"کولبر سواری" مجید آذری سمبل وضعیت حزب حمید تقوائی!

سعيد صالحى نيا
December 25, 2019

"کولبر سواری" مجید آذری سمبل وضعیت حزب حمید تقوائی!

"اگهی استخدام:

یک کولبر گرسنه که بتواند من را در زمستان همراه کرسی و غذای گرم به قله اورست صعود دهد نیاز است تا رکورد جدید نصیبم شود"(مجید آذری)

 

"پاسخ مجید اذری به انتقادات وارده به او در مورد این "اگهی استخدام":

"چپ سنتی مغز ندارد اگر مغز داشت تشخیص می داد این طنز سیاسی است..اگر مغز داشتند از حکومت خمینی در 57  دفاع نمی کردند..این چپ اسلام زده بی مغز و بدبخت است برای همین خودش را باید "ارضای سیاسی " کند"

 

 

مقدمه:

مجید اذری یکی از اعضای حزب حمید تقوائی است.او بخشی از اعضا و کادرهاست که طی چند سال گذشته به حزب تقوائی پیوسته اند و نوشته های زیادی البته در سطح فکری خودش در دفاع از حزب تقوائی در سایت ازادی بیان و فیسبوک دارد. او یا ادمهائی مثل محمد هوشمند از جنس معینی هستند که به ادعای من اگر منصور حکمت زنده بود امکان نداشت اینها بتوانند بنام حزب او "تبلیغات" کنند. منتهی یک دینامیزمی در حزب تقوائی هست که اینجور ادمها رشد کرده اند زاد و ولد کرده اند و در به هم ریختن چهره قدیمی حزب کمونیست کارگری و رشد یک فرهنگ بسیار نازل موثر بوده اند.

سوال اساسی اینست که چه دینامیزمی باعث شده که اینجور ادمها درون حزب تقوائی زاد و ولد کنند؟ چه سیاستها چه روابط چه سطج فرهنگ؟ این موضوعی بوده که من سالهاست دارم رویش کار می کنم و نظر می دهم. نمی شود افکار یک عضو یا کادر حزب را انطور که یدی محمودی یا برخی  دیگر ادعا می کنند ، یک اشتباه فرد" دانست که با بازخواست و تنبیه حزبی سمبل شود یا دهان مخالفان را بست همانطور که در ایران رژیم با دستگیری چند تا دزدش نمی تواند ارتباط خودش را امر دزدی را منکر شود!

مجید آذری را از این دیدگاه من یک علامت می بینم.امثال او یا محمد هوشمند مه رسما در فیسبوک و فضای مجازی به مخالف انوان لیچار و اتهام را سالهاست زده اند و رهبری حزب تقوائی رندانه خاموشی بوده و از اینها استفاده ابزاری کرده!

در این مقاله نگاهی می اندازم به افتضاح کولبر سواری مجید آذری که اینبار هم تلاش کرده انرا "شوخی" نشان دهد و به مخالفش با همان سلاح زنگ زده "چپ سنتی" که مغز ندارد ، "پاسخ" دهد.

بار دیگر تاکیید دارم که بررسی و انالیز مجید اذری ابزار شناخت یک فرهنگ زشت است که ممثل سرطان در فرهنگ ایرانی منجمله چپ ایرانی نهادینه است.دعوائی شخصی نیست و ارزش این نقد هم در همین جهت باید ارزیابی شود.

 

(1)اول داستان: "اگهی استخدام" و اعتراض فعالین کمونیست ازادیخواه در فیسبوک:

نزدیک به یک هفته پیش مجید آذری در دیوار فیسبوکش این اگهی را با زبان خودش منتشر کرد:

""اگهی استخدام:

یک کولبر گرسنه که بتواند من را را بکار می برد.

در زمستان همراه کرسی و غذای گرم به قله اورست صعود دهد نیاز است تا رکورد جدید نصیبم شود"(مجید آذری )

 

طبیعتا این مهملات با واکنش اعتراضی بسیاری از ازادیخواهان مواجه شد خصوصا که این واژه کولبر امرزه با زندگی مشقت بار هزاران هزار انسان زحمتکش در مرزهای غربی ایران تداعی می شود که صدها نفر از انها نه تنها زندگیشان مشروط به این درد جانگاه است بلکه توثط جانیان رژیم اسلامی بطور واقعی شکار می شوند. عزیزانی که بخاطر یک لقمه نان از کودک تا مرد 90 ساله از زن یا مرد باید بار سنگین را به کولهای خود بکشند تا عبور از کوهها کالا ها را رد و بدل کنند .دردی بزرگ که انسانیت را می ازارد و نشان از ستم سرمایه داری دارد.

زندگی کولبرها و مبارزه برای دفاع از زندگی انها از موضوعات مبارزه برای ازادیخواهان و کمونیستهاست.

لذا حساسیت ازادیخواهان کاملا منطقی است و مجید اذری در این کانتکس دارد نشان می دهد که تا چه حد از سطح یک ادم سیاسی ازادیخواه فاصله دارد. فعالین فیسبوک اتفاقا چنین کامنتهائی را از نژاد پرستان اریائی دیده اند و انتظارشان همینست و اینبار دیدند که عضو حزب حمید تقوائی همین متد تحقیر دست راستی و نژاد پرستانه را بکار می برد.

 

لازم به توضیح است که مدتی قبل بود که همین مجید آذری در حاشیه برخورد کثیف پلیس سوئد به مبارزان ضد رژیم اسلامی ، از پلیس سوئد حمایت کرد(1) که بجای خودش هم من و هم بسیاری فعالین چپ در فیسبوک برخورد زشت او را رسوا کردند. اما حزب او ساکت بود و نیامد او را "توبیخ" کند!

 

(2)"پاسخ " مجید آذری و عکس العمل یدی محمودی در فیسبوک ، پرده دیگر افتضاح سیاسی:

 

ماجرای "اگهی استخدام" مجید آذری با ماجرای حمایت او از سرکوب پلیس سوئد فرق اساسی داشت! کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری اینجا پایش لرزید چون می ترسد حامی از دست بدهد! منفورتر شود! لذا ابتدا مجید آذری را واداشتند "پاسخ" دهد و بعد وادارش کردند که اگهی خود را پاک کند و بعد یدی محمودی امد به معترضین گفت که " این کار زشت بوده و مجید آذری مواخذه خواهد شد"!

در عین حال یدی محمودی مدعی شد که کار مجید آذری بد بوده چون عده ای "شب و روزشان را برای حمله به حزب تقوائی گذاشتند" و سود می برند! بواقع انگیزه او پاک کردن ننگ برای حزبش هست نه دفاع از انسانهای زحتمکتش!

اما ببینیم "پاسخ مجید آذری" چه بود:

 

"چپ سنتی مغز ندارد اگر مغز داشت تشخیص می داد این طنز سیاسی است..اگر مغز داشتند از حکومت خمینی در 57  دفاع نمی کردند..این چپ اسلام زده بی مغز و بدبخت است برای همین خودش را باید "ارضای سیاسی " کند

 

(3)نگاهی عمیق تر به متد دفاع مجید آذری:

 

اول:شوخی بود!

 مثل مورد دفاع از پلیس سوئد، مجید آذری مدعی است که "شوخی "کرده! ما را یاد ترامپ و شرکا می اندازد! ترامپ هم خیلی مهملاتش را بعد پس می گیرد و می گوید "شوخی" بوده! سوال ما اینست که کدام خواننده عاقل این مهملات مجید تقوائی را شوخی فرض کرد با وجود زمینه واقعی اجتماعی داستان دردناک کوله بری؟

 

دوم: چپ سنتی مغز ندارد!

 

فحشی بنام "چپ سنتی"

همانطور که حمید تقوائی هر بار مورد نقد قرار می گیرد یک فحش "چپ سنتی" پرتاب می کند همانطور که او دانشجویان چپ را مارکسیست خط امامی نامید، کلمه چپ سنتی یک ابزار شناخته شده فحاشی به مخالف بوده و این چماغ را مجید آذری در هوا می چرخاند که رهبرانش دستش دادند! بله رهبران او این چماع را دستش دادند تا بر سر مخالف بزند.

معلوم نیست چرا اعتراض ازادیخواهان و کمونیستها به اگهی آذری با تحلیل "چپ سنتی بودن" انها قابل توجیه است؟

دلیلش اینست که ذاتا مجید آذری و حزبش خود را در اقیانوس مخالفینی می بینند که چپ سنتی هستند .دنیا برای اینها یا چپ سنتی است یا شازده و رجوی که این دومیها در منطقه قرمز هستند و اولیها نوک تیز حمله سیاسی!

 

پارانویای این مجید آذری و رهبرش لذا پیدا کردن چپ سنتی زیر هر "توطئه" هر افشا گری بر علیه انهاست!

 

"مغز نداشتن چپ سنتی و ارضای سیاسی او"

در "مغز" مجید آذری پرتاب چپ سنتی به مخالف اینبار کافی نبود! لذا او مخالفش را بی مغز هم نامید که؟ در ضمن ارضای سیاسی می کند وقتی به او اعتراض می کند!

بواقع "مغز" در دیدگاه مجید آذری اینست! هر کس مخالف اوست نه تنها چپ سنتی است بلکه مغز ندارد و نه تنها مغز ندارد بلکه ارضای سیاسی می کند!

این متدها هم من را بیاد ترامپ می اندازد.اینها متدهای ترامپی است.جمله به جلو با تمام قوا! هر چه هذیان بیشتر ظاهرا موثر تر!

 

(4)مجید آذری یک استثناء یا یک قاعده؟ او محصول چه دوران و فرهنگی است؟

 

مجید آذری این روزها مثل 10 سال قبل عمل نمی کند.او را من سالهاست می شناسم.او چهره دیگری دارد."تغییر" کرده. بیشتر تنزل کرده بیشتر هذیان می گوید.او موضوع نقدهای من بوده طی سالها و او را بعنوان یک حامی قشری تقوائی معرفی کرده ام.او این سالهای اخیر رچار سقوط ازاد عحیبی است.راز این تحول در او کجاست؟

 

ترامپیزم و فرهنگ زشتش در ذهنیت مجید آذری:

از دید من دو فرهنگ دارد او را حتی از قیافه و شکل قدیم می اندازد.یکی فضای فرهنگی امریکا و توسعه دریدگی و مهمل بافی سیاسی ترامپی که معلم ساختن دنیای تخیلی و مواری دروغگوئی و لیچار گوئی به مخالف است و با رندی گریختن از نتایحش!

در فرهنگ ترامپ همه جور لیچار می شود گفت.اخلاقیانی نیست.هدف وسیله را فقط توجیه نمی کند بلکه فازی جدید از بی پرنسیبی سیاسی و فرهنگی را ارائه می دهد که سابقه تاریخی ندارد. کافیست ادم دروغگو مچش گرفته شود بگوید شوخی کرده!

 

حمید تقوائیزم و تنزل مجید آذری:

حمید تقوائی همانطور که گفتم چماغی ساخته و به حامیانش داده که نامش چپ سنتی است.او مرز قرمزش را هم تعیین کرده.دستور داده به راستها کشتی نگیرید لذا مجید اذری چندین ماهست همون مقاله های ارزان ضد پهلوی را هم دیگر نمی نویسد! بیکار شده و حالا مبارزاتش را متمرکز کرده بر کولبران و چپها! اینها اهداف مجید آذری هستند و مخالفین همه بی مغز که دارند خود را ارضای سیاسی می کنند!

 

دینامیزم درونی حزب تقوائی و ادمهائی مثل مجید آذری:

زمان منصور حکمت کسی یادش نمی اید ادمهائی مثل مجید آذری یا محمد هوشمند یا آزدر مارالی یا منصور ترکاشوند بتوانند در فیسبوک به مخالف اتهام امنیی بزنند فحاشی کنند و لیچار بگویند!

حزب حمید تقوائی اما متد دیگری دارد! برای این حزب چنین ادما و متدها لازم هستند. حزب وقتی به فرقه نزول می کند یک سیاهی لشکر از نوع مجید اذری نیاز دارد. اینها را می تازاند به سمت مخالفین!

لذا طی سالهای اخیر شاهدیم که عمدا و رسما فضا را برای "فعالیتهای " فرهنگی این گروه تازه پیوسته به حزب تقوائی باز می گذارند تا به مخالف بتازند لیچار بگویند و اتهام بزنند.

ماجرا به مجید آذری ختم نمی شود با او هم اغاز نشده.

مهران مجبوبی کادر قدیمی این حزب سالها قبل به من که اونزمان کادر حزب کمونیست کارگری بودم اتهام زد فحاشی کرد در فیسبوک و سالها بعد تعداد زیادی از فعالین فرقه تقوائی همین کردند.

لذا من ادعای یدی محمودی را جدی نمی گیرم! این یک مورد نیست یک فرد نیست یک فرهنگ است بسیار جا افتاده و ریشه در تحول کیفی حزب منصور حکمت به حزب تقوائی دارد.تحولی سیاسی که تبعات فرهنگی هم دارد.

 

 

منابع بیشتر:

 

(1)وقتی مجید اذری از حزب کمونیست کارگری به پلیس سرکوبگر سوئد امان و جایزه می دهد!

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=75191

(2)برخی از ارشیو نقدهای این نویسنده به "نظرات" مجید آذری عضو حزب کمونیست کارگری حمید تقوائی:



وقتی “ضرورت جامعه به چیزی اسم می گذارد”! اختراع مجید آذری در دفاع از حزب کمونیست کارگری

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-۲۰۱۹/۱۰۶۵-وقتی-ضرورت-جامعه-به-چیزی-اسم-می-گذارد-

اختراع-مجید-آذری-در-دفاع-از-حزب-کمونیست-کارگری

 

توهم زدن مجید آذری در مورد “کمونیست کارگری شدن همه

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-۲۰۱۸/۱۰۳۷-توهم-زدن-مجید-آذری-در-مورد-کمونیست-کارگری-شدن-همه

 

چرا ثریا شهابی و مجید آذری در مورد “احزاب ” مخالفشان درست می گویند!

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۵/۸۱۷-چرا-ثریا-شهابی-و-مجید-آذری-در-مورد-احزاب-مخالفشان-درست-می-گویند

 

نگاهی دیگر به استیصال قشریگری در دفاع از حزب کمونیست کارگری ایران از زبان مجید آذری

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۵/۸۳۹-نگاهی-دیگر-به-استیصال-قشریگری-در-دفاع-از-حزب-کمونیست-کارگری-ایران-از-زبان-مجید-آذری

 

درک مجید آذری از مناظره در مقابل درک مدرن از مناظره

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۶/۹۳۴-درک-مجید-آذری-از-مناظره-در-مقابل-درک-مدرن-از-مناظره

 

 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com