اهمیت طرح مطالبه اعتصاب سراسری

#کارگر_کارگر_اعتصاب_اعتصاب

اسماعیل بخشی،نماینده کارگران نیشکر هفت تپه در سخنرانی آذر ۱۳۹۶، اهمّیت اعتصاب را با اخطار به مدیران و دولت چنین بیان کرد که چنانچه حتی تمام مطالبات کارگران به آنها داده شود اما یکی از کارگران دستگیر و زندانی شود، »اعتصاب ادامه خواهد یافت«! شناخت از ماهیت قدرت کارگری و استفاده از ابزار مبارزاتی مانند
اعتصاب یکی از دستآوردهای مهم کارگران نیشکر هفت تپه در پیش بوده و امروز هم هست.
اما، امروز بیش از پیش این شعار برای کارگران ایران در الویت مطالبات کارگری قرار گرفته است. اعتراضات میلیونی در سراسر ایران در روزهای گذشته و الحاق دانشجویان با استفاده از ابزار اعتصاب دانشجویی، به اعتراضات توده ای زنان و جوانان در خیابان های علیه حجاب اجباری و طرح شعار دمکراتیک مرکزی: «زن، زندگی، آزادی»، ضروری است که کارگران آگاه و پیشتاز به ویژه در کارخانه های صنعتی (نفت و گاز و پتروشیمی و لوله سازی و غیره در خوزستان) برای یک اعتصاب سراسری در جهت مختل کردن اقتصاد نظام سرمایه داری، با طرح شعار: #کارگر_کارگر_اعتصاب_اعتصاب خود را برای تدارک اعتصابات کارگری در راستای الحاق به اعتراضات خیابان و نهایتا سرنگونی نظام سرمایه داری و استقرار دولت کارگری آماده سازند. کارگران شریف ایران با ورود به اعتصاب سراسری قدرت خود را در مقابل قدرت سرمایه داری (چه شیخ و چه شاه) به نمایش گذاشته و توده های وسیع معترض را رهبری خواهند کرد.
برای تاکید بر اهمیت طرح مطالبه اعتصاب عمومی در وضعیت کنونی لازم به ذکر است که هر مبارزه ی کارگری ای که فرای هدف های محدود اقتصادی و سیاسی برود، حامل شکل ها و نطفه های اولیه »قدرت کارگری« است. قدرتی که در مقابل »قدرت سرمایه داران« قرار گرفته و آنرا مورد سؤال بنیادین قرار می دهد. به قول یکی از وزرای سرمایه داری اروپایی “هر اعتصاب کارگری نطفه یک انقلاب را در »خود« دارد!”
گرچه، سازماندهی یک اعتصاب محلی با هدف اقتصادی جزئی آغاز می شود، اما بخشی از قدرت سرمایه داری را زیر سؤال می برد. اعتصاب، عملی است که کارگران را رودر رو در مقابل مدیریت قرار می دهد. کارگران با این اقدام به مدیریت می گویند که: “هر چه دلش خواست نمی تواند انحام دهد”! همچنین کارگران با این عمل کل حقوق دولت بورژوازی را در اعمال کنترل در کارخانه، مورد سؤال قرار می دهند. یک اعتصاب بر محور یک سلسله مطالبات جزئی، کل »قوانین« سرمایه داری را نیز بی اعتبار اعلام می کند. قوانینی نظیر »آزادی کار« که توسط مبلغان دولت سرمایه داری موعظه می شود، در عمل به قوانین »آزادی استثمار« کارگران توسط سرمایه داران ترجمه می شود. زیرا که به محض وقوع یک اعتصاب ساده، مدیریت کارخانه با توسل به نیروی
ضربتی دولت سرمایه داری کلیه حقوق ابتدایی، از جمله حق رفت و آمد به کارخانه را از کارگران سلب می کند. تنها لحظاتی پس از آغاز یک اعتصاب، کارگران در می یابند که تبلیغات »آزادی کار« توسط دولت سرمایه داری قلاّبی است. کارگران بلافاصله درک می کنند که »قوانین کار« بورژوازی سراپا کذب است. نه تنها حق اعتراض به محیط نامساعد و وضعیت کار از کارگران سلب می شود، که حتی رهبران آنان اخراج، دستگیر و شکنجه و اعدام نیز می گردند. پس از هر اعتصابی کارگران بلافاصله مفهوم واقعی »آزادی کار« و »قانون کار« را درک می کنند: »آزادی سرمایه« برای خرید »نیروی کار« در هر وضعیت و شکلی که مورد علاقه و نیاز آنان است؛ »قانون
سرمایه« که کارگران را مبنی بر معیارهایی، با اعمال زور، مجبور به پذیرش کلیه شرط های آنان می کند!
اما در صورت بروز یک اعتصاب گسترده تر، سراسری و عمومی، تضاد بین »کار« و »سرمایه« در شکل عریان تر و واضح تری ظاهر می گردد. برای نمونه چنانچه یک اعتصاب از کارخانه ئی آغاز گشته و به محلات، کارخانه ها و ادارات مجاور گسترش یابد؛ زمانی که اعتصاب کارخانه از یک اعتصاب عادی )دست از کار کشیدن( فراتر رود و کارگران، کارخانه را نه تنها به اشغال خود گیرند، بلکه بطور »فعال« امر مدیریت آن را بر عهده گیرند، اعتصاب به نتیجه منطقی و نهایی خود می رسد و یک سؤال محوری طرح می گردد: چه کسی »ارباب« کارخانه، اقتصاد
و دولت است، کارگران یا سرمایه داران؟
کارگران، در عمل در می یابند که خود آنها »ارباب« کارخانه هستند و نه مدیران و سرمایه داران. اما، تنها راه تضمین تداوم این وضعیت، سازماندهی کارگری است. ایجاد »کمیته اعتصاب« سنتاً پاسخگوی این نیاز مقطعی کارگران است. »کمیته اعتصاب« نقش ایجاد جمع آوری منابع مالی، خوراک و پوشاک و غیره را برای اعتصاب کنندگان بر عهده می گیرد. اما اینها تنها کار »کمیته اعتصاب« نیست. این کمیته به کمیسیون های متعددی بر اساس نیاز مادی، معنوی و سیاسی و تشکیلاتی کارگران تقسیم می شود. ما در این مقطع شاهد نخستین نطفه های »قدرت کارگری« خواهیم بود. کمیسیون های مالی، خوراک، پوشاک،اطلاعات، تفریح و حتی »اطلاعات مخفی« به وجود می آیند. چنانچه »اعتصاب«، عمومی گردد، بلافاصله بخش های تولیدی، برنامه ریزی اقتصادی، امور خارجی نیز به دنبال کمیسیون ها شکل می گیرند. در اینجا کارگران نخستین آزمایش »قدرت« را تجربه می کنند. کمیته اعتصاب برای از میان برداشتن »تقسیم کار« تحمیلی جامعه بورژوایی بین »برنامه ریزان« و »مجریان«، به شکل روزانه جلسات عمومی گذاشته تا تمام کارگران و خانواده های آنان در کلیه
امور تصمیم گیری قرار گیرند.
چنین تشکل دمکراتیک و مبارزی نه تنها مطالبات اعتصاب کنندگان را تحقق خواهد بخشید که نخستین گام را برای رهایی کارگران از اعمال زور و اجحافات مدیریت و مسئولان کارخانه، بر خواهد داشت. یعنی نخستین گام در راستای الغاء »از خود بیگانگی« و رهایی از شر »قوانین بازار« و »سرمایه.»
زمانی که یک اعتصاب محلی، برای سازماندهی خود، دست به ایجاد کمیته اعتصاب دمکراتیکی می زند؛ زمانی که این قبیل کمیته ها نه تنها در یک کارخانه که در یک منطقه به وجود بیاید؛ زمانی که این کمیته ها از طریق هیئت نمایندگی این نهادها با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و مرکزیت بیابند؛ در آن صورت ما شاهد تّولد شوراهای کارگری خواهیم بود. این نطفه اولیه دولت کارگری آتی است.
در ایران نیز در دوره پیشا انقلابی قیام بهمن ۱۳۵۷، سازماندهی کمیته های اعتصاب به بارزترین نحوی چنین نطفه هایی را به وجود آورد. کارگران و کارکنان صنایع نفت با چنین سازماندهی قادر شدند که شیرهای نفت را بسته و ستون فقرات رژیم شاه را بشکنند. این اقدامات منجر به سرنگونی نهایی رژیم شاه شد.
در تاریخ هم مواردی مشابه ای ُرخ داده است. برای نمونه شورای پتروگراد در ۱۹۰۵ در روسیه به چنین شکلی تولد یافت و چند سال بعد رهبری انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه را بدست گرفت.
۱۲ مهر ۱۴۰۱

#کارگر_کارگر_اعتصاب_اعتصاب

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate