سالی که گذشت

سال ٩٩ سال دشواریها و سختی ها و  سال چالش ها و  به میدان آمدن هر روز بیشتر  کارگران و بخش های مختلف جامعه برای پیگیری مطالباتشان بود. 

در سالی که گذشت دستمزدهای چند بار زیر خط فقر،  بی تامینی مطلق مردم، گرانی سرسام آور کالاها و رشد بیکاری و  بی خانمانی زندگی و معیشت بسیاری از مردم را به دره  تباهی و نابودی کشاند.  از جمله  گرانی نرخ دلار از ۱۵۰۰۰ تومان، اواخر سال ۹۸،  به بالای ۲۵۰۰۰ تومان در شهریور ۹۹ قدرت خرید مردم را بازهم بیشتر چلاند. و در نتیجه این شرایط سفره‌های بخش زیادی از مردم کوچیکتر و کمرنگتر شد.

بدین ترتیب کولبران و سوختبران، تنها قربانیان رژیم دزدسالار نبودند. خودکشی کارگران در اثر بیکاری و فقر را طی سال ۹۹ خیلی بیشتر شاهد بودیم. حتی کودکان کار و خیابان و کودکانی که از فقر جان خود را گرفتند، هم در این سال وجدان بشریت را پُر از خون کرد و دل هر انسانی را بدرد آورد.

 در عین حال سال ٩٩ سال گسترش پاندومی کرونا و تبعات مرگبار آن برای کارگران و همه مردم بود.  از جمله خیل عظیمی از مردم هم دچار بیماری کرونا شدند و جانشان را از دست دادند(آمار رسمی جهانی حکایت از قربانی شدن حدود ۶۲۰۰۰ هزارنفراست، که همه میدانند قربانیان این پاندمی در ایران خیلی بیشتر از اینهاست). 

در کنار همه این فجایع در طول سال گذشته حکومت برای اینکه اجازه ندهد آبان  ٩٨ تکرار شود،  بر سرکوبگریهایش شدت داد.

اما در برابر همه این تلخی ها  و علیرغم گرانی، کرونا، زندان و شکنجه و اعدام،  در سال گذشته مردم بیشتری پا به میدان مبارزه برای بقاء گذاشتند و در برابر سرکوبگری های حکومت کارگران، بازنشستگان، معلمان و پرستاران نه تنها مرعوب نشدند بلکه با حضورشان در خیابان، راه برون رفت از این مخمصه اسلامی را جلوی پای جامعه گذاشتند.

بازنشستگان طی تجمعات هفتگی شان در سراسر کشور، خواب راحت را از چشمان دزدان حاکم گرفتند. و اکنون شعارهای “ حقوق ما ریالیه، هزینه ها دلاریه!٬“ و  “فقط کف خیابون بدست میاد حقمون!٬“ پرچمی شده است که بخشهای مختلف مردم جامعه را به خیابان دعوت میکند. 

کارگران در سال ۹۹ به مراتب قویتر و یکپارچه تر به میدان آمدند. کارگران نیشکر هفت تپه و فولاد با حضور پرقدرتشان در میدان موفق شدند در مواردی، نقشه‌های دزدسالاران اسلامی را نقش برآب کنند. از جمله مبارزه برای بیرون انداختن مدیریت دزد سالار از کارخانجات را به سنت جدیدی در مبارزات کارگری تبدیل کردند. 

یکی از نقطه امیدهای سال ۹۹ به میدان آمدن کارگران نفت و پتروشیمی ها بود. حضور این بخش از طبقه کارگر باعث تقویت جنبش مبارزه با دزدسالاران اسلامی شده است و صفوف مردم در مقابله با این رژیم هار ضد انسانیت را امیدوار تر کرده است. 

نمایش “سه جانبه گرائی “ هفته های آخر سال ۹۹ پردهٔ آخرش را با اعلام حداقل دستمزد ۲ میلیون ۶۵۵ هزار تومان ، پائین کشید. این در حالی بود که جنبش افزایش دستمزدها به بالای خط فقر  قدرتمند تر از هر وقت به میدان آمده و همین امروز یک محور مهم اعتراض در جنبش کارگری است. 

 این جنبش طی سال ۹۹ قدمهای بزرگی برداشت و بخشهای مختلف جامعه را در بر گرفت. و  این یکی از دستاوردهای بزرگی است که در سال ۹۹  توانست به جبهه اعتراض ۹۹ درصدیهای جامعه تبدیل شود.  دستاوردی که طی سال ۱۴۰۰ میتواند نقش تعیین کننده ای ایفا کند. و  این جنبشی بالنده است هر روز اقشار بیشتری را حول این خواست که “ثروتهای کشور متعلق به همه شهروندان است“ متحد و متشکل میکند. خواست انسانی جنبش ۹۹ درصدیها رفاه و آسایش برای همه شهروندان است که طی سال ۹۹ نمایشی پرقدرت را در خیابان و میدان مبارزه طبقاتی به نمایش گذاشت.

دستاورد بزرگ دیگر سال ۹۹ تعرض قوی جنبش کارگری به صفوف دزدسالاران اسلامی بود. کارگران نیشکر هفت تپه پوزه اسدبیگی و استاندار خوزستان را بخاک مالیدند. این دستاورد را کارگران هفت تپه علیرغم بگیر و ببند‌ها و زندان و اخراجها کسب کردند و مبارزه علیه این مافیاهای دزد اسلامی را یک گام بلند بسمت پیروزی هدایت کردند و راه را به بقیه ۹۹ درصدیها نشان دادند. در پی کارگران هفت تپه، کارگران فولاد اهواز پا به میدان گذاشته و با اخراج مدیریت دزد، نشان دادند که برای تغییر این وضعیت باید کارگران خود مستقیم دست به عمل بزنند. 

یکی دیگر از دستاوردهای بزرگ سال ۹۹ به میدان آمد وسیع کارگران نفت بود. کارگران استخدام رسمی و قراردادی و پیمانی، خواستهای افزایش حقوق به حد بالای خط فقر، ازبین رفتن قرارداد موقت و پیمانکاری، بیمه درمانی رایگان برای کلیه کارگران و خانواده هایشان را جلو آوردند و نقش مهمی در تغییر توازن قوای سیاسی جامعه داشتند.

پرستاران و معلمان  هم طی سال ۹۹ جانانه جنگیدند و به جهنمی که رژیم دزد سالار مافیائی اسلامی ایجاد کرده اعتراض کردند. در سال ۹۹ جنبشهای اعتراضی دیگر هم در کشور در جریان بود، بخصوص با خطر پاندمی کرونا بخش زیادی از این مبارزات از طریق مدیای اجتماعی به نمایش درآمد. نمونه برجسته این حرکتها جنبش علیه اعدام بود که در اعتراض به اعدام نوید افکاری انجام شد و جنبش کارگری نقش پیشتازی در اعتراض علیه اعدام داشت.

سال ۹۹ درحالی به پایان رسید که رژیم با تمام باندهای مافیائی‌اش در هم پاشیده تر و منزوی تر از همیشه، می‌داند که خطر انقلاب ۹۹درصدیها نه تنها کمتر نشده بلکه صدای پایش هر لحظه نزدیک‌تر و نزدیک‌تر می‌شود. 

جنبش ۹۹ درصدی ها که میرود به قدرت تعیین کننده‌اش بیشتر و بیشتر باور کند، می‌آید که بساط دزدی و چپاول مفتخوران اسلامی سرمایه را جمع کند و همه سران و مسئولینی که طی این سالها با جنایت و قانونشان برای خود و آقازاده هایشان ثروت و امکانات اندوخته‌اند را به محاکمه بکشند و تا ریال آخر ثروت مملکت را از حلقومشان بیرون بکشند.

در چنین شرایطی است که سال ۱۴۰۰  آغاز شده است. جنبشهای اعتراضی مردم در این سال میخواهند عامل اصلی تمام نابسامانی های کشور را به زباله دان تاریخ بیندازند. همه میدانند که تنها راه خلاصی از تمام این بدبختی‌ها، بزیر کشیدن رژیم اسلامی از قدرت است. 

آلترناتیو اداره شورائی راه  حلی است که طبقه کارگر به جنبش ۹۹ درصدی‌ها نشان داده  و در مقابل کل جامعه گذاشته است. برای تحقق یک زندگی شایسته انسان باید اول این حکومت دزد و قاتل را سرنگون کرد. تنها آن زمان میتوانیم جامعه‌ای شایسته انسان داشته باشیم. جامعه‌ای که همه شهروندان فارغ از جنسیت، نژاد، و محل تولد، شانس و امکانات برابری برای رشد و شکوفائی و خلاقیت داشته باشند.

بیایید تا با مبارزه متحدانه خود  سال ۱۴۰۰ سال را  به سال چالش علیه فقر و گرسنگی و حقوقهای نجومی و  چپاولگریهای سرمایه داران مفتخور تبدیل کنیم. به سال چالش تمام وجوه توحش و بربریت حاکم  از جمله چالش  قوانین ضد زن و به سخره گرفتن  مرد سالاری و قوانین اتجاعی مذهبی حاکم تبدیل کنیم. به سال پایان دادن به کار  کودک و تاکید بر زندگی ای شاد و انسانی برای همه کودکان تاکید کنیم. به سال به کرسی نشاندن خواستهای سراسری ای چون درمان و تحصیل رایگان برای همه و داشتن حق مسکن و  یک زندگی انسانی تبدیل کنیم. به سال پایان دادن به سرکوب و زندان و اعدام تبدیل کنیم. کاری کنیم که سال ١٤٠٠ سال بازکردن در زندانها و  سال گذاشتن پایه های جامعه ای باشد که در آن  دیگر کسی ناگزیر نباشد برای گذران زندگیش کولبر و یا سوخت بر باشد. کسی ناگزیر نباشد برای سیر کردن شکم فرزندش و درآوردن لقمه نانی ناگزیر به تن فروشی باشد. کسی گور خواب و دیوار خواب و کارتن خواب نباشد. بیایید تا جامعه ای  را بنا کنیم که در آن رفاه و انسانیت حرف او ل را بزند.  

با چنین عزمی سالی که در پیش داریم را به سال پایان دادن به حکومت مافیاهای دزد و چپاولگر اسلامی تبدیل کنیم. امسال میتواند سالی باشد که کابوس ۴۳ ساله این رژیم خاتمه پیدا کند. این کار را باید کرد، این رژیم را باید به زباله دان تاریخ بیندازیم، اگر میخواهیم سهم مان از این دنیای ثروت و امکانات، گرسنگی، فقر، فحشا ،بیکاری و زندان و شکنجه نباشد. تنها راه زنده ماندن بگور سپردن رژیم اسلامی است. در این نبرد کارگران، بازنشستگان، جوانان، زنان، معلمان، پرستاران و دانشجویان باید متحد و یکپارچه به میدان بیایند. 

*

غلام اکبری

 

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate