قدرت مردم،وظايف اپوزيسيون! 

پس از ١١ اسفند ١٤٠٢ خورشيدى كه انتصاباتِ رژيم به يك رفراندوم تبديل شد. تمام پنبه هاى رژيم زده شد. امروز ديگر بر كسى پوشيده نيست، كه رژيم تماميت خواه همان رژيم ٤٪؜ درسدى هاست كه مرتب بحثش در گوشه و كنار مطرح  بوده و هست. در اين انتصابات مشخص شد كه مردم ايران قدرت مطلقه را دارا هستند و نه ولايت فقيه مطلقه!

اين انتخابات نشان داد، مردم ايران از قشر خاموش ( خاكسترى) تا مردان ميدانى همه در يك جبهه عليه عمامه داران هستند، پس نبايد نگرانى در بين مردم  باشد! نكته مهم اين است كه  اكثريت مردم وظيفه خود را انجام داده اند. اكنون ، اين احزاب و سازمانها هستند كه بايد وظيفه خود را انحام دهند.

وظايف سازمانها و احزاب!

 امروز ،كل اپوزيسيون ايرانى موظف است كه از اين موقعيت مهم و حساس استفاده لازم را براى تشكل نيروهاى فعال و سرنگونى طلب  تلاش كنند. سازمانهاى سياسى كه تشكيلات منسجم دارند، بايد از اين موقعيت بيشتر استفاده كنند، و خلاء تشكيلاتى و عدم سازماندهى كه در  ايران وجود دارد را پر كنند. به سازماندهى مردم بپردازند، تا  جمعيت ميليونى مخالف رژيم را به ميدان بياورند. درست است كه رژيم آدمكش جواب مردم را فقط با گلوله ميدهد ولى با حضور ميليونى مردم نمى تواند، كار انجام دهد. رژيم اكنون در گوشه رينگ قرار دارد. مردم  تلاش كنند مقاومت منفى را برعليه رژيم بكار گيرند . تشكيلاتها قوى بايد  يك اعتصاب سراسرى را سازماندهى كنند. سازمان و حزبى  و يا احزابى كه بتواند در يك روز مشخص فراخوان صادر كنند تا مردم  اعتصابات را آغاز كنند و يا  فراخوان صادر كنند تا مردم به خيابانها بيايند. بايد صندوق كمك مالى براى اعتصاب كنندگان تشكيل دهند، آنها بايد بپرسند در  كجا و درچه موقعيتى قرار  دارند ؟ امروز اين پرسش پيش ميايد كه : با چنين ابتكارى كه از مردم صورت گرفته است، چگونه ميتواند اعتماد مردم را جلب كند؟ و چگونه ميتوان ابتكارات ضد مردمى رژيم سركوبگر در جهت تضعيف اپوزيسيون را خنثا كرد و با يك پاتك  آنرا به موقع اجرا كرد؟ گروه هاى سياسى   و افرادى  كه در ميان مردم اعتبارى دارند،  امروز وظيفه دارند از اين موقعيت خوبى كه پيش آمده كمال استفاده را كرده و به  تشكيل يك شوراى براندازى در ميان ساير احزاب بپردازند تا بتوان برنامه هاى عملى،يعنى platform را براى سرنگونى و پسا سرنگونى پيش تر ، ترسيم كنند.

اپوزيسيون در قبال مردم موظف است :

 نيروهاى اپوزيسيون از هر نحله فكرى ، وظيفه دارند تمامى اختلافات را كنار گذارده ،به ائتلاف بيانديشند، تا به يك نيروى قوى ترى بر عليه رژيم تماميت خواه تبديل شوند و با قدمها محكمى ترى به جلو روند. نيروهاى مخالف از چپ و سوسياليست و دموكرات و تا راست لبيرال و … ، چه شخصى و چه سازمانى  در طول چهار دهه نتوانسته اند حول محور سرنگونى طلبى جمع شوند ، علتِ اينكه تا كنون نتوانسته اند چنين كارى را به سرانجام برسانند فقط در خود محورى ها و خودخواهى ها و عدم شناخت از ماهيت رژيم فاشيستى مذهبى است. در اين ميان اين رژيم فاشيستى مذهبى است كه از اختلافات بين نيروها سوءاستفاده هاى لازم را ميكند.

راه حل چيست؟

براى ائتلاف بزرگ ميتوان حول چند محور  باهم كار كرد- نيروهاى سرنگونى  طلب كه با رژيم فاشيستى مذهبى مرز بندى دارند

  • حفظ تماميت و يكپارچه گى ايران
  • باورمند به دموكراسى براى يك حكومت دموكرات
  • تلاش براى به رسيدن نظامى كه  قوانين حقوق بشر  را كاملن رعايت كند.
  • باورمند به سكولاريسم ، ( جدايى دين از سياست)و آزادى هاى اجتماعى و سياسى
  • حول  اين محورها ميتوان يك ائتلاف بزرگ بين نيروهاى اپوزيسيون تشكيل داد. نيروهاى اپوزيسيون موظف هستند براى رسيدن به يك شوراى رهبرى  فعال باشند تا اعتماد  مردم براى سرنگونى بالاتر رود.بايد گفت اين امر ، يكى از ضرورى ترينهاست. ميگويم شرايط مناسبى پيش آمده است و بايد از اين موقعيت  مناسبى كه پيش آمده ، كمال استفاد را برد. به قول نيروهاى ميدانى ؛ يا اكنون  يا هرگز، در انتخابات  دوهفته پيش قدرت مطلقه  مردم ثابت شد، امروز اپوزيسيون بايد به وظيفه خود عمل كند، وگرنه ، فردا دير است!

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate