حمید اشرف الگوی شجاعت و وقارِ کمونیستی

هشتمِ تیرماهِ [هزار‍و‌چهارصد]، چهل‌و‌پنجمین سال‌گرد جان‌باختن حمید اشرف و دیگر یاران‌اش است. رفقائی‌که در کُوران سخت و دشواری‌های مبارزاتی، نظام شاهنشاهی را به‌چالش کشاندند تا از آرمانِ کارگران و زحمت‌کشان حراست کنند. بی‌گمان نظام پیشین بمانند تمامی نظام‌های سرمایه‌داری، هزینۀ بس کلانی بر شانۀ جنبش کمونیستی ایران گذاشته است؛ هزاران جوان را به‌جرم آزادی‌خواهی و دفاع از مطالبات کارگری و توده‌ای دستگیر، شکنجه و اعدام کرده است تا “جزیرۀ ثبات و آرامش” امپریالیستی در هم نریزد. بی‌خبر ازآن‌که نظامِ اختناق و سرکوب ابدی نیست و بی‌خبر از آن‌که مولدِ شجاعت و وقار پیشروان انقلاب است؛ دو مفولۀ مهمی که تنیده با افکارِ بُنیان‌گذاران سازمان پُرافتخار چریک‌های فدائی خلق، جان‌باختگان هشتمِ تیرماه و دیگر کمونیست‌های مدافع‌ی راهِ رهائی از قید و بندِ ستمِ امپریالیستی‌ست.  

اضافه‌تر این‌که پیش‌رفتِ جنبش کمونیستی و انجام انقلاب بدون ارتباط دائم و تنگاتنگ با این‌دو مفوله، ناممکن است. ناگفته نماند اگرچه راهِ سازمانِ حمید اشرف، در پستوی سیاست‌های تسلیم و مماشات‌طلبانۀ به‌اصطلاحِ پیروان‌‍‌اش از حرکت بازایستاده است، ولی بنوبۀ خود حاوی اثرات و دست‌آوردهای مثبت و مهمی‌ست که گذشت زمان نه تنها از بار و از عیارِ آن‌ها نکاسته است بلکه حقانیت آنرا – و آن‌هم – به‌عنوان عالی‌ترین شکل از مبارزه آشکار کرده است. درهرصورت و علی‌رغم چنین نقصانِ طولانی در درونِ جامعه، می‌شود گفت که در تقویمِ جنبشِ کمونیستی ایران، پُر از روزها و نبردهای جسارت‌آمیز، پُر از متأنت و نقش‌آفرینی کمونیست‌های عمل‌گرا در میادینِ طبقاتی‌ست که بی‌گمان یکی از این‌روزها و نبردها، مختص به هشتمِ تیرماه هزار‌و‌سی‌صد‌و‌پنجاه‌و‌پنج است. در این‌روز حمید اشرف به‌همراه محمّدرضا یثرابی، محمّدحسین حق‌نواز، محمّدمهدی فوقانی، عسگر حسینی‌ابرده، یوسف قانع‌خشک‌بیجاری، طاهره خرّم، غلام‌رضا لایق‌مهربانی، علی‌اکبر وزیری‌اسفرجانی، فاطمه حسینی و غلام‌علی خراط‌پور و آن‌هم در نبردی چندساعته و سهمگین با اهریمنانِ رژیم شاهنشاهی جنگیدند و سرآخر جان خود را وثیقۀ انقلابِ کارگران و زحمت‌کشان و دیگر توده‌های رنج‌دیده نمودند.

به‌طورقطع در وصف این‌روز، به شجاعتِ کمونیستیِ حمید اشرف در سازمان‌دادنِ سازمانِ پُرافتخار چریک‌های فدائی خلق [و آن‌هم بعد از ضربۀ رزمندگان سیاهکل در سال هزار‌و‌سی‌صد‌و‌چهل‌و‌نه] و نیز در وصفِ بُردباری و وقار وی در تقابل با عناصر و تجمعات کمونیستی بسیار گفته و نوشته شده است. امّا آن‌چه در سال‌گرد حمید اشرف و دیگر یاران‌اش یادآوری آن از اهمیتِ بالایی برخُوردار می‌باشد، نه صرفاً بازگویی از رفتار و کردارِ پیشروان انقلاب، بلکه خوانشِ دُرستِ نظام سراپا جنایتِ شاهنشاهی و آن‌هم به‌عنوان نظامِ متعلق به بالائی‌هاست. در‌این‌بین چند موضوع روشن شده است و آن این‌که، مدافعین رژیم پیشین و بر خلاف ادعاهای‌شان مبنی بر محترم شمردن به حق و حقوق توده‌ها و برقراری دمکراسی در درون جامعه، تا چه اندازه بی‌مقدار و مهم‌تر این‌که تا چه اندازه فاقد کم‌ترین ارزشِ سیاسی‌ست؛ روشن شده است‌که سران و حامیان نظام پیشین بمانند حامیان و سران نظام فعلی، از آبخور و خندقِ واحدی تغذیه می‌شوند و متعهد به اجرای سیاست‌های امپریالیستی‌اند؛ روشن شده است‌که نظام شاهنشاهی با دستگاه‌های عریض‌والطویل و سازمانِ مخوف‌اش (ساواک‌)، آن‌چنان جنایاتی در حق فرزندان بپاخاستۀ کارگران و زحمت‌کشان مرتکب شده است که بخشِ زیادی از آن‌ها هم‌چنان در صندوق‌چۀ نظام‌های سرمایه‌داری محبوس مانده است؛ نیز روشن شده است‌که حکومت‌مداران پیشین، دهه‌ها سرمایه‌های مملکت را بالا کشیدند و زندان‌ها را پُر از کمونیست‌ها، مبارزین و مخالفین کردند تا مناسبات جامعه بر اساس خواسته‌ها و امیالِ امپریالیست‌ها به پیش رود. خلاصه جدا از زنده نگه‌داشتن حافظۀ تاریخی پیرامونِ اعمال جنایت‌بارِ ساواک و دیگر ارگان‌های سرکوب‌گرِ نظامِ شاهنشاهی، روز هشتمِ تیرماه پنجاه‌و‌پنج را می‌شود از پنجره‌های متفاوت و دیگری گُشود و نشان داد که هم برگشت به دُوران نظام پادشاهی و نظایر این‌ها [که این‌روزها در دستور کار حامیان و هواداران نظام پیشین قرار گرفته است] امری محال و غیرممکن، و هم “منتقدان” فعلیِ رفتار و کردارِ حمید اشرف و “تاریخ‌نویسانِ” سازمان، خالی از جوهرۀ تعرضِ کمونیستی‌اند.

در اشاره به مبحث اوّل، دُرست است‌که سردمداران رژیم جمهوری اسلامی در ابعادی بسیار دهشتناک کمونیست‌ها، مبارزین، مخالفین و دیگر توده‌های محروم را از دم تیغ گذرانده‌اند؛ دُرست است‌که میزانِ اعتراضات و اعتصابات کارگری و توده‌ای فضای جامعۀ ایران را احاطه کرده است؛ نیر دُرست است‌که ثروت‌های جامعه در ابعادی بی‌سابقه به تاراج رفته است، امّا دُرست نیست [و در حقیقت بنابه‌جاست] تا ماهیت نظام شاهنشاهی را از ماهیت نظام جمهوری اسلامی جداگانه خواند. زیراکه نظامِ کنونی و از زمانِ برسرکارگماری‌اش در مسند قدرت، درپی همان سیاست و اعمالِ سرکوب‌گرانه‌ای‌ست که نظام شاهنشاهی در پیش گرفته بُود. به‌راستی هر دو نظام در تضمین و در تأمین منافع‌ی طبقۀ سرمایه‌داری وابسته، و نیز در غارتِ ثروت‌های جامعه کم‌ترین کوتاهی نکرده‌اند. پس طرحِ گفتاری دفاع از حقوقِ کمونیست‌ها، مخالفین و هم‌چنین حراست از ثروت‌های طبیعی جامعه [که این‌روزها بخش کوچکی از فضای اپوزیسیون خارج از کشوری را بخود اختصاص داده است]، تا چه اندازه بی‌اساس، گم‌راه کنندۀ نسل جوان امروزی و بخصوص هم‌راهی در بردوامیِ حاکمیتِ امپریالیستی در درونِ جامعه است. 

به دیگر سُخن مردم بدُرست و به‌حق در ابعادی هم‌گانی در برابر رژیم گذشته به صف شدند؛ بدُرست خواهان نابُودی و اضمحلال نظام شاهنشاهی بُودند. در حقیقت دلیلِ بی‌سرانجامیِ مبارزات کارگران و زحمت‌کشان به پارامترهای دیگری مربوط است که به اشکال متفاوت از جانبِ هواداران صدیق توده‌های محروم گفته و آمده است؛ متعاقباً اعتراضات وسیعِ توده‌ایِ سال‌های پنجاه‌و‌پنج و شش، به بار نه نشسته است به این علت‌که سازمانِ پُرقدرتِ چریک‌های فدائی خلق توسط عناضر خائنی هم‌چون «فرخ نگهدار» غضب و به‌موازات آن ادامه‌دهندگان راهِ حمید اشرف و دیگر یاران‌اش، از مسیر اصلی، از نظر و از عملِ بُنیان‌گذاران سازمان فاصله گرفته‌اند. صدمات، ایرادات و پارامترهای سیاسیِ مخربی که ثمرۀ آن‌ها را می‌شود در پهنۀ ایران، در کرختیِ جنبش کمونیستی و هم‌چنین در بوخامت کشانده شدن هرچه بیش‌تر زندگی توده‌های ستم‌دیده مشاهده کرد. 

در مبحث بعدی و اشاره به این‌موضوع بی‌ربط نیست که فقدانِ نظر و عملِ درخورِ حمید اشرف در برابر نظام فعلی باعث شده است تا هم هزینه‌های جنبش‌های کارگری و توده‌ای افزون‌تر و هم طولِ عمر سران حکومت طولانی‌تر گردد. به‌هرحال این‌روزها کم‌تر کسی را [و بخصوص در گفتار] می‌توان سراغ داشت که مخالفِ تحرکات کمونیستیِ، کمونیست‌های اواخر و اوائل دهۀ چهل و پنجاه است؛ همه این‌روزها [و از جمله “سازمانِ نظامیِ” به‌اصطلاح مدافع‌ی راهِ سیاهکل و نیز “احزاب کمونیستی” خارج از کشوری] در حسرتِ عروج و عکس‌العمل سازمان منسجمِ کمونیستی در برابر تحرکات ضد انقلابی و سرکوب‌گرانۀ نظام جمهوری اسلامی‌اند. متأسفانه اوضاع غم‌انگیزی که منجر به آن شد هر عنصر بی‌مایه و عملۀ سیاسی‌ای‌ بمانند «فرخ نگهدار» و دیگر حامیان نظام گذشته و آن‌هم با چهرۀ روتوش شده به‌میدان آیند و درباب “مزایا” و “معایب” آن‌ها، ذهن‌ها را مغشوش کنند؛ عناصرِ بی‌مایه و بی‌عملی که فاقدِ کم‌ترین تشابه طبقاتی با توده‌های محروم و نیز فاقدِ کم‌ترین پتانسیل سیاسی و پرنسیبی با حمید اشرف و دیگر یاران‌اش هستند. 

تردیدی نیست که هر دو دسته در خدمت به سیاست‌های بالائی‌ها هستند و وجودِ لحظه‌ای‌شان برابر با بطلانِ جنبش‌های اعتراضی کارگری و توده‌ای، تحریفِ جنبش کمونیستی و بویژه انحرافِ افکارِ نسل جوان امروزی از کارکردِ نسل پیشین و کمونیست‌هایی هم‌چون حمید اشرف است. امّا علی‌رغم تمامی تقلاءها، نه ماهیت نظام پیشین قابلِ تحریف است و نه اعمال حمید اشرف و دیگر یاران‌اش را می‌شود روتوش شده به جامعه و به نسل جوان امروزی منتقل کرد. خلاصه و بر خلاف حامیان سرمایه، یاوه‌گویان، تسلیم‌طلبان و “منتقدان” بی‌مایه و میراث‌خواران سازمانِ پُرافتخار چریک‌های فدائی خلق، نام حمید اشرف و دیگر یاران‌اش به این‌علت بر بلندی‌های جامعه کنده‌کاری شده است که متعهد به رهائیِ جنبش‌های کارگری و توده‌ای از زیر سلطۀ نظامِ امپریالیستی و نیز متعهد به قهر انقلابی در برابرِ قهر ضد انقلابیِ بُودند. نظام کنونی بیش از چهار دهه به سرکوبِ بی‌رحمانۀ کارگران، زحمت‌کشان، زنان، جوانان و دیگر توده‌های محروم پرداخته است، زیراکه جامعه از عمل کمونیستی و مسلحانۀ مطابق با افکارِ حمید اشرف بدُور شده است؛ سران رژیم جمهوری اسلامی ماندگار شده‌اند، زیراکه جامعه فاقدِ سازمانِ متناسب با قانون‌مندی حاکم بر آن است. در حقیقت ترس و دغدغۀ حکومت فعلی هم‌چون حکومت گذشته، از عروج سازمانِ مسلح و تحول‌گراست. بیم سردمداران رژیم جمهوری اسلامی از بالاآمدن کمونیست‌ها و مبارزین آشتی‌ناپذیری هم‌چون حمید اشرف است‌که با کم‌ترین امکانات سازمانی، ولی لبریز از شور و شعورِ طبقاتی، ارگان‌های سرکوب و حافظان بقای امپریالیستی را به‌مصاف طلبیدند. با این اوصاف و جدا از هم‌سانیِ ماهیت رژیم پیشین با رژیم کنونی، و نیز جدا از تفاوتِ فاحش دو کارکردِ کمونیستی، جنبش‌های کارگری و توده‌ای نیازمندِ برآمدن کمونیست‌های جسور و متعهد به راه‌اندازی انقلاب علیۀ ضد انقلاب حاکم، نیز نیازمندِ وقارِ کمونیست‌هایی هم‌چون حمید اشرف در برابر مخالفین درونی‌ست؛ دو مفوله‌ای که متأسفانه کمبور آن‌ها، هم در درون و هم در میانِ عناصر و تجمعات بیرون از جامعه، چشم‌گیر است. 

۲۸ ژوئن ۲۰۲۱

۷ تیر ۱۴۰۰

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate