اعتصابات کارگری و اعتراضات خیابانی: گام بعدی چیست؟ 

در سایه وقایع اخیر  اعتصابات کارگری و موج دستگیری ها و سرکوب ها، سؤالی که طرح می شود اینست که گام بعدی جنبش های کارگری و اجتماعی چیستند؟ باید توجه کرد که ما تجرّبیات زیادی را در این دوره کسب کرده ایم، چه به لحاظ جنبش های کارگری و چه به لحاظ جنبش های اجتماعی. به عنوان مثال حرکت های توده ای دی ماه ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ در کنار آنها جنبش های دانشجویی، زنان و سایر اقشار جامعه و بلاخص اعتصابات کارگری، دستدآوردی های بسیاری بهمراه داشته است، که در دورهٔ آتی و گام های بعدی می تواند به ما کمک برساند. به سخن دیگر،‌تثبیت این واکنش های سیاسی می تواند گام بعدی را به ما نشان دهد. برای نمونه درجهٔ آگاهی سیاسی که میان طبقه کارگر در طی یک سال گذشته کسب شده را هیچگاه ما در پیش نداشته ایم. کارگران پیشرو در مبارزه طبقاتی خود علیه دولت سرمایه داری به این آگاهی رسیده اند. به این معنا که کارگران هفت تپه و فولاد اهواز، در پیش ارتباط تشکیلاتی و یا مطالعات مارکسیستی و سیاسی نداشته اند. طبعا ًجوانی مانند اسماعیل بخشی که ضمن انجام کار در شرکت هفت تپه مشغول سازماندهی روزمره بیش از ۴۰۰۰ نفر کارگر در هفت تپه بوده زمان کافی برای مطالعه های عمیق مارکسیستی همانند روشنفکران مارکسیست پیدا نمی کند. بنابراین، تجربه او متکی به کار عملی و دخالتگری فعالانه او است. اینها تجربیات مهّمی هستند که باید به نسل بعدی انتقال داده شود.این تجربیات شامل آگاهی ی است که کارگران در دوره اخیر کسب کرده اند . در محور آن رسیدن به اعمال کنترل (نظارت کارگری) بر محل کار خود است، یعنی اعمال کنترل کارگری بر کارخانه. منطق این آگاهی کسب شده به متشکل کردن خود برای کنترل نه تنها کارخانه که در نهایت به مفهوم حاکمیت خود کارگران در جامعه است. به سخن دیگر به مفهوم تدارک برای سرنگونی دولت سرمایه داری و استقرار دولت کارگری است. درواقع بحث کنترل کارگری بیشتر بر روی اعتماد به نفس و خودباوری کارگران تاثیر گذار است. این مسئله است که ما در جوامع پیشرفته هم شاهد آن هستیم ولی در جوامع کمتر توسعه یافته مانند ایران، همیشه یک تقسیم کار میان کار یدی (کارگری) و کار فکری (مدیریتی) وجود دارد و دولت همیشه مدیرانی را معرفی می کند و در رأس امور می گذارد و به سایر کارگران می گوید که شما کاری به تصمیم گیری نداشته باشید، ما مهندسان و مدیران را تعیین می کنیم که برای شما کارگران تصمیم بگیرند و امور شما را سازماندهی کنند. این ترفند های دول سرمایه داری، اعتماد به نفس در میان کارگران را درهم می شکند. اما، کسب آگاهی خود کارگران در نتیجه مبارزات طبقاتی تمام برنامه ریزی های دولت سرمایه داری خنثی می کند. از اینروست که دولت سرمایه داری احساس خطر کرده و اقدام به سرکوب کارگران می کند. اما، در نهایت تهدید و شکنجه و ارعاب و زندانی کردن فعالان کارگری، با توجه به آگاهی که میان کارگران بوجود آمده ، به شرطی اینکه متشکل و سازمان یافته در درون یک تشکیلات باشد، اقدامات دولت سرمایه داری را خنثی خواهد کرد. کارگران ماهیت واقعی دولت سرمایه داری را در چند سال گذشته شناسایی کرده اند. اما اینکه این آگاهی و مقاومت تا کی می تواند ادامه یابد به مسائلی بستگی دارد که بعداً به آنها خواهیم پرداخت. بنابراین این موضوع بسیار مهمی است که ما به عنوان نیروهای آگاه جامعه این مواضع کسب شده را مدام بازتاب دهیم و آن را به کارگران جوان منتقل کنیم تا به فراموشی سپرده نشود.

حضور زنان در امر سازماندهی و رهبری جنبش کارگری

در چند گذشته ما برای نخستین بار شاهد برابری زنان و مردان کارگر در امور سازماندهی بوده ایم. به سخن دیگر، در سطح جامعه نقش زنان و مردان به شکل برابر به چشم می خورد، در سطح رهبری جنبش کارگری، حضور زنانی را مشاهده کرده ایم. این نخستین بار است که زنان اینگونه قدرتمند و با اعتماد به نفس وارد میدان مبارزه و رهبری و سازماندهی اعتصابات کارگری می شوند. در حالی که در پیش در جامعه ما همیشه زنان به گوشه ای رانده می شوند مخصوصاً در حکومت جمهوری اسلامی که زنان را «ناتوان» و «کم عقل» قلمداد می کنند. البته زنان در چهل و یکسال گذشته، مخالفت و مبارزات زیادی با این سیاستهای رژیم انجام داده اند. مانند مبارزات منفی در راستای لغو حجاب اجباری و سایر مبارزات دیگر، اما در تحلیل نهایی همیشه به گوشه ای رانده شده اند، بخصوص در میان تشکلات و مبارزات کارگری که زنان خودشان را در جایگاهی نمی دیدند که بیایند ونظر دهند و سازماندهی کنند. اما در چند سال اخیر ما شاهد خلاف این قضیه بودیم، و ثابت شد که زنان نه تنها می توانند در مبارزات شرکت فعال داشته باشند، بلکه می توانند سخنرانی کنند، کارگران را تهییج کنند و سازماندهی را به عهده بگیرند. اینها تجربیات بسیار غنی هستند که ما باید همیشه یادآور شویم که چنین اتفاقاتی روی داده و باید آنها ادامه یابند.

زیر سؤال بردن دولت سرمایه داری

تمام دولتهای سرمایه داری جهان، همواره وانمود کرده اند که حامی توده ها هستند، نماینده کل مردم هستند، اگر مدیران و یا اشخاصی بر سر کار می آیند و حقوق کارگران را نمی دهند، دولت اعلام می کند که در نقش قاضی وارد ماجرا می شود و از حقوق کارگران دفاع می کند و حق را به حقدار می رساند. دولت به جامعه به کذب الغا می کند که مدافع کارگران و تمام مردم زحمتکش است. حتی برخی از کارگران هفت تپه تا  چند سال پیش چنین برداشتی داشتند. برخی تصور می کردند که گویا اگر کارخانه به دست دولت اداره شود بهتر از خصوصی سازی است. در طی این دو سال در جریان صحبتها و جلساتی که اسماعیل بخشی و سایر رهبران کارگری با دولت داشتند، کارگران به این نتیجه رسیدند که دولت نقش میانجی و خنثی را ندارد، و درواقع نماینده و حامی سرمایه داران و مدیران است. این نکته در سخنرانی ۱۷ آبان ۱۳۹۷ اسماعیل بخشی قبل دستگیری به آن اشاره شد. از نظر ما این نکته بسیار مهمی است که بعد از سخنرانی بخشی موجب دستگیری و شکنجه اسماعیل بخشی شد تا نتواند به صحبتهای و تدارک اجرای سیاست خود ادامه دهد. با این وجود باز هم شاهد بودیم که اسماعیل بخشی به مبارزات خود بعد از آزاد شدن موقتش ادامه داد. و اسماعیل بخشی های بیشتری ظاهر شدند که اخیرا دستگیر شده اند و اعتراضات کارگران هفت تپه را به دنبال داشت.

ماهیت دولت موضوعی است که سالهاست توسط مارکسیست ها در مورد آن بحث شده، مقاله نوشته شده و غیره، و گرایش ما هم درباره این موضوع مطالب بی شماری انتشار داده است. اما ،‌این موضوع به صورت شفاف در درون طبقه کارگر هنوز مطرح نشده بود. در طی این  دو سال این موضوع در درون طبقه کارگر عیان شد که دولت همیشه حامی سرمایه داران و مدیران است و اکیداً حافظ منافع کارگران نیست. دولت در واقع کمک می کند که کارگران پیشرو به زندان بروند حذف شوند تا سرمایه داران و مدیران منافع خودشان را دنبال کنند. دست آوردهای کارگران در یکسال گذشته بسیار قابل توجه و تقدیر است.

اتحاد کارگران اعتصاب چی

دستاوردهای زیادی در این اعتراضات و اعتصابات سال پیش بدست آمد. برای نمونه،‌ اتحاد کارگران فولاد و هفت تپه در دو شهر متفاوت که سابق بر این کاملاً اتمیزه بودند و جدا از یکدیگر به مبارزات دست می زدند. به این معنا که در کارخانه ای اعتصاب می شد و در جای دیگر اعتصاب شکل نمی گرفت و حتی از اعتصاب کارگران حمایت هم نمی شد. در این سال های اخیر دیدیم که کارگران باهم متحد شدند (هفت تپه و فولاد اهواز) و کاملاً از هم حمایت کردند و هنوز هم می کنند. این تجربیات باید منتقل شوند تا در دوران آتی که شرایط انقلاب بوجود آید مورد استفاده قرار گیرد.

گام بعدی چیست؟

اما سؤالی که مطرح است این است که قدم بعدی با توجه به این دستاوردها چه می تواند باشد. به نظر ما قدم بعدی فقط یک چیز می تواند باشد، و آن هم ایجاد یک تشکیلات (حزب)‌کارگری است. جریانات بورژوازی، احزاب لیبرال و جریانات سوسیال دموکراسی همه تشکیلات خودشان را ساخته اند، طبقه کارگر و پیشتازان کارگری هنوز تشکیلات خودشان را ندارند. درواقع این گره ای است که طبقه کارگر هنوز آن را باز نکرده است. عدم وجود تشکیلات موجب مشکلاتی می شود که امروزه با آن مواجه هستیم. اگر تشکیلات مشخصی وجود نداشته باشد که تجارب را جمع بندی کرده و در خود محفوظ نگه دارد، آن تجربیات غنی که در مبارزات بدست آمده است، به تدریج می تواند از بین می رود. ما امیدواریم اسماعیل بخشی و کارگران هفت تپه به مقاومت و مبارزه خود ادامه دهند، اما چنانچه شبکه سازماندهی مخفی ای وجود نداشته مقاومت افت می کند و تجربه یکسال گذشته جایی بایگانی برای استفاده مجدد نمی شود. به غیر از محفوظ نگه داشتن تجارب وجود یک تشکیلات سراسری می تواند هماهنگی سراسری را برای آزاد سازی زندانیان کارگر سازمان دهد. مثلاً چنانچه شخصی مانند اسماعیل بخشی دستگیر شود و کارگران یک حزب سراسری کارگری می تواند به طور سراسری کارگران را به اعتصاب در حمایت از کارگران زندانی سازمان دهد. در آن صورت مسلماً در عرض چند روز این زندانیان آزاد می شوند. اما، با توجه به چند دستگی و افتراق و عدم وجود حزب سیاسی کارگری که نقش هماهنگ کننده را داشته باشد، زندانیان در زندان باقی می مانند و سرکوب ها ادامه می یابند. زنده یاد رفیق شاهرخ زمانی را به همین شیوه توانستند در داخل زندان به قتل برسانند. تمام این موارد نشانده این موضوع است که کارگران پیشتاز دارای یک تشکیلات اخص مخفی نیستند. این نکته اصلی است که امروزه در مقابل ما قرار دارد، این نشان می دهد که احزاب چپ گرا و یا احزابی که خود را کمونیست و مارکسیست (و یا با القاب دیگر) می نامند، نماینده واقعی کارگران و زحمتکشان ایران نیستند، چون اگر ارتباطی با طبقه کارگر داشتند، رهبران کارگران می گفتند که ما با فلان حزب ارتباط داریم و از سایر کارگران می خواستند که به آنها بپیوندند. در واقع طبقه کارگر باید خودش حزب و تشکیلات خودش را بسازد و در این رابطه هم ما تجربیات بسیار غنی داریم. این تشکیلات شکل خاصی دارد و تشکیلات عمومی کارگران و یا روشنفکران نیست. به عبارتی تشکیلاتی است که فعال ترین، جدی و متعهدترین عناصر کارگران پیشتاز را در خود جای می دهد. اما این تشکیلاتی اخص ضمن فعالیت در میان توده باید کماکان در سطح سازماندهی خود را مخفی سازمان دهد. سازمان ها علنی به سرعت توسط وزارت اطلاعات شناسایی شده و سر بزنگ ها نا بود می شوند. در سازماندهی اعتصاب هفت تپه به شکل یقین کمیته های مخفی وجود داشته (رجوع شود به مصاحبه میثم آل مهدی از نمایندگان و سخنگویان کارگران فولاد اهواز در صدای کارگر سوسیالیست). اما شیوه سازماندهی علنی منجر دستگیری رهبران عملی کارگران شد. همانطور که می بینیم با دستگیری رهبران این سندیکا، کل تشکیلات دچار مشکلات می شود و نهایتاً مقاومت کاهش می یابد. بنابراین رهبران اصلی باید برای دوران طولانی یعنی تا اعتلای انقلابی ناشناخته باقی بمانند و به راحتی دستگیر نشوند، تا بتوانند سازماندهی سراسری را سازمان بدهند. این موضوع امروزه حتماً در ذهن پیشروان کارگری طرح می شود که چگونه می توان کار عملی و مخفی را با هم تلفیق کرد. این کلید اصلی پیشبرد اعتصابات و اعتراضات کارگری است، که ما باید در بحث و تبادل نظر با کارگران و پیشروان کارگری با آنها در میان بگذاریم.

تمام تجربیات یکساله ٔ اخیر، از اعتصابات تا دستگیری رهبران کارگران نشان می دهد که نیاز به ایجاد یک تشکل مخفی برای پیشبرد جنبشهای کارگری وجود دارد، برای سازماندهی و ایجاد ارتباط کارگران با سایر اقشار جامعه مانند معلمان، پرستاران، دانشجویان و سایر اقشار زحمتکش جامعه. تمام اینها نیاز به تشکیلاتی برای سازماندهی و مرتبط کردن آنها به همدیگر دارند.

بدیهی است که گام بعدی ایجاد حزب پیشتاز کارگری است . حزبی که قادر به بسیج و سازماندهی کل جنبش کارگری و «اردوی کار» که شامل تمام اقشار جامعه می شود (مانند دانشجویان، معلمان، پرستاران، اساتید دانشگاه ، وکلا مترقی و غیره)، ‌است. برای اینکه این «اردوی کار» تحت رهبری طبقه کارگر (به مثابه حساس ترین و آگاه ترین طبقه) به توفیق برسد و قادر باشد که دولت سرمایه داری را سرنگون کرده و با دولت کارگری جایگزین کند، این ابزار تشکیلاتی، حزب پیشتاز کارگری، ضروری و حیاتی است.

مازیار رازی

maziar.razi@gmail.com

۱۱ آبان ۱۳۹۹

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate