یک گام به‌پیش دو گام به‌پس! ملاحظاتی در بارهٔ «منشور مطالبات حداقلی تشکل‌های صنفی و مدنی ایران»

پرسش و پاسخ کوتاه کارگر سوسیالیست با مازیار رازی

کارگر سوسیالیست:
رفیق مازیار رازی، نظر شما در بارهٔ انتشار «منشور مطالبات حداقلی تشکل‌های صنفی و مدنی ایران» چیست؟ آیا این اقدام را در مقابل طرح‌های جریانات راست و میانه اپوزیسیون، یک منشور مترقی و یک بدیل به‌پیش ارزیابی می کنید؟ آیا از آن حمایت می‌کنید؟

مازیار رازی:
این اقدام، یعنی طرح مطالبات عمومی دمکراتیک و صنفی کارگری، در شرایط عادی (که امروز وجود ندارد)، یک گام به‌پیش است. اما، در موقعیت کنونی که سطح آگاهی سیاسی و ضد سرمایه‌داری طبقه کارگر به حدی ارتقا یافته که مسئله حاکمیت خودشان را مطرح می‌کنند، دو گام به پس! لازم به توضیح است که شرایط امروز ما در ایران، شرایطی عادی نیست. ما در بحبوحه «موقعیتی انقلابی» قرار داریم. ما از یک‌سو، شاهد کشتارهای دسته‌جمعی جوانان و سرکوب‌ها و شکنجه‌های بی‌رویه و شدید در زندان‌ها و درون جامعه هستیم، و از سوی دیگر، اعتراضات توده‌ای و آغاز اعتصابات کارگری در همبستگی با اعتراضات خیابانی.
در شرایط «وضعیت انقلابی» این‌چنینی، دو گزینه در مقابل توده‌ها قرار می‌گیرد:
– تدارک درجهت برپایی ستاد رهبری با هدف سرنگونی رژیم و استقرار دولت کارگری.
– عقب نشینی موقت توده‌ها تا دوره خیزش‌های آتی
امروز، شعار محوری میلیون‌ها اعتراض کننده در خیابان‌ها و در بخش‌های رادیکال جنبش کارگری، سرنگونی رژیم و عبور از آن‌ست. اما این‌که دولت بعدی چه دولتی خواهد بود هنوز مسئله مورد مشاجره است. از منظر ما دولت بعدی باید یک دولت کارگری متکی به اردوی کار جامعه باشد (نه یک دولت سرمایه داری صرفنظر از هر شکلی که در آن ظاهر ‌شود).
بدیهی است که در شرایط معمولی، هر حرکت و اقدامی در راستای تحقق حقوق انکارشده و سرکوب‌شده صنفی و دمکراتیک نهادهای صنفی و مدنی مانند سندیکاهای کارگری، فرهنگیان، بازنشستگان و دیگر فعالان مدنی و غیره، یک گام به‌پیش محسوب می‌شود و ما در مقابله با دولت سرمایه‌داری استبدادی، از این اقدامات حمایت می‌کنیم و در مبارزه برای تحقق آن در کنار آنان بوده و حتی پرچم‌داری آن‌را بر عهده می‌گیریم. اما در شرایط فعلی و با توجه به وضعیت بحرانی و حاد کنونی، هدف دیگری در پیش رو داریم؛ هدف فرا‌رفتن از وضعیت موجود و کمک به تحقق حاکمیت خود کارگران و زحمتکشان اردوی کار به رهبری شوراهای کارگری متشکل در جامعه.

در نتیجه، مطالبات طرح‌شده در منشور، حتی منطبق به آگاهی کنونی بخش‌های پیشتاز کارگران نیست. برای نمونه، مطالبه کارگران هفت تپه، تقریبا پنج سال پیش، نشان داد که آن‌ها در مبارزه علیه بخش خصوصی به آگاهی‌های ضد دولت سرمایه‌داری رسیدند. مطالباتی مانند «اداره شورایی» (تصمیم‌گیری دمکراتیک و جمعی) و «نظارت کارگری» (کنترل تولید و توزیع به‌دست خود کارگران)، نشان‌گر آگاهی‌های ضد سرمایه‌داری در میان این کارگران بود. به سخن دیگر، به چالش‌کشیدن دولت سرمایه‌داری آخوندی و جای‌گزینی آن با قدرت کارگری، از طریق اعتصابات کارگری درون جامعه مطرح شد. اما در این منشور نه سخنی از به چالش‌کشیدن دولت سرمایه‌داری و استقرار کنترل و نظارت کارگری آمده است و نه حرفی از اعتصاب عمومی. آنان حتی اشاره‌ای به مطالبه اصلی اکثریت مردم ایران، مطالبه سرنگونی رژیم نکرده‌اند. این منشور می‌توانست یک‌دهه پیش هم با همین مضمون نوشته شود. از این‌رو انتشار در حال حاضر کاملا بدون ارتباط با وضعیت کنونی‌ست.

در انتها، بایدبه چند نکته فرعی دیگر هم اشاره شود. این منشور توسط بسیاری از نهادهای کارگری امضا گردید که کارنامه فعالیت‌های حداقل چند ساله اخیر آنان روشن نیست. از این‌رو باید از تمامی نهادهای امضا کننده درخواست شود که کارنامه مبارزات کارگری خود را، حداقل در یک‌دهه گذشته، ارائه دهند. «سندیکای هفت‌تپه» هم بنا بر ادعای فعالان امروز هفت تپه وجود ندارد و هم خود اذعان دارند که این سندیکا پس از فروپاشی تنها یک عنصر غیراطلاعاتی داشت که اینک بازنشسته شده، که اگر چنین است، باید روشن شود که این امضاء از طرف چه اشخاص و نهادهایی در زیر این منشور آمده است؟

مازیار رازی
https://linktr.ee/mazraz
۲۷ بهمن ۱۴۰۱

*برای مطالعه‌ی متن کامل منشور و فهرست مطالبات و تشکل‌‌ها به لینک زیر مراجعه کنید:
https://bit.ly/40SGvx4

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate