“و تلک قضیه…!” و این یک قضیۀ دیگر است …!

“و تلک قضیه…!”

و این یک قضیۀ دیگر است …!

از یکسو لاکپشت‌های دریایی را نجات می‌دهند 

و در سویی دیگر “حیوان‌های انسان نما” را می‌کشند

این یک قضیه، و آن یک قضیه دیگر است…

چگونه می‌توانی فرشته‌ای سفید پوش باشی

اما وجدانی نصفه نیمه داشته باشی…

و قاتل و مقتول را یکسان بپنداری…

از جنبش برای آزادی دفاع، اما جنبش آزادیبخش را محکوم کنی…

… 

مهم نیست دنیا چه می گوید

آزاده بمیر و تسلیم نشو

نسل پشت نسل الهام بخش باش …  

… این مبارزه است…!

قطعه بالا که توسط مصطفی ابراهیم شاعر مبارز فلسطینی که در ارتباط مستقیم با جنایات امپریالیست‌ها و صهیونیست‌ها علیه توده‌های تحت ستم فلسطینی سروده شده و  ترانه آن تحت عنوان “تلک قضیه” میلیونها بار دیده شده است، با کلامی پر ُطمانینه و قاطعانه، فریبکاری “دمکراسی” غرب را افشاء و با پیامی مبارزاتی، فریبکاری برپا کنندگان جنگ کنونی صهیونیست‌های اسرائیل علیه مردم فلسطین در غزه را محکوم می‌کند. چرا که جنگ غزه علاوه بر تمامی نتایج مرگبارش علیه مردم فلسطین اوج فریبکاری و تبهکاری قدرت‌های امپریالیستی را به نمایش گذارده است.

با سپری شدن بیش از سه ماه و نیم از جنگ خونین غزه، جهان همچنان شاهد یکی از وحشیانه‌ترین جنگهای معاصر از سوی اشغالگران اسراییلی و حامیان امپریالیست‌شان علیه خلق تحت ستم فلسطین بوده است. در یک طرف این جنگ ضد خلقی یکی از وحشی‌ترین ارتش‌های جنایت‌پیشۀ دنیا یعنی ارتش اسراییل مجهز به مدرنترین ابزار و ماشین کشتار قرار دارد که مستقیماً علیه مردم فلسطین دست به کشتار می زند و در طرف دیگر آن در ظاهر  نیروهای مسلحی قرار دارند که بخشی‌شان در هیات گروه های اسلامی دست ساخته امپریالیسم و ارتجاع می‌باشند و به هیچ‌وجه نماینده منافع توده های فلسطینی نیستند. در جریان این جنگ ارتجاعی، چنان فجایعی به بار آمده که افکار عمومی کمتر نمونه آن را در دهه های اخیر به یاد دارند. در طول تعرض مرگبار ارتش اسراییل علیه توده های بیدفاع در غزه و کرانه باختری، در تاریخ نوشته شدن این مقاله بیش از ۲۰ هزار تن از توده های تحت ستم که بیش از نیمی از آنان زنان و کودکان فلسطینی هستند توسط سربازان اسراییلی سلاخی شده‌اند. صحنه های نابود کردن خانه و کاشانه مردم بی دفاع، حمله به بیمارستانها و کشتار بیماران، قتل سیستماتیک زنان باردار و کودکان، هدف گیری عامدانه تمام ساختارهای اقتصادی- اجتماعی هر چند ابتدایی موجود در غزه، از مدارس و بیمارستانها گرفته تا شبکه های برق و سوخت و ارتباط که به دلیل محاصره و کنترل شریانهای منطقه توسط اسراییل، به بزرگترین “زندان باز” جهان معروف شده و در یک کلام تعقیب سیاست قتل عام  و زمین سوخته به منظور پاک کردن فیزیکی مساله فلسطین، واقعیتی ست که امروز حتی فریبکارترین و مرتجعترین نیروها و دولتهای ضد خلقی قادر به کتمان آن نیستند. با این حال رسانه‌های جیره خوار طبقات حاکم مملو از عوامفریبی در مورد تطهیر قاتلین و جنگ افروزان یعنی امپریالیست‌ها و صهیونیست‌ها هستند! در همه جا با استناد به حمله نیروهای حماس در ۷ اکتبر و کشتار تعدادی از غیر نظامیان در سرزمین‌های اشغالی، تمامی جنایات توصیف ناپذیر اسراییل و در یک کلام نسل کشی این دولت علیه توده های محروم فلسطینی توجیه می‌شود. به رغم ماهیت شناخته شده حماس به عنوان یک نیروی ضد‌انقلابی در منطقه، اما هر گونه یکسان پنداری نقش این گروه و دولت اسراییل در جنگ جاری بدون شک تنها خدمت به امپریالیست‌ها و صهیونیست‌هاست.

این جنگ، سیاست‌های حاکم و اعمال جنایتکارانه اتفاق افتاده در آن، پیش از هر چیز چهره کثیف، فریبکار و ارتجاعی امپریالیسم و در راس آنها دولت ایالات متحده آمریکا، این دشمن اصلی توده های فلسطینی و کارگران و خلقهای تحت ستم تمام دنیا را آشکارتر از هر زمانی برای وجدان‌های حقیقت‌جو به نمایش می‌گذارد که بیش از ۷۰ سال است با حمایت از اشغالگران صهیونیست، زنجیرهای اسارت را بر دست و پای مردم فلسطین و منطقه محکمتر کرده‌اند و موجد مصیبت‌ها و فجایع غیر قابل توصیفی در زندگی مردم فلسطین گشته اند. 

همه می‌دانند که امپریالیست‌ها از اولین روز شروع این جنگ تبهکارانه ضمن دستاویز قرار دادن جنایت حماس، با تمام قوا به حمایت اشغالگران جلاد حاکم بر اسراییل پرداختند و ماشین مرگ این رژیم را چه با ارسال جنگ افزارهای پیشرفته و چه کمک‌های نقدی و گلوله و مهمات تقویت کردند و درست در حالی که  در هراس از خشم روزافزون افکار عمومی آزادیخواه در سراسر جهان ادعا می‌کردند خواهان “آتش بس” و “صلح” و “حفظ جان مردم بیگناه” فلسطینی می باشند، هر گونه تلاش در سازمان ملل برای برقراری یک آتش بس در این جنگ خونین و حفظ جان مردم بیگناه را تاکنون چند بار وتو کرده و با اتکاء به قدرت خود جلوی قطع این جنگ فاجعه بار و از آن فراتر ارسال هر گونه کمک غذایی و دارویی به مردم غزه را گرفته و با این سیاست بر ابعاد مرگ و ویرانی ماشین جنگی اسراییل افزودند. این دولت‌های امپریالیستی علناً و با بیشرمی تمام تأکید می‌کنند که تا دولت اسراییل به اهداف خود در غزه _ بخوان کشتار حداکثری مردم بیگناه و نابودی حیات و کاشانه آنها_نرسیده، فکر نمی‌کنند که آتش بس، یک راه حل برای قطع خشونت باشد و در نتیجه با آن مخالفت می‌کنند!

این جنگ همچنین ماهیت ضد خلقی جلادان صهیونیست حاکم بر اسراییل را هر چه بیشتر به نمایش گذارد. نتانیاهوی تبهکار و دولتش فریبکارانه  ادعا می‌کنند که برای دفاع از اسراییل و نابودی حماس دست به همه این جنایات زده اند، در حالی که آنچه که در کوران این جنگ به طور سیستماتیک به دست ارتش اسراییل در حال نابودی ست، جان هزاران هزار تن از توده های بیگناه فلسطینی و خانه و کاشانه آنها و نه “شبکه” دار و دسته “حماس” است که در تمام طول سالهای گذشته به بقاء و حاکمیت آن در غزه کمک کرده اند. این جنایت‌کاران با مستمسک قرار دادن قتل‌عام یهودیان به دست نازیست‌های هیتلری در جریان جنگ جهانی دوم، در طول ماه‌های گذشته به چنان جنایات کثیفی در سرزمین‌های اشغالی علیه مردم غزه و کرانه باختری دست زده‌اند که روی نازیست‌ها و فاشیست‌های هیتلری را صدها بار سفید کرده است. 

کشتار سیستماتیک غیر‌نظامیان و با هدف‌گیری زنان و کودکان، نابودی خانه کاشانه مردم، قطع آب و برق و سرویس‌های خدماتی اولیه برای انسان‌ها، اعدام‌های صحرایی، شکنجه و لخت کردن قربانیان و به طور وقیحانه نمایش فیلم‌های این جنایات، آواره نمودن صدها هزار نفر از ساکنین غیر نظامی غزه و کوچاندن اجباری آنان و در همان حال بمباران کاروان آوارگان غیر مسلح و …. نتها گوشه کوچکی از اوج وحشیگری اشغالگران صهیونیست و حامیانش در جنگ اخیر را نشان می دهد. مطابق گزارشات منتشره، اسراییل تا کنون چیزی حدود ۵۰ هزار موشک و هفتاد هزار تُن مواد منفجره – که معادل دو برابر بمب‌های هیروشیما و ناکازاکی ست بر سر غزه که سرزمینی به وسعت حدود چهل کیلومتر مربع می باشد ریخته اند. غزه و مردمان تحت ستم‌اش همچنین به آزمایشگاهی برای امتحان برخی از مخرب‌ترین مواد مرگ‌زا نظیر فسفر سفید توسط ارتش اسراییل تبدیل شده که در زمان انفجار وقتی با اکسیژن هوا ترکیب می گردد، حرارتی معادل ۸۰۰ درجه سانتیگراد تولید می‌کند که تا شعاع وسیعی هر جنبنده و شیئی را ذوب می‌کند. به‌راستی وقتی بلند‌پایه ترین مقامات سیاسی اسراییل، یعنی مشتی از راست ترین و فاشیست‌ترین نمایندگان طبقه حاکم در این کشور، این استثمارگران و قصابان انسان‌نما، توده های رنجدیده فلسطینی را رسماً و علناً “حیوان انسان‌نما” می نامند و یک “فلسطینی خوب” را به مصداق آن مثل معروف، یک “فلسطینی مرده” می‌پندارند، چگونه می‌توان ادعای ریاکارانه مقامات و رسانه‌های امپریالیستی مبنی بر “دفاع از خود” اسراییل در این جنگ را باور نمود؟

جنگ اسرائیل علیه مردم غزه همچنین ماهیت ارتجاعی و وابسته دولت‌های منطقه نظیر مصر و اردن و عربستان و این‌که این دولت‌ها نیز برخلاف تمام ادعاهای دفاع از “جهان عرب”، با بستن مرزهای‌شان و با سکوت و همراهی با سیاست آمریکا، نسل‌کشی جاری علیه فلسطینیان را تسهیل و در عدم قطع فوری این جنگ تا کنون نقش ایفاء کرده اند، به منصه ظهور گذارد. 

و بالاخره این جنگ ماهیت رابطه واقعی جمهوری اسلامی و نیروهای نیابتی‌اش با امپریالیست‌ها را نیز بار دیگر به نمایش گذارد و نشان داد در حالی که ۴۵ سال است که فریادهای دفاع از “امت اسلام” و مردم  فلسطین از سوی سردمداران جمهوری اسلامی گوش جهانیان را کر کرده، چگونه این حکومت با تأکید چندباره در باره سیاست عدم مداخله در جنگ کنونی، در واقع به تداوم روند جاری، یعنی روند مورد دلخواه امپریالیسم آمریکا و سیاست‌ها و نقشه‌های آنها برای کنترل این بحران و جنگ تا این مقطع گردن نهاده است.

اما مهم نیست که امپریالیستها و خادمان‌شان چه بگویند. این جنگ افشای کذب ادعاهای “دمکراتیک” و “بشردوستانه” آنها در انظار صد‌ها میلیون تن از مردم جهان است. در ذهن توده‌های آزادیخواه جهان، جنگ غزه با هر فرجامی که از آن حاصل گردد تا ابد به عنوان لکه ننگی بر دامان امپریالیست‌ها، خادمان صهیونیست آن و تمامی دشمنان قسم خورده خلق فلسطین و رژیم‌های وابسته و نوکر صفت منطقه باقی خواهد ماند. این حقیقت از اولین روزهای شروع این جنگ ضد خلقی، خود را در اعتراضات گسترده و میلیونی زحمتکشان در سراسر دنیا علیه این جنگ، علیه سیاست‌های امپریالیست‌های حاکم، علیه صهیونیست‌های اشغالگر نشان داده است. در چنین شرایطی مقاومت دلاورانه خلق فلسطین که با وجود حکومت شبح مرگ و نیستی بر سراسر غزه و سرزمین فلسطین، با وجود فقدان یک رهبری انقلابی و در عوض جولان نیروهای اسلامی وابسته و ماهیتاً ضد‌انقلابی در صفوف آن و با وجود تمامی محدودیت‌های دیگر  همچنان با دست خالی به مقاومت علیه اشغالگران ادامه می‌دهد و حاضر به کوچ اجباری از سرزمین‌هایشان و تن دادن به سیاست اضمحلال و نابود شدن به دست دشمنان‌شان نیست همچون خاری در چشم امپریالیست‌ها و صهیونیست‌ها و سایر دشمنان این خلق رزمنده فرو خواهد رفت. مبارزات و مقاومت‌های خلق فلسطین سمبل الهام‌بخشی برای تمامی خلقهای تحت ستم منطقه است که علیه امپریالیسم، صهیونیسم و تمامی اشکال ارتجاع برای کسب حق تعیین سرنوشت و سوسیالیسم می‌جنگند. دفاع از مردم فلسطین امروز پرچم مبارزه برای آزادی و آزادیخواهی در سراسر دنیاست!

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate