یادداشت ها + تجارت مرگ!

یادداشت ها، 

واکسن به بازار آزاد سپرده شد

روحانی، این تجسم فریب و دروغ، با ژستی مطلع و دلسوز، اعلام کرد که برای واکسن منتظر تابستان نخواهیم شد و از تمام واکسن های موجود در بهار و ماه‌های اردیبهشت و خرداد استفاده خواهیم کرد. سپس فرمودند که بخش خصوصی برای خرید و واردات واکسن وارد کار شود. روحانی وقیح گفت در بخش خصوصی هر کسی مشکلی دارد راسا با دفتر ریاست جمهوری تماس بگیرد تا شخصاً رفع مانع کند!!!

مردم، کارگران! 

سخنان روحانی یعنی رسمیت دادن به بازار ناصر خسرو و تعمیم آن به کل ایران. بخش خصوصی هم نکبت زاده ها و سپاه و امثال کابینه روحانی و اتاق بازرگانی اند. این یعنی رفع مسئولیت دولت از خود در مقابل اصلی ترین وظیفه اش در شرایط حاضر. یعنی سپردن جان و سلامتی مردم به باغ وحش بازار آزاد.

نخیر، بیجا کردید! دولت، هر دولتی، موظف به تامین فوری واکسن با استانداردهای سازمان بهداشت جهانی است که باید رایگان در اختیار کلیه ساکنین ایران قرار دهد. سپردن تهیه واکسن و روند واکسیناسیون به بخش خصوصی، آنهم با فساد و کارنامه سیاه تاکنونی، یعنی فرمان قتل عام. روحانی باید حرفش را پس بگیرد.  

#واکسن_استاندارد_رایگان_همگانی

١٥ آوریل

 

عادی سازی کشتار کرونا!

مسئولان مرگ حکومت اسلامی به ما مژدگانی می دهند که هفته های آتی یک هولاکاست کرونائی خواهیم داشت. زمینه چینی می کنند که بتوانیم فاجعه هولناک را هضم کنیم و باز عادت کنیم. وعده نسیه تولید واکسن روسی و کوبائی در ایران و خرید واکسن در کنار مذاکرات وین، حلقه ای از سیاست عادیسازی کشتار جمعی با ابزار کرونا است.  

علیرضا رئیسی، سخنگوی ستاد ملی مبارزه با کرونا گفت: هر کسی علائم سرماخوردگی دارد، بدون نیاز به تست بداند، کروناست. او همچنین افزود فوتی‌های روزانه در ایران تا دو هفته آینده به ۳۰۰ نفر رسیده و همین‌طور بالا می‌رود!

این ۳۰۰ نفر در روز و به بالا هنوز سردستی است، واقعی نیست، اگر کشور عمدتا وضعیت قرمز تیره دارد و به بقول وزیر بهداشت رو به سیاهی میرود، فاجعه بسیار عظیمی در شرف وقوع است که ابعادش نسبت به تلفات تاکنونی قابل مقایسه نیست. اگر ادعای بلومبرگ براساس ریتم تاکنونی واکسیناسیون در کشورها، ده سال وقت برای واکسیناسیون هفتاد و پنج درصد از مردم ایران نزدیک به صحیح باشد، و این را در کنار حرفهای رئیس “ستاد ملی مبارزه با کرونا” بگذاریم، ابعاد کشتار مردم ایران توسط حکومت روشن تر می شود. شاید بگوئید موج چهارم و ویروس های جهش یافته کشورهای دنیا را مجددا درگیر کرده است. این درست است اما به همان میزان آمادگی و بسیج نیرو و اولویت ها هم روی میزان تلفات تاثیر بلافصل و قاطع دارد. در ایران حکومت جنایتکار اسلامی و در راس آنها خامنه ای مسئول این کشتار عظیم است. این را باید صریح و روشن همه جا گفت و فریاد زد.

   

اولویت هر دولتی در این وضعیت باید نجات مردم، قرنطینه، تهیه الزامات قرنطینه، سازماندهی تهیه لوازم زندگی و نیازهای درمانی و بهداشتی جامعه، تقویت کادر درمان و کاهش تلفات باشد. اولویت جمهوری اسلامی سواری بر موج کرونا، دیپلماسی هسته ای و ناتوان کردن جامعه زیر فشار فقر و بیماری و مرگ است.

ظاهرا صحبت برسر نوع مرگ و زمان زنده ماندن است. بعبارتی دیگر، انتخاب های مختلفی متصور نیست. یا باید خودمان را عادت دهیم که این میزان تلفات عادی است و تقصیر کسی نیست، یا حالا که قرار است در هر حال بمیریم، مرگی با عزت را انتخاب کنیم. دو راهی اینست: اول، سیاست عادت کردن به مرگ عزیزان و تلاش برای بقای فردی. دوم، سیاست دفاع از خود و جامعه از طریق نابودی حکومت مرگ با پرچم و خواست بلافصل قرنطینه کامل و تامین نیازهای معیشتی و درمانی برای همگان.

١٣ آوریل ٢٠٢١

کارگران در وضعیت قرمز کرونائی

پیک چهارم کرونا با سرعت عجیبی ایران را فراگرفته است. مجوز سفرهای تعطیلات نوروز دولت روحانی و ستاد مبارزه با کرونا نتایج خود را ببار آورده است. با قرمز شدن وضعیت ۲۵۷ شهر در ایران از جمله تهران، با پر شدن سریع بیمارستانها، با امکان افزایش تندتر آمار فوتی ها، دولت و وزارت بهداشت ناچار به تعطیلی دو هفته ای کشور در سطوح مختلف از فردا ۲۱ فروردین شده اند. بنا به اظهارات وزارت بهداشت، در شهرهای قرمز گروه‌های شغلی ۱ فعال و گروه‌های شغلی ۲، ۳ و ۴ تعطیل هستند و در شهرهای نارنجی گروه‌های شغلی ۱ و ۲ به فعالیت خود ادامه می‌دهند و گروه‌های شغلی ۳ و ۴ تعطیل هستند. اینها شامل مراکز آموزشی و تفریحی و ورزشی و مراسم مذهبی میشود که تماما تعطیل اند. مضافا “منع کامل سفر، بیرون بر شدن همه رستوران‌ها و غذاخوری هتل‌ها، محدودیت جدی تردد شامگاهی و اعمال جرایم سنگین برای هرگونه مراسم یا تجمعات در سراسر کشور” تاکید شده است. 

کارگران کرونا نمی گیرند!

در این میان تنها مشاغل گروه یک و عمدتا کارگران هستند که باید تحت هر شرایطی کار کنند و کمترین امکانات بهداشتی و واکسن و غیره هم ندارند. اما همه این گروه جزو مشاغل ضروری مثلا تولید مواد غذائی و داروئی و بهداشتی و اورژانسی نیستند، عمدتا برای اینست که چرخ سرمایه و تولید بگردد، کارگران هزینه دولت و سود سرمایه دار را بپردازند و خود نابود شوند. این سیاست قرنطینه نیست، آوار کردن کل هزینه ها برسر کارگران است. در این وضعیت باید مراکز کار تعطیل و آنجا که باید باز باشد ساعات کار کاهش و حقوق ها کامل پرداخت شود.   

در گروه یک، بجز “ادارات و مراکز نظامی، انتظامی و امنیتی، امدادی و ستادی” که جزو دستگاه سرکوب و حاضر به یراق اند، مابقی مراکز تولیدی و خدماتی است. بخشی در هر شرایطی ضروری اند اما بخش زیادی هیچ ضرورتی به ادامه کاری ندارد بجز سود سرمایه داران حریص که فکر می کنند که کارگران در هر شرایطی باید کار کنند! اینها فهرست مشاعل گروه یک هستند که زیر عنوان “مشاغل ضروری” دسته بندی شدند و در هیچیک از وضعیت‌های سه ‌گانه تعطیل نمی‌شوند.

  – کارخانه‌های تولیدی، مراکز صنعتی و معدنی، کشاورزی، شیلات و خدمات وابسته؛

  – مراکز زیرساختی و حیاتی، مراکز تأمین و توزیع آب، برق، گاز، مدیریت پسماند، فاضلاب و فعالیت‌های تصفیه تهویه هوا، پالایشگاه‌ها و جایگاه‌های عرضه سوخت؛

  – حمل و نقل عمومی کالا و مسافر برون شهری شامل ریلی، هوایی، جاده‌ای و دریایی؛

  – حمل و نقل عمومی درون شهری؛

  – ادارات و مراکز نظامی، انتظامی و امنیتی، امدادی و ستادی؛

  – فروشگاه‌های زنجیره‌ای، سوپرمارکت‌ها، میوه‌فروشی‌ها و سبزی فروشی‌ها، میادین میوه و تره‌بار؛

  – مراکز تولید، نگهداری، توزیع و فروش محصولات غذایی و خدمات وابسته؛

  – مراکز تولید و عرضه فرآورده‌های لبنی نانوایی (تولید فراورده‌های نانوایی)؛

  – مراکز بهداشتی، درمانی، امدادی، اورژانس و تأمین آمبولانس دولتی و خصوصی؛

  – داروخانه‌ها، مراکز و فروشگاه‌های دامپزشکی، پخش دارو، عطاری و داروهای سنتی؛

  – مراکز تهیه، تولید و توزیع مواد غذایی آماده و بیرون‌بر؛

  – خدمات اپراتورهای ارتباطی، خدمات الکترونیک و فعالیت‌های پستی؛

  – شرکت‌های خدمات اینترنتی (اعم از تأمین کنندگاناینترنت، فروشگاه‌های اینترنتی و شرکت‌های خدماتی مبتنی بر اینترنت)؛

  – رسانه‌های مکتوب و برخط و مشاغل مشابه؛

  – مراکز نگهداری و خدماتی سالمندان، معلولین، جانبازان، مراکز توان‌بخشی، و مراقبتی، آسایشگاه‌ها؛

  – تعمیرگاه‌های انواع قطعات و لوازم یدکی؛

  – فروشگاه‌های انواع مصالح ساختمانی و آهن‌آلات؛

  – کارگاه‌های صنعتی (مانند جوشکاری و تراشکاری و مشابه آن)؛

  – چاپخانه‌ها؛

  – خشکشویی‌ها؛

  – آرامستان‌ها؛

  – تامین کنندگان مواد شیمیایی جهت عرضه مواد ضدعفونی و نیاز کارخانجات دارویی، بیمارستان‌ها، آزمایشگاه‌ها و صنایع مختلف؛

  -عرضه کنندگان ابزار و یراق مشتمل بر تامین کنندگان مواد و مصالح ایزوگام، قطعات پمب و ابزار مورد نیاز صنایع؛

 – فروشندگان و عرضه کنندگان قطعات و لوازم یدکی کشاورزی.

رفتن سر کار کارگران ریسک جانی دارد. اینرا نباید قبول کرد. تعطیلی مراکز کار و شیفتی شدن مراکز ضروری با کاهش ساعات کار و پرداخت حقوق کامل را باید طرح کرد و بجلو راند. دولت حق ندارد با کارگران چنین معامله ای بکند. خودشان در خانه شیشه ای نشسته اند و ما باید در میدان مین کار کنیم.

٩ آوریل ٢٠٢١

+++

تجارت مرگ!

واکسن؛ رایگان، همگانی، فوراً

حسن روحانی رسماً و علناً واردات و خرید واکسن را به بخش خصوصی سپرد. این در شرایطی است که موج چهارم کرونا در روز اول ساعتی بیش از هزار نفر را مبتلا کرده و چنانچه اقدامات اورژانس و فوری در قبال آن صورت نگیرد، افزایشی تصاعدی خواهد داشت و موجی از کشتار مردم بیدفاع حاصل آن خواهد بود. کارنامه جمهوری اسلامی در پانزده ماه گذشته پاندمی کرونا سیاه است. قرار است سیاست تاکنونی ادامه یابد تا دو هدف حاصل شود: اول، زمین گیرکردن جامعه و استفاده از محدودیتهای ناشی از پادندمی بعنوان سپر دفاعی در مقابل شورش و خیزش توده ای و کارگری. دوم، سلب مسئولیت دولت از خود، “نوآوری” بازاری و تبدیل واکسن به تجارت پرسود؛ تجارت مرگ!

در ناصر خسرو تهران که یکی از بازارهای سیاه دارو است، واکسن کرونا تا شصت میلیون تومان بفروش رفته است. روشن است دلال هر کسی که هست اما فروشنده اصلی حکومتی است، کسانی هستند که به واکسن های وارد شده دسترسی دارند. خریداری هم که میتواند این مبلغ را برای تهیه یک واکسن بپردازد از همین قماش و از همین طبقه اند. کدام کارگر و معلم و بازنشسته میتواند برای تهیه واکسن خود و خانواده اش چنین مبالغی بپردازد! 

واگذاری تهیه و خرید واکسن به بازار و بخش خصوصی و ارائه آن با هر قیمتی، تنها یک عمل رذیلانه و کثیف سودجویانه نیست که فقط میتوان در قاموس بورژوازی اسلامی یافت، این یک جنایت سازمانیافته و آگاهانه حکومتی در ابعاد میلیونی با ابزار کرونا است. این یک تصمیم سیاسی و امنیتی است که در بالاترین سطح نظام گرفته شده که روحانی آنرا اعلام کرده است. هدف این سیاست از روز روشن تر است. جمهوری اسلامی وقت میخواهد، مشغول مذاکرات طولانی با شرکا است، مضحکه انتخابات را پیش رو دارد، از وحشت انفجار انقلابی و توده ای بخود می پیچد و بقای حکومت را هدف اصلی خود قرار داده است. وجه اقتصادی و فساد و سودجوئی روی جان انسانها تنها شناعت نگرش اسلام و سرمایه به انسان و نفس حق حیات و حقوق بدوی وی را برملا می کند.  

کارگران، مردم آزادیخواه! 

نپذیرید! توی دهان خامنه ای و روحانی بزنید! دولت چکاره است که جان مردم را گرو می گیرد؟ در تمام دنیا دولتها بنا به وظیفه تعریف شده شان، واکسن خریداری یا تولید کردند و رایگان در اختیار همگان می گذارند. دولت اسلامی و رئیس جمهور قاتلش غلط می کند برای تهیه فوری واکسن از خود سلب مسئولیت می کند. این وظیفه بی اما و اگر دولت، هر دولتی، است که در چنین شرایطی تمام امکانات جامعه را برای کنترل بیماری و نجات جان ساکنین کشور بکار گیرد. دولت و حکومتی که نمیتواند مسئله به این سادگی را در حد مقدورات جهانی رفع کند، تنها باید سرنگون شود.

قرنطینه با حقوق جواب فوری امروز

مسئله اساسی فاکتور زمان است. هر روز که می گذرد فاجعه ابعاد دامنه تر و غیر قابل کنترلی بخود می گیرد، اگر تاکنون کنترل تماماً از دست نرفته باشد. خرید فوری واکسن حتی یکساعت و یکروز هم نباید عقب بیافتد. تا دسترسی به واکسن با وضعیت قرمز و رو به سیاهی رفتن بیشتر شهرهای ایران، تنها جواب فوری قرنطینه کامل است. سیاست تعطیلی های محدود و دو هفته ای جواب نیست، قرنطینه با حقوق کامل و تامین الزامات قزنطینه مانند سازماندهی تامین نیازهای معیشتی و درمانی و بهداشتی و همزمان تلاش برای خرید واکسن استاندارد و کافی تنها جواب ممکن در شرایط امروز ایران است. بحث قرنطینه اگر از همان ابتدا از شهر قم آغاز می شد، امروز جامعه ایران چنین وضعیتی نداشت و امروز اگر در موج چهارم در ابعاد کشور عملی نشود، بسرعت با وضعیت بشدت پیچیده ای روبرو خواهیم شد. می گویند دولت اینکار را نمی کند چون هزینه دارد و نمی خواهد این هزینه را بپردازد. بله، اگر ما سکوت کنیم و با دو شعر و جوک کردن سران حکومت از مسئله بگذریم، دولت کار خودش را می کند. نه فقط هزینه نمی کند بلکه به فکر چایپدن بیشتر است. دولت از جیب پدرش “هزینه” نمی کند، این امکانات و ثروت کشور است که در اختیار دولت است. مسئله تخصیص هزینه است و نه “هزینه کردن دولت”. اما اگر قبول نکنیم که نباید قبول کنیم، اگر علیه شان برخیزیم که باید برخیزیم، آنوقت حرفشان را پس می گیرند، به غلط کردم می افتند و عقب می نشینند. 

راه های زیادی بروی کارگران و مردم زحمتکش باز نیست. یا تلفات شدید انسانی و عواقب بشدت زیانبار روانی و فردی و اجتماعی این کشتار سازمانیافته را تحمل می کنیم، یا بعناوین مختلف برمیخیزیم و در یک اعتراض و رشته اعتصابات پس شان میزنیم و دولت را موظف به تامین لوازم زندگی و دسترسی همگان به درمان رایگان و واکسن می کنیم. خود حکومتی ها از آمار هشتاد هزار کشته در این پانزده ماه سخن گفته اند. در موج چهارم پاندمی با پتانسیل بالای فراگیری لین رقم قرار است به کجا برود؟ بیکاری و فقر شدیدتر و محرومیت هائی که طی همین دوره تشدید شده اند، بجای خود محفوظ! امروز سیاست در ایران روی مسئله کلیدی واکسن و سلامت و معیشت کانونی شده است.

فراخوان ما اینست با قدرت و بسرعت علیه سیاست حکومت اعتراض کنیم. قرنطینه با حقوق کامل و واکسن رایگان در اولویت کل جامعه و مشخصا جنبش رهائی بخش کارگری است. واگذاری خرید واکسن به بخش خصوصی با تسهیلات دولتی و بازاری کردن آن موقوف و ممنوع! تهیه واکسن استاندارد و واکسیناسیون رایگان و همگانی وظیفه فوری دولت است. هیچ عذر و بهانه ای قابل قبول نیست. هر واکسنی و از هر جائی که میشود خرید باید بسرعت خرید و وارد کرد و واکسیناسیون را بطور وسیع آغاز کنید. در غیر اینصورت باید گورتان را گم کنید. خامنه ای در راس نظام و کل دستگاههای حکومتی مسئول مستقیم جنایت عظیمی هستند که هر لحظه در شرف وقوق است. 

سردبیر.

١٥ اوریل ٢٠٢١  

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate