پیوند اعتصابات سراسری کامیونداران و معلمان و طلیعه مراحل بعدی آمادگی برای انقلاب !

پیوند اعتصابات سراسری کامیونداران و معلمان  و طلیعه مراحل بعدی آمادگی برای انقلاب !

salehinia@aol.com

۱۳ اکتبر ۲۰۱

مقدمه:

ده ماه پیش بینی کردم(۱) که قیام دیماه تداوم خواهد یافت و فروکش کردنی نیست. تضادهای درونی جامعه در حدی است که نه رژیم توان سرکوب دارد و نه مردم  عقب خواهند نشست. متاعقب وقفه ای کوتاه موج وسیعتری در تابستان امسال در شهرهای مختلف را داشتیم و سیپس اعتصابات کردستان و بعد عروج اعتصابات سراسری دیگر! قیام مردم ایران از فاز تظاهرات خیابانی دارد به فاز اعتصابات سراسری تکامل می یابد.

بیش از دو هفته اعتصاب سراسری کامیون داران در بیش از ۳۵۰ شهر سراسر ایران و به پیوستن معلمان به اعتصاب سراسری انجامید. طی چند روز اینده(۲۲ و ۲۳ مهر ) ایران شاهد اعتصاب وسیع معلمان خواهد بود. اطللاعیه پیوستن معلمان از شهری به شهری از استانی به استانی می چرخد. رژیم اسلامی در ناتوانی در مقابل امواج اعتصابات مستاصل تر از همیشه است. خبر دستگیری دهها راننده کامیون و ابلاغ حکم اعدام به تعدادی از دستگیر شدگان نتوانسته عزم جزم این اقشار زحمتکش را بشکند.

بازار و کسبه شهرهای مختلف با امواج اعتصابات منطقه ای خود رژیم اسلامی را بیشتر به چالش کشیده اند.اعتصابات گسترده در کردستان همبستگی و شور مردم را در آن منطقه نشان داد .بله این جنبشها در حال پیوستن به هم هستند.

از مقطع دیماه سال گذشته تا تابستان امسال جنبش اعتراضی ایران زمین لرزه واقعی و شکوهمندی را رغم زده است.تا همینجا به هزاران فعال و سازماندهی این اعتصابات در سراسر ایران باید تبریک گفت و دست مریزاد!

اعتصابات کنونی باعث بالا رفتن روحیه جمعی مردم و زحمتکشان و توسعه ترس و نا امیدی در اراذل حامی رژیم است. در فضای رشد جنبش سرنگونی طلبی ، عناصر رژیم بیشتر به جان هم می افتند ، بیشتر فراری می شوند و صفشان به هم می ریزد. “دیوار ” رژیم در حال شکستن است و هنوز صحنه های دیگری در راه.

سوال اینست که این جنبش کنونی چه معضلاتی سر راه دارد؟ چه دینامیزمهائی آنرا رشد می دهد و نقش رهبری سیاسی این جنبش برای پایان دادن به رژیم چیست؟ از چپ جامعه چه انتظار است؟

(۱)چه دینامیزمی عامل رشد جنبش سراسری اعتراضی کنونی است؟

امواجی که دیماه سال گذشته آغاز شد ، در تابستان امسال تداوم یافت و از شورشهای اعتراضی خیابانی در حال توسعه به اعتصابات هماهنگ سراسری است.

این جنبشها در انعکاس به بحران وسیع اقتصادی و نگرانی وسیع زحمتکشان از تحریم اقتصادی و “کوپن بازی ” رژیم به هدف دزدی بیشتر از مردم و افزایش فشار بیشتر اقتصادی به مردم توسعه یافته اند.

رژیم اسلامی عر قدر در پاسخ به نیازهای روزمره مردم ناتوانتر می شود ، بستر توسعه جنبش اعتراضی رشد می کند.این رژیم پاسخی بجز سرکوب و اعدام و دستگیری نمی شناسد. منتهی معادله قوا امروز  با سال ۸۸ بسیار متفاوت است.

هم مزدم تجارب بسیار بیشتری دارند و دیگر گول “رفرمیزم داخل حکومتی “نمی خورند و هم منابع رژیم برای سرپوش گذاشتن به بحران بسیار کمتر است.فساد در.ون حکومتی ابعاد بسیار وسیعتری دارد ، تضادهای درون حکومتی افزایش یافته اند و مهمتر از همه سازماندهای عملی جنبشهای اعتراضی در تجربه بیشتر از پیش رادیکال فکر می کنند.

در بستر چنین تحولاتی است که مردم می بینند رژیم اسلامی افق بهبود زندگی را به مردم بسته و راهی بجز سرنگونی این رژیم نمی ماند. این نتیجه گیری “تئوریک” نیست بلکه بطور تجربی با زندگی روزمره اثبات می شود.

قطع امید اکثریت جامعه به بهبود شرایط با حضور رژیم اسلامی آن نقطه کیفی است که جامعه را از جهت روانی به انقلاب می کشاند.

(۲)توسعه اعتصابات سراسری و معضل ادامه کاری :

منطفا وقتی اعتصابات سراسری اتفاق می افتند ، ادامه کاری آنها و توسعه آنها به سایر عرصه ها و مراکز زندگی مردم، دستور روز قرار می گیرند.

نهادهای حمایتی اعتصابات که بتوانند ادامه کاری اعتصاب را تامین کنند و به اعتصاب کنندگان کمک های مالی لازم را برسانند، صندوقهای حمایتی اعتصابات ، کمیته های حمایت از دستگیر شدگان و خبر رسانی به داخل و خارج کشور، سازماندهی کمپینهای حمایتی بین المللی که جوامع غرب را خصوصا از مبارزات مردم آگاه کند و حکومتهای غربی را زیر فشار قرار دهد و نهادهای بین المللی رابه دفاع از اعتصاب کنندگان تشویق کند، نهادهائی که بتوانند چنبشهای کارگری دنیا را به حمایت بکشانند، همه و همه باید براه بیفتند تا اعتصابات ادامه یابند.

شرط موفقیت اعتصابات ادامه کاری و توسعه آنهاست.

وجه دیگر اینست که اعتصابات بتوانند عرصه دانشگاهها، مراکز تولیدی مهم منجمله پتروشیمی و صنعت نقت ، مراکز تولید انرژی و شبکه رفت و آمد را هم بپوشانند. اینها رگهای حیاتی رژیم اسلامی را می خشکاند و باعث فلج رژیم می شود. رژیم نخواهد توانست در مقابل امواج میلیونی مردم متحد و سازمانیافته بایستد. هیچ رژیمی قادر نیست!

نکته مهم اینست که جنبش برای اعتصاب سراسری ، قدم بعدی جنبشهای اعتراضی خیابانی و تکمیل کننده آنهاست. اما بدون قدمهای بعدی حتی این جنبش هم نخواهد توانست نقطه پایان به رژیم بگذارد . نقطه پایان رژیم عروج این جنبش به فاز مبارزه مسلحانه توده ای است:

 

(۳) نیاز عروج جنبش اعتصابی سراسری به جنبش مسلحانه توده ای برای پایان دادن به رژیم اسلامی:

رژیم اسلامی از نوع رژیمهای “مدنی” نیست.یک رژیم ضد تمدن است و همانطور که در مقابل جنبش اعتراضی خیابانی سرکوب را انتخاب کرد، همانقدر با جنبش اعتصابی برخورد خواهد کرد.دستگیری صدها فعال اعتصابی و شکنجه و اعدام آنها را از همین الان در دستور خود قرار داده.در مقابل مردم تنها اسلحه اش سرکوب و ارعاب و اعدام است.

جنبش اعتراضی اگر در همین فاز بماند و توصیه راستها و برخی چپهای پاستوریزه را بپذیرد که “حمله به رژیم نکنید که ایران سوریه می شود”، بی تردید همین اعتراضات کنونی را هم سرکوب شده خواهیم دید.

همان سازماندهندگانی که جنبش اعتراضات خیابانی را سازمان دادند و امروزها اعتصابات سراسری را سازمان می دهند باید به سازماندهی هسته های مسلح دفاع از مردم اقدام کنند. این هسته ها باید امادهشوند تا هر تهاجم مسلحانه رژیم را به مردم با اسلحه و حمله متقابل پاسخ دهند. رژیم نباید فکر کند که با سرکوب و زدن و کشتن می تواند مسلط شود.

اراذل سرکوب رژیم را باید به ترس به فرار به بیخوابی دائم واداشت. قلدری و لات بازیهای معمول اراذل رژیم را در این مرحله باید با مشت محکم میلیونها میلیون مردم پاسخ داد.

خانه های اراذل رژیم مراکز سرکوب رژیم در هر محله و شهر علاوه بر شناسائی باید اماج حمله مردم انقلابی بشود.تنها این راهست که این رژیم را می توان پایان داد.

نقش اعتصابات و تظاهرات خیابانی اتفاقا کوتاهتر کردن دوران نبردهای مسلحانه است.تجربه قیام ۵۷ نمونه  خوبیست که ادعای من را ثابت می کند.

(۴)سازماندهی کمیته سازماندهی انقلاب وظیفه مبرم بلوک چپ:

چپ ایرانی تا همینجا از قیام مردم ایران عقب افتاده و هر قدر این قیام تسریع شود و گسترش یابد، ناکارآمدی چپ مشکلات بیشتری در تعمیق و گسترش قیام ایجاد خواهد کرد.قیام مردم منتظر چپ نخواهد شد و براحتی راست می تواند این قیام را هم ملاخور یا پهلوی خور کند!

نظام امپریالیستی تا دورانی رژیم اسلامی را حمایت خواهد کرد که عزم مردم به مرحله کیفی قیام نرسیده و در زمان مشخص مثل همیشه تلاش این نظام امپریالیستی روی چپاندن “اپوزسیون راست” متمرکز خواهد شد.

در اپوزسیون راست اینها سالهاست بسته خود را ساخته اند: از پهلوی چی ها تا فرقه مجاهد و انواع گروههای ریز و درشت ناسیونالیست و قوم گرا. اینها را آماده در جیب دارند تا زمان موعود.

آنچه من سالها بعنوان “لزوم سازماندهی بلوک چپ” تاکیید می کردم امروز در سطحی فوری تر و جدی تر مطرح است.اینجا دیگر مسئله سر سازماندهی بلوک هم نیست بلکه بر سر نیاز مبرم برای سازماندهی انقلاب است.

چپ ایرانی تاریخا در سازماندهی اتهادهای فراسیاسی علیل بوده و ۳ نسل کنونی کمونیزم ایرانی در بهترین حالت توانسته اند در بخشی به نشستهای سالانه مشترک برسند. این اما حالا کافی نیست.

انقلاب ایران اگر بخواهد موفق باشد باید توسط چپ رهبری شود.راست ماهیتا ضد انقلاب است و خواهد بود حتی زمانی که “سرنگونی طلب” بشود.

درون ایران امکانات سازماندهی رهبری علنی نیست.طبیعی است که چپ در سطح یک بلوک سیاسی بتواند در خارج کشور وجه علنی رهبری انقلاب را به عهده بگیرد.برای این کار باید هم با سازماندهان درون کشوری هماهنگ شود و هم تفاوتها را در سطوح ایدئولوژیک کنار گذاشت و حول مورهای مشخصی چپ کمیته سازماندهی و نمایندگی انقلاب را پایه گذاشت.

راست سیاسی در این عرصه هم با تکیه به حکومتهای امپریالیستی و مدای خود(صدای امریکا و بی بی سی) سالهاست دارد زمینه می چیند.

خلاصه کنم:

اینها که شمردم بواقع از دید من قوانین تکامل یک جنبش اعتراضی به انقلاب است.سلیقه من نیست.اعم از اینکه من یا دیگری چه بخواهد برخیش اتفاق افتاده و برخیش اتفاق خواهد افتاد.تحول اعتراضات به انقلاب نتیجه طبیعی مقابله حکومت اسلامی با مردم است.دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد!

انقلاب اما یک تحول خودبخودی نیست.انچه خود بخودیست شورشهاست.وقتی این شورشها را بخواهیم به انقلاب تبدیل کنیم.سازماندهی طرح ها و استراتژیها مطرح است. انقلاب امری طراحی شده و ارادی است وقتی قرار است پیروز شود.”انقلاب خودبخودی” را راستها می دزدند و صاحبش می شوند.تاریخ انقلابها همین را نشان می دهد.

چپ بعنوان جنبش سیاسی برای تحول رادیکال و انقلابی نه تنها باید دینامیزمهای تحول جنبشهای اعتراضی به انقلاب را بشناسد و بشناساند بلکه باید شرط پیروزی انقلاب یعنی رهبری چپ را عملی کند ، پراتیک کند.وگرنه قیام اتی ایران توی گلوی راست خواهد افتاد!

اینست پیشنهادت من و نگرانی های من!

منابع بیشتر:

(۱)آیا قیام دیماه پایان یافت و رژیم اسلامی پیروز شد؟

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=66383

(۲)چرا رژیم اسلامی به تهاجم داخلی و خارجی به کردستان پرداخته؟

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=69594

(۳)امواج محکوم کردنهای اینوریها و آنوریها در حاشیه نقله شدن چند رذل حکومتی در اهواز!

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=69842

(۴)در حمایت از جنبش برای سرنگونی رژیم اسلامی در کازرون

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=68138

(۵)اهداف و ماهیت انقلاب پیش رو در ایران چیست؟

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=66862

(۶) طرح های رژیم اسلامی در مقابل اعتراضات گسترده کدامند؟

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=66015

(۷) پیش بسوی سازماندهی برای اعتصاب عمومی!

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=65962