اخبار و گزارشات کارگری ٤ مهر ماه ١٣٩٨

اخبار کارگرى
September 27, 2019

اخبار و گزارشات کارگری ٤ مهر ماه ١٣٩٨

«با اتحاد پیروز میشویم، با افتراق شکست میخوریم»

بازداشتی های مراسم روز جهانی کارگر آزاد باید گردند

- اخبار وگزارشات کارگری هفتگی در همبستگی با کارگران کارخانه هپکو وحمایت از خواسته های برحقشان

- از چهارمین روز اعتصاب وتجمع کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه  برای بازگشت بکار همکارانشان چه خبر؟

1- گزارش 4مهر کانال تلگرام سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه:

2- بخش هایی از یک گزارش رسانه ای شده بتاریخ 3مهرتحت عنوان «کارگران هفت تپه از نبود امنیت شغلی می گویند»

- اعتصاب کارگران فاز 20 - 21عسلویه در اعتراض به عدم پرداخت 4ماه حقوق وحق بیمه

پلیس امنیت دست در دست کارفرما در راستای سرکوب کارگران معترض

- طرفند کارفرما ی کارخانه سیمان کارون برای پرداخت بدهی میلیاردی شرکت با چک کارگر؟

- اعتراض اهالی روستای بیدانجیر از توابع چرام نسبت به مشکلات آب آشامیدنی، جاده ارتباطی و...

 با جلوگیری از حضور دانش‌آموزان سر کلاس درس

- زنده زنده سوختن کودک 3 ساله یک کارگر فصلی درحادثه آتش سوزی چادرمسکونیشان

*اخبار وگزارشات کارگری هفتگی در همبستگی با کارگران کارخانه هپکو وحمایت از خواسته های برحقشان

اخبار و گزارشات کارگری – شنبه ۲۳ الی جمعه ۳۰ شهریورماه ۱۳۹۸

هفته ای که گذشت مبارزات کارگران کارخانه هپکو اراک وحمله گارد ویژه ضد شورش ونیروهای انتظامی به تجمعشان زیر پل بختیاری شهر اراک درمسیر ریل راه‌آهن شمال - جنوب ومورد ضرب و شتم قراردادن کارگران وزخمی کردن تعدادی از آنها وبازداشت ۲۹نفرشان در صدر اخبار قرار داشت وبازتاب وسیعی در جامعه داشت. برنامه این هفته ما به اعتراضات کارگران کارخانه هپکو اختصاص داده شده تا ضمن محکومیت حمله به آنها بدینطریق همبستگی مان رابا هپکویی ها وخواسته های برحقشان اعلام کنیم.

دور جدید اعتراض هپکویی ها نسبت به عدم تعیین تکلیف نهایی با سهامدار عمده شرکت وعدم پرداخت حقوشان با تجمع دراین واحد صنعتی روز یکشنبه ۲۴شهریورماه آغاز شد.

روز دوشنبه ۲۵شهریور، کارگران خشمگین کارخانه هپکو اراک در دومین روز ازدور جدید اعتراضشان نسبت به بلاتکلیفی شغلی ومعیشتی برای انعکاس هرچه بیشتر صدای حق طلبانه شان با تجمع زیر پل بختیاری مسیر ریل راه‌آهن شمال – جنوب را مسدود کردند.

پس از گذشت چند ساعت از تجمع، سید علی آقازاده استاندار استان مرکزی ومحسن کریمی فرمانده سپاه روح‌الله استان مرکزی با همراهی تنی چند از سردمداران نیروهای امنیتی وانتظامی استان مرکزی درجمع کارگران حاضر شدند. استاندار استان مرکزی وفرمانده سپاه روح‌الله استان مرکزی با ایراد سخنرانی ضمن دادن وعده و وعید با تهدید کارگران از آنها خواستند به تجمعشان خاتمه دهند.

کارگران کارخانه هپکو که گوششان از این وعده و وعیدها پر وکارد به استخوانشان رسیده است علیرغم وعده وعیدها وتهدیدها به تجمعشان برای دست یابی به مطالباتشان برحقشان ادامه داند که مورد غضب مسئولان طراز اول امنیتی ، دولتی،قضایی وانتظامی قرار گرفتند و فرمان حمله را به کارگران صادر کردند وبدنبالش گارد ویژه ضد شورش ونیروهای انتظامی با پرتاب گاز اشک آوروباتوم بجان کارگران بی دفاع افتادند وتعدایشان را زخمی وروانه بیمارستان وحدود ۲۹نفرشان را بازداشت کردند.

علیرغم این حمله وحشیانه هپکویی ها ساکت نشدند وروز سه شنبه ۲۶ شهریوربه تجمعشان در این واحد تولیدی درراه احقاق حقوق برحقشان ادامه دادند.

هپکویی ها همکاران بازداشتیشان را تنها نگذاشتند وروزهای چهارشنبه وپنج شنبه برای آزادیشان مقابل زندان مرکزی اراک تجمع کردند. طی این دوروز ۲۱ نفر از کارگران حق طلب هپکو با قید کفالت و سند اززندان مرکزی اراک آزاد شدند و۸ نفرشان کماکان در بازداشت بسر می برند وبنا برآخرین اطلاعات تا لحظه تنظیم این گزارش خبری هم از آزادیشان در میان نیامد ومعلوم نیست دوره بازداشتشان تا کی بسر خواهد رسید.

کارگران کارخانه هپکو با تجمعات اعتراضی وراهپیمایشا ن در سطح شهر اراک فقط درخلال یک هفته پته چهره سازی درقوه قضائیه را روی آب انداختند و با برکنار زدن ماسک از چهره مدافعین دروغین کارگران نقشه شومشان رابرای بیراهه کشاندن مبارزات کارگران و بهره گیری تبلیغاتی ء انتخاباتی را برملا کردند وتوخالی بودن شعارهایشان مبنی برحمایت از کارگران را به جامعه نمایان ساختند.

هپکویی همچون هم طبقه ای هایشان آذرآبی ها، کنتورسازها، فولادی ها، هفت تپه ای ها و……. مشت محکمی بردهان یاوهگویانی کوبیدند که چندی پیش کارگران را اخلاگران تولید قلمداد کردند. این کارگران با اعتراضات دامنه دار چند ساله شان نشان دادند که آنهایی که با وارادت بی در و پیکر وتحت حمایت همه جانبه این جناح یا جناح از حاکمیت و آنهایی که هپکو وامثالهم را با چشم داشت به زمینش وماشین آلاتش ونیزبهره گیری از تسهیلات بانکی مفت به چنگ آورده اند،اخلاگران واقعی تولید هستند و این کارگران هستند که با چنگ ودندان از در گردش بودن چرخ کارخانه هایشان دفاع می کنند.

محسن کریمی سردمدار بسیج وفرمانده سپاه روح‌الله استان مرکزی بهمراه سید علی آقازاده استاندار استان مرکزی نماینده دولت با همراهی تنی چند ازمسئولان طراز اول نیروهای امنیتی وانتظامی درجمع کارگران حاضر وآنهارا مورد تهدید در صورت ادامه تجمع قرار می دهند وبدنبالش فرمان حمله به کارگران بی دفاع هپکو را صادر می کنند،اما روز جمعه ۲۹ شهریور دانشجویان بسیجی در نماز جمعه در حمایت از کارگران هپکو شعار می دهند ویا ائمه جماعت مساجد اراک، اساتید حوزه علمیه و…برای دلجویی از کارگران هپکو به عیادت کارگران زخمی هپکو میروند تا خاک به چشم کارگران بپاشند وبهره برداری جناحی کنند تا آرای کارگران را درانتخابات پیش رو از دست ندهند. غافل ازاینکه قسم حضرت عباسشان کارایی ندارد چون دم خروسشان پیشاپیش با اقدام سرکوبگرانه وضدکارگری سردمداران بسیج پیشاپیش برملا شده است.اما کارگران،تشکل ها ونهادهای مستقل کارگری وفعالین کارگری،اجتماعی وسیاسی هپکویی ها را تنهانگذاشتند وهمبستگیشان را با آنها اعلام کردند.

بعد از ظهر روز سه شنبه ۲۶شهریور، کارگران کارخانه آذرآب اراک با حضور در کارخانه هپکو همبستگیشان را با هپکویی ها بنمایش گذاشتند.

کارگران کارخانه آب با شرکت چند ساعته شان درتجمع گارگران کارخانه هپکو حمایتشان را از اعتراضات کارگران کارخانه هپکواعلام کردند.

روز چهارشنبه ۲۷ شهریور،کارگران کارخانه واگن‌سازی پارس اراک نیز،در اعتراض به ضرب و شتم کارگران هپکو و در حمایت از آنان حدود ساعت یک ظهر از محل کارخانه هپکو تا بلوار واگن پارس راهپیمایی کردند.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران وحومه،اتحادیه آزاد کارگران ایران، سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه ،کانون مدافعان حقوق کارگر، سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران وبسیاری از فعالین اجتماعی وسیاسی وروزنامه نگاران ،نویسندگان ،وکلا ونیز نیروهای سیاسی با صدور اطلاعیه وبیانیه ویا نوشتن مقالاتی در رسانه ها وشبکه های اجتماعی ضمن محکوم کردن حمله به هپکویی ها خواهان آزادی فوری وبی قید وشرط کارگران بازداشتی شدند.

روز دوشنبه خبر درگذشت مادر سعید شیرزاد زندانی سیاسی را شنیدیم. سعید شرزاد مدت ۵ سال و ۵ ماه است که بدون حتی یکروز مرخصی در زندان بسر میبرد. سعید به علت قطع بودن ارتباطات تا دو روز از مرگ مادرش بی اطلاع بود. مسئولین زندان هم از اجازه مرخصی سعید برای شرکت در مراسم خاکسپاری خودداری نمودند. از طرف دست اندرکاران این برنامه، درگذشت مادر سعید شیرزاد را به او تسلیت میگوئم.

لینک صوتی وتصویری:

https://radiopayam.ca/%d8%a7%d8%ae%d8%a8%d8%a7%d8%b1-%d9%88-%da%af%d8%b2%d8%a7%d8%b1%d8%b4%d8%a7%d8%aa-%da%a9%d8%a7%d8%b1%da%af%d8%b1%db%8c-%d8%b4%d9%86%d8%a8%d9%87-%db%b2%db%b3-%d8%ac%d9%85%d8%b9%d9%87-%db%b3/

*از چهارمین روز اعتصاب وتجمع کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه  برای بازگشت بکار همکارانشان چه خبر؟

روز پنج شنبه 4مهر برای چهارمین روز متوالی،اعتصاب وتجمع کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه  برای بازگشت بکار همکارانشان ادامه پیدا کرد.

1- گزارش 4مهر کانال تلگرام سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه:

  • امروز یکی از کارگران نیشکر هفت تپه در حمایت از همکاران اخراجی خود صحبت کرد و بطور  مستقیم ومشخص به اتحاد همه کارگران برای حمایت و باز گشت به کار ۲۰ نفر از کارگران اخراجی،سخنرانی کرد.

سخنران ابراهیم عباسی منجزی می باشد که در حمایت از خانواده بخشی در جلوی دادگاه شوش، به اتفاق چند  نفر دیگر از کارگران ، بازداشت شده بود که پس از چند جلسه دادگاهی در دادگاه شوش با وکالت خانم فرزانه زیلابی  تبرئه شد .

  • همانطور که روند تا کنونی نشان داده است در جریان‌اعتراض و‌اعتصاب کارگران در هفت تپه، ما شاهد فضای پلیسی برای ارعاب و سرکوب کارگران بوده ایم.

در این ارتباط یکی از کارگران‌هفت‌تپه به نام یوسف بهمنی، توسط اداره اطلاعات احضار شده است.

سندیکای کارگران نیشکر  هفت تپه، ضمن حمایت از خواست کارگران ، هر گونه تهدید، ارعاب  و احضار کارگران  را شدیدا محکوم می کند.

  • شکست طرح اعتصاب شکنان

کذب خبر

خبرگزاری ایلنا دیروز اعلام کرده بود که کارگران نیشکر هفت تپه به اعتصاب خود پایان داده اند و کارگران  به سر کار های خود باز گشته اند.!؟

خبرگزاری ایلنا همچون گذشته نشان داد که هیچ صداقتی در بازتاب اخباری کارگری ندارد و به دلیل منافع جناحی، نمی تواند ادعای یک‌ منبع خبر گزاری  مستقل داشته باشد.

2- بخش هایی از یک گزارش رسانه ای شده بتاریخ 3مهرتحت عنوان «کارگران هفت تپه از نبود امنیت شغلی می گویند»

 «من همیشه آرام بودم، هیچ وقت روی آن سکو نرفته بودم اما دیروز روی سکو داشتم فریاد می کشیدم. (جانشین) قائم مقام شرکت می گفت من به عنوان پدر مجموعه هستم، پدر که نمی تواند همه جریانات را به فرزندانش بگوید. گفتم بنده خدا! ای پدر مجموعه! تو که داری من را می کشی، حق ندارم بدانم چرا؟ بعضی بچه ها می گویند که لیست اخراج باز است و گفته اند شاید بیشتر هم اخراج کنیم.»

 این ماجرای نیم روز اولین روز پاییز در مجتمع کشت و صنعت نیشکر هفت تپه بود، روزی که دیگر مشخص شد، شرکت برای ۲۰ نفر از کارگران نامه زده و «با عنایت به اتمام قرارداد» از خدمات شان تشکر کرده و «آرزوی موفقیت در سایر واحدهای کاری» را برای آنها از خداوند متعال خواستار شده است. یک نامه کوتاه سه خطی که می شود خلاصه ترش هم کرد: اخراج.

ایستادن روی سکوی سیمانی محوطه کارخانه نیشکر هفت تپه کار معمولی نیست. با قدم زدن در بخش تعمیرات و نشستن زیر سایه درختان پشت دفتر مدیریت فرق دارد. سکو یعنی حرف زدن، خطابه کردن، مطالبه کردن و وقتی اوضاع خراب می شود یعنی داد کشیدن همه آن حرف ها و خطبه ها و مطالبه ها.

 روز اول مهر که نامه سه خطی به دستش رسید اولین باری بود که از جمع جدا شد و رفت روی سکو ایستاد تا فریاد بکشد. او یک نفر از آن بیست نفر است که حالا بازگشت شان به کار تبدیل به تازه ترین دغدغه کارگران هفت تپه شده است، چون می دانند که ممکن است نفر بعدی خودشان باشند: «آدم های متفاوتی در این لیست بودند و انگار هدف شان هم کاملا از این نوع تعدیل مشخص نیست. الان شایع شده که اسم ۱۵۰ نفر را آماده دارند که کم کم اعلام می شود. برای همین بقیه هم پشت ما را گرفتند و جمع شدند.»

کارخانه اگر به کارگری هم نیاز نداشته باشد، مراتبی دارد که طی کند، مدیر قسمت ها هستند که معمولا نامه عدم نیاز می زنند یا کمیته انضباطی وارد می شود و جلسه می گذارند و این کارگر می گوید که هیچ یک از این اتفاق ها نیفتاده: «وقتی این روند طی نمی شود یعنی اخراج منطقی نیست. دیگر رفتم به حراست گفتم اگر بعدش هم قرار است پلیس امنیتی، کسی بیاید در خانه من همین الان بگویید که خودم بروم، نکند بیایند جلوی مادرم و خانواده ام حرفی بزنند یا کاری کنند. حالا فعلا دارند ما را شوت می کنند این ور و آن ور و توضیح بیشتری نمی دهند.»

در هفت تپه فصل تعمیرات است و «ریکاوری»، بعد از آن باید نوبت تولید برسد و اخراج های فصل تعمیرات درست در روزهای پیش از آغاز کار ممکن است دوباره زنجیره اعتراض ها و دست از کار کشیدن ها را آغاز کند: «کارگران می گویند اصلا خود اسدبیگی ها می خواهند که اعتصاب شود. نمی دانم می خواهند با این کار گروکشی کنند که اگر مدیرعامل در زندان است آزادش کنند یا مساله دیگری است.»

 لیست اخراجی ها هر چند به گفته او گلچینی است از آدم های مختلف اما این را هم می گوید که همه شان(کارگران اخراجی)

 صراحت بیان دارند.

 

در میانه همه ماجراهای هفت تپه یکی از موضوعات اساسی همیشگی وجود نماینده منتخب برای پیگیری مطالبات کارگری بود. سندیکایی که سال هاست وجود دارد اما مدت هاست که در عمل دیگر فعالیت خاصی ندارد، تشکل مستقل کارگری که مدت کوتاهی با رای کارگران شکل گرفت و منحل شد و بعد شورای اسلامی کار که حالا برخی کارگران این شرکت می گویند پس از انتشار یک فایل صوتی از جلسه دونفر از اعضای این شورا با معاونان شرکت و به قول آنها «زد و بندهایی که در حال انجام بود» عملا سبب شد تا موضوع تشکل کارگری شرکت همچنان در ابهام بماند و البته کارگران را از انتخاب نماینده مایوس کند: «الان همه تشکل ها از چشم کارگران هفت تپه افتاده اند. هر کسی می آید حرف خودش را می زند. اما خب این خطراتی هم دارد. وقتی می روی روی آن سکو یک جوری انگار حکم نمایندگی بقیه را داری اما وقتی واقعا نماینده کارگران نباشی برخورد با تو هم آسان تر می شود.»

 

امروز ۲۰ نفر، فردا ۳۰ نفر

خودش می گوید که سندیکا فعالیتی ندارد اما هنوز خودش را با عنوان سندیکایی اش معرفی می کند: فریدون نیکوفرد، عضو سندیکای کارگری هفت تپه. نیکوفرد می گوید که ضربه اخراج برای برخی کارگرانی که می شناسد بسیار گران تمام می شود: «برای کارگران روزمردی که قراردادی شدند، قراردادهای ۶ ماهه زدند و روز ۳۱ شهریور برای ۲۰ نفر از آنها نامه زدند که دیگر سر کار نیایند و کارت ورود و خروج شان را هم باطل کردند. اما مدیریت هنوز جواب روشنی نداده. من با برخی از آنها صحبت کردم که نه پرونده قضایی داشتند نه حتی در اعتصاب ها فعال بودند. می شد اصلا با نحوه دیگری برخورد کنند؛ نمی دانم توبیخ، کمیته انضباطی یا هر کار دیگری نه اینکه یکهو اخراج شان کنند. یک نفر از اینها به من می گفت بدون این کار من اصلا امکان ادامه حیات ندارم. می گفت راهش این است که خودم را بکشم.»

 

نیکوفرد هم معتقد است که این اخراج یک باره که شاید از ترس اعتصاب بوده باشد خودش ممکن است به اعتراض ها دامن بزند: «برای اخراج لااقل یک دلیلی بدهید، فله ای اخراج نکنید. ما اینجا همه طایفه ای هستیم، با هم قوم و خویشیم حتی اگر اخراج به حق هم باشد، اخراج این همه با هم باعث تجمع می شود که همین طور هم شد شرایط هرچه رادیکال تر می شود، از نظر پرونده ای هم سختگیرتر می شوند. هپکو که به دولت برگشت اینجا به این نتیجه رسیده اند، کاری کنند که به سرنوشت مالک هپکو دچار نشوند. برای همین دارند با مخالفان برخورد می کنند اما با این شوکی که وارد کردند به وضع دامن می زنند، برخوردشان با پرسنل بعضا خودش سبب این اعتصاب ها می شود.» کارگران تعدیل شده به اداره کار رفته اند که شاید جوابی بگیرند. او می گوید که جواب ها در چنین مواقعی همه مثل هم هستند: «آنجا هم همیشه می گویند قراردادتان تمام شده یا بروید تعهد بدهید یا کارفرما را راضی کنید، یک جواب کلیشه ای که همیشه می دهند.» او هم به همان یک فایل صوتی که از جلسه بین دو نفر از نمایندگان شورای کار هفت تپه با معاونان شرکت پخش شده، اشاره می کند و می گوید: کارگران خواستار انحلال شورا شده اند: «ما الان در واقع نماینده نداریم.»

 

در این وضعیت، حرفی که کارگر اخراجی معترض می گفت نزدیک ترین سناریو به واقعیت است. یک کارخانه نیشکر هفت تپه هست و آن کارخانه یک سکو دارد که در نبودن نمایندگان رسمی کارگری می شود محلی برای بیان مطالبات از زبان هر کارگری که حرفی برای گفتن داشته باشد. حرف هایی که البته هنوز آرام اند، مثل ویدیویی که روز گذشته از سخنرانی یکی از کارگران منتشر شد که روی همان سکو داشت از رییس قوه قضاییه دعوت می کرد که به هفت تپه برود و با چشم خودش اوضاع را ببیند. ویدیو در شبکه یوتیوب منتشر شد و بعد سر از شبکه های اجتماعی درآورد. کارگری رو به همکارانش می گوید: «ان شاءالله با وجود آقای رییسی که قول داده تمام هم و غمش این باشد که با زد و بندهایی که در این مملکت انجام می شود برخورد قاطع و قانونی بکند، بیاید هفت تپه و درددل مردم را گوش کند و به آن رسیدگی کند.» تمام پرونده واگذاری شرکت به بخش خصوصی در این سخنرانی مرور شد تا موضوع رسید به اخراج لیست ۲۰ نفره کارگران: «ما به امثال محمد خنیفر رای دادیم که حق و حقوق ما را پیگیری کند، نمی دانم چرا او را اخراج کردند. این کار طبیعی نیست. از ما خواستند طبق قانون رفتار کنیم در حالی که طرف مقابل ما هیچ احترامی برای قانون قائل نیست. اینکه هر کسی میلی بگوید من از تو خوشم نمی آید، تو داری زیاد حرف می زنی و بعد اخراجش کند، خلاف قانون است و ما جلوی کار خلاف قانون می ایستیم.» و بعد به همکارانش گوشزد می کند: «امروز شروع کردند به اخراج ۲۰ نفر، بعد همین طور ۲۰ نفر و ۱۰ نفر و ۳۰ نفر اخراج می کنند و نان زن و بچه مان را می برند.» این صدا شاید با گذشت زمان بالاتر و بالاتر رود.

*اعتصاب کارگران فاز 20 - 21عسلویه در اعتراض به عدم پرداخت 4ماه حقوق وحق بیمه

پلیس امنیت دست در دست کارفرما در راستای سرکوب کارگران معترض

در اوایل شهریور ماه سال جاری، کارگران فاز 20 - 21عسلویه در اعتراض به عدم پرداخت 4ماه حقوق وحق بیمه دست از کارکشیدند.

کار فرما با پشتیبانی پلیس امنیت بجای پرداخت مطالبات کارگران دست به اخراجشان از کار و خوابگاه زدند.

سایت سندیکای کارگران فلز کارمکانیک ایران:

نامه ای از یک کارگر پروژه ای!

من عسلویه کار می کنم فاز ۲۰- ۲۱ . حقوقمان ۴ ماه و بیمه هم ۴ ماه عقب افتاده است. دو روز قبل از محرم تصمیم به اعتصاب گرفتیم و اعتصاب کردیم. کارفرما گفت یه هفته مهلت بدهید پولتان را پرداخت می کنیم. ما هم یک هفته مهلت دادیم اما بعد از یک هفته اخراجمان کردند. الان هم در خوابگاه هستیم. یک بار در کمپ بهارستان و در فاز رو بستیم. پلیس امنیت وارد شد و قول داد فردا تا پس فردا پولمان پرداخت بشود. اما امروز آمده و می گوید بروید خانه هایتان وگرنه فردا همه را دستگیر می کنم.

آیا پلیس امنیت حق همچین برخوردی را با کسی که حقش رو می خواهد دارد؟ آیا واقعا پلیس ما طرف حقه یا طرف آنهایی که می گویند حق با بالا دستی هاست. منظورم اینه که وقتی پلیس جامعه فاسد باشد جامعه دیگه بجز فساد چیزی درش رشد نمی کند.

امضا محفوظ

*طرفند کارفرما ی کارخانه سیمان کارون برای پرداخت بدهی میلیاردی شرکت با چک کارگر؟

کارمند شرکت سیمان کارون است، با بیمه‌ی کارگری. می‌گوید به بهانه‌ی همشهری صاحب کارخانه بودن دسته‌چک‌اش را گرفته‌اند و از چک‌های او دو میلیارد و هفتصد میلیون تومان به بیمه چک داده‌اند و پاس هم نکرده‌اند و حالا او به خاطر یک همشهری، میلیاردی بدهکار است. برای دور کردنش از کارخانه علیه او جو راه انداخته‌اند و شایعه کرده‌اند که اختلاس کرده اما او حتی پول ندارد که حالا که دارند خانه‌ی سازمانی را از او می‌گیرند خانه‌ی جدیدی اجاره کند. بیمه هم فشار می‌آورد که چک‌هایش را به اجرا می‌گذارد.

اینها اظهارات یکی از کارمندان شرکت سیمان کارون است، او در مورد اتفاقاتی که حالا او را به یک بدهکار میلیاردی بدل کرده روز 4مهر به خبرنگار رسانه ای گفت:

«من کارمند شرکت سیمان کارون مسجد سلیمان هستم و شانزده سال سابقه‌ی کار دارم، این کارخانه خصوصی است و برای یکی از بدهکاران بزرگ بانکی است، این آقا همشهری من است، سال گذشته شرکت ماجرایی در مورد معوقات پرداختی داشت که به یک سری اعتراضات منجر شد، بیمه‌ی کارگرها نه ماه عقب افتاده بود و حساب‌های شرکت به خاطر تخلفات مالی بسته بود، رییس اداره‌ی مالی وقت شرکت، با من صحبت کردند و از من خواستند به خاطر بسته بودن حساب شرکت و اینکه بیمه چک‌های شرکت را قبول نمی‎کند از چک‌ من برای پرداخت حق بیمه استفاده شود.

گفتند تو همشهری صاحب کارخانه هستی و از خودمانی با این حرف‌ها گولم زدند. از طرف دیگر همکارانم را می‌دیدم که همسر یا فرزندشان مریض بودند و دفترچه بیمه نداشتند، به خاطر اینکه بیمه‌ی آنها راه بیافتد چکم را در اختیار شرکت قرار دادم، از دسته چک من حدود دو میلیارد و هفتصد میلیون تومان پول بیمه را به صورت اقساطی دادند که هنوز هیچکدام را پاس نکردند، سه میلیارد تومان هم چک برای آجر نسوز گرفتند که آن را پاس کردند، الان من یک میلیارد و هفتصد میلیون تومان به سازمان تامین اجتماعی بدهکار هستم و مدارک آن هم موجود است. من را به عنوان مدیر پشیبانی شرکت معرفی کردند و نامه‌ی آیین‌نامه‌ی پنجاه را که بازداشت اموال منقول و غیرمنقول است را به عنوان تعهد از من گرفتند. البته من از یک ماه قبل از اینکه چک را از من بگیرند مدیر پشتیبانی شده بودم.

دو ماه پیش جوی در شرکت راه انداختند و بدون هیچ سند و مدرکی گفتند که من اختلاس کردم و چهارده میلیارد تومان پول دزدیم که هیچکدام از اینها صحت ندارد. هروقت می‌خواهند کسی ار از خودشام دور کنند انگی به او می‌چسبانند و این انگ در بین کارگران می‌پیچد و دیگر اصلا نمی‌توان وارد کارخانه شد.

از طرف دیگر می‎گویند برو بشین خانه، حقوقت را می‌دهیم، ده پانزده روز است که می‌گویند خانه‌‌ی سازمانی که در اختیارم است را خالی کنم، از طرف دیگر بیمه به من زنگ زده و می‌گوید که چک‌هایم را به اجرا گذاشتند.

در مورد مدیرعامل قبلی یک سری انگ مالی مطرح کردند، چون من با او کار می‌کردم و مدیر اجرایی و پشتیبانی او بودم؛ به من تهمت می‌زنند که با او همدست هستم. با این تهمت‌ها می‌خواهند کاری کنند که دیگر به کارخانه نروم.»

تصویر چک پرداختی به بیمه:

گزارش حسابرس شرکت مبنی بر استفاده از حساب شخص ثالث:

*اعتراض اهالی روستای بیدانجیر از توابع چرام نسبت به مشکلات آب آشامیدنی، جاده ارتباطی و... با جلوگیری از حضور دانش‌آموزان سر کلاس درس

همزمان با بازگشایی مدارس، اهالی روستای بیدانجیر از توابع چرام برای انعکاس صدای اعتراضشان نسبت به مشکلات آب آشامیدنی، جاده ارتباطی و...دست به جلوگیری از حضور دانش‌آموزان سر کلاس درس زدند.

برپایه گزارش رسانه ای شده بتاریخ 4مهر،ساکنان روستای «بیدانجیر» که با گذشت سال‌ها و روی کار آمدن دولت‌های مختلف مشکلات آن‌ها به فراموشی سپرده شده و حرکتی از مسؤولان در راستای رفع مشکاتشان ندیدند در اقدامی هماهنگ با ممانعت از حضور دانش‌آموزان سر کلاس درس تعطیلی مدارس را بهترین فرصت برای رساندن صدای مظلومیت خود دانستند.

قریب به 600 نفر در این روستا سکونت دارند و با مشکلات آب آشامیدنی، جاده ارتباطی و دیگر خدمات دست و پنجه نرم می‌کنند.

اهالی این منطقه پس از اینکه از وعده‌های بی‌عمل مسؤولان در بهسازی 9 کیلومتر جاده ارتباطی و آبرسانی به ستوه آمدند در روزهای نخستین آغاز سال تحصیلی 6 باب مدرسه را تعطیل و مانع حضور 60 دانش‌آموز به کلاس درس شدند تا شاید تهدید ترک تحصیل این تعداد دانش‌آموز عزم مسؤولان را در پیگیری مطالبات مردم جزم کند.

و حالا دانش‌آموزانی که باید مانند سایرین روی نیمکت کلاس درس پای درس معلم بنشینند و برای آینده خود تصمیم بگیرند مشقِ حسرت می‌نویسند و قربانی بی‌مسؤولیتی مدیرانی شده‌اند که طی سال‌ها نتوانسته‌اند بار مشکلات روستا را کاهش دهند.

*زنده زنده سوختن کودک 3 ساله یک کارگر فصلی درحادثه آتش سوزی چادرمسکونیشان

عصر روز چهارشنبه 3مهر،کودک 3ساله یک کارگر فصلی در حادثه آتش سوزی چادرمسکونیشان واقع در جوارزمین کشاورزی واقع در حوالی روستای امزاجرد همدان زنده زنده سوخت.

بنابه گزارش رسانه ای شده بتاریخ 4مهر، جانشین انتظامی شهرستان همدان از مرگ یک پسربچه 3 ساله در اثر آتش سوزی در حوالی یکی از روستاهای شهر همدان خبر داد.

سرهنگ احمد انواری در تشریح این خبر گفت: در ساعت 17:20 روز گذشته خبر آتش سوزی 2 چادر اسکان و مرگ یک کودک 3 ساله در حوالی روستای امزاجرد به مرکز فوریت های پلیس اعلام شد.

وی گفت: پس از حضور ماموران و بررسی های مقدماتی مشخص شد، تعدادی کارگر فصلی از اهالی سرپل ذهاب در این منطقه و در کنار زمین های کشاورزی، همراه با خانواده خود در درون چادر زندگی می کنند که یکی از چادرها در اثر شعله آتش پیک نیک دچار آتش سوزی شده و در این بین یک پسر بچه 3 ساله در میان شعله های آتش گرفتار شده و متاسفانه جان خود را از دست داده است.


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com