حزب خارجی ستیز سوئد برنده انتخابات شد!

امروز یک فاجعه و شرم تاریخی برای سوئد و به ویژه احزاب دست راستی که با حزب نژادپرست متحد شدند، رقم خورد. !

با پایان انتخابات سوئد نتیجه قطعی روز چهارشنبه یا پنج شنبه تعیین خواهد شد. با این که حزب سوسیال دمکرات با رشد دو درصدی و با ۳۰ درصد آرا همچنان بزرگترین حزب کشور به شمار می رود، اما بلوک آبی/قهوه ای با یک کرسی به نظر می رسد پیروز انتخابات باشد. این انتخابات اما از پیچیدگی های بسیاری برخوردار است که جای بررسی های گسترده تری دارد. هرچند برخی نکات آن تا کنون روشن است که در زیر ّبه آن اشاهر می کنم:

نخست. انتظار می رفت با توجه به رقابت فشرده و اختلاف آرای بسیار کم بین دو بلوک، میزان مشارکت در انتخابات بالاتر از دور گذشته شود. اما در مقایسه با انتخابات قبلی میزان مشارکت حدود ۵ درصد کمتر بود و به رقم ۸۲ درصد رسید. تمام بررسی ها نشان میدهند که معمولا برنده میزان شرکت بالا در انتخابات احزاب قرمز هستند. بنابراین افزایش میزان کسانی که در انتخابات شرکت نکرده اند نشانگر بی اعتمادی آنها نه تنها به احزاب بورژوایی بلکه بلوک قرمز/سبز است. به ویژه آن که هواداران راست افراطی با امید به تغییر اوضاع به نفع سیاست خود فعالانه در انتخابات شرکت می کنند. در طرف مقابل اما نارضایتی ها به سرخوردگی و عدم شرکت منجر می شود.

دوم. میزان شرکت در انتخابات در مناطق حاشیه نشین و در میان مهاجر تبارها پائین تر از انتخابات قبل بوده و به ۷۵ درصد کاهش یافته است. امری که بازنده آن بلوک قرمز/سبز است. برای نمونه در منطقه هوسبی که حاشیه نشین و اکثریت آن خارجی تبار است، دو حزب سوسیال دمکرات و چپ به تنهایی اکثریت خرد کننده ای بدست آورده اند. امری که نشانگر زمینه نفوذ آنان در حاشیه نشینان به شرط شرکت شان در انتخابات است.

سوم. برنده اصلی این انتخابات نه بلوک قرمز/سبز و نه احزاب بورژوا بلکه حزب خارجی ستیز و نژادپرست دمکرات های سوئد است که نسبت به انتخابات قبلی سه درصد رشد کرده و به حزب دوم سوئد بدل شده است. حزبی که طی سه انتخابات رشد سه و نیم برابری داشته و از حزب ۵.۷ درصدی در ۲۰۱۰ به حزب بیش از ۲۰ درصدی بدل در انتخابات اخیر بدل شده است. پیروزی دیگر این حزب عادی سازی از سیاست های خارجی ستیزی و گفتمان راسیستی در فضای سیاسی سوئد است که احزاب دیگر درآن نقش داشته اند. زمانی که نخستین بار یک حزب خارجی ستیز به پارلمان سوئد راه یافت، رهبر وقت حزب لیبرال بنگت وستبری جلوی چشم میلیونها بیننده تلویزیون میزگرد را به دلیل حضور رهبر حزب خارجی ستیز ترک کرد. با ورود حزب دمکرات های سوئد به پارلمان سوئد نیز دهها هزار نفر در میدان مرکزی شهر جمع شدند تا ناخرسندی خود را از ورود راسیسم به پارلمان سوئد اعلام کنند. علاوه بر این طی تمام این سالها تمام احزاب چپ و راست سوئدی بر سیاست خودداری از همکاری با این حزب تاکید کردند تا آنرا منزوی سازند. سیاستی که البته مانع از رشد آنان نشد. اما ین بار تمام احزاب راست و بورژوایی به استثنای حزب سنتر با پذیرش همکاری با این حزب در عادی سازی از آن نقش مهمی داشتند که این سیاست نیز به رشد بیشتر آنان منجر شد. این واقعیت که احزاب بورژوا به جز حزب سنتر کم و بیش متاثر از گفتمان حزب خارجی ستیز سوئد، برخی از شعارهای آن را از آن خود کرده و جملگی بر سخت گیری بیشتر بر مهاجرتباران تاکید کردند در عادی سازی از این حزب و شعارهایش نقش مهمی داشت. در این زمینه متاسفانه حزب سوسیال دمکرات نیز با سیاست های سخت گیرانه تر خود درباره مهاجرت و مهاجرتباران (از جمله به قصد از دست ندادن آرا) به رقابت با حزب خارجی ستیز دمکرات های سوئد پرداخت، اما این نیز تنها به عادی سازی حزب دمکرات های سوئد و گفتمان های خارجی ستیز آن یاری رساند.

چهارم. زمانی که بزهکاری و جرم و جنایت و خواست شدت بخشیدن به مجازات و اعاده نظم و قانون – و مرتبط ساختن آن با مهاجران و مناطق حاشیه نشین – به اصلی ترین شعارهای انتخابات بدل شود روشن است که راست افراطی از بخت بیشتر در بهره بردن از آن در جلب آرا برخوردار است..

پنجم. زمانی که خواست رفاه اجتماعی و بهبود محیط زیست در جدال انتخابی کمرنگ شود، روشن است بازنده آن نیز بلوک قرمز /سبز خواهد بود.

ششم. در حالی که تاکید بر خواست مقابله با سیطره بازار بر مدارس و بهبود درمان و بهداشت توانست به حزب سوسیال دمکرات در افزایش آرای آن در این انتخابات کمک کند، اما تاکید بر عدالت اجتماعی و رفاه در بلوک قرمز سبز آن گونه که می باید برجسته نبود و بلوک قرمز/ سبز بیشتر دفاعی در این زمینه ظاهر شد ، حال آن که توجه به نگرانی از گسترش شکاف های طبقاتی می توانست آرای بیشتری از تهیدستان را به سمت آنان سرازیر کند.

هفتم. سرخوردگی بخشی از آرای طبقه کارگر در شهرهای کوچک که در دوران سیطره سوسیال دمکرات ها شاهد بهبود چندانی در موقعیت خود نبودند نقش مهمی در سوق دادن آنان به حزب خارجی ستیز سوئد داشت که وعده داد با کاهش هزینه های مرتبط با پناهجویی و مهاجران امکانات رفاهی “خانه مردم” را به سوئد باز خواهد گرداند.

هشتم. در شهرهای بزرگ نظیر استکهلم، یوتبوری و مالمو، و همچنین درمیان تحصیل کردگان، در بین زنان و جوانان بلوک قرمز سبز از پشتیانی بیشتری برخوردار است. اما در میان روستاها و محیط های کوچک، در میان مردان و در میان سالمند و در میان افراد با تحصیلات پائین رای به حزب خارجی ستیز دمکرات های سوئد بیشتر است. همچنین اگر قرار بود زنان نتایج این انتخابات را رقم می زدند برنده قطعی با اکثریت خرد کننده انتخابات بلوک قرمز /سبز بود. حزب خارجی ستیز در کل کشور بیش از ۲۰ درصد رای آورده است اما در استکهلم تنها ۸ درصد رای اورده است و رای آن افزایش نیافت. این درحالی است که حزب چپ ۱۴ درصد آرا در استکهلم را به خود اختصاص داد، اما در کل کشور با رای بیش از ۶ و نیم درصد آرا سقوط یک و نیم درصدی داشته است.

نهم. رشد راست افراطی در سوئد از جمله مدیون حمله پوتین به اوکراین و گسترش فضای میلیتاریستی و گفتمان امنیت گرایی در اروپا و از جمله سوئد و دیکته شدن نتایج آن به انتخابات از جمله گرانی و تورم و ضرورت استفاده از نیروگاه های هسته ای است. بلوک قرمز/سبز کمتر می توانند با توجه به اهمیت محیط زیست از آن برای افزایش آرای خود سود ببرند.

دهم. بالاخره در میان دو گروه مهاجر تبار قدرتمند در سوئد ایرانیان و آسوریها که هر دو به دلیل تجربه سنگینی که یکی از امپراطوری اسلامی ترکیه در قتل عام آسوری ها داشته و دیگری ترامای انقلاب اسلامی و حکومت اسلامی را پشت سر خود دارد، رای دان به حزب مسلمان ستیز دمکرات های سوئد از جذابیت خاصی برخوردار است که سیمای خارجی ستیز آن حزب را نیز می تواند کمتر کند. به ویژه آن که هر دو گروه از گروه های نسبتا موفق در جامعه سوئد هستند و حضورشان در حزب خارجی ستیز و رای به آن می تواند به افزایش مشروعیت آن حزب منجر شود که مدعی شوند آنان تنها با پناهجویان و مهاجران ادغام نشده مشکل دارند ، حال آن که آماج قدرت گیری راسیسم حمله به همه گروه های خارجی تبار و دمکراسی و حقوق برابر انسانها در کل کشور است.

https://www.facebook.com/photo/?fbid=6133036550044701&set=a.174393962575686

احتمال تشکیل یک دولت دست راستی در سوئد

به نظر می رسد اولف کریسترشون، رئیس حزب محافظه کار، در بهترین موقعیت برای نخست وزیر شدن باشد و این یعنی دوران سیاسی کاملاً جدیدی در شرف وقوع است.

طبق برآوردها بلوک راست که میانه روها بخشی از آن هستند ۱۷۵ کرسی از ۳۴۹ کرسی پارلمان را به دست آورده‌ که با اندکی پیشی گرفتن از چپ میانه با ۱۷۴ کرسی به نظر می‌رسد بخت به دست آوردن اکثریت را دارد.

حزب راست افراطی دموکرات سوئد (SD)، به عنوان دومین حزب بزرگ کشور، شرایط را برای یک دولت راستگرای آینده تعیین خواهد کرد، حتی اگر خود بخشی از آن نباشند. هرچند کریسترشون اگر بخواهد نخست وزیر شود به لیبرال‌ها وابسته است و لیبرال‌ها ایده‌های سیاسی دموکرات‌ها را نمی‌پذیرند.

چرا تاکنون جناح راست اعلام پیروزی نکرده است؟

انتظار می رود بیش از ۸۰۰۰۰ سوئدی مقیم خارج در این انتخابات رای دهند. این آرا در آخرین مرحله شمارش می شود و بنابراین می‌تواند نتیجه انتخابات را تعیین کند.

اولوف پالمه در انتخابات سال ۱۹۷۹ در شب انتخابات خود را برنده اعلام کرد، اما در روزهای بعد آرای خارج از کشور شمارش شد و منجر به سقوط او شد. در عوض، توربیورن فلدین از حزب مرکز، با اختلاف ۸۰۰۰ رای، دولت را تشکیل داد.

آنچه در حال حاضر مهم است این است که برنده انتخابات در نهایت موفق به تشکیل سریع دولت شود. سوئد نمی‌تواند دشواری تشکیل دولت و فلج کردن کشور را در برابر بحران انرژی و تورم افسارگسیخته که در حال رخ دادن است تحمل کند.

اگرچه جناح راست افراطی نسبت به راست میانه‌رو پیشروی کرده اما رئیس حزب محافظه کار کسی است که ریاست جناح راست را بر عهده خواهد داشت و در نتیجه ریاست دولت را بر عهده خواهد گرفت.

 (https://api.alkompis.se/news/wp-content/uploads/sites/2/2022/09/alkompis_R4WjwshxaM-736×414.jpg)

لینک عضویت در کانال تلگرامی اخبار سوئد :

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate