات ارتش اسرائیل را علیه مردم بی دفاع غزه, کودکان, زنان, سالمندان را همه به چشم دیدیم.

چهارم: فراموش نکنیم ما خود ناجی خودمان هستیم, هیچ ناجی و نجات دهنده ای در بیرون ما وجود ندارد, نباید دنبال ناجی دربیرون مرزها گشت.

پنجم: از این جنگ های ارتجاعی – امپریالیستی هیچ آبی برای مردم و جامعه ما گرم نخواهد شد, جنگ رهاوردی بجز فقر, فلاکت, دیکتاتوری و فاشیسم بیشتر برای ما و مردم ما نخواهد داشت.

اقدام راکت, پهباد و موشک پرانی رژیم ایران با بکارگیری ماکزیمم توان, ظرفیت نظامی و تکنیکی تماما شکست خورده است و عملا ثابت گردید عملیاتی که جمهوری اسلامی از مدتها قبل برای آن زمینه سازی و تدارک دیده و با صرف هزینه سنگین عملیاتی کرده است, عملا نتوانسته دستاورد مشخص و قابل ذکری را محقق کند. رژیم در حقیقت به پای خود شلیک کرد و عملا شخص نتانیاهو را تقویت کرد و به او وجهه و مقبولیت داد که ادعا کند موجودیت اسرائیل مورد تهدید است و من از موجودیت اسرائیل دفاع می کنم!

کاوه آل حمودی

Kaveh179@gmail.com

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate