 |
||
|
|
||
تشدید حملات فرقه رجوی و اسماعیل هوشیار به مصداقی و یغمائی !سعيد صالحى نياJune 20, 2020
سعید صالحی نیا: اسماعیل هوشیار چرا شما بطور همزمان با جملات فرقه رجوی به مصداقی و یغمائی حمله می فرمائید؟ این مقداری بو دار است؟ دوم: یعمائی و مصداقی گفتند که رژیم پهلوی بختیار را به فرقه رجوی ترجیح می دهند. شما چطور؟
"پاسخ" اسماعیل هوشیار: اقای دکتر فرقه رجوی به قول شما ... از من مودبتر است . بهتر است ، من بی ادبم و بی تربیتم ... بیا اینم سندش . کیر رجوی تو دهن مصداقی و همراهان سیاسی اش...
مقدمه: بخش مهمی از تلاشهای فکری من در طی سالها این بوده که راز و رمز عقب ماندگی فرهنگی و سیاسی در به اصطلاح اپوزسیون حکومت ایران را پیدا کنم و نشان جامعه بدهم. با انها که می گویند "الان وقتش نیست و باید همه رژیم را هدف بگیریم" همواره مخالف بوده ام و توضیح داده ام که اینها که ادای اپوزسیون حاکمیت ایران را در می آورند دیکتاتورهای در تبعید هستند .ادرس قیام 57 را داده ام که سکوت مخالفین پهلوی در مقابل خمینی به بهانه "الان وقتش نیست" را مهمترین عامل بقدرت رسیدن خمینی می شود دانست. بله! دشمن حکومت ایران لزوما دوست مردم ایران نیست!
اپوزسیون دروغین حکومت اسلامی هم در میان چپ هست هم در میان راستها.چپهائی داریم که دنبال حکومت تک حزبی و پلیسی هستند و چپهائی که شرمنده هستند اما بازم لنینیست! راستها هم طبیعتا بخاطر موقعیت طبقاتی رسما دیکتاتوری در تبعیدند. خارج از صف بندیهای سیاسی ، فرهنگ زشت لمپنی فرهنگ لجن پراکنی به مخالف فرهنگ شرق زده فرهنگ سانسور و بایکوت مخالف فرهنگ اتهام زنی امنیتی به مخالف را داریم که هم در چپ و هم در راست اپوزسیون شایع است .اینها را کنار هم بگذاریم روشن می شود چرا مدعی شده ام که واقعا خوبست این اپوزسیونها واقعا شانس به حکومت رسیدن نیافته اند وگرنه بار دیگر مردم و نسل جوان را از انقلاب متنفر می کردند همانطور که در فردای قیام 57 همین کردند.
برای انالیز و اموزش متابولیزم این مدعیان اپوزسیون که هم در احزاب و فرقه ها جمع هستند و هم بطور منفرد مشغول سم پراکنی و خراب کردن چهره مخالفت با رژیم و ازادیخواهی، من سالهاست موارد و سوژه هائی را انتخاب می کنم.گاها از فرقه ها گاها از افراد تا تداوم این بیماریها را نشان دهم و به ریشه یابی بپردازم. نمونه اسماعیل هوشیار از نمونه های جالبی است که سالها مورد مطالعه من بوده و در سایتم به اندازه یک ارشیو در مورد نظرات او مطلب دارم(4) اسماعیل هوشیار مدتی طولانی عمر خود را در فرقع رجوی تلف کرد و بعد از بیرون زدن از این فرقه به اردوگاه تیف فرستاده شد و از انجا به اروپا منتقل شد.دورانی به نقد فرقه رجوی متمایل بود و بعد احتمالا زیر فشار فرقه و تفکر قیقاجی خودش شاید در سالهای اخیر به ایستگاه غیر رسمی فرقه تبدیل شده و طول موج خود را با دستگاه تبلیغاتی فرقه تنظیم می کند.(1و2) اسماعیل هوشیار یک ضد کمونیست یک ضد روشنفکر یک حامی نظام سرمایه داریست که مدعی است "توی زمین بازی سیاسی ایران" دو گرایش شانس اصلی دارند یکی شازده پهلوی دیگری رجوی و این دو تا باید متحد شوند تا کارها درست شود! اینها فرمولبندیهای کلان یا "سیاست" اسماعیل هوشیار است که من قبلها مستقیم نقدش کردم.
اما خارج از اختلافات و تضادهای سیاسی با اسماعیل هوشیار ، در این مقاله گوشه دیگری از وضعیت او را بررسی می کنم با تاکیید بر اینکه انالیز او بواقع انالیز یک فرهنگ یک گرایش بیمار و علیل است.بدون شناخت انچه ما اپوزسیون می نامیم، سرنگونی رژیم اسلامی فقط جابجائی دیکتاتورها خواهد بود .فرقه رجوی و شازده پهلوی پروژه هائی هستند که بقدرت رسیدنشان انقلاب نیست ضد انقلاب خواهد بود و هر کس به انها اویزان شود فقط عمله این ضد انقلاب!
(1)کمپین فرقه رجوی بر ضد مصداقی و یغمائی این روزها فرقه رجوی از طریق دستگاه تبلیغاتی خود دو جدا شده از این فرقه که اتفاقا از اعضای با سابقه این فرقه هم بودند یعنی ایرج مصداقی و اسماعیل وفا یغمائی را مورد حملات معمول خود قرار داده.(1) سنت فرقه رجوی و سایر فرقه ها همینست که خصوصا در مورد جداشدگان از فرقه حساسیت دارند و از طرق مختلف تلاش می کنند انها را به سکوت وادار کنند. این متدها هم کاملا شناخته شده است.از برخورد دوستانه و سفارش دوستانه به گوشه نشستن اغاز می شود بعد به فحاشی لیچار و اتهام زنی امنیتی می انجامد.در مورد مصداقی و یغمائی همه این متدها استفاده شده و الان هردوی اینها را "تواب، شکنجه گر و مزدورو تشنه بخون " می نامند! البته مثل همیشه این سوال می ماند که چرا همین توابها و شکنچه گرها در زمان دنباله روی از رجوی به مسئولیتها در فرقه رسیدند؟ ایا فرقه نمی دانست؟ اگر اینست چند در صد از اعضای کنونی فرقه بواقع توابهای شکنجه گر تشنه بخون هستند و فرقه نمی داند تا زمانی که لب به انتقاد بگشایند؟ (2)جایگاه سیاسی مصداقی و یغمائی
ایرج مصداقی و یغمائی بعد از بریدن از فرقه مجاهد مسیرهای مشابه نرفته اند.اولی بیشتر خود را فعال سیاسی و دومی بیشتر خود را روشنفکر تاریخدان و شاعر می داند.جایگاه سیاسی اینها از دید من راست و ملی گراست و مثل همه گرایشات قابل نقد و بررسی. هردوی اینها تا حدودی "رژیم پهلوی" را به اسلامیها "ترجیح" می دهند.مصداقی رسما از شاهپور بختیار مثل برخی از چپی های سابق پشتیبانی می کند! در مورد ایرج مصداقی تجربه شخصی من این بوده که این ادم توان مناظره ندارد و فحاشی و لیچار ابزارش هست و سانسور مخالف. در مورد یغمائی تجربه شخصی ندارم شاید خوشبختانه .اما هر چه هست از زاویه سیاسی و فکری و فرهنگی اینها بعنوان دو جدا شده از فرقه مجاهد و بعنوان دو ایرانی با پیش زمینه فرهنگی عقب مانده باید مورد بررسی قرار گیرند.انچه نباید در برخورد به اینها معمول شود پرتاب اتهامات امنیتی است و فحاشی و لیچار گوئی که همه اینها را فرقه رجوی و اسماعیل هوشیار مشترکا انجام داده اند.
(3)همخوانی اسماعیل هوشیار با فرقه رجوی در مقابله با مصداقی و یغمائی:
همانطور که خواننده می داند، اسماعیل هوشیار هم مثل مصداقی و یغمائی از فرقه رجوی جدا شد و سالهای اول ورود به اروپا نقدهای تندی هم به فرقه داشت اما بتدریج طی سالهای اخیر ، لجن او تغییر کرده و به سخنگوی غیر رسمی فرقه رجوی تنزل مقام یافته! متد شناخته شده اساعیل هوشیار استفاده از فحاشی (نمونه ابتدای این مقاله) و اتهام امنیتی زدن است. او رسما هم گفته که برای برچسب زدن امنیتی نیازی به سند نمی بیند.او محق هست هر کس که خواست مزدور بنامد! اسماعیل هوشیار من را بیاد ترامپ و حامیانش می اندازد که فکر می کنند که "نرم شکن" هستند.تاریخ را می توانند دوباره بنویسند و هر مهملی بگویند ! این نوعی "پست مدرنیزم شلخته و لمپن" هست که در فرهنگ سیاسی ایرانی وجود داشت اما فرقه رجوی این متدها را به سر حد خود ارتقاء داد و چون فکر می کنند کارساز است یعنی با تکرار دروغ می شود واقعیت ساخت، لذا انرا تکرار می کنند! در مورد جملات اخیر به مصداقی و یغمائی براحتی می توان نشان داد که اسماعیل هوشیار دارد با فرقه رجوی هماهنگی می کند.ایا او بدنبال اویزان شدن به فرقه هست؟ یا واقعا "همفکر "رجویست؟ یعنی از فرقه جدا شده تا برسد به فرقه؟ سعی صفا و مروه کرده و فهمیده که "گوهر وجود همان رهبر عقیدتی بود که بود" و الان نوبت پاچه خواری است تا مگر دوباره به فرقه برگردد؟ ایا اسماعیل هوشیار مسیر "جداشدگان ظاهری" از فرقه را می رود که برای خود "پوشش" می سازند تا شناخته نشوند؟ من از زاویه انگیزه به رفتارهای اسماعیل هوشیار نمی پردازم اما در عمل او این هماهنگی را هر روز پر رنگ تر می بینم.انچه معلوم است سیاست اساعیل هوشیار و فرهنگ اسماعیل هوشیار یک قدم از زمانی که در فرقه بوده جلو نیامده.او نیم قدمی در ابتدای ورودش به اروپا فاصله گرفت از رجوی اما ظاهرا نیروی جاذبه هم نوع او را بسرعت دارد به بنگاه دائم رجوی تنزل می دهد.
(4)داستان زار جداشدگان از فرقه رجوی:
بجز بررسی فرقه رجوی از جهات مختلف که واقعا یک رشته علمی باید باشد، بررسی پدیده جداشدگان از این فرقه هم واقعا نیاز به تحقیق و بررسی علمی دارد. روانشناسی اجتماعی فرقه ها اینست که ادمهای بخصوصی جذل به فرقه می شوند همانطور که ادمهای بخصوصی می توانند هیپنوتیزم شوند.تلقین پذیری در کنار نبود اعتماد به نفس در کنار فقر فکری در کنار وجود ریشه های فرهنگی عقب مانده و مذهبی همه اینها پیش زمینه هستند. انچه جالبست این در هم تنیدگی خصوصیات فردی اعضای فرقه و نفش انها در ساختن رهبر و امام است و بطور ثانوی تاثیرات مخربی که روی اعضای فرقه گاها تا اخر عمر ایجاد می شود. در مورد فرقه رجوی جدا شدگان عموما یا اساسا بریدند و خانه نشین شدند یا بطور منفرد قیاقجهائی زند .نمونه های حبیب بکتاش و رضا ازموده را داشتیم که مدتی توی فرقه تقوائی ماندند و رفتند به خانه یا نمونه مصداقی و یغمائی یا نمونه اسماعیل هوشیار. برخی از جداشدگان فرقه هم به اطلاعات رژیم پیوستند. صرف نظر از تحولات "سیاسی" در ذهن جدا شدگان ، زیر ساخت روانی و فرهنگی بسیاری از اینها تغییر چندانی ندارد.لجن حرف زدن فرهنگ زبانی و متدهای استدلالی کپی زمانی است که در فرقه بودند. جداشدگان از فرقه رجوی به جهت روانی بشدت ضربه دیده اند.بواقع همه اینها دچار سندرم پی ای اس دی هستند. این سندرم ناشی از شوکهای فکری سیاسی و شخصی است که اینها طی حضور در فرقه دچار بوده اند. مشاهدات مشابه در اعضای سایر فرقه ها تشابه چشمگیر این پدیده را نشان می دهد.فرقه بواقع نه در دوران عضویت فرد بلکه تا اخر عمرش اثرات سوء روانی شخصیتی خواهد گذاشت. در مورد اسماعیل هوشیار همه این مشاهدات درست است.هر خواننده ای که نوشته های اسماعیل هوشیار را بخواند انعکاس دردها و شکست ها ، مالیخولیائی درمان ناپذیر در کنار تکرار متدهای رجوی را در نوشته های او می بیند. لذا از دید من این حل شدگی در فرقه منجمله فرقه رجوی محدود به دوران عضویت نیست.یک حل شدکی شخصیتی و از دست دادن خود واقعیست برای همه عمر.ننگ و نفرینی ابدی. ایا درمانی هم دارد؟ از دید من اولین قدم اینست که ادمهائی مثل اسماعیل هوشیار براستی بپذیرند که دچار فرقه هستند.فرقه بعنوان یک بیماری.بعد شاید بشود کاری کرد.نه فقط در عرصه سیاسی بلکه مهمتر از ان در عرصه فردی و زندگی شخصی. انچه علامت خوبی نیست انکار است و پرخاش به بیرون!
(5)ایا متدهای رجویستی کارساز است؟
متدهای رجویستی مثل متدهای خود رژیم اسلامی یا حکومت پهلوی یا هیتلر یا سایر دیکتاتورها روی ادمهای خاصی کارساز است .درون بافت اجتماعی خاصی کارساز است.حتی درون اپوزسیون ایرانی مثل سرطان رشد کرده و این نشان بدیست که استعداد رشد متدهای فرقه های هنوز در فرهنگ و سیاست ایرانی بالاست.در اجتماع سالم امثال رجوی شانسی ندارند. از جمله راهکارهای مهم در برابر این متدها گسترش روشنفکری انتقادی و مدرن است.از این رو اسماعیل هوشیار ها و فرقه ها و حکومتهای دیکتاتور به یک صدا می شوند "ضد روشنفکر" همه روشنفکر را شکننده شیشه عمرشان می دانند! از دید من ما هنوز بسیار راه داریم تا برسیم به جامعه ای که هوچی بازیها رمال بازیها و شارلاتانیزم و مذهب و تقدس سازیها خریدار نداشته باشند . بستر مادی تاریخی و فرهنگی ایرانی هنوز بشدت می لنگد.تا رنسانس عمیق فرهنگی سیاسی و اجتماعی تحقق نیابد فرقه ایزم نمی خشکد. امثال اسماعیل هوشیار و نسلهای بعدی او حتی قربانیان فرقه ایزم خواهند ماند.تا فضای سیاسی جامعه باز نشود و قدرت سیاسی دست این حگومت جانی بماند فضا برای گربه رقصانی اپوزسیون دروغین هم هست و بازارشان گرم!اما این چرخه را باید شکست. انچه مهم است اهمیت مبارزه فکری و روشنفکری مدرن است و باز کردن دست رمالان و شارلاتانها و لمپنهای مدعی ازادی!
منابع بیشتر:
(1)کلیپ فرقه مجاهد در مورد ایرج مصداقی و مزدور، تواب و تشنه بخون نامیدن او :
(2)"حملات" اسماعیل هوشیار به مصداقی و یغمائی
مقاله اسماعیل هوشیار حاوی لیچارهای لمپنی به ایرج مصداقی: مقاله اساعیل هوشیار و لیچار گفتن او به یغمائی http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=79784
(3)یک کالبد شکافی علیه مصداقی و یغمائی .اسماعیل وفا یغمائی
(4)مقالات اخیر این نویسنده در نقد اسماعیل هوشیار: ادامه نقدها به روشنفکری نوع اسماعیل هوشیار!)سعید صالحی نیا) http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=73362 تب تبلیغ برای فرقه مجاهد در استانه قیام بر علیه رژیم اسلامی و اسماعیل هوشیار(سعید صالحی نیا) http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=68686
|
||
|
|
||
|
|
||
|
||
|
Copyright © 2006 azadi-b.com |
||
