رژیم جمهوری اسلامی عامل تثبیت نظم امپریالیستی (نظم سرمایهداری جهانی) در خاورمیانه است. مبارزه با سرمایهداری جهانی (امپریالیسم)، که علت اصلی تخریب و اضمحلال تمام اشکال حیات بر روی کرهٔ زمین است، برای ما ساکنان جغرافیای بدترین اشکال استبداد چیزی نمیتواند باشد جز مبارزه برای سوسیالیسم در ایران و در خاورمیانه. ما اما کجا ایستادهایم؟ وقتی با چشمانی باز و با بکار انداختن نیروی تحلیل به اطراف مینگریم میبینیم که نیروهایی که خود را سوسیالیست یا کمونیست میدانند توان کوچکترین اثرگذاری مترقی و پیش برنده بر تحولات اجتماعی کنونی را نداشته و ندارند. شکلگیری گروه ما با هدف فعالیت فکری و عملی منظم و هدفمند حاصل چنین مشاهدهای است. مشاهده ای که هر بار با عقبنشینی و شکست خیزشهای تودهای دردناکتر میشود. هر ساله در ایران خروارها نوشته و ترجمه «چپی» و «مارکسیستی» منتشر میشود؛ در خارج از ایران گروههای اپوزیسیون «چپ» سالانه هزاران صفحه دیگر سیاه میکنند. اما دقیقا نتیجه چه بوده است؟ چرا یک صدای مشخص، متحد و رسا در این دوران حساس و آبستن تغییر و تحولات انقلابی از نیروهای چپ و سوسیالیست نمیشنویم؟ آیا این نشانه رکود و پسرفت نیست؟
ما معتفدیم علت این است که امروز در ایران نه تنها چشمانداز سوسیالیستی روشنی وجود ندارد بلکه از جانب نیروها و لایه های موجود شناخت و معرفت مشخصی راجع به وضعیت عینی جهانی و منطقه ارائه داده نشده است تا منجر به عملکرد خاصی بشود. معتفدیم چپ ایران یا سنت سوسیالیستی را نمیشناسد یا به آنچه میگوید اعتقادی ندارد. چپ ایران استبدادزده و خودمدار است. به همین خاطر با آغوش باز از همان آغاز از میراث سیاه استالینیسم دفاع کرده و تا به امروز هم به آن مفتخر است. نادر بودهاند کسانی مثل آوتیس سلطانزاده که در مبارزه با ارتجاع و استبداد تا پای جان رفته باشند. نادر بودهاند کسانی مثل سلطانزاده که مسائل مبرم دوران خود را نه از روی متون ایدئولوژیک دیکته شده که با تفکر مستقل و عزم انقلابی خود اندیشیده باشند. نادر بودهاند کسانی مثل سلطانزاده که تکالیف انقلابی جامعه خود را از بستر درست خود یعنی سرمایهداری در ابعاد جهانی استنتاج کرده باشند. تاریخ کمونیسم در ایران از شهریور ۱۳۲۰ به اینطرف آلوده است به انواع انحرافات. منشاء انحرافات، بطور مشخص استالینیسم و مائوئیسم، هر چند دیگر وجود ندارند، اما در طول سالیان، دستگاه سنگین ایدئولوژیکی ساختهاند که بدون نیاز به شناخت مشخص از اوضاع، چارچوبهای ایدئولوژیک ذهنی را بر فاکت و فیگورهای مشخص تحمیل میکند. از این نظر حزب توده و جنبش چریکی مکمل یکدیگر بودهاند. از شکلگیری حزب توده تا به اینطرف اندیشه «چپ» در ایران هرچه بیشتر رابطهاش را با واقعیت و با امکانات دگرگون کردن آن از دست داده است. کاریکاتور چپ استالینیستی در ایران را امروز در لفاظیهای روشنفکری و فرقهای چپ محور مقاومتیِ طرفدار چین و روسیه و سپاه پاسداران از یک طرف و چپ امپریالیستی مهتدی و حزب کمونیست کارگری از طرف دیگرمشاهده میکنیم.
چگونه میتوان از این وضعیت خارج شد؟ ما در مورد توان خود توهمی نداریم. آگاهیم که یک گروه چند نفره در فضای سرکوب و خفقان موجود کار زیادی از دستش ساخته نیست. با وجود این، معتقدیم که هر گامی در مسیر درست حرکتی رو به جلو است. شکلگیری صدها گروه کوچک سوسیالیست و مبارز بهتر است از تداوم جولان دادن احزاب و گروههای خردهبورژوای منحط. هدف ما این است که برای همگرایی گروههای کوچک و افرادی که نه فقط هنوز به انقلاب سوسیالیستی باور دارند بلکه ضرورت آن را در دوران کنونی از هر وقت دیگری بیشتر احساس میکنند تلاش کنیم. ما معتقدیم مسائل جنبش و مسائل خود ما، یعنی مسائل همه کسانی که در امتداد سنت سوسیالیستی بینالمللی گام بر میدارند، به انداره کافی روشن است و باید بتوان درباره آنها به طور مشخص بحث و تبادل نظر کرد و به برنامه سیاسی مشترکی برای ارائه به جنبش و ترویج در آن رسید.
ما معتقدیم که سرمایهداری بزرگترین خطر برای بشریت است اما وظیفه اصلی ما سوسیالیستهای ایرانی مبارزه با آن در قلب خاورمیانه و تلاش برای گستردن آن در تمام دنیا است. سرنگونی انقلابی رژیم سرمایهداری جمهوری اسلامی و تلاش برای ایجاد خاورمیانه سوسیالیستی وظیفه ما است.
جنگ اصلی با امپریالیسم یعنی همین!
زنده باد آزادی، زندهباد دموکراسی
زنده باد سوسیالیسم
پاینده باد جنبش مترقی ژن، ژیان، ئازادی
گروه سلطانزاده
ششم بهمن ماه ۱۴۰۱
از کانال تلگرام گروه سلطانزاده