توضیحی تکمیلی در رابطه با دلایل ماجراجویی ترکیه
جدا از دلایل برشمرده قبلی، بنظر میاید، که دلایل زیر نیز در این ماجراجویی دخیل باشند:
اگر بخاطر بیاوریم حتی ژنرالهای حاکم بر ترکیه در گرماگرم تدارک لشکرکشی آمریکا به عراق در اواخر سال ۲۰۰۲، درخواست آمریکا مبنی بر استفاده از پایگاهای خود در خاک ترکیه برای یورش به عراق را نپذیرفتند و آمریکا مجبور شد که از دیگر پایگاهای خود در خلیج و در آلمان برای این هدف استفاده کند. برای انحراف افکار عمومی و مخالفتهای احتمالی و سرپوش گذاشتن بر کرنش حاکمان ترکیه در اجرا درخواست آمریکا، مبنی بر استفاده از خاک ترکیه برای اهداف نظامی خود، ترکیه به حمله هم زمان به PPK و داعش دست زد: حزب حاکم زبونی خود را در پشت خطر حریق جنگی پنهان میکند.
موافقت آمریکا در ایجاد “منطقه آزاد”، دستهای ترکیه را برای انجام اهداف زیر باز میگذارد:
ترکیه سیل پناهندگان سوری را به این منطقه گسیل داده تا از تضادهای اجتماعی و معضلات در این رابطه کم کند. طبق ادعاهای دولت اردوغان در طول ۳ سال گذشته، مخارج دولت آن کشور در این رابطه بالغ بر ۶ میلیارد دلار بوده است.
ترکیه بدون کنترل افکار عمومی و قوانین دست و پا گیر، کمکهای نظامی خود و آموزش “آزادی خواهان” نزدیک به القاعده را تحت نظارت و رهبری مستقیم “هسته سخت” دولتی انجام دهد.
جلوگیری از اجرای برنامهها و اهداف نیروهای کرد در خاک سوریه، تا آنجا که این اهداف “منافع ملی” ترکیه را به خطر میاندازند.
اشغال عملی بخشی از خاک سوریه و ایجاد کریدور حفاظتی (چیزی شبیه بلندیهای جولان در مرز اسرائیل).
از طریق این “منطقه آزاد” گام به گام، امکان ورود دیگر نیروهای غربی به این باتلاق را فراهم کند و راه هر گونه مماشات در روند سرنگونی دولت اسد را مسدود کند.
درگیریهای اخیر عمق شکاف میان برنامههای دول امپریالیستی را هر چه بیشتر به سطح کشاند و به تعمیق آن افزود. به نظر میاید که آمریکا بسیار هدفمندانه، از ترکیه برای تعمیق شکاف در اروپا استفاده میکند. امپریالیسم آلمان با سرعتی باور نکردنی در مسیر عظمت طلبی در حرکت است. در رابطه با بحران یونان در هفتههای گذشته بسیاری از شخصیتهای سرشناس در اروپا و رسانههای کشورهای اروپایی تحلیلشان حول این محور بود:”بازگشت معضل آلمان”. در رابطه با سختگیری رهبران آلمان نسبت به یونان و خواستههای فرانسه در رابطه با یونان، رسانههای آلمانی، با نگاهی تحسین آمیز، مرکل و به خصوص شویبله را با اتو فون بیسمارک “صدرال اعظم آهنین” مقایسه کردند. هنوز جوهر توافقنامه میان آمریکا و غرب با ایران خشک نشده بود که وزیر اقتصاد آلمان و جانشین مرکل، با ۱۰۰ نماینده شرکتهای آلمانی به تهران پرواز کرد. در صدر خواستههای آلمان در رابطه با معضلات جغرافیا سیاسی، تکیه بر گاز ایران برای کم کردن وابستگی خود در این رابطه به روسیه است. در تداوم بحران جنگی در ترکیه، بیشک “اروپا قدیم” و “اروپا جدید” بار دیگر در اشکالی جدید مطرح خواهد شد. آمریکا با استفاده از ترکیه در پیمان ناتو در حال ایزوله کردن آلمان و تعمیق شکاف میان کشورهای اروپایی است. این بار این آمریکا نیست که توقعات خود را از اروپا طرح میکند، بلکه دولت اوباما از بلندگو ترکیه درخواستهای خود را طرح میکند، و خود با پشتیبانی از این عضو ناتو، با استفاده از شکاف اقتصادی و اهداف استراتژیک متفاوت میان دول اروپا به هدف تشدید تضادهای موجود در اروپا، معضل کنونی در منطقه را هدفمندانه به کار خواهد گرفت. اینبار فرانسه بر خلاف دوره قبل، در مسیر دوری از آلمان قرار گرفته است، ایتالیا، اسپانیا، یونان، پرتغال و بسیاری از کشورهای اروپا شرقی به مانند رمانی، لهستان و غیره از ظهور امپریالیسم آلمان در صحنه خشنود نیستند.
این توضیح را با یادآوری از نوشته کوتاهی در تاریخ ۲۳ اکتبر ۲۰۱۴ خاتمه میدهم:
“از یک طرف امپریالیسم آمریکا در اختلافات خود با ترکیه از کردها استفاده میکند تا ترکیه را مجبور به پذیرش شرایط خود کند… وظیفه کردها این است که برای امپریالیسم آمریکا بلوط را از میان آتش بیرون بیاورند…
در سال آینده در ترکیه انتخابات است و اردوغان تمام تلاش خود را به کار میبرد که لطمات حوادث جاری در انتخابات برای حزب حاکم دشواری ایجاد نکند، به خصوص که امکان کمک و یاری بخش بزرگی از کردهای ترکیه را به علت این حوادث از دست داده است. برای جبران این لطمات از یکطرف اردوغان در تلاش است قوانین و ساختار را در جهت شرایط اضطراری تغییر دهد. همچنین به علت کاهش رشد اقتصادی ترکیه، شکاف در حزب حاکم و ناتوانی اردوغان در کسب اکثریت در انتخابات آینده، که لازمه تغییر قانون اساسی بسود ریاست جمهوری است، ضرورت این تغییرات بیشتر میشود. البته این شرایط اردوغان را مجبور میکند که از نظر ایدئولوژی، درجاتی به سمت ناسیونالیسم ترک چرخش کند. اردوغان میداند بروز جنگ بار دیگر به ژنرالها و ارتش نقش ویژه میدهد و از این نظر در حال آماده کردن شرایط برای کم کردن این خطر، در پی احتمال شرکت در جنگ است…
ترکیه میخواهد برای داعش فرصت کافی برای ضعیف کردن “پ ک ک” و “حزب اتحاد دموکراتیک” ایجاد کند و سپس به عنوان “قهرمان ملی” و “ناجی” پا به باتلاق سوریه بگذارد. شرط ورود به این باتلاق برای ترکیه ایجاد فضای پرواز ممنوعه است، که بدون آن، خطر نیروی هوایی سوریه و حتی احتمال درگیری با نیروهای ایرانی حامی اسد در خاک سوریه وجود دارد. شرط دیگر آن ایجاد منطقه امن است که چیزی جز ایجاد مقر سازماندهی نظامی برای سرنگونی اسد و جلوگیری از منطقه خودگردان کردهای سوریه نیست. سومین شرط، نبرد برای سرنگونی اسد است…این جور که به نظر میاید، کردها اسیر در منطق کور دولت ملی، بار دیگر داوطلبانه راهی قربانگاه شدهاند…” ( چه خوابی برای کردها دیدهاند؟ )
فرهاد فردا
۲۰۱۵/۰۷/۲۸