علیه حجاب اسلامی، علیه جمهوری اسلامی!

بخط شدن سراسیمه و فوق برنامه کل حاکمیت اسلامی علیه “بدحجابی” و دستورات وزارتخانه ها و ادارات و نیروهای امنیتی و نظامی، حاکی از یک آماده باش حکومتی و آغاز دور دیگری از جنگ با زنان و جامعه است. این حرف قدیمی ما که “حجاب یک بارومتر سیاسی است” امروز بیش از هر زمان قابل درک است. هر وقتی حمله به زنان به بهانه “بد حجابی و بی حجابی” آغاز میشود، قبل آن جامعه دستخوش مسائلی است که حکومت را به یک تعرض سرکوبگرانه نیازمند کرده است. اما این تنها یک معرفه و یک شناسه است، تنها عامل نیست. یک عامل مهمتر جنبش نخواستن حجاب و مقاومت در مقابل قوانین اسلامی و نفی آگاهانه آن بطور روزمره توسط زنان و مردان است. این یک جنبش واقعی و ریشه دار و قائم بذات است، روی پای خودش است و مکانیزم مبارزاتی خود را دارد. تمام جنبش های سیاسی تلاش کرده اند روی این واقعیت پلی بزنند و سیاستی داشته باشند. 

سیاست ما تقابل محکم و بی تخفیف با جمهوری اسلامی و قوانین ضد زن و حمایت از زنان و مردان مبارز برای نفی و زیرپا گذاشتن حجاب و قوانین آپارتاید جنسی و اسلامی است. سیاست ما بزیرکشیدن حجاب اسلامی است. حجاب پوشش نیست، یک تکه پارچه نیست، حجاب سَمبل بردگی زن در اسلام است. حجاب پرچم جنبش اسلام سیاسی و کلیه شاخه های آنست. حجاب در جنبش اسلامی معادل آرم صلیب شکسته برای جنبش فاشیستی است. حجاب یک طوق ایدئولوژیک است، نمادِ اِعمالِ حاکمیتِ جریان اسلامی بر زنان است. 

فرمان اجباری شدن حجاب اسلامی توسط خمینی با مهمترین تظاهرات زنان در خاورمیانه در صد سال گذشته مواجه شد. هشتم مارس برابر با ١٧ اسفند ١٣٥٧ روز تولد جنبش وسیع آزادی زن در ایران است که علیه حجاب و برای برابری بیقید و شرط زن و مرد و حقوق جهانشمول بمیدان آمد. حجاب اسلامی یک رکن مهم ایدئولوژی حکومت اسلامی است و تقابل بیوقفه و پیشرونده زنان با حجاب دقیقا تقابل با این سَمبل بردگی و برای نفی قوانین اسلامی است. حجاب یک قلمرو کشمکش سیاسی حاد در جامعه ایران علیه جمهوری اسلامی است. قوانین و تمهیدات اخیر دایناسورهای حکومتی، از پیش محکوم به شکست است. بارها این روشها و سیاستها را در دستور گذاشتند و بارها با خفت عقب رانده شده اند. 

در غرب و بویژه بعد از ١١ سپتامبر حجاب معنی دیگری یافت. فاشیستها و اسلامیها روی اسلاموفوبی مانور دادند، یکی تقابل با جنبش اسلامی را به تقابل با مردم منتسب به “مسلمان” ارتقا داد و دیگری ممنوعیت حجاب و جلوگیری از تظاهر مذهبی در محیط های آموزشی و اداری را با راسیسم و اسلاموفوبی توضیح داد. در این میان برخی گروه های سنتا آنتی امپریالیست، حجاب را تقدیس کردند و آنرا نماد نوعی “مقاومت در مقابل آمریکا” خواندند و موئتلف جنبش اسلامی شدند. 

شرایط مبارزه ما تغییر کرده اما سیاست ما معرفه است. بعنوان کسانی که پرچمدار برابری کامل زن و مرد در تمام شئون اجتماعی بودیم، بعنوان کسانی که برای نفی حجاب اسلامی و نظام آپارتاید جنسی مبارزه کرده ایم و طی سالهای طولانی در گوشه و زوایای این نبرد با جمهوری اسلامی و جنبش ملی اسلامی و مصلحان “اسلام و حقوق زن” و همینطور با سیاستهای مولتی کالچرالیستی و تبعیض آمیز علیه زنان و کودکان در محیطهای اسلامی جنگیده ایم، بعنوان کسانی که فرمولاسیون ها و شعارها و سیاستهایی را در این قلمرو به مرکز سیاست کشانده ایم؛ راهمان را در این شرایط جدید با قاطعیت و بدون تخفیف ادامه میدهیم. 

آزادی پوشش برای بزرگسالان، ممنوعیت حجاب کودکان، ممنوعیت دست درازی مذاهب به کودکان، برچیدن مدارس مذهبی و شمول قوانین یکسان بر همه شهروندان، علیه راسیسم مولتی کالچرالیستی و اسلاموفوبی. در ایران سرنگونی بی چون و چرا و کامل حکومت اسلامی، نفی نظام آپارتاید جنسی و اسلامی، کوتاه کردن دست مذهب از دولت و آموزش و پرورش، برچیدن کلیه قوانین ضد زن و نهادها و دستگاه مذهب، حمایت وسیع و دولتی و قانونی از زنان در مقابل هر نوع تعرض مردسالارانه، زن ستیزانه و تبعیض آمیز. اعلام برابری کامل زن و مرد در تمام شئون اجتماعی و تبدیل آن به فرهنگ مسلط و قدرتمند جامعه.

  

ما میگوئیم آینده ایران غیر اسلامی و غیر مذهبی است. هر نیروئی که به اسلام و آخوند باج دهد جایی در آینده سیاست ایران نخواهد داشت. نیروئی که حقوق زن را به ملاحظات “فرهنگ ایرانی” و زن فرمانبردار شرقی و فاطمه و زینب گره میزند، میخواهد تبعیض براساس جنسیت را در مغز استخوان جامعه نگاهدارد، تفاوت اینست که از اسلام به ناسیونالیسم شیفت می کنند و اینبار ملاحظات و مقدسات ملی اش را برمیشمارد تا به “مقدسات مذهبی” قبلی اضافه کند. ما میگوئیم آزادی زن تفسیربردار نیست، روشن و بدون ابهام است و هر مدعی مدافع حقوق برابر زن و مرد و رفع تبعیض براساس جنسیت، باید بدون لکنت زبان از آن دفاع کند: 

ما حجاب اسلامی نمیخوایم. حجاب چه اجباری چه اختیاری نماد تحقیر زن و بیرق بردگی زن است. ما این بیرق را بزیر می کشیم و می سوزانیم. ما با حجاب سوزان در یکی از همین روزهای نبرد برسر نفی جمهوری اسلامی، راه را بر هر سازش و مماشات با اسلامیون و “آخوندهای خوب” می بندیم. 

ما علیه تبعیض و نابرابری هستیم، علیه تبعیض براساس جنسیت و قوانین مترتب بر آن هستیم، علیه دستگاه عریض و طویل تبلیغاتی و حکومتی و ضد زن هستیم، علیه قاتلین زنان از حکومتی تا غیر حکومتی هستیم، علیه کلیه “مقدسات” و مزخرفاتی هستیم که اسلام و ناسیونالیسم و هر نوع عقب ماندگی فکری و فرهنگی میخواهد بر ما تحمیل کند. ما خواهان برابری کامل و مطلق زن و مرد در تمام شئون زندگی اجتماعی از قوانین و خانواده و اجتماع تا فرهنگ و سیاست و اقتصاد هستیم. زنان حق دارند و نباید به کسانی که میخواهند نابرابری بنیادی در جامعه را حفظ و مرمت کنند و همزمان از “حقوق و آزادی زن” سخن میگویند، اعتماد کنند. اینها همان قبلی ها در لباس جدیدی هستند. 

تابستان داغی پیش رو است. ارتجاع اسلامی و نقاره کشانش علیه زنان بخط شده اند. بحدی از قدرت زنان وحشت کرده اند که یکباره “جهادی” شده اند اما هیچ غلطی نمیتوانند بکنند. باید درس فراموش نشدنی به آنها داد. باید پشیمانشان کرد که نمیتوانند ایستگاه عشق و هدیه گل دائر کنند و همزمان تیغ بکشند و بازداشت کنند. جواب زور را با زور میدهیم. ما قوی تریم، ما متحدتریم، ما آماده تریم، شما وحشت زده اید، شما قالب تهی کردید، شما کابوس دارید، کابوس سرنگونی! حق دارید و برماست که کابوستان را به واقعیت تبدیل کنیم. 

نابود باد حکومت اسلامی و حجاب این بیرق بردگی زن و نظام آپارتاید جنسی و اسلامی!

#نه_به_حجاب_ اسلامی

#حجاب_سوزان

١٢ جولای ٢٠٢٢

       

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate