جنایت علیه بلوچ‌ها، در طول صد سال گذشته… 

«جنایت علیه بلوچ‌ها،
در طول صد سال گذشته…
مبارزه‌ی برابری طلبانه بلوچها، سالهاست برای رسیدن به یک زندگی انسانی ادامه دارد!
در انقلاب زن زندگی آزادی «انقلاب ۴۰۱» برای اولین بار در ایران بلوچ‌ها با این احساس روبه‌رو شدند که تنها نیستند و صدایشان شنيده می شود…
«کرد و بلوچ و آذری، آزادی برابری»،
حقیقتا بلوچها در انقلاب مهسا«ژینا» در ایران همصدائی یافتند
همصدایی که بعد از صد سال تنهائی امید وهمدلی آفرید
امیدی تازه برای حق زندگی،
فریادی برای برابری و حق شهروندی
 که تأثیر آن در شعارهای سیاسی بلوچها بازتاب خاصی داشت.
مرگ بر ستمگر،چه شاه باشد چه رهبر
چه با حجاب چه بی حجاب،
پیش بسوی انقلاب
نه سلطنت نه رهبری- آزادی برابری
ثبت کشتار بلوچ‌ها  در سال ۱۳۰۳ شروع و در سال  ۱۳۰۵ کشتار بی رحمانه مردم بلوچ  بدستور  رضاخان دولت به اصطلاح مدرن به فرماندهی سرهنگ رحیمی به خاک و خون کشیده شد تا صدایی شنیده نشود.
اما مبارزه‌ی بلوچ‌ها علرغم سرکوبها تا سالهای ۱۳۱۲ ادامه داشت و در سال‌  ۱۳۱۲ توسط سرتیپ البرز  با شدت تمام در اوج بی رحمی سرکوب شد.
در دوران پهلوی دوم!
 سرکوب بلوچها بدستور ذوالفقار علی بوتو نخست وزیر وقت پاکستان با شرکت نیروی هوائی ایران بدستور محمدرضا پهلوی
 در دفاع از ارتش پاکستان «بلوچستان بمباران شد» طبق اخبار های  منتشر شده  نزدیک به ده هزار بلوچ  در این عملیات هوائی کشته شدند…
«میراث دار ادامه سرکوب پهلویها!»
از ابتدا انقلاب و سرکوب بلوچها توسط جمهوری اسلامی در ايران!
اگر حاکمیت صفویه را  «بعدازانقلاب ۵۷»در طول بیش از چهل سال با نگاهی منصفانه‌ به وضعیت  مردم در بلوچستان داشته باشیم باید خاک بر سر خود بریزیم وخون دل بخوریم، شرم کنیم از این تاریخ پر از جنایت   با به کار بردن واژه‌های چون «دفاع از تمامیت ارضی» و یا «تجزیه‌طلبند»
بعنوان ایرانی«ناسیونالیزم» از این جنایاتها دفاع کرديم و در کنار جانی ایستادیم.
 ناسیونالیزم ایرانی و ملی گرائیان آن را توجیه کردند باعث تولد خمینی و به باز تولیدجهل در ایران کمک کردند
به همین دلیل می توان گفت مذهب صفویه که ریشه ناسیونالیست ایرانی با اسم‌های  متفاوت ملی گرائی و فرهنگ لمپنیزم سلطنت‌طلبان در همه جنایاتی که تا بحال در ایران شده نه تنها دخیل بلکه شریکند، شریک جرمند.
 و از اینکه بیش از صد سال پر از درد ما با  آنها «بلوچ‌ها»همصدا نشدیم تنهایشان گذاشتيم تلخ و بی انصافی است.
 در طول صد سال گذشته در ایران  بلوچها  رها شده با محرومیتهای اقتصادی،بهداشتی و فرهنگی توسط دولت‌های  مرکزی،  درد آور و قابل بخشش نیست و مسئولیت‌های این فاجعه ناسیونالیستهای ایرانی هستند…
 در بلوچستان هیچ وقت سرمایه گذاری نشد. خیلی از این مردم شناسنامه ندارند  شدت فقر و بیکاری،  تنها درد واقعی این مردم  زجر دیده نیست
 کشتارهای بی‌رحمانه که‌ هرازگاهی با بهانه های متفاوت برای حمله به بلوچستان بطور وحشیانه در اوج بی رحمی توسط ارتش و سپاه پاسداران فاجعه‌های انسانی آفریند.
آیا امروز دردهای مردم بلوچ با همصدایی مردم در انقلاب ۴۰۱ مهسا«ژینا» امینی بعداز صدسال تنهائی التیامیست بر زخمهای این ملت ستمدید؟ همصدایی که امید آفرید، همدلی بود توافقی امضا نشده‌ برای با هم بودند  و هم صدائی همه ستمدیدگان در ایران،. پایانی بود  برای بی تفاوتی ها…
«بیگانگی بلوچ‌ها با دولت‌های مرکزی»
بلوچها با بیگانگی خاص در اوج بی اعتمادی در طول صدسال گذشته نسبت‌ به دولت‌های مرکزی!
به دلیل بی تفاوتی ها دولت‌های مرکزی از لحاظ اقتصادی و فرهنگی، با محرومیت‌های  بی اندازه و از حد گذشته همراه با سرکوب هر نوع اعتراض در بلوجستان که باعث
 بی اعتمادی نسبت به دولتهای مرکزی، دره‌ی به عمیق دریاست…
در طول چهل سال گذشته بازماندگان صفویه«جمهوری اسلامی» در بلوجستان جنایات را در اشکال متفاوت بیش از حد گذراندند…
و ناسیونالیزم ایرانی با واژه های برای تخريب بلوچ‌ها استفاده کردند.
باید ریشه‌ی ناسیونالیست ایرانی را  خشکاند.
۵ اکتبر ۲۰۲۳میلادی “شمی صلواتی”
#بلوچ‌ها
#شمی_صلواتی
Print Friendly, PDF & Email

Google Translate