مانیفست آنارشیستی صلح

 مانیفست  آنارشیستی  صلح
مانیفست پیشنهادی برای آنارشیستهای منطقه خاورمیانه و جهان

با هدف ایجاد *حاکمیت شوراهای دئموکراتیک و لائیک در ایران و کنفدراسیون شورایی در منطقه
با  سرنگونی رژِیم جنایتکاراسلامی در ایران و همه دولتهای ارتجاعی منطقه و نابودی نظام سرمایه داری در جهان

تقدیم به همه شورشگران  و آزادیخواهان
و
فئدراسیونهای مستقل انارشیستی و سوسیالیستهای  منطقه و جهان
و
هسته های مستقل شورشگر در ایران و منطقه
و
عاشقان انسان و باورمندان به صلح و انسانیت

سخت و دردناک است برای صلح جنگیدن!
جنگیدن برای کسب صلح یک انتخاب دردناکیست که جنگ افروزان حاکم بر جهان بر عاشقان انسانیت و بشریت و صلح تحمیل کردند!
اما بدون مبارزه ، و بدون نابودی کامل همه جنگ افروزان ، کسب صلح کامل برای بشریت محال است.
مقدمه
تحلیل وقایع سیاسی در قرن حاضر و در شرایط کنونی جهان
در طی دهه های گذشته ،نظام جهانی سرمایه و اربابان حاکم در جهان که مالکیت  بخش اعظم ثروتهای جهان را به انحصار خود دراورده بودند ، به واسطه انحصار نهادهای مالی (کل سیستم بانکی و مالی جهان) کنترل و هدایت همه دولتهای جهان را کسب کردند.بواسطه این انحصار ثروت در حجم جهانی اربابان نظام سرمایه با انتخابهای دقیق ،حاکمان مرید و مطیع به نظام ، در دل رهبران برگزیده شده در دولتهای جهان را جایگزین کرده و توانستند مانع از روند سقوط و فروپاشی احتمالی نظام سرمایه در جهان شوند.
این روند با حذف و نابودی تمامی رسانه های مستقل در جهان ، و ایجاد و کنترل و هدایت کل رسانه های موازی و وابسته به منافع نظم جهانی در کنار کشتار فیزیکی روزنامه نگاران مستقل  و رهبران و مبارزین صورت گرفت.در نتیجه ، روند افشاگری از توطئه های جهانی و فساد جهانی حاکمان جهان (اکثر سیاستمداران برگزیده ) و جنایت و قتل عام دولتها ،تا افشا جنایتهای محیط زیستی دولتها که خطر نابودی کره خاکی و همه خطراتی که جامعه های بشری جهان را تهدید میکنند بنوعی کاهش یافت.
در طی این دوران ، حجم جنبشهای اعتراضی جهانی که از دل مبارزات علیه بینظمی موجود در نظام سرمایه و فساد در سطح جهانی و علیه حاکمان جهان (همه دولتهای جهانی) بسیج شده و مبارزه میکردند ، سال به سال کاهش یافت.جنبش های عظیم جهانی از جمله جنبش نود و نه درصدی ها و جنبشهای جهانی معروف به سبز برای نجات کره زمین و بشریت از نابودی تدریجی و جنبش های جهانی دفاع از صلح  و جنبشهای طبقاطی و زنان ودگرباشان جنسی و جنبشهای مختلف همه ستم دیدگان در هر هویت تحت ستم در جای جای کره خاکی روند نزولی خود را طی کردند.در روند سرکوب هم زمان و وحشیانه اکثریت قریب به اتفاق و همزمان در سطح جهان ، همه پیشگامان این جنبشها توسط همه دولتهای جهان ،این جنبشها با تحمل شکستهای متوالی به عقب رانده شده و سیر نزولی خود را طی کردند
اربابان حاکم و هدایت کنندگان قدرتهای برتر جهانی ،با کنترل بر رسانه ها و با ترفندهای ویژه و با رواج بیشعوری عمومی گشته توسط رسانه های جهان و سیستمهای اموزش و پرورشی مرسوم در جهان ، بردگان مدرن در جهان را با ترس و ارعاب و کشتار و سرکوب به سکوت کشاندند.
افتضاح های انتخاباتی در جوامع پیشرفته بنام دئموکراسیهای مدرن! بشری ابرویی برای حیثیت نظام جهانی و سیستم دئموکراتیک دروغین ان بنام لیبرالیزم ، باقی نگذاشت.افتضاح انتخاباتی در امریکا ، حمایت از تداوم حاکمیت های طولانی و سلطنتی همه دیکتاتورهای حاکم در جهان بنام جمهوریت و دئموکراسی در انتخابات دروغین و نمایشی ،چهره و ماسک دروغین ازادیخواهی نظام جهانی سرمایه را عیان تر ساخت.
حاکمیتهای دیکتاتورهای موروثی در روسیه و ایران و سوریه و ترکیه واذربایجان و کل کشورهای بلوک شوروی پیشین و در کل کشورهای اسیایی و امریکای لاتین بشکل موروثی و طولانی مدت ادامه یافت . در بخش اعظم کشورهای اروپایی با حمایت اربابان جهان و رسانه های تحت کنترل  حاکمان پرورش یافته و مطیع  به حاکمیت رسانده شدند. در نتیجه این سناریو که در بعد جهانی اجرا گشت و  در سکوت سازمانهای  جهانی ، دیکتاتورهای وحشی و جنایتکار همچون پوتین و اردوغان و خامنه ای و علی اوف و نطر بایف و…. و همه حاکمان فعلی جهان در صدر دولتها ، بسان سلاطین عصرهای گذشته ،عمر حاکمیت موقت خود را طولانی و یا ابدی  کردند.
در روند این جریانها و رویدادهای همگون و هم زمان سیاسی در سطح جهان و با شیوع عمدی ویروس کرونا توسط شرکتهای چند ملیتی داروسازی که به سفارش اربابان نظام سرمایه صورت گرفت ،بشریت الوده به ترس از مرگ ، عمدا به کما برده شد.
بعد از پیروزی جناح دئموکرات حاکمان ماسون امریکایی و حذف رقیب قدرتمند و شارلاتان سیاسی بنام ترامپ که به لحاظ قدرت مالی کلانش بنوعی مستقل از اربابان حاکم در کاخ سفید حکومت میکرد جهان وارد مرحله جدیدی گشت.سیاستهای کلان  نظام سرمایه در بخش حاکمیت امریکا بزیر سوال رفته و برنامه اداره جهانی بر اساس برنامه های از پیش تعیین شده به تعویق افتاد.سیاست ترامپ مبنی بر  دادن اولویت اصلی به شهروندان و منافع امریکاییان باعث توقف سیاست اربابان نظام در بعد جهانی گشت .بعد از این وقفه چهار ساله ،جهان شاهد  اتحاد شوم همه رسانه ها و همه حاکمان قدرتمند جهان  در شکل یک  همبستگی جهانی بود که برنامه توطئه سقوط وی از قدرت را براحتی فراهم کردند.
بعد از سقوط ترامپ، سیاستهای جهانی در راستای بازگشت به دوران قبل از ترامپ رقم خورد. قدرت و استحکام مواضع و منافع ماسونیزم و صهیونیزم ، ابتدا درامریکا و سپس در جهان رقم خورد.اربابان حاکم  در جهان با تقلب و رسوایی، بایدن معیوب را به قدرت رساندند تا وقفه ای که در سیستم جهانی با قدرت گیری ترامپ به قدرت ایجاد گشته بود را جبران نمایند. سیستم جهان سرمایه بعد از همه گیر کردن عمدی ویروس کرونا در بعد جهانی که با هدف تضعیف و یا حذف رقبای  حاکمان جهانی انجام شده بود ، بهمراه خود ، رکود مالی عظیم را بهمراه اورد.سیستم مالی جهان سرمایه ، بعد از تجربه این رکود بیسابقه در اقتصاد جهان ، به ضرورت  تزریق هزاران میلیارد  رسید. بعد از سقوط دادن ترامپ از حاکمیت و به لطف سیاستهای دولت بایدن و اربابان ماسون  جهان  با همکاری همه نهادهای جنگ افروز ، فرمان اجرای یک پروژه جدید جهانی ،با هدف ایجاد و گسترش جنگها در سطح جهان را صادر نمود.
ناتو ورهبران ان، سناریو از پیش تعیین شده را برای تحمیل جنگ به اکراین و روسیه و منطقه و اروپا و جهان را اغاز نمود.این سیاست جنگ افروزی اربابان ماسون جهان ،با هدایت عمدی دیکتاتوری بنام پوتین و وبا فریب دلقک سیاسی و ناسیونالیست افراطی بنام زلنسکی با مهارت اجرا شد و کل کشور اکراین در مدت کوتاهی به ویرانه مبدل شد .در طی این جنگ چند ماهه،  بیش از هشت میلیون اواره و دهها هزار کشته و مجروح، ماحصل اجرای سیاست جنگ افروزی دئموکرات نشانهای کاخ سفید شد.
با اجرای دقیق این پروژه توسط دلقک سیاسی بنام بایدن و شرکا، نظام سرمایه و اربابان ماسون ان به تمامی اهداف از پیش تعیین شده رسید و با موفقیت کامل مراحل بعدی را ادامه میدهند. سازمان ناتو که دهه ها بعد از فروپاشی شوروی ، موضوعیت و مشروعیت وجودی خود را از دست داده بود به کمک این سیاست ، دوباره از جسد بیجانش زاده و قدرتمند شده و جنگ را به مرزهای داخلی اروپا کشاند.در طی نزدیک به سه ماه و نیم از روز اغاز این جنگ بیهوده ، هزاران میلیارد درامدهای انباشته شده کشورهای اروپایی  ،برای خرید تسلیحات دفاعی از نهادهای مالی و نظامی منتسب به اربابان  سوق داده شد.صدها میلیارد دلار برای خرید تجهیزات نظامی بلامصرف مانده جمع اوری وبا ارسال به اکراین برای دفاع مشروع ! مصرف شد.لازم به ذکر است که مالکان همه این کارخانه های عظیم تسلیحاتی تا چند ماه پیش در نتیجه رکود اقتصادی در خطر کامل ورشکستگی بودند
با اجرای این پروژه ،هزاران میلیاردی که میتوانست برای رفاه و اسایش جوامع مختلف بشری صرف گردد به جیب صاحبان کارخانه های جنگ افروز پرداخت شد.خرید های کلان تسلیحاتی بنام اجبار در تحکیم مواضع دفاعی در بعد جهانی و خصوصا اروپا بشکل قانونی خزانه های این دولتها را خالی نمود.در روند این خریدهای کلان ،هزاران میلیارد صرف خریدهای نظامی شد و سودهای بیکرانی  را شامل مالکان برتر جهان کرد.اینک پروژه های گسترش جنگ با تهدیدهای اتمی روسیه و رقبا، جهان را به ورطه نابودی کشانده است.با جهانی کردن ترس ناشی از گسترش ویروس و جنگ ،جهان الوده به ترس  گشت .
سیاستهای اینده نزدیک ناتو و اربابان ماسون جنگ افروز در جهان ،گسترانیدن شعله های جنگ و درگیر کردن همه مردم جهان است.

یکی از اهداف اصلی پروژه جنگ افروزی که با شیوع عمدی ویروس کرونا در جهان اغاز گشته حذف  و یا تضعیف رقبای  اقتصادی و سیاسی در جهان بود.اکنون با اغاز جنگ اکراین ،بلوک اقتصادی یورو بهمراه روسیه تضعیف گشته و اتحاد قدرتمند اقتصادی اروپا تضعیف گشته است. اربابان نظام سرمایه به این هدف در پایین اوردن ارزش یورو و برابری ان با دلار دست یافته اند .ایجاد مانع برای رشد و ترقی جهان که با پیشرفت تکنولوژی و دانش بشری میسر گشته هدف بعدیست.در نتیجه این پیشرفت جهانی ضرورت تداوم شکل ارتجاعی اداره جهان به شکل انحصاری زیر سوال رفته و جهان اماده تغییر اجباری شکل اداره مدرن جهان میگشت.شرکتهای چند ملیتی صنایع نظامی و داروسازی و همه نهادهای مالی جهان با این پیشرفتها در حال حذف تدریجی خود نفسهای اخرین خود را میکشیدند که با این توطئه های جهانی جان تازه ای بر روح فرتوت و بیمار ارتجاعی ان وارد گشت.
هدف نهایی واصلی این سیاستها، حذف رقیب اصلی امریکا یعنی چین ،ابرقدرت مالی جهان است. کاخ سفید و ناتو و همه قدرتهای برتر و مالک جهان با حذف و تضعیف روسیه که زمانی قدرت دوم و برتر جهانی بود ،موفق شدند که احتمال کمک روسیه قدرتمند ، برای حمایت از چین در رویارویی احتمالی نظامی با امریکا را به صفر برسانند.همچنین از وقوع اتحاد نظامی و سیاسی و اقتصادی که  سه قدرت برتر جهان یعنی چین و روسیه و هندوستان ان را راهبری میکردند جلوگیری کرده و در نطفه این اتحاد را که به ضرر نظام جهانی سرمایه و منافع عمده جهانی رهبران داعمی ان بود، نابود نمایند.پروژه های ایجاد بلوک اقتصادی عظیم جهانی برهبری چین و روسیه و هندوستان و کشورهای اسیایی ،میرفت که به انحصار دائمی اربابان جهان از ثروت جهان پایان دهد.
برنامه بعدی اربابان جهان ،ایجاد تنش و حتی جنگ احتمالی هسته ای مابین هند و پاکستان است که رقیب دیگر  یعنی هندوستان ، بسان روسیه از این جبهه و اتحاد با چین حذف گردد. با حذف روسیه به رهبری پوتین ، بیمار روانپریش که در توهم تزار بزرگ بودن میزید ، روسیه براحتی در باتلاقی فرو افتاد که براحتی امیدی برای نجاتش نیست.
در تداوم این سیاستها ،اربابان نظام سرمایه نقشه های شوم دیگری را در منطقه خاورمیانه  تدارک دیدند.اصلیترین محور اجرای این سیاست توسط حاکمان برگزیده شده ماسونیزم جهانی در شکل حکومت های اسلامی در ایران و پاکستان اجرا خواهد شد.در طی دهه های گذشته ،سیاستهای اقتصادی چین در منطقه و کل کشورهای افریقا و اسیا باعث گسترش نفوذ چین و بسط امپراطوری اقتصادی ان گشته است.بلوک اقتصادی قدرتمند جدید برهبری چین وبا شرکت اکثر قدرتهای اسیایی و کشورهای افریقایی نوید پایان انحصاری کسب ثروت توسط اربابان دائمی جهان را نشان میداد.
ناخشنودی اربابان جهان از نزدیکی اجباری مزدوران حکومت اسلامی برای حفظ هستی نظام خود  به چین باعث گشت تا این سیاستها با ترفند جدید و توسط مزدوران حاکم اسلامی به مرحله استارت برسد.لازم به یاداوریست مدتهاست که رژیم جمهوری اسلامی در نتیجه تحریمها در بند و بستهای جهانی در مرحله فروپاشی کامل اقتصادی و سیاسی و اجتماعی قرار گرفته شد .بخشی از حاکمان مزدور  اسلامی برای جلوگیری از روند سقوط حتمی نظام خود مجبور به نزدیکی به چین گشتند.افشاگری مزدوران ماسون غربی (باند رفسنجانی و روحانی و ظریف) از عقد قرارداد استعماری باچین  ابرویی برای باند مزدوران  ماسون روسی (رهبر و سپاه ) باقی نگذاشت.( اشاره به افشاگری ظریف از اجرای دقیق فرامین روسیه در سوریه و منطقه برای حفظ منافع ان است )با چرخش سیاستهای کلان اقتصادی مزدوران روسی در بخش رهبری نظام اسلامی خیانت کارگزاران به اربابان ماسون جهانی بازتکرار گشت.  گناه نابخشودنی و تکراری مزدوران حاکم بر ایران که از لحاظ تاریخی باعث تغییر نظام سلطنتی به حکومت اسلامی گشت!
(اشاره به نزدیکی رضا شاه پهلوی به نازیهای المان و سرنگونی حکومت وی توسط اربابان و عقد قراردادهای عظیم نظامی محمدرضا شاه که باعث سقوط وی شد این توطئه با اجرای کودتای نظامی هایزر و  به حاکمیت رساندن مزدوران جدید حاکم در نقاب انقلاب اسلامی گشت!)
این توطئه با سوق دادن حکومت اسلامی به تنها راه نجات نظام یعنی نزدیکی به چین سرعت گرفت. اکنون با توجه به تکرار این خیانت اشکار مزدوران حاکم گشته اسلامی ،سیاستهای جدید در منطقه اجرایی خواهد شد.اصلیترین نقش در این سناریو بر عهده حاکمان جنایتکار اسلامی واگذار گشته است.
سناریوهای احتمالی اجرایی در ایران و منطقه در اینده نزدیک
اولین سناریو احتمالی و قریب به یقین ، دستیابی حاکمان جنایتکار به سلاح اتمی به کمک اربابان جهانی و در نتیجه ،آغاز حمله اتمی رژیم اسلامی به اسرائیل و یا عراق و یا یکی از کشورهای همجوار است.
دومین سناریو – اجرای کودتای ارام ، توسط بخشی از نیروهای نظامی (سپاه) با هدف حذف رهبر و سازش با امریکا و انتقال ارام قدرت به حاکمان مشترک برگزیده از خارج و داخل است!
سناریو همشکل این برنامه برنامه تغییرحکومت از بالا یا همان رژیم چنج است.باز تکرار توطئه ساخت انقلاب اسلامی یعنی اینبار بازگشت سلطنت بشکل مشروطه و  به حاکمیت رساندن ارام برگزیدگان این بخش از اپوزسیون بعنوان دولت تبعیدی برای انتقال ارام قدرت.
اتحاد شوم اصلاح طلبان سابق با بخشی از فرماندهان سپاه بهمراه سلطنت طلبان نمونه های واضح اجرای این سناریو احتمالی  است.کشتار پنهانی فرماندهان  سپاه و ارتش که توان انجام  کودتا را دارا بودند در طی سالهای گذشته ،سیاست پیشگیری سران نظام اسلامی بود که توسط نهادهای امنیتی اجرایی گشته و میگردد.
در تداوم این سناریوها و در صورت دستیابی ایران به سلاح هسته ای  ، حمله نظامی نیروهای خارجی به ایران بر اساس تصمیمهای نهادهای بین المللی و دولتهای برتر جهانی در برنامه گنجانده شده است .شکست عمدی مذاکرات اتمی و عدم باج دهی به خواسته های حکومت اسلامی نمونه کوچکی از اثبات اجرای این سیاست است .
حمله احتمالی نظامی ،سقوط احتمالی حکومت اسلامی را در پی خواهد داشت.ناارامیها و اغاز جنگهای تحمیلی به منطقه سراغاز  انجام توطئه بزرگ برای ساخت خاورمیانه جدید است.
سناریو همزمان با حمله نظامی ، ایجاد جنگهای داخلی مابین ملتهای ساکن ایران توسط کشورهای منطقه با سرمایه گذاری و تسلیح انان خواهد بود.( تکرار پروژه سوریه و لیبی در ایران ) این سرمایه گذاریها از دهه ها پیش در سیاست منطقه ای کشورهایی چون عربستان و اسرائیل و ترکیه و اذربایجان بشکل پنهان پیگیری میگردد
سناریو محتمل دیگر ، ایجاد جنگهای داخلی توسط حاکمان جنایتکار اسلامی که با تسلیح بخش اعظمی از مردم و قبایل مسلح ،توسط دستگاه امنیتی و اطلاعاتی در شرف اجراست. احتمال اجرای این سناریو نیز بیشتر از سایر سناریوهاست.زیراحاکمان جنایتکار اسلامی که سرنگونی محتمل خود را درک کردند،برای فرار از چنگ عدالت و محاکمه در اینده نزدیک که بعد از سقوط حتمی رژِیم اسلامی ، جایی برای فرار در جهان ندارند و در صورت تغییر حاکمیت سیاسی ،الترناتیو امنیتی برای حفظ جان خود نمیبینند  .در ضمن از یاد نبریم که چهل و دو سال  پیش که رژیم اسلامی که از طرف اربابان جهانیش برگزیده و به حاکمیت رسید دارای یک ماموریت دائمی و ویژه هست. هدف اصلی انان ، تداوم نابودی سرزمینمان ایران و منطقه بود که بخوبی این ماموریت را در حیات ننگین خود و با جنگ افروزی و تولید مثل سازمانهای تروریستی اسلامی در منطقه ان را جامه عمل پوشاندند.(داعش و طالبان و حزب اللاه و جیش العدل و همه گروههای تروریست اسلامی توسط رژیم ایران تولید گشتند)
نفع کلی حاکمان جنایتکار، در ویران سازی سرزمین ایران بسان مدل سوریه و یا لیبیست تا در این اشوب و درهم ریختگی حتی اگر شده جان خود را در گرماگرم این اشوبها نجات دهند.یا بسان مدل سوریه بخشی از سرزمین را در اختیار خود داشته باشند.
از یاد نبریم که حاکمان جنایتکار ابتدا با اجرای فاجعه قتل عام سینما رکس در ابادان ، این ماموریت خود را اغاز کرده و تاکنون از کشتار و جنایت در حجم گسترده ، در طی بیش از چهار دهه حاکمیت مطلق خود ابایی نداشته و ندارند.
توضیح مهم- درک اهمیت استراتژیک جغرافیایی بنام ایران و احتمال وقوع یک انقلاب اجتماعی منطقه ای که میتواند جهانی هم بشود زیاد سخت نیست. تئورسینهای مزدور سیاسی که  اجیر اربابان جهان سرمایه هستند بخوبی از این خطر بالقوه سیاسی اگاه هستند. احتمال شورشهای انقلابی غیر قابل مهار  و فروپاشی دولتهای حاکم دور از ذهن نیست.اجرای توطئه ساخت ((انقلاب )) اسلامی در سال پنجاه و هفت توسط مزدوران برگزیده  برهبری مزدوری بنام خمینی و شرکای وی و به حاکمییت رساندن ارام وی، بدون گسترش بروز انقلاب واقعی، مصداق این نظریه وتحلیل است.اتاقهای فکر امنیتی  و همه سازمانهای امنیتی در جهان با اشاره به این خطر بالقوه که نظم نظام جهانی را ممکن است به خطر بیاندازد واقف هستند و برای پیشگیری از انفجارها و شورشهای انقلابی وغیر قابل کنترل و نظام بر افکن،تدابیر ویژه و الترناتیوهای کم خطری را چیدند.بعنوان نمونه تاریخی ، کودتای امریکایی ژنرال امریکایی ،هایزر  را میتوان برشمرد.وی با هدف خلع سلاح کردن ارتش و با صدور فرمان بیطرف ماندن عمدی همه رهبران ارتش موفق شد بصورت ارام و بدون هیچ خطر گسترش انقلاب، حاکمان مزدور جدید را به حاکمیت برساند.
لازم به ذکر است که متفاوت بودن سناریوهای احتمالی در وجود اتاقهای فکر دستگاههای امنیتی قدرتهای جهان است که هنوز بر اجرای یک برنامه مشخص بمانند توافق در گوادالوپ به نتیجه نرسیدند .
در مقابله با این سناریوها چه باید کرد؟!
در صورت وقوع هر یک از سناریوهای ذکر شده ، قدرت متمرکز سرکوبگر و جنایتکار رژیم تضعیف شده و یا کنار گذاشته خواهد شد . درچنین حالتی که بیشتر شبیه دوران خلاء قدرت بعد از اشغال متفقین و یا ابتدای دوران حکومت دولت موقت بازرگان خواهد بود . در خلاء ایجاد شده قدرت سرکوبگر متمرکز دولتی و یا تضعیف ان به صورت موقت و در یک زمان محدود و کوتاه،بزرگترین شانس برای برهم ریختن همه این سناریوهای خطرناک فراهم خواهد شد. در چنین مقطع زمانی ، پیشگامهای همه جنبشها ی ستم دیده و ازادیخواهان و خصوصا آنارشیستهای پیشگام،میبایست اقدامهای زیر را سریعا اجرایی نمایند.

ایجاد هسته های کوچک شورشگر با بسیج و سازماندهی و تبلیغ ارمان و این راهکار با شعار
(( *همه قدرت بدست حاکمیتهای شوراهای دئموکراتیک و لائیک ))

-ایجاد جبهه مقاومت مردمی توسط پیشگامان جنبشها ، متشکل از هسته های کوچک شورایی، و ارتباط گیری با سایر هسته های مقاومت در سطح سراسری در سرزمین ایران .
پیشگامان میبایست سریعا کنترل محله و شهر و و روستا را یکی بعد از دیگری بدست گیرند. مدارس و نهادها و مراکز تولیدی و ادارات و همه اماکن پلیسی و امنیتی بعد از اغاز اجرایی هر یک از سناریوهای احتمالی ذکر شده در یک شورش عمومی و بشکل انقلابی بعد از خلع سلاح بدست شوراها کنترل و اداره شوند.
ایجاد مراکز مقاومت و با شناسایی و دستگیری مزدوران و جنایتکاران و معرفی انان در موعد شورش جمعی
ایجاد نیروهای مسلح مردمی برای تامین امنیت شهرها و مسلح کردن سریع توده ها
سازماندهی انتخابات شوراهای مختلف زنان و کارگران و همه ستم دیدگان.معلمان و دانشجویان و همه مراکز تولیدی و اداری
مصادره فوری و انقلابی رسانه ها از جمله مراکز رادیو و تلویزیون و راه اندازی رسانه های مستقل و یاری رساندن به ایجاد رسانه های مردمی ، شرط احترام به ازادی بیان و حق تحزب و سازماندهی با رعایت مطلق ازادی بیان در پروسه قبل و بعد از انتخابات موقت و دعوت از اندیشمندان سیاسی برای تدوین پیش نویس قانونهای اساسی مستقل و مختص شوراها
منحل کردن نیروهای نظامی و ارتش و همه نیروهای مسلح سپاهی و بسیجی و غیره
سازماندهی سریع برای ایجاد نیروی انتظامی و پلیس خلقی برای جلوگیری از بروز جنگهای داخلی و یا تنشهای قومی و ملی و مذهبی و خلع سلاح همه نیروهای مسلح  و قبابل و راه اندازی سریع دادگاههای خلقی و محاکمه همه جنایتکاران در سیستم قبلی که سابقه جنایتکاری داشتند
مهمترین مسئله در این گام اعلام رسمی لغو حکم اعدام وجلوگیری از اعدامهای انقلابی خواهد بود
تشکیل فوری سازمانها و نهادهای بین المللی درجهان، برای اطلاع رسانی و تبلیغ ارمانهای جنبش به مردم جهان و شکستن سد سانسور بین المللی توسط رسانه های جهان
تشکیل و سازماندهی صندوقهای کمک به جنبش در جهان مابین میلیونها پناهنده و یا مقیم در خارج از ایران،که به شکل شورایی اداره گشته و با جمع اوری کمکهای مردمی در سرتاسر جهان میتوانند حمایتهای معنوی و مخصوصا مالی خود را به جنبش و فعالین و مبارزان داخلی ارسال نمایند.
سازماندهی انتخابات شهرداریها، بخشداریها و دهداریها و و اعلام فوری برقراری حاکمیت شوراهای لائیک و دئموکرات واداره موقت شهرها بدست نماینگان برگزیده این انتخابات
معتمدین محلی خوشنام و یا زندانیان سابق سیاسی میتوانند در دوران موقت ، مسئولیت اداری محلات و شهرها را بر عهده بگیرند .دادن مسئولیت موقت به هر یک از مراکز اداری و کارخانجات و مراکز اموزشی و شهرداریها و ادارات تا انجام محکمه های انقلابی و نظارت انتظاماتی توسط نیروهای پلیس خلقی و حفظ نظم انقلابی در جامعه ،ارتباط گیری سریع با سایر شوراها در شهرهای مختلف و ایجاد هماهنگی و سازماندهی جبهه مقاومت سراسری از دیگر موارد ضروریست
لازم به ذکر است در صورت حمله نظامی و یا وقوع کودتا و یا چنج رژیم از بالا و در خلاء موقت حکومت متمرکز مرکزی و ضعف و ازهم پاشیدگی نیروهای نظامی انان سریعا میبایست تمامی این اقدامات را انجام داد .این اقدامات مانع از بروز جنگ داخلی و بسیج و سازماندهی جبهه دشمن برگزیده و یا حاکم گشته و یا کودتاگران خواهد شد.
سایر موارد اجرایی بر اساس زمانبندی وبعد از مرحله شورش و بعد از اعلام انحلال جمهوری ننگین اسلامی
اعلام لغو تمامی قوانین ارتجاعی اسلامی و اعلام استقلال کامل شورا ها و معرفی سریع مدیران برگزیده در پروسه انتخاباتی برای اداره موقت شهر و بخش و روستا و شهرستان ،اجباری کردن شرکت در انتخابات و تشکیل شوراهای مردمی بر اساس هویت برگزیده جنسی و ملی و طبقاتی و باورمندی و ایدئولوژی همه شهروندان ان جوامع
تدوین پیش نویس قانونهای اساسی
این قوانین  باید بر گرفته از بهترین گزینه ها و قوانین رایج در جهان  باید باشد .استقلال رای هر یک از  شوراهای محلی برای تعیین قوانین مدون محلی الزامیست.
انتخابات ازادانه میبایست در مرحله اول و بصورت مقطعی و موقت نمایندگان را برای هدایت جامعه به انتخابات بعدی مهیا نماید.
مسئولیتهای همه شوراها تا تکمیل قانون اساسی شوراهای شهرها و روستاها و بخشها و شهرستانها بر اساس تقسیمات اتنیکی و قومی و ملی ،مختص همه مردمان ان جامعه بر اساس تضمین منافع فردی و جمعی  هر هویت مختلف انتخابی ان جامعه  میبایست باشد. بناعا قوانین اساسی در شهرهای مختلف و در شوراهای ان شهرها الزاما نمیتواند یکسان باشد.
اعلام انحلال یا لغو همه قوانین و اشکال ارتجاعی سیستم اموزش و پرورش و لغو فوری رسمیت دادن به یک زبان و فرهنگ و دین و هر نوع تقدس دهی .شوراها در هر شهر و روستا ،بشکل مستقل و بر اساس انتخابات ازادانه همه اعضا ، زبان و یا زبانهای اموزشی وسیستم اموزشی و کتابهای اموزشی را تعیین و تدوین خواهند کرد

ویژگیهای مختص حاکمیتهای شوراهای لائیک چگونه خواهد بود؟
در پروسه انتقال قدرت و حاکمیت به شوراها بعد از مرحله انتقالی ، ویژگیهای منحصر بفرد و نوینی میبایست ایجاد شود که بصورت مختصر پیشنهاد میشود.
مصادره تمامی اموال منقول و غیر منقول بنام شوراها با ملی کردن همه اموال منقول و غیر منقول دولت و نهادها ی وابسته حاکمان جنایتکار و خانواده هایی که با رانت و سوبسیدهای دولتی در همکاری با جنایتکاران به ثروتهای باد اورده رسیدند.
لغو و اعلام انحلال مرزهای سیاسی کشوری و خروج از تمامی سازمانهای بین المللی و اعلام انحلال تمامی قراردادهای سیاسی بنام قدرت متمرکز دولتی
-تعیین مرزهای اداری  حاکمیت شوراهای شهرها  در حجمهای بزرگتر استان (ایالت -ولایتها ) بر اساس برگذاری رفراندوم های الحاق ازادانه هر یک از شوراهای کوچک در مناطق جغرافیایی همجوار
هم زمان، سازماندهی انتخابات با هدف تعیین نماینگان واقعی برای انتقال و نمایندگی کردن شورای مورد نظر در حجمهای استانی-ایالتی وحکومت فدرال مرکزی و سراسری
تبلیغ و ایجاد سازمانها و نهادهای کمک رسانی به برقراری حاکمیت شوراها در منطقه و کشورهای منطقه
انتقال مالکیت تمامی کارخانجات و موسسات تولیدی بدست کارگران و تشکیل شوراهای اداری خودگردان توسط انتخابات ازاد انان
تدوین قانونمندی موقت و مقطعی سریع برای اداره شورایی موسسات اموزشی دبستان و دبیرستان و دانشگاهها توسط والدین و معلمین و دانشجویان و اساتید بصورت مشترک
مرحله سازماندهی انتخابات موقت و سپس دائمی برای  تعیین نمایندگان واقعی مردمی  در تمامی نهادهای حقوقی و اداره سیاسی و اجتماعی و انتظامی که بر اساس لیاقت و استعداد و تخصص افراد صورت خواهد گرفت
ایجاد سریع سیستم مالی موقت و ملی کردن تمامی نهادهای مالی و بانکی و مصادره و ملی کردن انان بنام شوراهای محلی و شهری بهمراه مصادره اموال منقول و غیر منقول جنایتکاران
تنظیم و هماهنگی نمایندگان سیاسی شوراها در ولایات برای تقسیم ثروت در حجم کشوری برای ایجاد عدالت و برابری مابین شوراهای سراسری.انتخاب نمایندگان برای شرکت در پروژه های عظیم سرزمینی – منطقه ای و جهانی و ایجاد سیستم مالی مشترک در سیستم فئدرال مرکزی
ملی کردن بانکها تعیین پول رایج در فدرالیزم منطقه ای و بعدها در سیستم سراسری
در دوران گذار و در خلا حکومت مرکزی ،استفاده از سیستم ارزهای دیجیتال و رمز ارزها پیشنهاد میشود. رسمیت دادن شکل ملی به هر یک از این سیستمهای رایج شده در جهان و با بازتولید این سیستم در شکل منطقه ای و یا سراسری میتوان  جریان مالی اقتصادی را سامان داد. هدف از ایجاد موقت این سیستم  مالی ، تداوم مبادلات اقتصادیست.حتی میتوان در دوران موقت انتقال حاکمیت به شوراها ، بجای پول رایج ،هر شورا اقدام به چاپ اوراق قرضه مختص ان شورا نمود
اجباری کردن تحصیل رایگان از مهد کودک تا دانشگاه و مصادره تمامی اموال وزارتخانه ها به نام شوراها و ملی کردن تمامی اموال وزارتخانه ها
تقسیم ثروت های مصادره شده مابین همه شهروندان ساکن شوراها و اعطای شهروندی به تمامی ساکنین  بدون در نظر گرفتن تعلقات قومی و ملی و جنسی و مذهب و تعلقات و باورمندیها، یا مهاجر بودن و یا نبودن انها
تقسیم مالکیت زمین بصورت برابر به همه شهروندان شهری و روستایی و یا عمومی کردن مالکیت انها
شوراها میبایست بر اساس تفکر لائیک اداره گردند
ممنوعیت ورود نگرش دینی و ایدئولوژیک و باورمندی و هرگونه تقدس به ارکان اداری و سیاسی  شوراها باید جدا رعایت گردد.
نمایندگان سیاسی در مراجع اداری میتوانند منسوب به حزب و یا هر باورمندی باشند اما زمانی که بر اساس فرامین دینی و مذهبی و یا منافع حزبی و گروهی تصمیم بگیرند باید سریعا از سیستم اداری جامعه در هر مقامی کنار گذاشته شوند.
لوایح پیشنهادی
ممنوعیت شرکت کودکان زیر هیجده سال درهمه مراسم دینی و مذهب و سیاسی
از جمله , کلیساها ,مساجد ,کنیسه ها ,معبدها و میتینگهای سیاسی
ممنوعیت اعمال تمامی اعمال دینی و مذهبی بر بدن و روح و روان کودکان از جمله ختنه ،غسل تعمید و غیره
ممنوعیت استفاده از همه پوشش های دینی و مذهبی توسط کودکان زیر هیجده سال
ممنوعیت همه آموزش های دینی همه ادیان به کودکان زیر هیجده سال در جامعه در مدارس و انجمنها و حتی در جمع خانه و خانواده
ممنوعیت نامگذاری اسامی مذهبی و دین بر اساس باورمندی والدین
ممنوعیت ثبت افراد زیر هیجده سال از تقسیم بندی های اماری بر اساس باور دینی ولقبهای دینی
بعنوان مثال مسیحی زاده ,مسلمان زاده ,یهودی زاده ,بودایی زاده
ممنوعیت اجرای قوانین وراثت و قوانین مالیاتی مذهبی و دینی
(ازجمله خمس و ذکات و تقسیم ارث بر اساس جنسیت)
ممنوعیت اجرای همه مراسمهای دینی و مذهبی وحشیانه از جمله کشتار حیوانات بعنوان قربانی ،زنجیر زنی و سینه زنی و قمه زنی و همه ایینهای مذهبی و دینی
ممنوعیت و لغو نامگذاری های تاریخی در تعیین روزشماری و تعطیلات و اصلاح و تغییر همه قوانین رسمی برگرفته از دستورها و باورهای دینی و مذهبی
تضمین آزادی انتخاب دین و مذهب و مرام و برسمیت شناختن حق انتخاب دین و بی دینی هر فرد بالغ بعنوان حق قانونی و شخصی افراد
ازادی کامل باورمندی به هر مرام و دین و مذهب و هر گونه ایدئولوژی بدون هیچ ممنوعیت برای افراد بالغ
تعیین ازادانه حق سرنوشت همه مردمان و شهروندان با در نظر گرفتن هویتهای انتخابی هر یک از انان .شکل و نام و شیوه و سیستم های اداری و اموزشی و فرهنگی و سیاسی و اجتماعی انان با ارجعیت دادن به انتخاب مستقل انان میبایست صورت بگیرد.این شیوه ابتدا بصورت موقت و سپس بعد از فعالیت احزاب و سازمانها و گروههای سیاسی و بعد از مرحله تبلیغ و ترویج هر یک از ارمانها و برنامه های انان به انتخابات عمومی برسد
هر گروه ازادانه و اگاهانه بعنوان شهروندان ان جامعه میتوانند سرنوشت سیاسی و اجتماعی خود را تعیین کنند بشرطی که با مواضع دئموکراتیک و لائیک مرسوم و مفهوم ازادی مغایرت نداشته باشد
مشخصه لائیتیزم مغایر با مفهوم ازادی و دئموکراسی نیست بلکه تضمین ازادی همه شهروندان و ایجاد ممانعت از حاکمیت مشخص یک ایدئولوژی و یا مرام و باورهای دینی و مذهبیست
پروسه انتخابات برای انتخاب مدیران سیاسی و اجتماعی در همه حوزه های انسانی نمیبایست شامل محدودیت و یا تعیین زمان مشخصی باشد .یعنی انتخاب هر فرد مدیری از طرف شهروندان در پروسه انتخابات رسمیت نمایندگی وی را تعیین خواهد کرد اما هر زمانی که ان فرد فاسد گشت و یا از قوانین و ملاکهای تعیین شده بیرون رفت  و یا بر اساس منافع فردی و گروهی به نفع انان سمتگیری کرد همان شورا با اجرای انتخابات ،سریعا میتواند از وی خلع ید نماید. تعیین مدت زمانی بمدت یک یا چند سال و سپردن قدرت اجرایی به مسئولین بدون نظارت ،تولید فساد خواهد کرد.در صورت اثبات عدم لیاقت و یا تخصص هر فرد مدیر و یا مسئول، شوراها و دستگاههای نظارتی انهامیتوانند درخواست انتخابات فوری و جدیدی را داشته باشند. حکومتهای شورایی میبایست از تمرکز قدرت که فساد اور است به یک فرد و گروه و انحصار ان با ایجاد مکانیزمهای نظارتی جلوگیری نمایند .
حاکمیت شوراهای خود گردان دئموکراسی صد درصدی یک جامعه است
سیستم معیوب دئموکراسی بنام حکومت اکثریت  که الان در جوامع غربی مرسوم است ،دیکتاتوری اقلیت بر اکثریت است . واقعیت این است که در پروسه انتخابات این کشورها حتی در پیشرفته ترین نمونه های انها در جهان ، اکثریت شهروندان از انتخابات پوچ و تکراری بیزار گشته و اکثریت قاطع حتی رغبتی برای شرکت در انتخابات یک فاسد سیاسی تعیین شده و یا الک شده و یا تبلیغ گشته و یا پرورش یافته در مدارس بخصوص برای کسب مقامهای سیاسی ، با فاسد دیگر نشان نمیدهند . انتخابات در این جوامع تفاوت و یا تمایزی با انتصابات حکومتهای دیکتاتور ندارد. در شلوغترین نوع این انتخابات کمتر از پنجاه درصد در این پروسه شرکت میکنند و یا در مواردی نادر ،برای انتخاب بد از بدتر با اکراه در انتخابات شرکت میکنند .حزب و یا احزاب برنده چنین نمایش مسخره ، اقلیت کوچکی هستند که بر اکثریت مطلق حکومت کرده و سرنوشت سیاسی و اجتماعی انان را تعیین میکنند
انتخابات در حاکمیت شوراهای خود گردان و لائیک با در نظر گرفتن منافع همه شهروندانش از حق همه افراد فارغ از تفاوت در هر هویتی ،دفاع کرده و بر اساس انتخابات ازاد ،همه میتوانند به صورت مستقیم و اجباری در انتخابات شرکت کنند و منافع فردی و یا گروهی خود را نمایندگی کنند
استقلال کامل همه شوراها در همه جوامع اجتماعی کوچک و بزرگ
ازادی کامل و بینهایت و بدون مرز همه شهروندان شوراها
تعریف نوین و مدرن وجامع از مفهوم کلی ازادی و تعیین حد و مرز ان ممکن خواهد گشت.
ازادی یعنی انجام بینهایت هر گونه کار ممکن و متصور برای بشر مدرن در همه زمینه های انسانی واجتماعی و سیاسی و بدون هیچ محدودیت .مرز این ازادی بینهایت ، شروع ازادی فرد دیگر ان جامعه است.یعنی شما ازادید به انجام هر کار متصور برای بشر از خوردن و نوشیدن و پوشیدن وگفتن و….. تا زمانی که ازادی فرد دیگر را مختل نکنید
پیشنهاد سوسیالیستی وشدیدا رادیکال و انقلابی به شوراها،لغو انتقال ارث به فرزندان و به دیگران است.
از انجایی که ،احقاق حقوق برابر و اجرای عدالت اجتماعی باید در شرایط مساوی به همه افراد یک جامعه ، مخصوصا نسل جدید و کودکان محقق شود.انتقال  ارث به نسل بعدی مانع تحقق این عدالت میگردد.پس با ممنوعیت انتقال ارث باقی مانده از والدین به هر میزان و با هر علتی که بدست امده (مثلا کار و تلاش) و بر اساس هر استعداد و هر شیوه ای که کسب شده میتوان به عدالت و برابری مطلق در ان جامعه رسید.بر این اساس که ثروت هر فرد متعلق به خود ان فرد است و میبایست با مرگ وی ثروتش نیز به جامعه بازگردانده شود.بر اساس این منطق ساده که ، فرد دیگر جامعه مثلا کودکان وی چون تلاش و زحمتی برای کسب این دارایی نداشتند پس ، حق استفاده از ان را نمیبایست داشته باشند.
در جوامع شورایی و خصوصا در مراحل ابتدایی تشکیل ان ،  مالکیت و کسب در امد ، که ضرورت رشد و شکوفایی استعداد و پیشرفت اقتصادی ان جامعه میگردد ،در شرایط رقابت سالم ،میبایست محترم شمرده شود و جزو حقوق اولیه انسانی است.اما انتقال هر گونه ثروتی به هر میزانی( میلیونها و یا میلیاردها ) به فرزندان و خانواده و دیگران ،باعث نقض برابری و عدالت اجتماعی میگردد و باعث تداوم نظام انحصاری طبقاتی (نظام سرمایه) میگردد. بنابر این یک فرد با هر گونه استعداد و در همه زمینه های اقتصادی میتواند ازادانه تا بینهایت درامد کسب کند اما نمیتواند ان را به دیگران انتقال دهد.تنها بدین شکل میتوان به اختلافات طبقاتی و به مفهوم طبقه در جامعه پایان داد.
در پیشنویس قانونهای اساسی میبایست و باید این قانون برای حفظ عدالت اجتماعی و رعایت برابری مطلق اجرایی گردد
تربیت و اموزش و پرورش و حتی تغذیه و همه نیازها و هزینه های زندگی همه کودکان، تا پایان مرحله تحصیلات به هر میزان ، باید بر عهده حاکمیت شوراها و بر اساس نظارت انها رایگان باشد.انتقال میلیاردها دلار ارث به کودک تازه زاده شده که هیچ زحمتی برای کسب ان نکشیده محصول سیستم سرمایه داریست که با این شیوه ثروت و سپس قدرت در انحصار خانواده های منحصر به فرد گشته قرار میگیرد.پیشنهاد  تصویب مرحله ای قوانین جدیدیست که ثروت کسب شده فردی به نفع شورا در مالکیت حکومت و اجتماع ملی  مصادره گردد است.در مراحل انتقالی حاکمیت شوراها ، تعیین میزان محدود برای باقی گذاشتن ارث به فرزندان سیاست درستی خواهد بود.حتی بر اساس تفکرات سیستم لائیک ، در شکل قانونی سیستم حکومتی جدید ،هیچ والدینی حق انتقال باور خود ( مذهب دین و یا بیدینی و…) به کودکان را نباید داشته باشد . پس ارث نیز که در اصل بر گرفته از نگرش مذهبی و محصول سیستم نابرابریست ، شامل این قانون سیستم لائیک میبایست قرار بگیرد
هدف غایی و نهایی سیستم اداره خودگردان لائیک و دئموکرات برقراری آزادی مطلق و بینهایت،احقاق برابری مطلق حقوقی همه شهروندان و اجرای عدالت اجتماعیست
هدف بعدی، از برقراری این سیستم ،ایجاد نظم و نظام نوین انسان مدرن برای اداره اجتماعی و سیاسی و رسیدن به رفاه و سعادت اجتماعی و تکامل شعور انسانی با از بین بردن همه ستمگریها و تبعیضهاست
هدف اصلی دیگر ،ساخت جامعه ای است که در ان جامعه ، مابین همه شهروندان نه حاکم -و نه محکوم ، نه ارباب-و نه رعیت ، نه دارا -و نه فقیر ، نه ظالم -و نه مظلوم نه ستمگر – و نه ستم دیده باشد
این برنامه بر اساس نظریه و تفکرات انترناسیونال اول جهانی و با هدف پایان دادن تدریجی نظام سرمایه و همه جنگهای خانمانسوز و از بین بردن همه ستم گریها و تبعیضها واجرایی شدن پروژه صلح در جهان و کسب رفاه اجتماعی و پیشرفت و ترقی جوامع بشرجهانی تهیه شده و میتواند مانیفست همه آزادیخواهان باشد.این مانیفست شکل رسیدن به ان جهان بهتر را تنها در نابودی تمامی دستگاههای ستمگر دولتی میبیند که با اجرایی و قانونی کردن این تبعیضات و ستمگریها ،ستمگری را ابدی ساختند است
این ستمها که بر اساس تفاوتهای هویتی جنسی و طبقاتی و باورمندی و منسوبیت ایدئولوژیک وهویتهای ملی و قومی و زبانی و رنگ پوست (که به نادرستی نژاد نامیده میشود) قاره ای و شهری و ایلی و تباری و… توسط نظام ستمگر سرمایه داری ،هویت انسانیت انسان را تقرقه کرده و بر اساس این تفاوتها ستمگری میکنند است. این تفکر و برنامه، با نابودی تمامی دستگاههای ستم گر که قدرت و ثروت جهان را در انحصار خود قرار دادند بشر مدرن را از هرگونه رابطه استعماری و استثماری و هر گونه تبعیض و ظلم و ستم میتواند رهایی ببخشد
این برنامه و راهکار ، منشعب از تفکرات اندیشه ورزان سیاسی و مبارزین گمنامیست که در طول تاریخ مبارزاتی بشر در زنجیر، برای کسب رهایی به مرام مشترک سوسیالیزم و انارشیزم باورمند بوده و هستند استناد کرده و برگزیده ای از این تفکرات را در برنامه و راهکار و در شکل پروگرامهای پیشنهادی به هم وطنان در زنجیر در وطن مشترک ارائه مینماید.راهکاری که بشکل مدرن و عملی و خصوصا سادگی عمل به ان نسبت به سایر راهکار های غیر از دسترس و پیچیده ، برجسته است.

…………………………………………………………….
با سقوط دولت مرکزی کارگذاری شده و وابسته به امپریالیستهای جهانی بعنوان اربابان این نظام، و برقراری سیستم حکومتی جدید (حاکمییت شوراهای لائیک و دئموکرات)در ایران ، و نابودی کامل سیستم دولتی ،مشروعیت تداوم سیستمهای دولتهای مشابه سرکوبگر در کشورهای همجوار و کل منطقه از بین خواهد رفت . با سقوط و نابودی دولت متمرکز در ایران ،سقوط دولتهای مشابه در عراق و ترکیه و سوریه و اذربایجان و ترکمنستان و افغانستان و پاکستان و سپس هندوستان و تمامی کشورهای عربی و افریقایی بشکل دومینو وار اغاز خواهد گشت.
الترناتیو حکومتهای شوراها ،پاسخ کامل برای ایجاد یک الترناتیو جهانی برای پایان دادن به ظلم و ستم و استعمارو استثمار نظام سرمایه داری در جهان است.با سقوط تک تک این دولتها و برقراری فدرالیزم شورایی در هر یک از این کشورها،ایجاد فدراسیون منطقه ای دور از ذهن نیست و راهکار عملیست .
بهم تنیدگی ملتهای ساکن در ایران وکشورهای همسایه و داشتن سرنوشت مشابه تاریخی در قرنهای گذشته خصوصا قرن معاصر،که بهمراه سرکوب وحشیانه و جنایتهای بیشمار مشابه در کشورهای همجوار توسط دولتهای مشابه مبارزات و رهایی انها و سرنوشت انها را یکسان نموده است
سرنوشت تلخ یکسان دشمن مشابه و خشونت عریان و جنایتهای مشابه تاریخهای مشابه رهایی مشترک انان را رقم زده است.دشمن مشترک و سرنوشت مشترک مبارزه و ارمان مشترک برای رهایی مشترک را مابین همه ملیتهای ساکن منطقه رقم زده است.ویرانی یک زندان باعث ویرانی همه زندانهای مشابه خواهد بود.*
الگو و سیستم اداره سیاسی جهان ( فدرالیزم جهانی شامل همه کنفدراسیونهای منطقه ای و قاره ای) همچنین میتواند از فاجعه های بشری اعم از نابودی کره خاکی در نتیجه الودگی و گرمایش تا فقر و گرسنگی و بیکاری و بیداد و نابرابری جلوگیری کند و با مدیریت صحیح و کار امد بر اساس منافع کل بشر در کره خاکی وصرفا برای اجرای عدالت اجتماعی و برابری و ازادی کامل در یک سیستم نوین اداری در جهان و بشر و کره خاکی ان را میتواند و باید از نابودی نجات دهد.
این ارزوی دیرین بشری دور از ذهن نیست! زیرا میتواند عملی باشد ، تنها کافیست سد سانسور در جهان را شکسته و این تفکر و الگو و راهکار، توسط پیشگامان جنبشهای زنان و دانشجویان و کارگران و ملتهای تحت ستم و همه ستم دیدگان در ایران و منطقه شنیده شده و به باور انان برسد. بعد از باور مشترک عملی کردن این ارزو محال نیست!
با پایان دادن به نظام جهانی سرمایه ، بشریت به ارزوهای خیالی خود ، به رفاه و سعادت و خوشبختی و برابری و عدالت اجتماعی و یک دنیای بهتر دسترسی خواهد داشت.
با پایان دادن به سیستم حاکمیتهای متمرکز دولتی و نابودی همه دولتها در جهان و برقراری سیستم فدرالیزم در جهان و با تقسیم عادلانه ثروت و قدرت به صورت برابر به همه شهروندان جهان ،فقر و گرسنگی و بیکاری و جنگ و ویرانی و ترس و نا امیدی و بیماری های مختلف با رشد و شکوفایی و پیشرف جوامع ازاد بشری ،که در ان مرزی وجود ندارد، هویتی برتر نیست و دستگاه ستمگری در شکل جهانی ان نابود گشته ،ان دنیای بهتر انسانی و رویایی شکل خواهد گرفت

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate