تقدیم به دو جانْ فدا
( رفیق خشایار سَنجری … رفیق کیومرث سَنجری )
اگر !
به سَنگْ فَرشِ هر پیاده رو
گوش بِسپارید
پِچْ پِچِ مُبارزانی را
حکایت می کند که ،
دَقایقی کوتاه یا طولانی
عابران اَش بوده اَند
بی تَردید آنان :
به کوچه ای حَوالیِ چراغ
و درخت
دلْ باخته بودند
شاید آنان :
از قابِ عَکسی قَدیمی بر طاقچه
چَندینْ خاطره داشته اَند
… ای کاش
می توانستیم
فقط باری دیگر ،
حماسه را در لالاییِ مادرانِ مان
احساس کنیم
# پابلو نرودا ( ریکاردو الیسر نفتالی ریس باسوآلتو )
# ترجمه
# امید آدینه