سنت اعتراض و اجتماع در اول ماه می روز جهانی کارگر

چرا از فراخوان معلمان برای تجمع در روز کارگر باید استقبال کرد

روز جهانی کارگر در ایران نیز روز اعتراض ، تجمع و همبستگی طبقاتی طبقه کارگراست. اعتراض به وجود جامعه سرمایه داری، اجتماع و اتحاد بیشتر در صفوف کارگران در مراکز مختلف کار و محله های کارگری و یا در میان هر کانون و تشکیلات و گروهی از پیشروان و رهبران این مبارزات، برای این روز اساسی است.

سطح مبارزات کارگران در ایران و فعالیت و تدارک تجمع های روز جهانی کارگردر محیط کار یا زندگی طبقه کارگر البته که تناسبی با یک دیگر ندارند. کمیت و کیفیت بالایی در مبارزات کارگران وجود دارد اما روز جهانی کارگر و تجمع های کارگران به مناسبت این روز بسیار کم و ضعیف است. دلیل این مساله  از طرفی عدم وجود سازمان و تشکیلات های سیاسی طبقه کارگر و از سوی دیگر، حساسیت  و برخورد امنیتی شدید رژیم و طبقه سرمایه دار به اتحاد و همبستگی طبقه کارگر و اهمیتی که این روز میتواند داشته باشد بر گردد. به این دلیل است که حاکمیت همیشه در تلاش برای حذف روز جهانی کارگر و”ملاخور” کردنش بوده  و هر فعالیت مستقلی برای این روز را با موانع جدی و محدودیت زیاد برای سازماندهندگانش تبدیل کرده است. واضح است که جنبش کارگری و سازمان و تشکیلات هایش چه به لحاظ داشتن برنامه و دورنمای روشن در مقابله با سرمایه داری و چه به لحاظ انسجام و استحکام تشکیلاتی و نفوذ اجتماعی آن باید در جایگاه دیگری قرار بگیرد تا قادر به تحمیل مراسم های اول ماه مه باشکوه و متناسب با سطح مبارزات ، اعتصاب و جنبش مطالباتی طبقه کارگر باشد.

سنت برگزاری مراسم های کارگران و یا فعالیت مبارزین سیاسی طرفدار طبقه کارگر ( آنچه که معمولا “فعالین کارگری” نامیده میشوند) در شرایطی که در بالا مختصرا ترسیم شد همواره با فراز و نشیب روبرو بوده است اما آنچه روز اول ماه می را تبدیل به سنتی جاافتاده و قابل توجه کرده است تلاش آگاهانه برای عقب زدن نقشه های طبقه سرمایه دار و حکومت اسلامی اش بوده است. بنا به این شرایط مراسم های مستقل، تجمع های کارگری مستقل از دولت و سازمانهای خانه کارگر و شوراهای اسلامی اش، تجمع های اعتراضی در شهرها و یا تجمع در بیرون شهرها و یا در محافل بزرگ و کوچک همواره در جریان بوده است. وجود تجمع های جدی البته که هیچگاه محو نشده است و چه بزرگ  چه کوچک، در سالن ها و یا در خیابان از سوی کارگران مراکز مختلف و طرفداران طبقه کارگر ممکن شده است و زحمات و محرومیت و زندانی کشیدن های زیادی را هم برخی از فعالین این مبارزات تحمل کرده اند. برخی ها  هم عادت دارند محور کار شان بیانیه  و قطعنامه ای باشد و  برخی ها هم به اجرای یک اکسیون برای رضایت خاطر دست میزنند و همه هم ظاهرا “شاد و راضی” با اعلام نتایج کارها و چند عکس در سوسیال میدیا پایان پروژه را اعلام میکنند. بدیهی است که همه هم از عدم تناسبی که بین سطح مبارزات کارگران و همین اندازه از فعالیت برای اول ماه مه ، از بهترین تا ضعیف ترین حلقه این فعالیت ها، رضایت ندارند اما آنچه واضح است راه حلی هم  برای متحول شدن و یا تغییر در این نوع فعالیت ها و بازگرداندن اول ماه مه ها به آنچه شایسته آن است یعنی تجمع کارگران در ابعاد بزرگ و اجتماعی دیده نمیشود.

وجود اجتماعات کارگری با شکوه در اول ماه می مساله اصلی و حیاتی برای این روز است  و چنانچه این درد مشترک خیلی ها  باشد  آن وقت  وجود یک فراخوان از شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان برای تجمع در این روز بسیار حائز اهمیت خواهد شد. جنبش مطالباتی که معلمان در این دوره داشته اند، جنبش همه گیر در میان معلمان با سمپاتی مردم معترض است. این جنبش و استحکام و انسجام آن قطعا برای همه مبارزین و همه کسانی که منفعت مشترکی با آن دارند مهم است.  معلمان و جنبشی که دارند دقیقا بخشی از مبارزات اقشار زحمتکش جامعه  و اساسا بخشی از مبارزات طبقه کارگر را منعکس میکند. تمام مطالبات معلمان دقیقا به زندگی ما و فرزندانمان و مستقیما به سطح آموزش آنها مربوط است. به این دلایل استقبال پرشور از این تجمع ها و شرکت کارگران و خانواده های کارگری، دانشجویان و دانش آموزان در آن  باید خیلی بدیهی به نظر برسد.

در این تجمع ها کارگران و معلمان میتوانند  به حاکمیت افسار گسیخته سرمایه داری و دولتش و شرایطی که بر اکثریت محروم جامعه تحمیل کرده است اعتراض کنند و همچنین بر مطالبات فوری و مشترک معلمان و کارگران تاکید کرد و در سخنرانی ها آنها را منعکس کرد.

فراهم کردن چنین زمینه ای از طرف معلمان از جمله مناسبترین روش برای اتحاد جنبش مطالباتی کارگرای و معلمان است. احتمالا کسانی  از اینکه تشکیلات معلمان تجمع خود را در روز جهانی کارگر اعلام کرده اند نگران و یا از ابراز حمایت روشن دچار تردید شده اند در حالی که بنا به هر دلیلی باشد فراموش کرده اند که از آرزوی های بزرگ  خود آنها این است که  بین جنبش های اعتراضی و مطالباتی در جامعه باید اتحاد و انسجام پایدار ایجاد کرد. اقدام تشکیلات معلمان برای فراخوان تجمع در این روز یک گام مهم در این زمینه است و این بر منافع مهمی که این جنبش ها دارد پوشیده نیست.

بعید است این نگرانی ناشی از این هم باشد که گویا اعلام تجمع معلمان در روز جهانی کارگر دامنه فعالیت برای هر بخشی که خواهان اجتماع و فعالیت های دیگری در اول ماه می هستند را محدود کرده است. این نمیتواند کسی را قانع کند چرا که به اندازه کافی راه برای  انواع فعالیت ها و بسیار بیشتر از آن هم هست. چنانچه افراد و گروه و سازمانی هم نگران مخدوش شدن و لکه دار شدن طبقه کارگر بوسیله طبقه متوسط هستند محروم کردن خود از همراهی با جنبش عادلانه و ظرف های اجتماعی که برای اتحاد و همبستگی بیشتر بوجود میاید نمیتواند درست باشد. این نوع رفتار و فعالیت های غیراجتماعی  صرفا برای دلخوش کردن خود و اطرافیان در محدود شدن به ادعا های بزرگ  و توانمندی بسیار ضعیف است. کسی مانع برگزاری مراسم های مستقل و با شکوه نشده است و هر گروه و سازمان و جمعی در هر شهری و محل کار و زندگی قادر به چنین کاری باشد باید پیشقدم شود و با استقبال بزرگی هم روبرو میشود اما جای چنین فعالیتی متاسفانه فعلا خالی است، این را همگان میتوانند ببینند. اگر چنین است  اتفاقا باید از امکان و شرایطی که تجمع معلمان برای روزجهانی کارگر امسال فراهم میکند باید استقبال کرد چرا که دقیقا در راستای یک کار اجتماعی و مهم و شایسته برای اول ماه می هم هست و در مبارزات و کشمکش های کنونی مبارزه جنبش های مختلف با حاکمیت میتواند بر توازن قوا موثر شود و روال کنونی در فعالیت های روز جهانی کارگر را هم به اجتماعات بزرگ و مهم طبقه کارگردر این روز برگرداند، آنچه که جنبش کارگری و کمونیستهایش در فعالیت اجتماعی تماما به آن نیاز دارند.

۷ اردیبهشت ۱۴۰۱

۲۷ آوریل ۲۰۲۲

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate