در مقابل پذیرش نیروهای شبه نظامی حشدالشعبی به دانشگاه های ایران بایستیم! 

محمد مقیمی، رئیس پاسدار و جلاد دانشگاه تهران روز ۱۸ تیر مصادف با سالگرد کشتار دانشجویان در سال ۱۳۷۸ ، خبر پذیرش اعضای نیروی شبه نظامی حشد الشعبی، بازوی نظامی ارتجاع جمهوری اسلامی در عراق ، به دانشگاه های ایران را اعلام کرد. دو روز قبل از آن نیز، در مقابل سر در دانشگاه تهران به مناسبت روز عیدغدیرشان گوسفندی را سلاخی کردند. رئیس دانشگاه تهران گفت: «هدف ما نه کسب در آمد است و نه اعطای مدرک، بلکه هدف اصلی ارتقا سطح دانش و توانمندی تخصصی مجاهدین مسلمان است».  مقیمی چه پیامی را می خواهد بدهد؟ روشن است که از دانشگاه و مبارزات دانشجویان زخم خورده اند و درفکر انتقام از دانشجویانند. همچنین بازهم به یاد “اسلامی کردن” دانشگاهها با زور نیروهای شبه نظامی افتاده اند.

خمینی جلاد درهمان روزهای اولیه حاکمیت خونین خود دانشگاهها را مرکز فساد و بلای اسلام معرفی کرده بود و حشد الشعبى وظیفه دارد در همین راستا، یعنی خلاصی از این ” بلا” عمل نماید و برای انجام آن نياز به« ارتقای سطح دانش و توانمندی تخصصی مجاهدین مسلمان» در کشتار دارد. البته نیروهای حشد الشعبی بارها در سرکوب خونین زحمتکشان عراق، بویژه در سرکوب جنبش دانشجویی آن درسالهای۲۰۱۹ و ۲۰۲۰  امتحان پس داده اند.  اینبار در ایران قرار است تجارب تروریستی و سرکوبگرانه خود را علیه دانشجویان بکار برند. قرار است آنان را به جان دانشجویان دخترو  پسری که علیه حجاب اجباری مبارزه می کنند بیاندازند. آنان راعلیه دانشجویانی که برای رهایی و آزادی می جنگند بکار برند. آنان را برای مقابله با دانشجویانی که  مصمم اند تا در تغییر اوضاع و شرایط کنونی نقش پیشروی بگیرند، آماده کنند. گویی که نیروهای سرکوبگر سپاهی و بسیجی و حراست کم بودند. آنها کم نبودند بسیار زیاد بودند و مسلح به انواع ابزار سرکوب نیز بودند، اما توان سرکوب مبارزه دانشجویی را نداشته و ندارند، چرا که این جنبش به آسانی سرکوب شدنی نیست. اگر به تروریست های حاضر در دانشگاه ، هزاران تروریست حشد الشعبی و حزب الله و .. افزوده شوند، بازهم قادر نخواهند بود که مبارزه دانشجویی را از صحن دانشگاهها حذف کنند. اگر هم حذف کنند رشد دوباره در چنین شرایطی ناگزیر است. دانشگاه مرکز علم ودانش و  دانشجو حساس ترین بخش جامعه است و در مقابل فقر و فلاکت مردم در مقابل ظلم و ستم و در مقابل استثمار و استعمار بی تفاوت نخواهد ماند. محمد رضا شاه هم علیرغم تلاشش و با سرکوب وحشیانه دانشجویان که از  ۱۶ آذر ۳۲ شدت بیشتری یافت نتوانست جلوی جنبش دانشجویی را بگیرد و دانشگاه یکی از سنگرهای مبارزاتی رادیکال و چپ تا به آخر باقی ماند.

تاریخ کشمکش جمهوری اسلامی با جنبش دانشجویی نیز از زمان بقدرت رسیدن اش  خونین و طولانی است. جمهوری اسلامی تضادش با دانشجویان را با بستن دانشگاه ها و «ارتجاع فرهنگی»  و پرتاب كردن دانشجويان اسير و شكنجه شده با دست و پاهاى بسته از بالاى بام دانشگاه به كف بتونى شروع کرد. این جنایات را با دستگیری، زندانی، شکنجه و کشتار اساتید متعهد تا اخراج فله ای آنان و جانشین سازی با «متخصصین» فارغ التحصیل از دانشگاههای امنیتی-ایدئولوژیک «امام صادق و امام حسین» ادامه داد. حاکمین جمهوری اسلامی از اقداماتی نظیر گرفتن تعهدات امنیتی، خصوصی سازی و سهمیه بندی بسیج و مدافعان حرم ، استقرار دانشجویان خارجی تایید شده ، از جمله بیش از صد عضو حشد الشعبی دریغ نکرد. اما همه این ها نه تنها نتوانست دانشجویان  را به مریدان رژیم جمهوری اسلامی مبدل کند بلکه این پروژه ها  با مبارزه دانشجویان مبارز شکست خورد و سنگر مبارزاتی دانشگاه روزبروز مستحکمتر شد. ارتجاع نیز می داند، دوره ای که در پیش است دوره تشدید تضادها با نیروی انقلاب است. بسیج ارتش های نیابتی در واقع برای تشکیل هسته های قابل اعتماد جهت روحیه بخشیدن به آن دسته از نیروهای امنیتی و ارتجاعیونی است که در خیزشهای اخیردر مقابل سیل مبارزه عظیم و خروشان زنان و مردان جوان روحیه باخته اند. بنابراین از جنبه ای دیگر این بسیج و استقرار ارتش نیابتی نه از موضع قدرت، بلکه از نقطه ضعف است.  

 بنابراین تصور اینکه با محرومیت دانشجویان و یا انتقال تروریست هایی از کشورهای دیگر نیز می تواند پایانی بر جنبش مبارزاتی دانشجویان نهد و جنبش انقلابی ایران را از این سنگر مهم مبارزاتی محروم کنند خیالی باطل خواهد بود. اگر دانشجویان بی حجاب و فعالین دانشجویی را محروم و ستاره دار کنند و یا به زندان بیفکنند و یا ناپدید کنند بازهم قادر نخواهند بود جنبش انقلابی ایران را از  یکی از مستحکمترین سنگرهای مبارزاتی اش محروم کنند.  آنها هنوز درک نکرده اند که سرکوب دانشجویان در ۱۸ تیر آغاز مسیر جدیدی برای جنبش دانشجویی بود،جنبشی که در سال ۹۶  شعار اصلاح طلب ، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا را فرموله و فراگیر کرد. نقش جنبش دانشجویی بویژه در خیرش« ژینا» بازهم نشان داد که پروژه های سرکوب امنیتی – ایدئولوژیک، تصفیه ها و اخراج ها، دستگیری و شکنجه و کشتار عمدتاً به شکست انجامیده است.  

جنبش انقلابی، فعالان ، انقلابیون و کمونیست ها که بسیاری از آنان از درون جنبش روشنفکری متعهد و آگاه دانشجوئی نیز می باشند، از اين فرصت استفاده نموده و درگیر مبارزه ای سرنوشت ساز جهت جمعبندى از تجارب مثبت و منفی دوره ای که گذشت می باشند. با اتکاء به تئوری انقلابی و علمی پرولتری می توان جمعبندی از مبارزات گذشته و راه و تدارک مبارزاتی صحیح دوران پیش روی را ترسیم نمود. شکی نیست که نقشه ها و اهداف رژیم نه به خودی خود بلکه با مبارزه در عرصه های تئوریک و  عملی خنثی خواهد شد و مبارزه آگاهانه دانشجویان نه تنها می تواند این اهداف و نقشه ها را در هم بشکند بلکه  پیشروی کند و نقش مهم و حیاتی خود در مبارزات انقلابی مردم ایران را ایفاء نماید.

تضادها و براین اساس مبارزات در اوضاع بی ثبات نسبی و سیال ایران در حال تشدید یافتن است. جامعه آبستن تغییرات و انفجارهای ناگهانی، سریع و غیر قابل پیش بیی دیگری می باشد. بنابراين براى مبارزه و ادامه كارى و هدایت کشتی انقلاب از میان طوفان هایی که درپیش است باید برنامه مبارزاتی داشت.

جمعی از کمونیست های انقلابی – ایران

۲۲ تیرماه ۱۴۰۲

وبسایت: www.jaka2020.com

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate