معضل بازگشت به زندگی عادی بعد پاندمی کورونا-بخش هشتم مباحث حول کورونا

سعيد صالحى نيا
April 18, 2020

معضل بازگشت به زندگی عادی بعد پاندمی کورونا-بخش هشتم مباحث حول کورونا

مقدمه

از زمان مقاله قبلی من در موضوع معضل کورونا در دو هفته پیش ، تعداد گزارش شذه مبتلایان به کورونا در جهان بیش از دو برابر شده (به رقم 3 و نیم میلیون رسیده)و تعداد مرگ گزارش شده به 155 هزار نفر که انهم بیش از دو برابر مرگ و میر گزارش شده در دو هفته اخیر است.

در مورد ایران هم افزایش همه گیری و مرک و میر ادامه دارد با این فرض که دیکتاتوری همچنان در ارائه تعداد واقعی ناتوانست و نه به گزارش  تعداد مبتلایان و نه مرگ و میر ها نمی شود اعتماد کرد.رقم کنونی ابتلا در ایران 80 هزار نفر و رقم مرگ 5 هزار نفر گزارش شده!

در حال حاضر بالاترین رقم ابتلا در امریکاست با رقم 700 هزار نفر و مرگ و میر 37 هزار نفر!

تجارب حاصله از کنترل و درمان کورونا دارد بیشتر می شود و سوالات مهمی در مقابل ما قرار می گیرد.از میان این سوالات یکیش اینست که ایا این همه گیری قابل پیشگیری بود؟ نقش حکومت چین چه بود ؟ نقش ساسر حکومتها؟ یا اینکه امارهای موجود بر اساس تستهای ازمایشگاهی است یا صرفا تشخیصهای بالینی؟ یا بالاخره ارتباط بین متدهای پیشگیری و درمان چیست ؟ ایا انها که کورونا می گیرند واقعا کاملا بهبود می یابند یا عوارض طولانی مدت ریوی خواهد ماند؟

در این مقاله من بیشتر روی سوال مهم دیگری بحث می کنم.این سوال اینست که در چه شرایطی و با چه استراتژی می شود به برگشت زندگی معمول رسید؟ با توجه به اینکه در حال حاضر تقریبا تمامی جوامع انسانی در نوعی فلج اجتماعی قرار دارند و جامعه عموما در خانه ا حبس شده.

 

(1)روند توسعه بیماری کورونا و پروسه کاهش توسعه بیماری:

 

منحنی توسعه و فروکش بیماری کورونا تابع منحنی معروف به "منحنی بل" هست که در بسیاری از پدیده ها دیده می شود.یعنی اغازی بعد عوجی و بعد فروکشی.

کارشناسان می دانستند که بیماری کورونا مثل سایر بیماریهای فراگیر همین مسیر را خواهد رفت.سوال این بود که گستره این فراگیری چیست و مدت زمان ان کدامست.سوال بعدی این بود که ایا انتشار این بیماری تابع یک منحنی بل هست یا بطور موجی در فازهای مختلف فصول مختلف ظاهر می شود به عوج می رسد و کاهش می یابد؟

در مورد انفلوانزای اسپانیائی 3 فاز و 3 منحنی بل تقریبا طی دو سال در سراسر دنیا اتفاق افتاد و طبق امارها بیش از 50 میلیون نفر را کشت.

مشاهدات تاکنونی بیماری کورونا نشان می دهد که امار سراسری ابتلا به کرونا از مبدا چین به سمت غرب مثل موجی جلو رفته و عموما در محلهای قبلی در حال فروکش است و به همین شکل الان نقطه شدید  به امریکا منتقل شده. بواقع توسعه فراگیری کورونا در حال کاهش مقطغی است. سرعت فراگیری در حال کاهش است.اینکه چقدر از این تحول نتیجه مداخله گری اجتماعی است و چقدر بطور طبیعی دارد اتفاق می افتد سوال مهمی است.

لذا کشورها مورد بمورد دارند اعلام می کنند که منحنی توسعه بیماری دارد کند می شود یا برخی مواقع در حال کاهش است منجمله در چین کره جنوبی تا اسپانیا و المان . در ابتدا بیماری کورونا از یک نفر به 6 نفر منتقل می شده و الان مقلا در المان به کمتر از یک نفر رسیده .

کشورهائی مثل چین یا گره جنوبی یا المان رسما اعلام کرده اند که به مرحله کنترل بیماری رسیده اند و این خبر مهمی است. در حالیکه هنوز مهمترین حلقه مفقوده کنترل بیماری یعنی واکسن وجود ندارد.

 

(2)نفش حکومتها در توسعه و کنترل بیماری کورونا

 

حکومتهای دنیا هم در توسعه بیماری کورونا نقش داشته اند هم در کنترل آن! حکومت چین با سانسور وسیع نزدیک به دو ماه دنیا را دور نگه داشت و هنوز هم زیر بار مسئولیتش نمی رود.حکومتهای دیگر مثل حکومت ایران همینطور.حکومتهای غربی به درجات هم عامل توسعه بودند و هم در کنترل نقش داشتند.حکومت لجن ترامپ از نمونه های ناتوانی و فریبگاری در مقابل توسعه کورونا است و الانهم با بی لیاقتی مسئولیتها را به گردن دیگران می اندازد.

 

در میان برخی کشورها نظامهای بازتر که امکانات بهداشتی وسیعتر ارائه دادند مثل کشور المان توانستند بسیار بهتر این کورونا را کنترل کنند.

امار ابتلا به کورونا در المان در حال حاضر 140 هزار نفر است ر حالیکه امار کشته شده ها 4300 هزار نفر است. برای مقایسه امار فرانسه 150 هزار نفر است و تعداد کشته شده ها 18 هزار نفر! یا امار انگلیس 110 هزار نفر و مرگ 14 هزار نفر! نتیجه اینست که کشور المان به جهت مرگ و میر نزدیک به یک چهارم دو کشور فرانسه و انگلیس تلفات داده و این نمی شود اتفاقی باشد!

 

(3)دلایل کنترل بهتر همه گیری کورونا

طبیعتا دسترسی به امکانات بهداشتی ، اموزش همگانی ، دسترسی وسیع به تستهای تخصصی ویروس کورونا ، حمایت اجتماعی اقتصادی و فضا سازی برای فرنطینه های اختیاری همینطور قرنطینه های منطقه ای و شهری همه و همه در کنار دسترسی به واحدهای بیمارستانی و تختهای ای سی یو هم در جلوگیری از توسعه و هم کاهش مگ و میر موثر بوده.

همانطور که گفتم ارائه واکسن می تواند نقطه چرخش مهمی باشد که طبق اخبار ممکنست تا ماه اگوست امسال ارائه شود و تولید انبوهش اغاز شود.

موفقیت المان در ارائه همه این خدمات بوده.طبق گزارشات در همان اه ژانویه تستهای تخصصی کورونا به طور وسیع ارائه شده  که به رد گیری و درمان موارد ابتلا انجامیده  کنترل بیماری و درمانش را ساده تر کرده.

 

(4)طراحی "برگشت جامعه به وضعیت عادی"

امری کاملا منطقی است که بگوئیم وضعیت کنونی نمی تواند ادامه یابد.حجم بسیاری از نیروی کار به خانه ها فرستاده شده و اکثریت مطلق اینها توان ادامه زندگی مادی را ندارند.ترس از شورشهای شهری وجود دارد.دولتها امکان دادن خدمات به مردم و حتی غذا دادن به مردم را ندارند.

در امریکا مدتهاست قرار است به مردم فقیر چک بفرستند که البته بخش کوچکی خواهند گرفت.در ایران و ..حتی اروپا افق ورشکستگی وجود دارد.

هر قدر شرایط موجود جلو برود و جچم مهمی از جامعه در خانه بماند افق بحران اقتصادی اجتماعی جدی تر می شود که به نفع هیچ کس نیست نه صاحیان قدرت و نه موضوع قدرت یعنی مردم زحمتکش.مدنیت در خطر قرار می گیرید.سوال اینست که در چه شرایطی می شود جامعه را به وضع عادی هدایت کرد؟

 

الف: وضعیت عادی چیست؟

طبیعتا منظور من از وضعیت عادی، وضعیت دلبخواه نیست.جامعه ایران و دنیا قبل از کورونا یک جامعه نابرابر و ضد انسانی بود و بعید است کورونا این وضعیت را تغییر دهد.راه تغییر مثبت از درون مبارزه اجتماعی می گذرد که متاسفانه کورونا انرا کند کرده. لذا بحث "عادی سازی" بحثی در برگشت جامعه به محیط کار و زندگی است انطور که قبل کورونا بود .در همین حد.

 

ب:ایراد برگشت به وضعیت عادی:

طبیعتا اگر جامعه در جال حاضر بسرعت به وضعیت عادی برگردد اجتمال انتشار وسیع ویروس کورونا هست و رشد وسیع مرگ و میرها.بسیاری متخصصین بر این عقیده هستند که همین سیاستهای تاکنونی جداسازیهای فردی و اجتماعی و قرنطینه ها باعث کاهش همه گیری بوده.لذا برگشت به وضعیت عادی بسیار خطرناک است و گاردها را برمی دارد.

 

ج:چرا نمی شود در شرایط موجود جامعه دوام بیاورد؟

 

این هم عقلانی نیست که جامعه در خانه بنشیند.بسیاری از چرخه های تولید و خدمات از کار افتاده و دولتها مجبور هستند از منابع اظطراری استفاده کنند و در بلند مدت افق بحرانهای شدید اقتصادی پیش روست.بسیاری از حرفه ها را نمی شود در خانه انجام داد و موازنه قدرت موجود هم اجازه نمی دهد نیروی کار از حکومتها طلب ماندن در خانه و گرفتن حقوق بکند.در کوتاه مدت ممکنست اما در میان مدت غیر ممکن و بطور معکوس فشار را روی طبقه کارگر بالا می برد و به اخراج سازیها وسعت می بخشد.بجر روندهای تولیدی و خدماتی بخشهای اموزشی و بهداشتی هم اسیبهای جدی می بینند.بنا به ارزیابیها جتی چند هفته در خانه نشستن ملیونها و بیلیونها  نیروی کار شاید عامل تداوم بحرانی باشد که تا دو سال یا بیشتر کلیت جامعه باید تاوانش را بدهد.تازه کاری نداریم به عواقب روانی و اجتماعی ناشی از این خانه نشستنها.

لذا سوال اینست که چگونه و طی چه مراحلی و چه شرایطی جامعه می تواند به وضعیت عادی برگردانده شود و از چه معیاریهائی می توان استفاده کرد؟

 

د: استفاده از امار موارد مبتلا و مرگ و میر بعنوان یک معیار مهم و ارتباطش با دسترسی به تستهای تشخیصی:

یکی از شرایط مهم برای برگشت جامعه به وضعیت عادی اینست که به تعداد افراد مبتلا بشود تست تشخیصی در جامعه ارائه داد.در جال حاضر تعداد کمی کشور در دنیا هستند که به اندازه کافی تستهای تشخیصی در اختیار داشته باشند.این تستها هم اهمیت تشخیصی دارند هم اهمیت ردیابی افراد مبتلا و داخالت گری و ایزوله کردن انها.

لذا برای طراحی استراژی برگشت به وضعیت عادی باید این شرط وجود داشته باشد.اینکه چه تعداد تست در چه جامعه خودش موضوع علم است.

 

ه: دسترسی به امکانات تشخیصی و درمانی و حمایت مادی اجتماعی برای افراد مبتلا و مشمول قرنطینه:

طبیعتا اگر جامعه دارای چنین امکاناتی باشد ، بیماران نه تنها سریغتر شناسائی می شوند و درمان می شوند بلکه مورد بیماری از نشستن در خانه نمی هراسد و نگران نمی ماند.الان طبقه کارگر در سطح دنیا نگران از دست دادن همین نان روزمره است و ترس دارد کارش را از دست بدهد.بدترین شرایط است برای کارگر جماعت چون فردائی برایش متصور نیست و گاها بین مردم بر اثر بیماری و بیکاری و گرسنگی دومی را انتخاب می کند.

 

و: واکسیناسیون شرط برگشت به وضعیت گذشته:

بسیاری محققین معتقد هستند بدون واکسن که در اختیار همه قرار گیرد امکان ندارد بشود به وضعیت عادی برگشت.فقط واکسیانسیونست که می تواند بخش اصلی جمعیت دنیا را حفاظت کند وگرنه این قرنطینه ها باید ادامه یابد.

در حال حاضر بیش از 70 کمپانی دنیا دارند روی واکسن کار می کنند و خوش بینانه ترین انها تاریخ اگوست امثال را اعلام کرده که تازه بعدش چندین ماه طول خواهد کشید که بصورت وسیع اون واکسن در اختیار مردم قرار گیرد.اجتمالا چندین نوع واکسن وارد بازار خواهد شد و اولین بار در سراسر دنیا بطور همزمان کمانیهای متعددی به ارائه این واکسنها اقدام می کنند.

ز: برگشت به وضعیت عادی روندی مرحله بندی شده خواهد بود:

طبیعی خواهد بود که روند عادی سازی در مکانهای مختلف در رده های سنی مختلف در حوزه های مختلف حرفه ای تنظیم شود.

مثلا در سن پائینتر زودتر جامعه عادی شود یا خدمات مهمتر و تولیدی زودتر سر کار بروند یا طراحی محیط کار و زندگی تغییر کند یا حتی فاصله نگه داشتن ادمها در فضای عمومی حفظ شود. تجمع های مذهبی یا ورزشی یا مواردی که حیاتی نیستند ممکنست دیرتر عادی شوند

شاید بسیار شغلها در خانه بمانند و از طریق اینترنت بازتغریف شوند.

بسیاری مناظق ممکنست بخاطر عدم تمرکز جمعیتی سریغتر عادی سازی شوند.

برای این روندها باید از کارشناسان محلی و کشوری استفاده کرد که مشاوره بدهند و در رهبری این مسیر به مردم و نمایندگانشان کمک کنند.

همانطور که در مقالات قبلی گفتم وضعیت کورونا این پتانسبل را دارد که به مداخله گری وسیعتر بینجامد.

 

ح: کاهش فشار های اقتصادی به طبقات محروم در روند عادی سازی:

در طول تاریخ حتی زمانهائی برده داران هم بخاطر حفظ برده هاشان بعنوان یک منبع درامد در حدی از جان برده ها دفاع کرده اند همانطور که از احشامشان.

در طی دوران کورونا هم همین پدیده دیده می شود.بانکها و حکومتهای سرمایه داری تلاش دارند برای جلوگیری از شورش مردم کوتاه بیایند از وامها ی گران یا بهره ها بکاهند یا انها را فراموش کنند.

فشار بر جهان سوم دارد کاهش می یابدو غرب دارد کیسه هایش را شل می کند.مسئولیت دولتها در مقابل مردم دارد بیشتر می شود و مردم دارند فشار می اورند.این ها را باید به فال نیک گرفت و سازماندهی کرد تا قله های فتح شده دوباره توسط سرمایه داران تسخیر نشود.

در حال حاضر حکومتها در مقابل خواست مردم قرار دارند که خواهان حفظ شغل هستند خواهان خفظ درامد هستند و خواهان داشتن حق دسترسی به بهداشت رایگان و حفظ مسکن خود.

این دینامیزم را باید با سازماندهی و مداخله گری جلو برد.وگرنه در طی روند عادی سازی بیشترین ضربه را باز مردم زحمتکش خواهند خورد.

 

خلاصه:

در این مقاله نکاتی در موضوع بسیار مهم روند گذار به شرایط عادی را مطرح کردم.اینها بحثهائی مقدماتی است.بسیاری متعقدند کورونا تحولی بنیادی در جوامع خواهد ساخت.من زیاد خوشبین نیستم و معتقدم پتانسبلهای مثبتی هست اما فقط به شرط مبارزه سازمانیافته می شود دنیای بهتری را دید وگرنه درد به همان پاشنه خواهد چرخید شاید بدتر.

انچه مسلم است ؛ نمی توان وضعیت کنونی را ادامه داد. روند توسعه بیماری کورونا حداقل در این فاز ارام ارام کند می شود و متوقف می شود.این اجتمال هست که در صورت نبود واکسیناسیون با تغغیر فصل به پائیز و زمستان ما شاهد امواج دیگری از این بیماری باشیم.

از انجا که سطح ایمنی کلیت جامعه کنونی انسانی هنوز بسیار پائین است ، این ویروس حتی بفرض عدم تغییرات ژنتیک می تواند میلیونها میلیون بیشتر را مبتلا کند و بکشد.شاید ثبل از پایان کورونا بیش از 60 در صد جمعیت دنیا یعنی بیش از 5 میلیارد به ان مبتلا شوند و چندین میلیون کشته برجا بگذارد. اما از سوی دیگر نشستن در خانه ها هم پاسخ بلند مدت نیست و جامعه انسانی را فلج می کند. مدیریت اجتماعی در سطحی جهانی لازمست که روند گذار به عادی سازی را به کمک کارشناسان پیش ببرد. این بحث را فقط به عنوان مقدمه ای بر این موضوع ارائه دادم امیدوارم کمکی باشد.

 

 

مقالات این نویسنده ذر خصوص معضل کورونا:

 

 

(1)بخش هفتم مباحثی در مورد معضل کورونا: نگاهی به درمانهای تخصصی پیشنهاد شده

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=78676

 

(2(بخش ششم مباحثی در مورد پاندمی کورونا- متدهای راست و چپ در برخورد به معضل کورونا

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=78589

 

(3)بخش پنجم مباحثی در مورد پاندمی کورونا -درسهائی که کورونا بما می دهد!

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=78473

 

(4)نگاهی به ابعاد اقتصادی پاندمی کورونا(بخش چهارم معضل همه گیری کورونا)

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=78388

 

(5)نگاهی به معضل همه گیری کورونا (بخش سوم)تئوریهای توطئه و ابعاد روانشناسی فردی و اجتماعی

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=78303

 

 (6)نگاهی به معضل همه گیری کورونا (بخش دوم) سعید صالحی نیا

http://www.azadi-b.com/J/2020/03/post_58.html

 

(7)نگاهی به معضل همه گیری کورونا (بخش اول) سعید صالحی نیا

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=78126

 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com