شمى صلواتى

نتیجه حملات موشکی و پهبادهای حکومت ايران به اسرائیل

«نتیجه حملات موشکی و پهبادهای حکومت ايران به اسرائیل… » دیشب اصلا نخوابیدم  تمام شب را بیدار ماندم… تمامی اخبار و خبرها حملات موشکی و پهبادها ایران به اسرائیل را به دقت تمام رصد کردم… حقیقت اینکه که نتانیاهو و ارتش اسرائیل برنده بازی «برد و باخت» با ایران بود… .شدند! ۱- اسرائیل تحت فشار افکارعمومی، زیر شدیدترین انتقادها در ...

ادامه مطلب »

رامین فاتحی

«رامین فاتحی» سالروز کومه له بود که در«کلن»با «رادا» خواهر زنده‌ياد«رامین فاتحی»آشنا و  هم‌صحبت شدیم. رادا «زندانی سیاسی» آزاردیده وآزرده، معترض به استبداد حاکم بر ایران.  زنی با وقار و- برخودار از آگاهی سیاسی، گرفتار در غم سنگین عزیز از دست رفته« زنده یاد رامین» که در ۲۹ مهرماه ۱۴۰۱ به دلیل فعالیت‌های سیاسی زیر شکنجه ماموران امنیتی در زندان ...

ادامه مطلب »

دایه نظیفه به درود گفتند حیات را

«دایه نظیفه به درود گفتند حیات را» نماد عواطف بود به زیبائی و بلندی آبیدر زلال به زلالی آب رودخانه های آن دیار  بزرگ بود آنقدر بزرگ که پرنده شد گرفت اوج اما با پر و بالی شکسته.. ٭روز پنجشنبه ۲۳ آذر ماه ۱۴۰۲ «دایه نظیفه» مادر جان‌باختگان ‌راه آزادی و سوسیالیزم  «رحمت ترقی» و «هرمز ترقی» و «ماریا ترقی» ...

ادامه مطلب »

نامه‌ی سرگشاده به عمرایلخانیزاده

«نامه‌ی سرگشاده به عمرایلخانیزاده…  یکی از رهبران سازمان زحمتکشان کردستان ایران» با سلامی گرم، خدمت جناب آقای عمرایلخانی زاده ! اگر در يادتان باشد چند سال پیش از طریق مسج فیسبوک به زبان کوردی بری من پیامی فرستادید “که یادت می کنید” من نیزدر کمال بی تفاوتی آن را بی پاسخ گذاشتم ا شاید شما اطلاع داشته باشید دوستانی که ...

ادامه مطلب »

خطاب به مسببین  قتل سامان ابراهیمی و هیوا صادقی

خطاب به مسببین  قتل سامان ابراهیمی و هیوا صادقی، دو عضو کومله زحمتکشان کردستان که در جریان درگیری روز پنجشنبه جانباختند.  《عبدالله مهتدی و عمر ایلخانیزاده》 علیرغم اینکه بیش از بیست سال است جریان شما را بعنوان یک سازمان سیاسی باپرنسیپ برسمیت نشناخته ام و سازمان شما را صرفنظر از مواضع عقب مانده و ناسیونالیستی جریان سالمی نمیدانم ولی به ...

ادامه مطلب »

نامه سرباز به آقای عالی پیام

نامه سرباز به آقای عالی پیام باسلام و احترام! این نامه را به این دلیل برایتان می نویسیم  که از افکار سیاسی و مبارزات آزایخواهانه شما آگاهم، سالهاست  کارهای هنری شما را دنبال می کنم طنزها و قصه ها یتان  را می شنوم(!) نمی گویم طرفدار پروپاقرص شما هستم اما با توجه به  فعالیت‌های هنری شما در چندین سال گدشته ...

ادامه مطلب »

همایش کلن

《همایش کلن》 با سلام به مخاطبین عزیزم(!) من دیروز در برگزار همایش پشتیبانی از منشور بیست تشکل در کلن با کمال میل و علاقه‌مندی خاص شرکت کردم(!) اهمیت این همایش در این شرايط انقلابی  فعلی، باید با اهمیت سیاسی با توجه به شرایط فعلی در ایران، مفید و قابل توجه به آن نگاه(!) و آن را مثبت ارزیابی کرد. *علیرغم ...

ادامه مطلب »

آشنائی با حمید ابراهیم پور 

آشنائی با حمید ابراهیم پور شروع دوازدهمین اکسیون است  هوا سرد منهای ۱۰ درجه، می زد به استخوان به طرف حمید ابراهیم پور رفتم.  که برای  پرچم آبی چوب خریده بود با  حمید در  اولین اکسیون «صدای انقلاب ایران را  بشنوید» آشنا شدم جمعیت چشمگیر بود  و من از اینکه ایرانیان به فراخوان های ما جواب مثبت داده اند خوشحالم ...

ادامه مطلب »

یازدهمین اکسیون ایرانیان با حضور بیش از  ده ها شرکت‌ کننده  روز شنبه ۱۰ دسامبر در شهر کاسل- آلمان برگزار شد

یازدهمین اکسیون ایرانیان  با حضور بیش از  ده ها شرکت‌ کننده  روز شنبه ۱۰ دسامبر در شهر کاسل- آلمان برگزار شد… 《صدای انقلاب مردم را در ایران بشنوید…》 روز شنبه ۱۰ دسامبر  روز جهانی حقوق بشر،  یازدهمین اکسیون در دفاع از ارزشهای انسانی،  اکسیونی برای خبر کردن خشنونت و جنایت  پسماندهای آدمخواران صفويه در ایران برگزار کردیم در این جهان ...

ادامه مطلب »

گزارشی از اکسیون  شنبه ۱۹ نوامبر ایرانیان  در شهر کاسل ,-المان

امروز ۱۹ نوامبر  ما هشتمين اکسیون خود را《صدای انقلاب ایران  را بشنوید》 برگزار کردیم لازم به یاد آوریست که ما  روزها  شنبه در شهر کاسل- آلمان اکسیونی با عنوان《صدای انقلاب ایران را بشنوید》 برگزار می کنیم امروز  ساعت سه و نیم بعد از ظهر  از ایستگاه قدیمی قطار 《هاوف بانهوف 》 به سوی مرکز شهر. 《شهرداری》راهپیمایی  کردیم علیرغم  سردی هوا ...

ادامه مطلب »

صرفه‌جویی؟

« صرفه‌جویی؟» علیرغم اینکه تمایلی به نشستن در کافه نداشتم ولی با اصرار دعوتش را برای نوشیدن قهوه پذیرفتم  رفیق خوبیه، بذله گو و اهل طنز! من یک قهوه سیاه سفارش دادم و او یک شیرقهوه، بعد گفت بذار شیرینی هم سفارش بدیم قهوه‌ تلخ انسان را دچار دپرسیون ( depression) می کند.. گفتم بی خیال  شکرم بالاست، ولی او ...

ادامه مطلب »

در دفاع  از زهرا صدیقی والهام چوبدار

«در دفاع  از زهرا صدیقی والهام چوبدار که توسط جمهوری اسلامی به جرم همجنس‌گرایی محکوم به اعدام شدند…» برای دفاع از همجنسگرایان انسان می شوم شعری می نویسم با فریاد همدردی از بیداری که «عشق»حق دوست داشتن در هر کجا این جهان اتفاق بيافتد انسانی ست و نمی توان آن جرم تلقی کرد. [ به نظر من عاشقان برای باهم ...

ادامه مطلب »

روشنک زنگی

«مخفيگاه ئوالان» در دشت شلیر بود که او را برای آخرین بار می دیدم با چند نفر از رفقای گردان مریوان عازم یک ماموریت بود. روشنگ همراه با خشابهای پر از گلوله حمایلش را به کمر بست و کلاشینکف خوش دستش را  بر شانه‌ی انداخت… مبارزی جسور با اعتماد بنفس خاص، همراه  گروه راه افتاد من او را با چشمان ...

ادامه مطلب »

هوشنگ‌ ابتهاج یکی از شاعران فارسی زبان در سن ۹۴ سالگی بر اثر کهولت سن در کلن جان باخت

«هوشنگ‌ ابتهاج یکی از شاعران فارسی زبان  در سن ۹۴ سالگی بر اثر کهولت سن در کلن  جان باخت.» روشنفکرانی غریب و خارج‌نشین در تمجید از نامبرده بسیار نوشتند. صرفنظر از اینکه شاعری شغل است و آنچه که ماندگار در ذهنها‌ست،  دفاع از ارزش‌های انسانی است. هر شاعری که شعر را بعنوان شغل انتخاب کرد باشد با بزرگ مردان قدرت ...

ادامه مطلب »

به یاد “ناصر جلالی”«ماجد» 

به یاد “ناصر جلالی”«ماجد» رفیقی که هرگز فراموش نمی شود من در زندان با «ناصر» آشنا شدم  نوجوانی  تیز هوش و جسور، سنش بسیار کمتر از من بود در سال۱۳۶۶ناصر به صف کومه له کمونیست  پیوست در گردان شاهو ما با هم بودیم در  رفاقت سنگ تمام می گذاشت ناصر عاشق نوشتن بود قصد نوشتن یک رمان را داشت متاسفانه ...

ادامه مطلب »

به یاد  نسرین تا(طا)

«به یاد  نسرین تا(طا)» نسرین طا! یکی از شجاعترین و جسورترین «بعنوان نظامی کار» پیشمرگان آن زمان کومه له (قدیم) بود. [پیشمرگ تشکیلات چپ وکمونیستی که مدعی بود نه تنها در ایران بلکه در خاورمیانه پیشروترین حزب اجتماعی و سیاسی است حقیقتا همینطور هم بود اما آری ضعف نبود بدون شک کومه له آن زمان بعنوان یک تشکیلات رادیکال که ...

ادامه مطلب »

ناصر صفر علی پور  معروف به ناصر پیزا

«ناصر صفر علی پور معروف به ناصر پیزا» به یاد رفیقی که تصویر انسانیش در ذهنم حک شده‌است. رفیقی دل شکسته، رنجدیده و آزرده از ناکامی‌ها، از بی وفایی ها، از دلمردگی ها «که در فضای که عواطف و احساس در دل سنگ دفن شده بود……» در اردوگاه کومه له بود که ناصر را شناختم   که این تبدیل  صمیمیت ...

ادامه مطلب »

پاسخی به قضاوت  یک رفیق

«پاسخی به قضاوت  یک رفیق» *قضاوت اصلا خوب نیست اساسأ قاضی شدن شغل خوبی نیست و من از قاضی شدن متنفرم….»                                                  **** *علیرغم کهولت سن،  برای دفاع از ارزشهای انسانی    هنوز جوانم، همان کمونیست سابق ...

ادامه مطلب »

Google Translate