بخشی از سُنت مبارزاتی زنان و دختران انقلابی کُردستان در سال ۱۳۶۰

بخشی از سُنت مبارزاتی زنان و دختران انقلابی کُردستان در سال ۱۳۶۰.

تقدیم به: شرکت کنندگان در مراسم گرامیداشت سالگرد انقلاب ژینا، در روز ۲۵ شهریور.

برگرفته از خبرنامه کومه له.

در تاريخ ۳۱ / ۵ / ۱۳۶۰، یکی از روستاهای اطراف بوکان شاهد گرد هم آیی باشکوه زنان بود در این میتینگ كه اكثر زنان زحمتکش روستا با علاقهٔ فراوان شرکت کرده بودند، دو تن از رفقای زن در باره جنبش مقاومت، نقش و وظایف زنان در آن و نیز اوضاع کنونی ایران و كُردستان به سخنرانی پرداختند، زنان شرکت کننده كه از برگزاری میتینگ و سخنرانی استقبال نمودند، خواستار ادامهٔ اینگونه جلسات شدند.

زنان انقلابی کُردستان در بیشتر عرصه های جنبش مقاومت: تظاهرات توده ای، تحصن، یاری رساندن به پیشمرگان در سنگر ها و …. شرکت داشته و تعدادی از آنان در مقابل جوخه آتش مزدوران قرار گرفته و اعدام ضد انقلابی شده اند.

گزارشی از دبیرستان دخترانه نیشتمان «شماره ۲» در مهاباد.

این گزارش را یکی از دانش آموزان مبارز برای خبرنامه کومه له فرستاده است كه ما عینا آن را نقل می کنیم «صبح وقتی وارد کلاس شدم بیش از نیم ساعت به زنگ مانده بود. یکی از دختر ها دم در چهار چشمی مراقب اطراف بود و یکی دیگر از آنان با علاقه سر مقالهٔ خبرنامه کومه له را برای عده ای که دوروبرش جمع شده بودند میخواند.

شنوندگان با نظر تأیید آمیزی از سرمقالهٔ خبرنامهٔ کومه له استقبال می کردند و گاه نمونه هایی از مبارزات توده ها را برای اثبات لرزان بودن رژیم می آوردند. بالاخره سرمقاله در میان شور و شوق دختران تمام شد و خواندن بقیهٔ خبرنامه را به وقت دیگری موکول کردند.

یکی از دختر ها در مورد قهرمانیهای پیشمرگان کومه له و مردم شهر سقز و تاثیراتش بر مبارزات مردم این شهر شروع به حرف زدن کرد، وی گفت «این عملیات حتما روحیهٔ مردم را خیلی بالا می برد و در مبارزه آنان تأثیر زیادی خواهد داشت.»

در مهاباد هم همینطور بود: دانش آموز دیگری حرف او را ادامه داد «بله راست می گوید اگر یادتان باشد قبل از ضربه های سنگین کومه له بر نیروهای رژیم در مهاباد، در شهر خفقان شدیدی وجود داشت. پاسدارها به مردم توهین می کردند، هر کس را كه دلشان می خواست می گرفتند و به زندان می انداختند و بر روی مردم تیراندازی می کردند. ولی بعد از آن ضربه ها از ترس حملهٔ پیشمرگان جرات ندارند آفتابی شوند و با سرعت بی اندازه ای با ماشین هایشان از خیابان عبور می کردند.

دختر دیگری گفت «چرا دور برویم؟ در همین دبیرستان خودمان هر روز پاسدار – معلمها و دختران زینب، به کلاسها می آمدند و می خواستند با زور ما را با دادن شعار بر علیه گروه های سیاسی وادار کنند، یا به تفتیش عقاید دانش آموزان می پرداختند، مدیر و ناظم دبیرستان هر کسی را که صدایش در می آمد اخراج می کردند. هر کس را كه اعلامیه یا خبرنامه در دستش می دیدند از مدرسه اخراج و زندانی می نمودند.

ولی حالا وضع خیلی فرق کرده است، در اثر ضربات پیشمرگان از یک طرف و اعتراضات دانش آموزان از طرف دیگر از شر تفتیش عقاید و زورگویی های هر روزه پاسدار – معلمها و دختران زینب راحت شده ایم. مدیر و ناظم نمیتوانند به راحتی دانش آموزان انقلابی را اخراج نمایند دیگر تهدیدات آنها در دانش آموزان تاثیری ندارد. اعلامیه ها و خبرنامه ها تقریبا آزادانه در جمع های چند نفری مثل حالا خوانده میشود.»

در سنندج نیز بنا به دعوت کومه له به عنوان اعتراض به اعدام عده ای از دانش آموزان مبارز و همچنین به منظور پشتیبانی از مبارزات اعتراضی دانش آموزان شهر سقز، در تعدادی از مدارس سنندج تظاهرات بر پا شد، از جمله در دبیرستان هشتم اسفند.

در ساعت ۱ بعد از ظهر (۴ / ۹ / ۱۳۶۰) راهپیمایی با شعار «محصل بپا خیز» شروع گردید. نزدیک خیابان فردوسی سه مزدور محلی در حالی که کُلت در دست داشتند سعی نمودند که با توهین و اهانت بی شرمانه تظاهرات دختران این مدرسه را متفرق کنند، اما دانش آموزان با صدای رسا شعارها را تکرار می کردند، هنگامی که شعارها برای لحظاتی قطع شد از مدرسهٔ دیگری در همان نزدیکی، تنین شورانگیز شعار «همرزم انقلابی!حمایتت میکنیم» برخاست. پاسداران و مزدوران محلی اقدام به پرتاب گاز اشک آور و تیراندازی هوایی کردند که یکی از دانش آموزان زخمی شد. 

دختران مبارز در حالی كه در کوچه های اطراف پناه گرفته بودند شعار «زنده باد جنبش مقاومت خلق کُرد» را سر می دادند.

در این روز مردم مبارز شهر سنندج با گشودن دروازه منزل خود به دانش آموزان تحت تعقیب پاسداران و مزدوران محلی پناه داده و آنها را در بی اثر کردن تاثیرات گاز اشک آور یاری می نمودند. در این هنگام دسته دیگری از پاسدارن مستقیما به دبیرستان هشتم اسفند حمله کردند و وحشیانه تمام کلاسها و زیر پله های مدرسه را به رگبار بستند و بیش از ۳۰ نفر از دانش آموزانی را كه در مدرسة باقی مانده بودند، دستگیر کرده و کارکنان مدرسه را مورد توهین و تهدید قرار دادند. 

زنده باد زن، زندگی، آزادی.                     

 

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate