خدامراد فولادی حامی ” نظام پیشرفته سرمایه داری هنجاروند”!

خدامراد فولادی حامی ” نظام پیشرفته سرمایه داری هنجاروند”!

(بخش سوم پاسخ به خدامراد فولادی نقاد لنینیزم از موضع راست)

از: سعید صالحی نیا

salehinia@aol.com

۱۹ مارس ۲۰۱۷

مقدمه:

خوشحالم خدامراد تلاش کرد به پاسخ به نقدهای من بنشیند(*). از دید من تداوم این مناظره بیشتر روشن می کند که ایشان و من از دو موضع متضاد به نقد لنینیزم وارد شدیم که این امر طبیعی است.هر موضع سیاسی را می شود از زاویا و مواضع کاملا متفاوت نقد کرد. لنینیزم از این قاعده بیرون نیست.

در مقاله قبلیم(۲) توضیح دادم که اساس نقد خدامراد روی حمایت ایشان از “تکامل سرمایه دارانه روسیه ” تا زمانی که “رشد کند” و امکان فرا روئی به سوسیالیزم فراهم شود ، استوار است.او بواقع به گروهی تعلق دارد که مدعی است در روسیه نباید کمونیستها اونزمان انقلاب را بدست می گرفتند و فراخوان سوسیالیزم می دادند. طبیعتا او برنامه اش در زمان حاضر برای ایران هم اینست که “فعلا موقع سوسیالیزم نیست” چون مارکس و انگلس گفته اند و سوسیالیزم میوه ای است که باید برسد تا بچینیمش!

در همین مقاله اخیرش هم خدامراد می فرماید که ایراد لنین این بود که به رشد “نظام سرمایه داری هنجاروند” بها نداد و …که طبیعتا تایید نظر منست که ایشان از این دوراهی از لنین جدا می شود!

دور و بر این مرکز فکری، خدامراد البته نقدهای دیگری به لنینیزم دارد که من در دو مقاله قبلی با برخیش موافقم و توضیح مکرر لازم نیست.

اتفاقا خدامراد به کاتگوری کمونیزم ایرانی کهاز توده ایزم اغاز شد به فدائیزم رسید و مرتب تکرار می کرد که سوسیالیزم امروز نمی شود باید “انقلاب بورژوا دموکراتیک بشود” یا مثلا همین مرتضی محیط “شارح مارکس” تعلق دارد.اینها البته نظر من تا همینجا از طریق مطالعه نظرات خدامراد. امیدوارم خدامراد در پاسخهای بعدی اگر اشتباه می کنم تصحیح کند.

در این مقاله من عامدا چند نکته محوری را جهت اطلاع خدامراد و خوانندگان برمی شمرم تا زمینه بحث جدی تر فراهم شود.

مناظره ها را باید ساده کرد.شفاف کرد تا خواننده بتواند مسیر فکری دو طرف را دقیق بداندو قدرت قضاوت جامعه بالا رود:

 

(۱)چرا کمونیزم باید از چسباندن خود به نامها فاصله بگیرد؟

به خلاف ادعای خدامراد، من نه حکمتیست هستم نه مارکسیست و لنینیست و اساسا در طی سالها تاکییدم بر این بوده که چسباندن خود به نامهای مردگان ، هر که باشند، تقلیل دادن زمان و شرایطی است که ما زنده ها داریم پراتیک می کنیم و فکر می کنیم.

کمونیزم را جنبش پایان دادن به نظام سرمایه داری، آزادی انسان می دانم و نظریه پردازی را در خدمت این جنبش.استفاده از گذشتگان با نقد اونها برای پیروزی سوسیالیزم خواهی . این خط فکری من و پایگاه من.

چسباندن خود به مردگان را ضد علمی و متد علمی می بینم.دکان بقالی می بینم که در تاریخ همواره باز بوده تا زندگان با سرمایه مردگان امامزاده بسازند که ساخته اند.

(۲)نقد من به لنینیزم از چه زوایه ای است و در کجا با نظریه لنین موافقم:

خدامراد مدعی است که من “لنینیست هستم اما نمی دانم(*). بر عکس ادعای ایشان من سالهاست توضیح داده ام که لنینیزم مثل مارکسیزم دست ساخت حامیان اینهاست.

همینطور توضیح دادم که (۷)بسیاری از تجارب لنین در سازماندهی جنبش کمونیستی در اراده گرائی او برای سازماندهی انقلاب را کاملا تایید می کنم. ایراد من به او خصوصا در مورد طرح ریزی سوسیالیزم، در مورد قرار دادن حزب در راس جامعه و قانونی کردن تک حزبی و سرکوب مخالف و پلیسی کردن جامعه و حتی سرکوب درون حزب و منع فراکسیون، بعد از بقدرت رسیدنش بوده. لذا برخورد من به لنین و تاریخش برخوردی انتخابی است و کیلوئی نه رد می کنم و نه همه پراتیک او را تایید.

من از تز لنین که می شود سوسیالیزم را با انقلاب در روسیه و الان در ایران پیوند زد کاملا موافقم. جامعه کنونی ایران و دنیا راهی بجز انقلاب سوسیالیستی ندارد.سرمایه داری “هنجاروند و قانونمند توهم همفکران خدامراد فولادی است.

لذا دو لایه نقد را من ارائه داده ام(۳)یکی نقد به عناصر ضد منطقی و نارسائیهای لنین و دوم گرایشاتی که بنام او “لنینیزم” ساخته اند. گرایشاتی به شدت مختلف و متضاد اما همه “لنینیست”!

 

(۳)کمونیزم کارگری و “حکمتیزم”

خدامراد فولادی مدعی است که من حکمتیست هستم! در حالیکه با همان متد که من با لنین و لنینیزم تصویه حساب می کنم با منصور حکمت هم برخورد کرده ام.هم مواضع منصور حکمت را نقد کرده ام(۵)و هم اونها که بعد مرگ او ایزم به نامش چسبانده اند!لذا اگر خدامراد بخاطر عدم شناخت این ادعا را کرده بد نیست تجدید نظر بفرماید!

آنچه من در منصور حکمت مهم و اساسی یافته ام، خصلت اراده گرایانه او برای سرنگونی سرمایه داری ، مرزبندیش با سایر کمونیزمهای ایرانی خصوصا از موضع درک مدرن و نفی کامل پروژه های امام زمانی است که فراخوان انقلاب بورژوا دموکراتیک داده اند!

منصور حکمت را معادل جنبش کمونیزم کارگری نمی دانم همانطور که هیچ رهبر دیگر را.این جنبشها زمینه های مادی دارند و هر زمان رهبرانی زبان اینها شده اند.کمونیزم کارگری نماینده جنبشی است که سوسیالیزم را راه حل بحران اجتماعی ایران می داند و سرنگونی رژیم اسلامی را با پیروزی انقلاب سوسیالیستی امکانپذیر می داند. اینست که من خودم را متعلق به کمونیزم کارگری می دانم اما تقلیل نمی دهم به حکمتیست ! یا حتی منصور حکمت.

(۴)توده ایزم و لنینیزم:

خدامراد فولادی با استفاده از متد شانتاژ مدعی می شود که “سعید صالحی نیا می تواند توده ای به معنای لنینی بلشویکی باشد”!

سالها قبل در نقد لنینیزم، ارتباط توده ایزم با لنینیزم را توضیح دادم(۴)توده ایزم محصول بلافصل دستورات لنین به کمونیستهای شرق و خاور بود.متدی که فراخوان می داد کمونیستها با سایر طبقات حول مبارزه با امپریالیزم “متحد” شوند!

اما توده ایزم وچه مهم دیگرش همین موضع خدامراد فولادی است که “ابتدا سرمایه داری هنجاروند و قانونمند بشود”! منتهی من نمی گویم خدامراد قولادی ، توده ای است! می گویم برنامه عملی ایشان از دید من همانست که توده ایزم ۷۰ سالست اعلام کرده!

 

(۵) کمونیزم ایرانی و رابطه اش با ایزم سازی و لنینیزم

خدامراد فولادی نفی می کند که بستر فرهنگی شرقی در حفظ و بقا و بازسازی کمونیزم ایرانی (لنینیزم و سایز ایزمها) موثر است .آدرس می دهد که برویم در اروپا و امریکا هم ببینیم!

طبیعتا ادعای ایشان هم از جهت علمی ایراد دارد و هم از جهت عملی!

به جهت علمی نمی شود انسان را از بستر فرهنگی که درش زندگی می کند جدا کرد.فرهنگ شرقی و مذهبی در توده ایزم و فدائیزم کاملا مشهود است.فرهنگ شهادت ،فدا شدن، مقدس بازی و انواع اسطوره سازیها بگیر تا ناتوانی کامل در دیالوگها در تحمل مخالف ، صدها زاویه می شود در تاریخ کمونیزم ایرانی کاویید و نشان داد که این کمونیزم روی همان بستر فرهنگ شرقی استوار است.

حتی موج اخیر کمونیزم ایرانی یعنی کمونیزم کارگری هم هنوز یک پایش توی اون فرهنگ است.مثلا توان نقد شفاف منصور حکمت حتی تغییر و اپدیت برنامه حزبیش را ندارد.شجاعتش را ندارد.امامزاده ساخته اند توان دست بردن درش دارند.

خدامراد همه اینها را منکر است.و ادرس اروپا و امریکا می دهد!

راستی ایشان در احزاب “لنینی” اروپا و امریکا فعالیت کرده؟ من ادعا می کنم اینطور نیست.لنینیستها درون چپها ی اروپا به خفت رسیده اند و در امریکا هم اینقدر حاشیه ای هستند که از پس تروتسکیستهای قهوه خانه نشین هم بر نیامده اند!

بی تردید تداوم فضای سنگین ایزم بازی در شرق و کمونیزمش در حال شکست است. دلیلش در هم تنیدگی و جهانی شدن فرهنگهاست. چند دهه دیگر لنینیزم و مارکسیزم به موزه ها منتقل خواهند شد اما مبارزه کمونیستی برای سوسیالیزم با صلابت بیشتر ادامه خواهد یافت.ایزم بازیها و چسباندن زنده ها به مرده ها دورانش با پایان فرهنگ شرقی و سنت گرا و مذهبی به پایان نزدیک شده و همین نقدهای من و خدامراد علائم اولیه این تحول کیفی است.

(۶)خدامراد و اون “دو شرط عضویت در حزب لنینیستی”!

واقعا از تقلای ناکام خدامراد برای توجیه “شرط گذاری برای عضویت در حزب لنینی” دلم کباب شد! خالا اون دو “شرط” به کنار، دیگر سفسطه بافتن و دلیل تراشیدن چرا؟ آدمی که نقد لنینیزم می کند ، دیگر “شرط می گذارد” برود توی حزب لنینیستی چه کند؟ اونهم شروط مسخره ای که ایشان آورده! رهبر بشود زن و ایشان بتواند حرفش را بزند!

احزاب لنینیستی غیر قابل رفرم هستند.همانطور که رژیم اسلامی غیر قابل رفرم است.اینها فرقه هائی هستند که می مانند تا نسلی که اینها را ساختند پشمشان بریزد! چند تا رئیس قبیله که ریق فانی وداع گفتند چند تا جوانتر با اونهای دیگه دعوا می کنند انشعاب انقلابی می کنند و خلاصه این دور باطل ادامه می یابد تا جای دیگر انقلابی بشود و اینها از خواب بپرند!

پیشنهاد من به خدامراد اینست که اساسا او “شرط ها” را فراموش کند دنبال تناقضات بیشتر فرو نرود در سفسطه.لازم نیست ایشان آن پیشنهادات را چائی تکرار کند.گاو نر شیر نمی دهد.چه با “شرط چه بی شرط”!

خلاصه کنم:

در این مقاله کوتاه ، من روشن کردم که اختلاف واقعی من و خدامراد در نقد لنینیزم چیست؟ توضیح دادم که ایشان از موضع راست از موضع نفی امکان سوسیالیزم در روسیه و حمایت از پروژه “سرمایه داری هنجاروند” به لنینیزم نقد دارد. در عین حال چند موضوع را برای روشن شدن خدامراد و خواننده نوشتم تا اگر ایشان رغبتی کرد و خواست پاسخی بدهد، تیر در تاریکی نیندازد، به من آنچه نیستم نچسباند. بقول منصور حکمت با مخالف باید در نقطه قوتش وارد مناظره شد.من هم دوست دارم خدامراد با آرامش با شناخت وارد مناظره شود.

به امید اینکه این مناظره ها کمکی باشد تا فعالین کمونیست و سوسیالیم خواه و آزادیخواه آگاهانه تر وارد عرصه مبارزه شوند.

منابع بیشتر:

  (*)سعید صالحی نیا: لنینیستی که نمی داند لنینیست است! (خدامراد فولادی)

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=62432

(۱)چند پاسخ دیگر به خدامراد فولادی و نقدش به لنینیستها از موضع راست(سعید صالحی نیا)

http://www.azadi-b.com/arshiw/?cat=11

(۲)در اهمیت نقدهای خدامراد فولادی به لنینیزم و چند نکته  (سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%84%D9%86%D9%8A%D9%86%D9%8A%D8%B2%D9%85/492-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%87%D9%85%DB%8C%D8%AA-%D9%86%D9%82%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%84%D9%86%DB%8C%D9%86%DB%8C%D8%B2%D9%85-%D9%88-%DA%86%D9%86%D8%AF-%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87

(۳)آرشیو نقد لنینیزم  (سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%84%D9%86%D9%8A%D9%86%D9%8A%D8%B2%D9%85

(۴) ریشه های مشترک توده ایزم و لنینیزم (سعید صالحی نیا)

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=19184

(۵) سعید صالحی نیا:  منصور حکمت و “لنینیزم”, پاسخی به ش.بهرامی

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=17007

(۶)آرشیو نقد برنامه دنیای بهتر: سعید صالحی نیا

http://monazere-siasi.com/%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1

(۷)بخش اول مناظره سیاسی:کمونیزم و لنینیزم:با شرکت: سعید صالحی نیا و علیرضا بیانی

https://www.youtube.com/watch?v=XVx3FdJykSo&index=1&list=PLhFhqB5TF-vo2CXwCAiCKLbdoBlhYgxG8

(۸)حزب توده حزب اتحاد سرمایه داری کوچک بر علیه سرمایه داری بزرگ (سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%A2%D9%A0%D9%A1%D9%A6/949-%D8%AD%D8%B2%D8%A8-%D8%AA%D9%88%D8%AF%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%8C-%D8%AD%D8%B2%D8%A8-%D8%A7%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF-%D8%B3%D8%B1%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%B5%D9%86%D8%B9%D8%AA%DB%8C-%DA%A9%D9%88%DA%86%DA%A9-%D9%88-%D9%85%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7-%D8%A8%D8%B1-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%B3%D8%B1%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF