قربانیان جنایت جنگی، ابزاری برای تعمیق جنگی جنایتکارانه

در روزهای اخیر سه خبر بیش از همه اخبار نظرها را به خود جلب کرده است. در صدر خبرها شرایط اسفناک آواره گان و همدردی کم نظیر بخشهای وسیعی از ساکنین اروپا با درد و رنج آواره گان، علیرغم سیاست حاکمان این کشورها قرار دارد. دومین خبر مربوط به فاز سوم بحران جهانی‌ سرمایه می‌‌باشد. این بحران که در شکل بحران مالی در سال ۲۰۰۸ در آمریکا شروع شد و به مانند حریقی اقتصاد جهانی‌ را در خود بعلید، در سال ۲۰۱۰ به بحران ورشکستگی مالی‌ دولت‌ها و بحران فروپاشی اتحادیه اروپا بست و تعمیق یافت. در فاز کنونی تعمیق این بحران، در رکود “کشورهای نو ظهور” تجلی‌ یافته است: معضلات اقتصادی و نزول واحدهای پولی‌ در برزیل، آفریقای جنوبی، روسیه، ترکیه و به ویژه چین، لرزه بر اندام تحلیلگران اقتصادی افکنده است. گوئی که بحران جهانی‌ نفت که در اوایل دهه هفتاد، نقطه عطفی در پایان “دوران طلایی” بعد از جنگ دوم جهانی‌ بود، این بار در جهتی‌ معکوس و با تاثیری به مراتب وسیعتر از آن سالها، طلایه دار عصر “بحران بی‌ پایان” می‌‌شود. سومین خبر مربوط به ورود قریب الوقوع سربازان روسیه در باتلاق جنگی سوریه است. این خبر در رابطه‌ای تنگاتنگ با دو خبر قبلی‌ قرار دارد. ادامه‌ی خواندن

یونان: چرخ پنجم درشکه به بیرون پرتاب می‌‌شود

یونان: چرخ پنجم درشکه به بیرون پرتاب می‌‌شود

تمسخر به تاریخ، از مشخصات هویت گرمخانه پست مدرنیسم است. نمایندگان اقشار متوسط مرفه، بیش از هر نیروی اجتماعی دیگر در این گرمخانه جا خوش کرده‌اند. پس لرزه‌های بحران نظام سرمایه داری آنها را نه تنها از گرمخانه و هویت آن مأیوس نمی‌‌کند، بلکه بنا بر اصل غیر قابل انکار تاریخ، یعنی‌ “منافع” و “موقعیت اجتماعی در تولید”، در تلاش برای باز تولید این هویت هستند. یونان از این منظر نیز یک مدل اجتماعی تمام عیار است. ادامه‌ی خواندن

خاور میانه، نشانه‌های چرخشی استراتژیک

خاور میانه، نشانه‌های چرخشی استراتژیک

در پیامد قرارداد اتمی‌ میا‌‌ن آمریکا و ایران، علائم تغییر توازن قوا در منطقه و در پیوند با آن، تغییر سیاست آمریکا در قبال رژیم سوریه زیاد می‌‌شوند. تناقضات سیاست آمریکا و روسیه در رابطه با جغرافیا سیاسی من را در طول چند هفته گذشته، به سمت نتایجی بس متضاد سوق میداد. تشدید تناقضات در آغاز شکل‌گیری تغییرات مهم اما از ویژگی‌های هرتغییراست. ادامه‌ی خواندن

دلایل ورود آشکار ترکیه به باتلاق نظامی

دلایل ورود آشکار ترکیه به باتلاق نظامی*
انفجار بمب در شهر سوروچ که بیش از ۳۰ کشته و ۱۰۰ زخمی بر جا گذاشت، و یا کشته شدن ۲ پلیس توسط پ ک ک و حتی کشته شدن یک سرباز ارتش ترکیه در مرز سوریه توسط نیروهای داعش، نه دلیل، بلکه بهانه‌ای بود برای پوشاندن و عملی‌ کردن یک توافق پشت پرده میا‌‌ن حاکمان ترکیه و دولت ایالات متحده آمریکا. اتحاد آمریکا با کردها از ابتدا، به مانند همکاری ترکیه با داعش، مبنایی ابزاری داشت. تمرکز آمریکا بر روی داعش در عراق و نه در سوریه و تقویت همزمان نیروهای کرد سوری از ابتدا به هدف تمکین ترکیه در مقابل طرح‌های آمریکا بود. هدف ترکیه نیز از باز گذاشتن دست‌های داعش از آغاز، تا آنجا که به کردها مربوط می‌‌شود، ضعیف کردن نیروهای کرد در سوریه و در نتیجه آن در ترکیه بود. سیر حوادث اما در جهت طرح‌های آمریکا پیش رفت، با این تفاوت که به علت تعلل بیش از حد ترکیه در قبول جایگاه خود در این طرح ها، نیروهای کرد بیش از انتظار ترکیه قوی شدند. این قدرت فقط منوط به خاک سوریه نبود. نیروهای کرد در افکار عمومی‌ غرب و لایه‌های میانی آن، به مثابه نیروهایی که با داعش مبارزه می‌‌کنند، نقشی‌ مثبت یافتند. ادامه‌ی خواندن

آلمان، فرانسه، یونان، تکرار یک هشدار

آلمان، فرانسه، یونان، تکرار یک هشدار

تجربه سیریزا و برخورد “چپ” هوادر “جنبش جاری” موضوعی نیست که بتوان از آن به سادگی‌ گذشت. یونان بهترین مدل کوچک اجتماعی-سیاسی است که در آن “در همتنیدگی اجزا کلیت” جهان سرمایه داری تبلور یافته است. چرخش سیریزا در کمتر از چند روز، گرد و غباری نیست که بتوان به سادگی‌ در زیر فرش پنهان کرد. در همین چند ماه قبل، رادیکالهای در شکل و نه در محتوا ما، همانها که در چند سال قبل، جنبش سبز را “انقلاب” مینامیدند، از قدرت گیری سیریزا چنان به وجد آماده بودند، که در برج عاج، خود را رهبران پرولتاریا ایران متصور کرده و به عنوان منادیان “برنامه دنیای بهتر” پیامهای مشمئز کننده برای سیریزا ارسال می‌‌کردند. و یا بخشی از آنها که در پشت بادبان رنگ باخته زورق رادیکالهای فرانسوی حرکت میکردند، قدرت گیری سیریزا را آغازی نوین تبلیغ مینمودند، بی‌ آنکه خود بدانند، همراه با رادیکالهای “چپ” فرانسوی، که حلقه‌های حفاظتی منافع امپریالیسم فرانسه هستند، در فرموله کردن این منافع، سیریزا را نیرو تغییر دهنده صف آرائی و توازن قوا در اروپا وانمود می‌‌کردند. البته که سیریزا برای امپریالیسم فرانسه نیروی تغییر دهنده صف آرایی تلقی‌ می‌‌شد. ادامه‌ی خواندن

ائتلاف بزرگ در مجلس یونان

ائتلاف بزرگ در مجلس یونان

در نشستی که در نیمه شب آغاز و تا سپیده دم ادامه یافت، مجلس یونان با ۲۵۱ رای مثبت در مقابل، ۳۲ رای مخالف و ۸ رای ممتنع از سند ورشکستگی و تسلیم سیریزا پشتیبانی کرد. در این میا‌‌ن از فراکسیون سیریزا تنها ۲ نماینده از جناح “چپ” در مخالفت با این برنامه رای منفی‌ دادند. ادامه‌ی خواندن

رابطه نتیجه همه پرسی‌ در یونان و تسلیم مضاعف سیریزا

رابطه نتیجه همه پرسی‌ در یونان و تسلیم مضاعف سیریزا

من در نوشته‌های مربوط به یونان به چند نکته توجه ویژه داشتم که برای ورود به بررسی شرایط کنونی یونان، نگاهی‌ گذرا به این نکات به توضیح موضوع کمک می‌کند: ادامه‌ی خواندن

بحران اروپا و بناپارتیسم

این هفته سرشار از تجارب گرانبها با تاثیرات و پی‌امدهای تاریخی بود. دورانهای مختلف اجتماعی، از نظر عینی ابزار و متد مناسب خود را طلب می‌‌کنند. در عصر رفرم اجتماعی، خواسته‌های تحول طلب و کنش گران آن، برخاسته از ضرورت عینی، به حاشیه رانده می‌شوند. انقلابی‌ اراده گرا، در شرایط عینی مادی برای رفرم، از آنجا که نگاه به آینده دارد، در شکست، بازتابی تراژیک می‌یابد. در شرایط تغییر عینیت مادی به سمت انقلاب، روند به حاشیه رانده شدن کنشگر رفرم، با توجه به نقطه تمرکز او که در گذشته قرار دارد، اشکال طنز و کمدی به خود می‌گیرد. تحولات و تغییرات مادی در وسعت اجتماعی از نظر زمانی‌، قبل از آگاهی‌ منبعث از آن، قرار دارند، تناقضات میا‌‌ن متد و ابزار کنش گران اجتماعی طبقات در رابطه با این عینیت تغییر یافته، در آغاز نه تنها کاهش نمی‌‌یابند، بلکه بر شدت آن افزوده می‌‌شود. امکان رفرم یا انقلاب در نگاه مارکسیسم کلاسیک، منتج شده از عینیت مادی اجتماعی است. فاصله زمانی‌ میا‌‌ن تغییرات عینی و آگاهی‌ اجتماعی نسبت به آن، مملو از جهشهای به جلو و یا به عقب و سرشار از تناقض است. ممکن است که عصر رفرم از نظر داده‌های عینی پایان یافته باشد، ولی‌ تفکر و کنش رفرم خواه برای مدتی‌ هنوز، فضای اجتماعی را در چنبره خود نگاه دارد و به دلیل سکونگرایی عینی و ذهنی‌ توده‌ها، هنوز مدتها نیروی کنشگر انقلابی‌ در محدودیت و انزوا باشد.  ادامه‌ی خواندن