انقلاب مهسا ( زن٬ زندگی٬ آزادی) و  وحشت آمریکا و قدرتهای اروپایی از سرنگونی جمهوری اسلامی ایران 

بعد از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷  و با قدرت  یابی جمهوری اسلامی٬  اعتراضات زیادی بر علیه حاکمیت فاشیست جمهوری اسلامی در ایران رخ داده است و هر بار جمهوری اسلامی  توانسته است  با خشونت  وحشیانه و کشتار مردم و معترضین توسط نیروهای نظامی و شبه نظامی خود٬ اعتراضات را سرکوب کند٬ اما خیزش  ژینا (مهسا امینی) زمانی شروع شد که در ۲۶ شهریور ۱۴۰۱ در پی بازداشت مهسا امینی دختر کردی که به تهران سفر  کرده بود و توسط گشت ارشاد  به دلیل  عدم رعایت حجاب کامل بازداشت و در اثر ضرب و شتم در بازداشتگاه گشت ارشاد کشته شد. این خیزش با تجمع اعتراضی مردم در مقابل بیمارستان محل مرگ مهسا در تهران آغاز شد و به تمام استانها و شهرهای ایران گسترش یافت.

اهمیت این خیزش و خطر آن برای جمهوری اسلامی این شد که زنان ایرانی نیروی  محرک این خیزش شدند و زنان٬ جوانان و دانشجویان در خط مقدم این خیزش قرار گرفتند.و نقش محوری  مسئله حقوق زنان در این قیام  سبب شده است که از آن به عنوان نقطه عطفی یاد شود . اگرچه زنان در انقلاب فرانسه٬ انقلاب مشروطه ایران و انقلاب ۱۳۵۷ حضور فعال داشته اند٬ اما این اولین باری است که  خواسته ها و حقوق زنان در انقلاب محوریت میابد . شعار زن٬ زندگی٬ آزادی  که اولین بار در خاکسپاری مهسا امینی در شهر سقز زادگاه ژینا ( مهسا امینی ) سر داده شد٬ شعار اصلی این قیام گردید و همچنین شعار  مرگ بر خامنه ای از  جمله دیگر شعارهای این قیام بود که برای اولین بار حاکمیت را مورد هدف قرار داد و پایه های حکومت ضد زن و فاشیست جمهوری اسلامی ایران را را به لرزه درآورد. کردستان با تجربه مبارزه پربارش  توانست به آن شتاب دهد و همه کانون‌های مبارزه و مقاومت  را با خود همسو  و هم جهت کند. همسو شدن  خیزش  های اجتماعی با اعتراضات کارگری  و هم صدا شدن  همه مردم از هر قشر و صنفی در این اعتراضات بازتاب جهانی پیدا کرد.

با توجه به تلاش های  گسترده رژیم  جمهوری اسلامی ایران برای سرکوب این اعتراضات و  قطع اینترنت  و فیلترینگ  رسانه های اجتماعی٬ نتوانست کشتار وحشیانه خود را که نقض واضح حقوق بشر بود از دید جهانیان بپوشاند. در این میان با برخورد خشونت آمیز نیروهای مسلح دولتی صدها نفر کشته و هزاران نفر بازداشت شدند. دولت  با صدور دستور آتش به اختیار به نظامیانش در خیابانها  و به گلوله بستن مردم معترض٬ حکم  کشتار و  دستگیری معترضین را صادر کرد.  جمهوری اسلامی با تجاوز به جوانان و نوجوانان و کشتار کودکان و همچنین  تزریق دوز بسیار بالای مواد مخدر و  دادن مسکنهای قوی که بعد از  دو روز از آزادی بازداشتی ها منجر به مرگ آنها میشد٬ وحشیانه به شکنجه و قتل و عام معترضین پرداخت. رژیم فاشیست جمهوری اسلامی ایران که از ابتدا پایه های قدرت خود را با  سرکوب و اعدام  در زندانها و ملا عام بنا نهاده ٬ در جریان خیزش مهسا و بعد از آن آمار اعدامیها را به شکل تصاعدی بالا برد و هر روز چندین نفر از زندانی های سیاسی و معترضین  به جرم محاربه٬ و افساد فی الارض اعدام کرد. سرکوب مردم ایران در جریان خیزش ژینا  توسط جمهوری اسلامی ایران که مصداق جنایت علیه بشریت و نقض حقوق کودکان و زنان بود با واکنش وسیعی از  سوی ایرانیان و اپوزیسیون خارج از کشور مواجه شد٬ به طوری  که باعث محکومیت و اقدامات مجامع بین‌المللی از جمله نشست ویژه شورای امنیت سازمان ملل و تشکیل هیئت  حقیقت یاب شورای حقوق بشر سازمان ملل برای بررسی نقض حقوق معترضان و لغو عضویت  رژیم جمهوری اسلامی ایران از کمیسیون مقام زن  در سازمان ملل شد.

زمانی که اپوزیسیون خارج کشور سعی می کرد تا فعالیتهای خود را با فعالیتهای  داخل کشور هماهنگ کند، همزمان چندین منشور از طرف انجمن و نهاد های صنفی مختلفی  برای اتحاد و همبستگی احزاب  و تشکل های ایران منتشر شد،  که عملا نقش محوری و رهبری کننده احزاب را از آنها گرفته و حرکت آنها را معطوف به دنباله روی از جنبش های خودبخودی در ایران می کرد. در صورتیکه که حزب کمونیست کارگری ایران۳۲ سال پیش مطالبات سیاسی و اقتصادی کارگران را در برنامه دنیای بهتر فرموله و مطرح کرده بود. در این برنامه سرمایه داری عملا به حاشیه رانده شده بود و نقش هژمونی و رهبری کننده کارگران در قالب شورا ها به ماشین دولتی تبدیل شده بود. دنباله روی ترودیونیستی احزاب چپ از منشورهای رنگین کمانی بی تعارف به مسلخ بردن طبقه کارگر توسط این احزاب چپ بود. به همین دلیل، عمر تمامی این منشورهای ارائه شده توسط احزاب چپ و راست در جامعه بسیار کوتاه بود و طولی نکشید که همه آنها در کوتاه‌ترین زمان متلاشی شدند و جای آنها را سکوت پر کرد.

 همچنین در این راستا قدرتهای اروپایی و آمریکا اگرچه در ظاهر با مردم ایران ابراز همدردی می کردند ٬ اما کاملا خطر یک انقلاب رادیکال و متمایل به چپ را درک کرده  و در پس پرده دوباره دست نوازش بر سر جمهوری اسلامی کشیدند و به یاری او شتافتند. آنها با سناریوی حمله به کمپ مجاهدین خلق در آلبانی و با اتهام تروریست بودن و به خطر انداختن امنیت جامعه٬ آلبانی  عده ای از آنها را دستگیر  و اعلام کردند در صورت ادامه فعالیت های خود علیه جمهوری اسلامی مجبور خواهند شد آنها را به رژیم  ایران تحویل دهند و غیر مستقیم به جمهوری اسلامی اعلام کردند که آنها در خارج  از کشور با فشار بر گروها و احزاب مخالف رژیم ایران  او را حمایت خواهند کرد.

 در حالی که هم ایران و هم امریکا میدانند که سازمان مجاهدین خلق ایران هیچ ارتباط و سنخیتی با انقلاب مهسا و خیزش زن ٬زندگی٬ آزادی در داخل ایران نداشته  و ندارد. جنبشی که حی حاضر در ایران جریان دارد یک جنبش ضد مذهبی است و زنان ایران با مطالبات و شعارهای برابری طلبانه و لغو حجاب اجباری نشان میدهند که سازمان مجاهدین خلق ایران نمی تواند مدافع مطالبات آزادیخواهانه و برابری طلب آنها باشد.

همچنین رژیم حاکم در ایران با استفاده از فشارها و تهدیدات خود، سعی در اخراج پیشمرگه‌های کرد ایران از خاک عراق و اقلیم کردستان دارد. با متهم کردن پیشمرگه‌ها به اقدامات مسلحانه علیه خود همواره پیشمرگه‌های کرد را به عنوان تجزیه‌طلب و ضد انقلاب معرفی می‌کند و آنها را به عنوان یک تهدید جدی در نظر می‌گیرد. رژیم ایران هر تلاشی را برای نابودی پیشمرگه‌ها انجام می‌دهد. از جمله توپ‌باران  پایگاهها و محل سکونت آنها وبا ناآرام جلو دادن شرایط برای اقلیم کردستان٬ تلاش میکند که نیروهای پیشمرگه را از خاک اقلیم کردستان اخراج و پراکنده کند٬ مشابه کاری که با سازمان مجاهدین خلق  کرد  و آنها را از کمپ اشرف در عراق اخراج و به دست آمریکا  به آلبانی انتقال دادند..

آمریکا و کشورهای غربی به خوبی می دانند که انقلاب مهسا انقلابی است  با شعار و مطالبات چپ و رادیکال که این بار، نه تنها جمهوری اسلامی را هدف قرار داده اند، بلکه کل حیات سرمایه داری را نیز در ایران به خطر می‌اندازند، از این رو آنها در تلاش هستند تا دیر نشده بتوانند این انقلاب را در نطفه خفه کنند! آمریکا و کشورهای اروپایی جمهوری اسلامی ایران را بهترین آلترناتیو برای حفظ منافع  سرمایه داران میدانند و با قاطعیت تمام از آن دفاع می‌کنند. آنها میخواهند با سرکوب معترضین در خارج کشور و استرداد آنها به رژیم جمهوری اسلامی و آزادسازی پول‌های مسدود شده رژیم در بانک های امریکا زیر بغل رژیم را گرفته و از سرنگونی احتمالی آن جلوگیری کنند. و با ایجاد یک رابطه دوستانه‌ تر و با احیای یک دیپلماسی لیبرالی و  طرح برجام بتوانند جمهوری اسلامی را لگام بزنند.

و کاملا واضح است که اعتراض به چنین سیاستهای بی شرمانه دول غرب و آمریکا  به عهده مردم ایران و احزاب آزادیخواه و انقلابی خارج  کشور است. و ما نباید اجازه دهیم  که این منفعت طلب های سودجو٬ به بهانه مجاهدین خلق و یا  سرکوب پیشمرگهای کرد در اقلیم  کردستان عراق مردم را از انقلاب مهسا ناامید و مستاصل کنند .

فریده عبدی     ۳۰/۰۶/۲۰۲۳

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate