نگاهی به جایگاه افسانه "اقتصاد نامتعارف " برای رد کردن سیاست نئولیبرالیزم در ایران توسط حامیان حمید تقوائی

سعيد صالحى نيا
December 22, 2019

نگاهی به جایگاه افسانه "اقتصاد نامتعارف " برای رد کردن سیاست نئولیبرالیزم در ایران توسط حامیان حمید تقوائی

 

مقدمه:

 

قابل پیش بینی بود که با ارائه نظرات محمد اسنگران و علی جوادی در نقد مواضع حمید تقوائی در خط امامی اعلام کردن دانشجویان چپ ، بالاخره هجمه قبیله ای بر علیه این دو نفر اغاز شود (1). روندیست شناخته شده که ابتدا از "پاسخگوئی" اغاز می شود بعد به لیچارگوئی "غیر رسمی" بعد به همه انچه بارها و بارها تکرار شده و افتضاح سیاسی ببار اورده.

 

تاریخ حزب کمونیست کارگری بعد مرگ منصور حکمت همینست دوره ای "اتحاد حول لیدر" و دورانهای بحران! مثل بحران سرمایه داری می ماند! هر فروکشی پیش زمینه بحران بعدی!ناتوانی در مناظره متمدنانه و استفاده از اختلافات برای رشد و تحول فکری از مختصات فرقه هاست و فرقه ها را مرتب در معرض بحران قرار می دهد .

 

در این مقاله من روی بحث "اقتصادی" که حمید تقوائی برای اثبات عدم وجود نئولیبرالیزم در ایران انجام داده متمرکز می شوم .فکر می کنم این داستان "اقتصاد ایران نامتعارف است" شده ابزاری برای  اینکه سیاست راست این حزب را مبنای تئوریک بدهد.

 

 

(1)داستان طولانی "تخلیل اقتصاد ایران" برای ساختن پلاتفرم برنامه استراتژیک در چپ ایرانی

 

چپ ایرانی از انجا که دنبال "مارکسیزم –لنینیزم" بوده و البته با عروج مائوئیزم دچار این بلاهم شده،

برای توضیح برنامه سیاسی چپ ایرانی ابتدا مجبور بود برود دنبال "زیر بنا" ابتدا ماهیت اقتصاد سیاسی ایران را توضیح دهد که بعد بتواند فرمولبندی خود را بسازد.

 

من اینجا به چند نمونه از این شاهکارها از جهت تاریخی اشاره ای می کنم:

 

اول: توده ایزم: توده ایزم و مشتقاتش منجمله فدائیزم ،اقتصاد ایران را وابسته با امپریالیزم  ارزیابی می کرد و لذا برنامه سیاسیش می شد "تلاش برای ساختن اقتصاد مستقل !" مبارزه با امپریالیزم تا ما بتوانیم خودمان پیکان بسازیم! با راستهای ملی گرا متحد شویم تا سگ زنجیزی امریکا را سرجاش بنشانیم!

 

دوم: مائوئیزم (منجمله دوران جوانی حمید تقوائی): این قبیله می گفتند اقتصاد ایران نیمه فئودالی است و مبارزه خلقی از روستا به سمت شهر! نقد اساسی در اینجا مثل نقد توده ایستی روی اساس سرمایه داری در ایران نیست چون اساسا سرمایه داری "متعارف" را منکر می شدند.که این بحث مهمی است در شناخت موضعیت کنونی حمید تقوائی!

 

سوم: کمونیزم کارگری دوران منصور حکمت: منصور حکمت سر امد گرایشی در چپ بود که رسما پذیرفت که اقتصاد سیاسی ایران سرمایه داریست و راه برون رفت از معضل دیکتاتوری عبارتست از پایان سرمایه داری. او توانست "ویژگیهای " جهان سومی نظام اقتصاد سیاسی ایران را برشمرد ضمن اینکه تاکیید دارد که این ویژگیها بخشی از نظام سرمایه داریست و لذا نبرد کمونیستی بنرد برای پایان سرمایه داریست و نه "انتظار برای رشد آن در برنامه "انقلاب دومرحله ای"!

 

لذا تا اینجای تاریخ چپ ایرانی ما بخوبی می بینیم که تحلیل ماهیت اقتصاد ایران بخش مهمی از ساختن زیر بنا و پلاتفرم برنامه عمل کمونیستها بوده .

 

 

(2)اما شاهکار حمید تقوائی برای انکار نئولیبرالیزم از طریق اعلام "نامتعارف بودن" اقتصاد ایران:

 

عده ای هنوز فکر می کنند بحث اخیر در نئولیبرالیزم یک بحث حاشیه ای و بی ربط است.بحثی است اکادمیک . در حالیکه این بحث از دید من بسیار مهم است و رویش گرایشات سیاسی مخالف و موافق استوار شده اند و خواهند شد.

 

مخالفت و تکفیر دانشجویان چپ در ایران توسط حمید تقوائی روی کش دادن و عمده کردن این "ویژگیهای منطقه ای سرمایه داری" استوار است. او با نامتعارف خواندن اقتصاد سیاسی ایران ، ایران را از سایر سیستمهای حکومتی دنیا جدا می کند تا برنامه جببه متحد خلق خود را بسازد که شعارش با راستها کشتی نگیرید می باشد!

 

حمید تقوائی مثل توده ایستها و مائوئیستها یک فرماسیون خاص اختراع می کند که نامش "اقتصاد نامتعارف " است. این فرماسیون جزیره ای است خارج جهان سرمایه داری لذا نمی شود انرا در کنار هیچ کشوری قرار داد! لذا برنامه عمل سیاسیش را از تمرکز برای سرنگونی رژیم اسلامی "فقط" می گذارد و

سیاست اتحاد همه با هم را نتیجه می گیرد اینست شگرد حمید تقوائی!

 

 

(3)ویژگیهای فرماسیون "اقتصاد نامتعارف"!

 

فرماسیون قلابی "اقتصاد نامتعارف" چیست؟ بله این اقتصادی است بر مبنای حکومت ایدئولوژیک اسلامی که ؟....خیلی خیلی فاسد است و خودی بازی کرده و "خصولتی " ساخته!

 

اینها ویژگیهای کشف حمید تقوائی است که رویش برج "اتحاد همه با هم" را بسازد!

 

راستی این دو ویژگی واقعا در ایران "ویژه " هست؟

 

اول- فساد دولتی:

بررسیهای اماری جهان نشان می دهد (3) که ایران در مقام 138 از 180 کشور از جهت فساد دولتی قرار دارد.حکومت روسیه درست همسایه ایرانست از جهت فساد! و حکومت چین در مقام 87!

جغرایای جهان را بررسی کنید می بینید که فساد دولتی در کشورهای جهان سوم ، چین و روسیه غوغا می کند ضمن اینکه در کشورهای اروپای شرقی و نهایتا غربی و امریکا هم وجود دارد.

 

لذا فساد دولتی بخشی از ماهیت وجودی سرمایه داریست و هر قدر سرمایه داری حاشیه ای تر است و روی نظام دیکتاتوری استوار است،فساد دولتی درش بیشتر است . این کاملا منطقی است و ایران در این زمینه هیچ وجه کیفی مجرا ندارد.

 

فساد دولتی در دوران نئولیبرالیزم رشد هم کرده چون خصوصی سازی امکان بیشتری داده که حکومتها از زیر بار تعهدات خود بیرون بروند و سرمایه را بین خودیهایشان پخش کنند. این پدیده در چین و روسیه بطور بی سابقه ای در حال رشد است. در این زمینه هم ایران هیچ کیفیت جدائی ندارد.

 

دوم- حکومت ایدئولوژیک و "اقتصاد نامتعارف"!

 

حمید تقوائی این فرماسیون خود ساخته یعنی "اقتصاد نامتعارف" را از طریق "ایدئولوژیک خواندن" رژیم اسلامی توجیه شرعی می کند!

 

سوال اینست که کدام حکومت دنیا ایدئولوژیک نیست و نبوده؟ حکومتهای دیکتاتوری خصوصا حکومتهای ایدئولوژیک بوده اند و این ایدئولوژی وقتی پوپولیستی بوده طبعا با راهکارهای اقتصاد لیبرال در تقابل.

 

اما نئولیبرالیزم اتفاقا ابزار بهتری بوده تا همین حکومتها بتوانند تداوم بیابند.حکومت چین و روسیه و بلوک شرق همینطور رژیم اسلامی در ایران و سایر حکومتهای اسلامی منطقه در دوران سیاست نتولیبرال شکوفا شدند.اینها محصولات نظم جهانی نئولیبرال هستند!

 

لذا اینجا هم حمید تقوائی نمی تواند مدعی شود که فرماسیون جدیدی کشف کرده! حکومت اسلامی در ایران به هیچ رو حکومت ویژه ای نیست نمونه هایش در اشکل دیگر همه جا هستند.مهم اینست که ما روکش انرا بزنیم کنار!

 

 

(4)داستان خصولتی سازی و نئولیبرالیزم:

 

عده ای مدعی هستند که وقتی اقتصادی "خصولتی " شد دیگر نئولیبرال نیست! خوب اینهم حرف مهملی است!

 

سیاست نئولیبرال هرگز تاکیید بر کیفیت انتقال سرمایه نداشته و هرگز برای انتقال سرمایه کنکور اخلاقی نگذاشته! این توهم حمید تقوائی و شرکاست که فکر می کنند نئولیبرالیزم یک دستورالعمل اخلاقی است!

 

اتفاقا چرخش نظم سرمایه به سیاست نئولیبرال را باید در ادامه تظابق نظم سرمایه با نظامهای دیکتاتوری و نیاز به توسعه سرمایه داری در کشورهای پیرامونی یافت.نئولیبرالیزم از کشورهای حاشیه ای اغاز شد چون این کشورها را نظم جهانی می خواست درون خود جذب کند!

 

برای جذب کشورهائی نظیر ایران یا چین درون نظم سرمایه داری لازم بود "نرمشهائی" انجام شود تا قدرت سیاسی و ایدئولوژیک احساس خطر نکند!

سیتست نئولیبرال سیاست تظابق مداوم بین نظم سرمایه داری جهانی با کشورهای پیرامونی بود تا بدون سرنگونی حکومتهای توتالیتر ایدئولوژیک انها را "خودی" کنند!

 

لذا به ادعای من خصولتی سازی دقیقا سیاست نئولیبرال است که در قد و قواره حکومتهای ایدئولوژیک دیکتاتوری دوخته می شود تا این حکومتها را به فرض حفظ انها "خودی" کنند!

 

لذا ادعای حمید تقوائی در این مورد هم کاملا مهمل است و بی ریشه و خصولتی سازی نفی نئولیبرالیزم نیست بلکه شکل وجودی ان است.

 

 

(5)محمد کاظمی در "پاسخ " به علی جوادی دیگر چه گفت؟!

 

اگر از این بحث مرکزی "فرماسیون اختراعی اقتصاد نامتعارف" بگذریم می بینیم محمد کاظمی الان شمشیر را از رو بسته و جلو دارد همفکرانی است که در راه هستند تاد دوباره کلاه بوقی بگذارند سر مخالف تقوائی! مطمئن هستم دیگرانی هم پیدا خواهند شد این اول کارست! هشدار است!

 

اول- از علی جوادی می خواهد بین خودیها نقد کند!

 

حزبی که دورانی ادعا می کرد افرادش حق دارند نظرات سیاسی خود را بیرون بدهند عملا دارد فراخوان خود سانسوری می دهد.با چه منطقی جوادی باید رو به بیرون این بحثها را نکند؟ فرض که او این تجارب را دیده و می داند درون اون حزب امکان بحث جدی نیست!

از دید من او اشتباه بزرگی کرد به حزب تقوائی برگشت. اما حق اوست که اعلام مخالفت کند. حزب تقوائی ازادی بیان مخالفش را تحمل نمی کند مدعی ازادی بیان در جامعه است؟! خوب این ادعا را من سالهاست نپذیرفته ام!

 

دوم- به علی جوادی هشدار می دهد!

 

به علی جوادی هشدار می دهد یادش باشد بار قبلی چی شد! یعنی حساب دستش باشد منتظر کلاه بوقی باشد!

کلاف بوقی توی اون حزب امواره سر پیگیرترین مخالفان گذاشته شده.خیلی ها این "فازها" را طی کرده اند یا استعفا دادند یا اخراج شدند! البته با لیچار با اتهام زدن و بایکوت!

 

 

سوم: به علی جوادی می گوید که نخواهد دوباره "کوه یخ را جابجا کند"!

 

در فرقه ها رهبرها جاودانی هستند و غیر قابل جابجائی. اندیشه ها اسطوره و جابجا کردن انها غیر ممکن و تلاش برای اینکار کفر محض!

 

لذا علی جوادی حق ندارد کوه یح را جابجا کند! اینجا خط قرمز است!

در ایران شاه خط قرمزش نظام سلطنت بود در زمان اسلامیها ولی فقیه! در حزب تقوائی شخص لیدر و نظرات خودساخته اش! اینها خط قرمز هستند!

 

چهار: فراخوان به بایکوت و بحث نکردن روی نظرات علی جوادی به رفقای حزبی:

 

محمد کاظمی می فرماید:

 

" امیدوارم نقد نظرات علی دریک مسیر خوبی پیش برود و به مشغله روزانه و فیس بوکی اعضا و کادرها تبدیل نشود."

 

توجه بفرمائید! اول امیدوارست نقد نظرات علی جوادی (مثل همین شاهکار محمد کاظمی) "خوب پیش برود"! و لاکن عده ای نباشند که در فیسبوک روزانه(خوشبختانه شبها شاید بشود!) مشغله شان بشود!

 

خواننده توجه بفرماید! "نقد علی جوادی " باید پیش برود اما چیست که نباید مشغله روزانه بشود؟ خط قرمز اینجا کجاست؟!

 

محمد کاظمی رسما فراخوان سانسور و بایکوت علی جوادی می دهد.اعضا و کادرهای حزبش نباید روی نظرات جوادی بحث کنند فقط باید "نقدش کنند"!

 

 

خلاصه و تشکر از محمد کاظمی!

 

من واقعا از محمد کاظمی تشکر می کنم.او کمک بزرگی کرد به من برای انالیز مورد بمورد تفکر و سیاستی که الان در حزب حمید تقوائی دارد پراتیک می شود.او جلودار دیگرانی است که لابد صف کشیده اند "نقد علی جوادی را پیش ببرند" اما مشغله روزشان نشود!

حمید تقوائی یک فرماسیون جدید در اقتصاد ایران کشف کرده بنام "اقتصاد نامتعارف" تا نظریه همه با هم و دلجوئی از راستها را توجیه شرعی کند و به به دانشجویان چپ در ایران بگوید مارکسیست خط امامی!

 

 

من در این مقاله توضیح دادم که در ایران دقیقا نئولیبرالیزم سازمان اقتصاد کلانست که شکل سازمانیافته نظام سرمایه داریست و من مدعی هستم سرمایه داری در ایران همین خواهد بود و. اتفاقا پهلوی و رجوی هم همین برنامه را دارند! برای سرمایه داری راه دیگری نیست.

همانطور که در کشورهای متروپل نظم امپریالیستی نهایت تکامل سرمایه داری بود.رشد بانکها و بازار بورس و کمپانیهای چند ملیتی امروز نئولیبرالیزم فرمولبندی اقتصاد سرمایه داری خصوصا در جهان سوم است و بسرعت در عدم حضور مقاومت سازمانیافته مثل سرطان به کشورهای متروپل در حال توسعه.

 

ادعای وجود فرماسون عجیب "اقتصاد نامتعارف" زمینه سازی برای نئوتوده ایزم در چپ است .تقوائی دیر امده و برگ سوخته بما می فروشد!

 

 

 

 

منایع بیشتر:

 

(1)محمد کاظمی:درباره 'نقدی بر ارزیا بی حمید تقوایی از اعتراضات ۱۶ آذر۹۸'

 

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=77275

 

(2)مقالات اخیر این نویسنده در مورد اختلافات اخیر در حزب کمونیست کارگری

 

 

دانشجویان چپ و سپیده قلیان چه طوفانی در پیاله حزب کمونیست کارگری انداختند؟!

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=77266

 

“اختلافات ” درون حزب کمونیست کارگری قرار است به کجا برسد؟

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=75902

 

 

“دوستان حمید تقوائی” و دردسر محمد اسنگران و علی جوادی!

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=75132

 

جنبش دانشجوئی ١۶ آذر ١٣٩٨ و شکاف در حزب کمونیست کارگری !

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=77124

 

(3)لیست تحلیلی کشورهای دنیا بر اساس فساد دولتی:

https://en.wikipedia.org/wiki/Corruption_Perceptions_Index

 

 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com