رژیم درمانده، اعتراضات گسترده، نقش و موقعیت احزاب

( سخنان رحمان حسین زاده در سمینار کلاپ هاوس- اتاق نقد و نظر)

با تشکر از برگزار کنندگان و با سلام به دیگر دوستان پانلیست و حضار در جلسه!  

در این فرصت من هم ازجنبه تحلیلی مبحث میگذرم، قبلا در این مورد صحبت کردیم و در فرصتهای دیگر هم میتوان به آن دوباره پرداخت. با این سئوال میخواهم بحثم را شروع کنم، که صورت مسئله اصلی تحولات سیاسی ایران در این مقطع و در بطن دور جدید اعتراضات توده ای جاری (خرداد ۱۴۰۱) چیست؟ پاسخ من در یک جمله اینست، “گسترش مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی و مقاومت رژیم در مقابل آن. به معنای دیگر کشمکش بر سر قدرت سیاسی است”. این کشمکش سه طرف دارد. یک طرف جمهوری اسلامی که با چنگ و دندان میخواهد قدرت و حاکمت سیاه خود را حفظ کند، طرف مهم دیگر جنبش کارگری و جنبشهای اجتماعی رادیکال و مردم جان به لب رسیده و بپاخاسته ونیروهای رادیکال و کمونیست و در واقع قطب چپ  جامعه که میخواهیم با سرنگونی جمهوری اسلامی، قدرت را بگیریم و سرنوشت جامعه را رقم زنیم و طرف سوم، نیروها و جریانات بورژوایی و راست که آنها هم برای گرفتن قدرت سیاسی خیز برداشته اند. تحرک اخیر راست پروغربی و رضا پهلوی در این رابطه است. 

در این جدال همانطور که در عنوان این سمینار آمده با رژیم درمانده ای روبرو هستیم. حکومتی تمامأ به بن بست رسیده که اینجا لازم نمیدانم در مورد ابعاد مختلف بن بستها ومعضلات لاینحل این حکومت صحبت کنم. اگر رژیم درمانده است که هست، این سئوال مطرح است، پس  چرا هنوز هست؟ پاسخ من اینست به این دلیل چون نیروی آلترناتیو، جنبش و نیروی انداختن جمهوری اسلامی هنوز در موقعیت زدن ضربه نهایی به این رژیم فرسوده نیست. معنایش اینست، جنبش سرنگونی هنوز با محدودیتها و موانع جدی روبرو است که لازمست بسرعت برطرف شود.  

محدودیتها کدامند؟ 

بگذارید از این عادت عبور کنیم که لیست بلندی از محدودیتها و موانع را ردیف کنیم. مثلا کسی میتواند بگوید هنوز تناسب قوا به اندازه کافی مساعد نیست و یا هنوز سرکوبگری جمهوری اسلامی مانع مهم است. اینها جنبه های مهمی از واقعیتند و موارد دیگری را هم میتوان برشمرد. به گمان من اما این شیوه لیست کردنها ما را به پاسخ محوری مسئله نمیرساند. به نظر من در مقطع کنونی و در تناسب قوای کنونی که صحبت میکنیم، مسئله رهبری و عدم تامین رهبری رادیکال و سوسیالیستی در جنبش اعتراضی و سرنگونی طلبانه گره اصلی است. در نتیجه صورت مسئله کلیدی درمقابل جنبش کمونیستی و کارگری، به طور مشخص در مقابل فعالین کارگری رادیکال و کمونیست، فعالین آگاه و کمونیست مبارزات معلمان و بازنشستگان و دیگر جنبشهای اجتماعی رادیکال و اعتراضات توده ای و در مقابل ما نیروهای سوسیالیست و کمونیست اینست که به طور عاجل رهبری رادیکال و کمونیستی جنبش سرنگونی و مبارزات کنونی را باید تامین کنیم. در رابطه با این مسئله قبلترها و اکنون هم عده ای ما را به خیالبافی متهم میکنند،اما همین روزها همین ادعا را از رضا پهلوی و اپوزیسیون راست مطلقا بی ربط به مبارزات کارگری و توده ای و آلترناتیو  راست ضد کارگری می پذیرند، اما ما کمونیستها را به ذهنی گری متهم میکنند. لذا ناچارم بر داده ها و امکانات عینی تامین رهبری رادیکال و کمونیستی مجددأ تاکید کنم و بگویم بر واقعیتهای اساسی زیر متکی هستیم. 

الف: ابراز وجود چند ساله اخیرجنبش کارگری سرزنده  و جنبشهای اجتماعی رادیکال که در دو  رکن مهم و تحول ساز این دوره ، اعتصابات کارگری و اعتراضات توده ای شهری با برجستگی ابراز وجود کرده اند. اینها نقطه قدرت جنبش ما و اسکلت اصلی جنبش سرنگونی بر خاسته از اعماق جامعه و در حال گسترش و استمرار را تشکیل میدهند. 

ب- اتکاء به سطحی از رهبران رادیکال کارگری و توده ای . رهبران و فعالینی که اعتصابات و اعتراضات این چند دهه و تاکنون را سازماندهی کرده اند. فعلا دامنه عمل آنها محلی به نظر میرسد، اما با تغییر تناسب قوا ظرفیت ابراز وجود سراسری را پیدا میکنند. 

ج- اتکاء به درسها وتجارب چها ر دهه اخیر جنبش کمونیستی و کارگری ایران. از بطن انقلاب ۵۷ مارکسیسم انقلابی قد علم کرد و تاثیرات غیرقابل انکاری را در جنبش کارگری و کمونیستی ایران به جای گذاشت. پرچم صف بندی مستقل طبقاتی و سوسیالیستی را برافراشت. بر جنبش چپ ایران تاثیرات مثبت گذاشت و نگرش و سیاست تعداد قابل توجهی از نیروها و سازمانهای چپ که فی الحال فعالیت دارند، را تغییر داد و با پیدایش کمونیسم کارگری و تحزب آن، قطب کمونیستی کارگری شکل  گرفته مهمی را داریم. من فکر میکنم جنبش کمونیستی و کارگری متکی به رهبران و فعالین پخته و با تجربه در این دوره است. بخش مهمی به شکل متحزب و بعضأ هم غیر متحزب فی الحال تاثیرگذارند و در مسیرتحولات و با گشایش بیشتر اوضاع نقش موثر خود را ایفا خواهند کرد. کمونیسم متشکل و متحزب این دوره و از جمله حزب ما به اینجا تعلق دارد، تاثیرگذاربوده و خود را برای ایفای نقش آماده کردیم. 

د- فاکتور مهم دیگر تناسب قوای در حال تغییر به نفع جنبش کارگری و کمونیستی و به ضرر جمهوری اسلامی است. آلترناتیو کارگری و کمونیستی در تناسب قوای مساعدتر کل پتانسیل دگرگون ساز خود را به میدان میکشد، فضای سیاسی را انقلابی میکند و این  مولفه بسیار مهمی به نفع مبارزه ما است. مجموعه اینها فاکتورهای مهم نقطه اتکای آلترناتیو کارگری و کمونیستی در راستای تامین رهبری رادیکال مورد نیاز عاجل تحول انقلابی این دوره است. جریان کمونیستی درون طبقه کارگر و کمونیستهای متحزب به عنوان پایه های مهم آلترناتیو  کارگری و کمونیستی بر اساس این داده ها لازمست جنبش سرنگونی و حرکت سلبی و نفی جمهوری اسلامی را هدایت کنیم. در این راستا به دست گرفتن پلاتفرم سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی بسیار مهم است. این دستاورد مهمی است که حزب ما و پنج جریان دیگرچپ پنج سال قبل در کنفرانس استکهلم چنین پلاتفرمی را تدوین و ارائه کردیم . جنبش سرنگونی صاحب پلاتفرمی رادیکال و شفاف است، با خلاقیت باید آن را جا بیندازیم. 

یک مولفه مهم دیگر به اعتقاد من سروسامان گرفتن شبکه رهبران و فعالین کارگری و توده ای متحد و هماهنگ شده در بطن اعتصابات کارگری و اعتراضات توده ای ، در بطن جنبش سرنگونی است. بنا به فاکتهای واقعی اینکار شروع شده، اما وقت آنست، بسیار هدفمندتر این حرکت را به نتیجه موثررساند. دست در دست هم گذاشتن رهبران و فعالین کارگری با رهبران و فعالین دیگر جنبشهای اجتماعی رادیکال، از جمله معلمان و بازنشستگان و به ویژه فعالین و سازماندهندگان همین تظاهراتها و اجتماعات پرشور خیابانی در سطح هر شهر و هر استان و در سراسر کشور تعیین کننده است. آن هم در شرایطی که خواسته ها وشعارهای موجود مشترک بین جنبش کارگری و جنبشهای اعتراضی توده ای، از جمله خواست “بهبود معیشت و سلامت و اداره شورایی” ، “بپاخواستن علیه تبعیض” و پافشاری بر “آزادی زندانیان سیاسی” و برجسته شدن شعار “رفتن جمهوری اسلامی”اساس اتحاد و همگامی اعتصابات کارگری و جنبش اعتراض توده ای را ممکن میکند. یک وجه تکمیل کننده رهبری رادیکال پاسخگوی اوضاع پیچیده کنونی، عجین شدن هر چه بیشتر رهبری جریانات کمونیستی با همین شبکه رهبران و فعالین کمونیست در داخل است. ما به مثابه کمونیسم کارگری و حزب حکمتیست هم در گذشته و تاکنون در این رابطه فعالیت  کردیم و هم اکنون با فوکوس بیشتر در راستای تامین رهبری کمونیستی تلاش میکنیم. با تغییر تناسب قوا کادرهای رهبری جریانات کمونیست و حزب ما در بطن مبارزات جاری همگام عملی شبکه رهبران اعتراضات جاری خواهیم بود و در چنین چشم اندازی رهبری پاسخگوی اوضاع پیچیده کنونی عروج میکند. رهبری که با ابتکارات متنوع سازمانگری متحد کننده مقطعی و یا پایدار پیشبرد جنبش رادیکال را میتواند عملی سازد، به نظر ما جنبش مجامع عمومی را در مراکزکار و در محلات و در میان معلمان و هر بخش معترض  جامعه سازمان دهد و به این ترتیب سنگ بنای سازماندهی شورایی را محکم کند. در هر مقطع با تشخیص درست تناسب قوا،  تاکتیک و اقدامات منطبق با اوضاع را به دور از ماجراجویی و یا محافظه کاری در پیش بگیرد. گسترش و استمرار جنبش سرنگونی به منظور وارد کردن ضربه نهایی به جمهوری اسلامی که در ابتدای صحبتم اشاره کردم، در گرو تامین اینچنین رهبری است. 

عروج رهبری رادیکال و چپ و کمونیستی در عین حال  یک خطر بزرگ را از بالای سر جامعه و جنبش سرنگونی کنار میزند. آن هم خطر دست بالا پیدا کردن رهبری بورژوایی و راست در جنبش سرنگونی است. کاری که همین الان اپوزیسیون راست پروغربی مرکب از سلطنت طلب و مشروطه خواه و جمهوریخواه به طور جدی به آن مشغولند. اگر بخواهیم تجربه تلخ مقطع انقلاب ۵۷ تکرار نشود. اگر بخواهیم در انقلاب آزادیخواهانه کارگران و مردم ، بار دیگر آلترناتیو ارتجاعی و راست را به عنوان رهبر به آن تحمیل نکنند، راه دیگری در مقابل ما کارگران و آزادیخواهان و کمونیستها غیر از تلاش جانانه  و هدفمند برای عروج دادن رهبری رادیکال در مقابل رهبری راست و ارتجاعی وجود ندارد. یکبار دیگر باید تاکید کنم، “رهبری همه باهمی و واحد” در جنبش سرنگونی نه تنها توهم مضر، در عین حال غیر ممکن و به شدت ضد کارگری و ضد مردمی و علیه منافع کارگران ومردم بپاخاسته است. اینجاست که نیروهای چپ و کمونیست متعهد و روشن بین در داخل و خارج ، متشکل در احزاب یا فعلا منفرد علاوه بر هدایت قاطع و سازش ناپذیر سرنگونی جمهوری اسلامی، یک لحظه از ترسیم تفاوت و تمایز و تقابل با آلترناتیو راست و نیروهای راست ارتجاعی نباید کوتاهی کنیم. این یکی از محوری ترین وظایف ما در مسیر تضمین رهایی و آزادی از سلطه کاپیتالیسم و حاکمیت جمهوری اسلامی است.  غفلت در این زمینه خطای بزرگ و نابخشودنی است. به همین دلیل من فکر میکنم مجاز نیستیم تحرک اخیر راست بورژوایی پروغرب را از جمله حول رضا پهلوی  دست کم بگیریم.من فکر میکنم در آینده تحولات سیاسی ایران،  احیای حکومت سلطنتی و شاهی بسیار بعید و تقریبأ غیر ممکن است که فرصت پرداختن به دلایلش در اینجا نیست، اما کل ترند اپوزیسیون راست و امکانات و تحرک آنها را نباید دست کم گرفت و برای خنثی و منزوی کردن کارکرد سیاسی و عملی شان لازمست مجدانه بکوشیم. ترسیم مداوم تمایز بین آلترناتیو راست و چپ در بطن مبارزات جاری بسیار تعیین کننده است. مشابه کاری که چند سال قبل کارگران هفت تپه در جریان اعتصاب و اعتراضاتشان اعلام کردند، ” ملی گراها و ناسیونالیستها خود را به ما نچسپانند”. در این رابطه به ویژه نیروهای چپ و  کمونیست نقش ویژه و حساسی داریم. حزب ما همواره و اکنون هم خود را در صف مقدم تقابل با نقشه و تحرک آلترناتیو راست میداند. به علاوه در اقدام مثبتی اخیرأ شورای همکاری شش جریان چپ و کمونیست علیه ” رهبر سازی  آلترناتیو راست” موضع گرفتیم و اما هنوز مطلقا کافی نیست. 

در راستای وظایف حساس نیروهای چپ در این دوره، درست میدانم اینجا و رو در رو ، خطاب به حمید تقوایی و ابراهیم علیزاده نقد و ملاحظه خودم و حزب ما و خیلی های  دیگر در قطب چپ را نسبت به سیاست و کارکرد حزب کمونیست کارگری تحت مسئولیت حمید تقوایی و کومه له ی تحت مسئولیت ابراهیم علیزاده را مطرح کنم. این یک مشاهده آشکار و غیر قابل انکار است که در سطح سراسری حزب کمونیست کارگری ایران  با مسئولیت حمید تقوایی نه سیاست ترسیم تمایز با اپوزیسیون راست، بلکه همگرایی و همراهی با جنبش ها و جریانات و چهره های راست، و در کردستان هم کومه له با مسئولیت ابراهیم علیزاده همگرایی و همراهی  با جریانات ملی و ناسیونالیست کرد را در پیش  گرفته اند.  این سیاست و پراتیک دو جریان لطمه جدی برای قطب چپ در دوره سرنوشت ساز آینده تحولات سیاسی ایران است. حمید تقوایی و ابراهیم علیزاده هرکدام در جریان سیاسی مربوطه شان نقش کلیدی در اتخاذ این سیاست دارند. به همین دلیل هر یک از آنها هم میتوانند در سد کردن این سیاست مضر به حال جنبش سرنگونی  نقش ایفا کنند. در هر حال ادامه این سیاست همگرایی با راست به شدت مضر است. علاقمندم در دور دوم بحث توضیحات این دوستان را بشنوم. 

***  

( این سمینار در تاریخ بیست و نهم خرداد ۱۴۰۱ –  (نوزدهم ژوئن ۲۰۲۲) در کلاپ هاوس، اطاق نقد و نظر با حضور حمید تقوایی، ابراهیم علیزاده و رحمان حسین زاده برگزار شد. آنچه مطالعه کردید، دوراول بحث ارائه شده از رحمان حسین زاده در آن سمینار است. در جریان کتبی کردن مبحث، با حفظ مضمون سیاسی بحث ارائه شده،  تدقیق هایی صورت  گرفته است) 

*** 

   

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate