اخباروگزارشات کارگری٣ تیرماه ١٣٩٩

اخبار کارگرى
June 23, 2020

اخباروگزارشات کارگری٣ تیرماه ١٣٩٩

- تجمعات اعتراضاتی کارگران مجتمع کشت وصنعت نیشکر هفت تپه نسبت به بلاتکلیفی معیشتی وشغلی درپی واگذاری به بخش خصوصی ادامه دارد

- از مطالبات کارگران هفت تپه حمایت می کنیم و در کنار آنها ایستاده ایم!

- ادامه اعتراضات کارگران معدن مس چهار گنبد سیرجان نسبت به عدم پرداخت 2 ماه حقوق و مطالبات دیگرواجرای ناقص طرح طبقه بندی مشاغل با تجمع مقابل اداره کار سیرجان

- سومین روز متوالی تجمع آموزش‌دهندگان و آموزشیاران نهضت سوادآموزی کشورمقابل مجلس برای اعتراض به بلاتکلیفی استخدامی

- تجمع اعتراضی معلمان قرارداد کار معین  کشور نسبت به سطح نازل حقوق و عدم تبدیل وضعیت مقابل مجلس

- عدم پرداخت 2 سال حقوق کارگران پارک ملت زابل علیرغم کنش های دامنه دارشان

- محمود صالحی:پلیس امنیت به دنبال چیست؟

- جان باختن 2 کارگر درحادثه انفجار وحریق یک کارگاه شارژ سیلندر گاز مایع تهران

- جان باختن یک کارگرجوان معدن بام گزیک درمیان براثراصابت سنگ بر سرش

*تجمعات اعتراضاتی کارگران مجتمع کشت وصنعت نیشکر هفت تپه نسبت به بلاتکلیفی معیشتی وشغلی درپی واگذاری به بخش خصوصی ادامه دارد

روز سه شنبه 3 تیر،جمعی از کارگران مجتمع کشت وصنعت نیشکر هفت تپه با برپایی تجمع مقابل ساختمان مدیریت شرکت وایراد سخنرانی ضمن اعتراض به عدم پرداخت 3 ماه حقوق و وضعیت نابسامان شرکت در پی واگذاری به بخش خصوصی ونداشتن امنیت شغلی،خواستار بازگشت بکار همکاران حق طلب اخراجیشان شدند.

*از مطالبات کارگران هفت تپه حمایت می کنیم و در کنار آنها ایستاده ایم!

کارگران و مردم زحمتکش ایران اجحافاتی که بر کارگران شرکت نیشکرهفت تپه شده است،را از یاد نمی برند. تکرار عدم پاسخگوئی به حقوق های معوقعه و شانه خالی کردن از تمدید دفترچه های بیمه و باز نگردانیدن آقایان بخشی و ایمان اخضری و محمد خنیفری و سالار بیژنی و دیگر اخراجیان بر سر کار از طریق دزدان تصاحب کننده شرکت نیشکر هفت تپه آن هم به نام خصوصی سازی و حمایت حکومتیان از آنها بازهم کارگران این شرکت را برای دستیابی به مطالبات خود به اعتراض و تجمع و کشانیدن به خیابان های شهر شوش وادار نمود.

ما کارگران،معلمین و بازنشستگان تا رسیدن کارگران شرکت نیشکرهفت تپه به مطالباتشان مصمم و استوار در کنار آنها ایستاده ایم.

- شورای بازنشستگان ایران

- سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران

- اتحاد بازنشستگان ایران

- سندیکای نقاشان استان البرز

- بازنشستگان فلزکارمکانیک

- بازنشستگان بافنده سوزنی

- گروه نوزده اسفند

- گروه شورای همبستگی کارگری

١ تیرماه ١٣٩٩

*ادامه اعتراضات کارگران معدن مس چهار گنبد سیرجان نسبت به عدم پرداخت 2 ماه حقوق و مطالبات دیگرواجرای ناقص طرح طبقه بندی مشاغل با تجمع مقابل اداره کار سیرجان

روز سه شنبه 3 تیر، کارگران معدن مس چهار گنبدسیرجان زیر مجموعه صندوق بازنشستگی فولاد در ادامه اعتراضاتشان نسبت به عدم پرداخت 2 ماه حقوق و مطالبات دیگرواجرای ناقص طرح طبقه بندی مشاغل دست به تجمع مقابل اداره کار سیرجان زدند.

یکی از کارگران حاضر درتجمع به خبرنگار رسانه ای گفت: ما کارگران با این اوضاع تورم و خرج و مخارج زندگی، دو ماه حقوق نگرفته و معوقه دستمزد و حقوق داریم که متأسفانه شرکت مورد قرارداد ما پرداخت نکرده است.

یک دیگر از کارگران معترض معدن مس چهار گنبد سیرجان واقع در35 کیلومتری جاده بافت روستای بلورد  گفت: با این شرایط اقتصادی زندگی برای کارگران دشوار شده و نیاز است مطالبات ما مورد توجه جدی قرار گیرد. مسئله طبقه بندی مشاغل و حقوق معوقه اردیبهشت و خرداد از مهم‌ترین مطالبات ماست.

قابل یادآوری است که روز یکشنبه 11 خرداد سال جاری، کارگران معدن مس چهار گنبدسیرجان از رفتن برسرکارشان اجتناب کرده وبا تجمع در معدن اعتراضشان را نسبت به عدم پرداخت 3 ماه حقوق ومطالبات دیگرواجرای ناقص طرح طبقه بندی مشاغل  و وعده های توخالی مسئولان شرکت بنمایش گذاشته بودند ودر دومین روز اعتصابشان دوشنبه 12 خرداد برای انعکاس هرچه بیشتر ندای حق طلبیشان راهی کرمان شده وتجمعی مقابل استانداری برپا کرده بودند.

*سومین روز متوالی تجمع آموزش‌دهندگان و آموزشیاران نهضت سوادآموزی کشورمقابل مجلس برای اعتراض به بلاتکلیفی استخدامی

روز سه شنبه 3 تیر برای سومین روز متوالی، آموزش‌دهندگان و آموزشیاران نهضت سوادآموزی که از شهر‌ها و استان‌های مختلف کشوربه تهران آمده اندبا تجمع مقابل مجلس عزم راسخشان را در راه احقاق حقوق برحقشان بنمایش گذاشتند.

یکی از آموزشیاران  حاضر در تجمع به خبرنگار رسانه ای گفت: به دلیل بی‌توجهی وزارت آموزش پرورش در رسیدگی به مطالبه به حق  ما نهضتی‌ها در خصوص لغو  آزمون استخدامی که با برگزاری آن شمار زیادی از نهضتی‌ها شغل خود را بعد از سالها خدمت از دست می‌دهند، آنها تصمیم گرفته‌ایم برای لغو این طرح مقابل مجلس اجتماع کنیم.

یکی دیگر از آموزشیاران نهضت سوادآموزی معترض گفت: تاکنون جواب قانع کننده‌ای به ما داده نشده اما همه ما مصمم به ادامه اعتراض تا رسیدن به خواسته‌های به حق صنفی خود هستیم.

*تجمع اعتراضی معلمان قرارداد کار معین  کشور نسبت به سطح نازل حقوق و عدم تبدیل وضعیت مقابل مجلس

روزسه شنبه 3 تیر، جمعی ازمعلمان قراردادی از سراسر کشور خودشان را به پایتخت رساندند تا صدای حق خواهی واعتراضشان را نسبت به سطح نازل حقوق و عدم تبدیل وضعیت با تجمع مقابل مجلس هرچه بیشر منعکس کنند.

تجمع کنندگان به خبرنگار رسانه ای گفتند:ما نیروهای قرارداد کار معین در کل کشور هستیم که 16هزار نفر می‌شوند. در خواستمان تبدیل وضعیت است. اینجا از بالای 5 سال سابقه حضور دارند تا کسانی با بیش از 20 سال سابقه کار. ما معترضیم چون هیچ مزایایی به ما تعلق نمی‌گیرد نه حق مسکن، نه حق اولاد و… حالا هم رتبه بندی شامل حالمان نمی‌شود در حالی که برخی از ما حتی آزمون رتبه بندی دادیم و قبول شدیم و اصلاً قرار نبود احکاممان این‌طور تغییر کند.

آنها افزودند: ما سال‌ها است با حقوق قراردادی بخور و نمیر زندگی کرده‌ایم. برای پیمانی‌ها در چند نوبت حقوقشان اضافه شد اما فیش حقوقی ما را از کارگری به خدمات کشوری تغییر دادند و حالا حتی همان حق خواربار و مسکن و… هم حذف شده است. سال گذشته در بهار اگر ما 800 هزار تومان به حقوقمان اضافه شد، امسال با این‌همه تورم 400 هزار تومان به حقوقمان اضافه شد.

یکی ازمعلمان معترض گفت: الان حکم من با لیسانس و 8 سال سابقه کار، 2 میلیون و نهصد هزار تومان است. در حالی که معلم همکار من با همین شرایط چون پیمانی است حقوقش بالای 4 میلیون است. ما همه با نیروهای رسمی و پیمانی در یک مدرسه درس می‌دهیم. یک ساعت و یک کار را می‌کنیم. اینها همان تبعیضی است که از آن گلایه داریم. الان دختر همکار من سال دوم دانشگاه فرهنگیان است و ماهی دو میلیون و هشتصد هزار تومان حقوق می‌گیرد.

تجمع کنندگان افزودند: آموزش و پرورش با این‌همه کمبود نیرو به ما نیاز دارد و هر سال هم قراردادمان را تمدید می‌کند ولی تکلیفمان را روشن نمی‌کند. حق‌التدریسی‌ها و مربیان پیش دبستانی به دیوان عدالت اداری شکایت کردند و حق به آنها داده شد تا پیمانی شوند.

آنها در خاتمه گفتند:آموزش و پرورش می‌گوید شما باید جلوی مجلس تجمع کنید تا مصوبه بگیرید و بعد بودجه اش بیاید. ما در آموزش و پرورش نمی‌توانیم پیگیر کار شما باشیم. حرف ما این است که اگر کارایی نداریم چرا هر سال قراردادمان تمدید می‌شود؟ اگر کارایی داریم چرا تبعیض برایمان می‌گذارند؟ بعد هم آمدند حقوق‌ها را همسان سازی کردند و همه نیروها با هر سابقه‌ای بین 2 میلیون و 800هزار تومان تا سه میلیون تومان حقوق می‌گیرند. چرا به ما گفتند آزمون رتبه بندی بدهید تا شامل حالتان شود؟ قرار بود 80 درصد نیروهای پیمانی رتبه بندی در حکم‌هایمان بیاید. بخشنامه هم شد اما اعمال نشد. بیمه تکمیلی امان ناقص است. گواهی کسر از حقوق به ما نمی‌دهند. تبعیض ذهنمان را رها نمی‌کند. آن هم در آموزش و پرورشی که شدیداً به نیرو نیاز دارد.

*عدم پرداخت 2 سال حقوق کارگران پارک ملت زابل علیرغم کنش های دامنه دارشان

2 سال حقوق کارگران پارک ملت زابل علیرغم کنش های دامنه دارشان پرداخت نشده است.

بنابه گزارش رسانه ای شده بتاریخ 3 تیر، 2سال حقوق 40 کارگرروزمزد پارک ملت زابل وابسته به شهرداری این شهرستان در استان سیستان و بلوچستان پرداخت نشده است وعلیرغم شکایت آنها از شرکت پیمانکاری ومراجعه به شهرداری زابل ونهادهای زیربط دیگر تاکنون مبلغی بدستشان نرسیده است.

*محمود صالحی:پلیس امنیت به دنبال چیست؟

چند سالی است که پلیس امنیت شهر سقز به دنبال بهانه ای است تا به هر شکل ممکن برای خانواده من ( محمود صالحی )  و عثمان اسماعیلی پرونده سازی کنند و ما را به دادگاه بکشانند. در این راستا میشه به چند مورد از آن بهانه ها و پرونده سازیها اشاره کرد.

1- از تاریخ 5/2/1395 لغایت 25/5/1395 ده ها بار نجیبه صالحزاده همسرم را  به پلیس امنیت احضار و برای او به جرم داشتن فیس بوک و نشر نوشته های کومه له پرونده ای برای او تشکیل دادند.  چندین بار نجیبه صالحزاده را به  دادگاه احضار و در نتیجه رای برائت او صادر شد و پرونده مختومه اعلام شد. 

2- تحقیقب و مزاحمت از سوی ماموران پلیس امنیت برای ما در خیابان به مناسبت های مختلف و بخصوص در روز 18 اسفند سال 1398 .

3- روز سه شنبه مورخ 16/7/98 ساعت 8 صبح  4 نفر مامور لبلس شخصی که خود را مامور آگاهی معرفی کردند به منزل مسکونی ما حمله کردند و با زور می خواستند وارد منزل ما شوند. به این بهانه که اینجا منزل بهنام مرادی است.من مانع ورود آنها شدم و به آنها گفتم ، بدون مجوز اجازه نخواهم داد تا وارد منزل ما شوید. با توجه به درگیری من با ماموران تمام محله از این واقعه اطلاع پیدا کردند و ماموران بعد از تهدید و .... آن محل را ترک کردند.

4- روز سه شنبه مورخ 23/7/98 ساعت هشت و سی دقیقه صبح شخصی بنام ...... با منزل ما تماس گرفت و مرا به اداره اماکن احضار کردند که من جواب رد دادم و مراجعه نکردم.

5- احضار تلفنی به اماکن در تاریخ 10/2/99  که من به درخواست فرد مذکور جواب رد دادم و به ایشان گفتم رسما" برای من احضاریه ارسال کنند.

6- تشکل پرونده در تاریخ 13/2/99  ( به اتهام عدم حضور در مراجع انتظامی )  در شعبه 5 دادیاری و در نتیجه رای به برائت ما صادر شد.

7- این بار طرح یک شکایت دیگر به اتهام اینکه ما در دنیای مجازی آرم کومه له را پخش و برای کومه له تبلیغ کرده ایم.

این مزاحمت ها و پرونده سازی ها  برای این است که به هر شکلی که برایشان ممکن است ما را به زندان محکوم کنند. تنها به این جرم که ما به تماس های تلفنی آنها لبیک نگفته و به آن مراکز مراجعه نمی کنیم. ما بارهای به تماس گیرنده محترم پلیس امنیت شهرستان سقز گفته ایم که باید از طریق مراجع قضائی اقدام کنید، در غیر اینصورت ما با تلفن به آن مرکز مراجعه نخواهیم کرد. اظهارات ما برای آنها سنگین و قابل هضم نیست به همین دلیل هر روز به بهانه ای می خواهند ما را به دادگاه بگشانند و ما را با این موضوع درگیر کنند. نتیجه این پرونده سازی ها علیه ما یک بار دیگر و این بار به اتهام نشر آرم کومه له در دنیای مجازی است. پلیس امنیت از ما شکایت کرده است و پرونده ای در شعبه 5 دادیاری دادگستری شهرستان سقز تشکیل و در دست بررسی است .

روز پنجشنبه مورخه 29/3/99 ساعت 50 / 9 دقیقه صبح از سوی دفتر شعبه 5 دادیاری با شماره موبایل من تماس گرفتند و دفتردار وقت جلسه دادگاه ما را روز یک شنبه مورخه 1/4/99 تعیین و به من ابلاغ کرد.

ما روز موعود به دادگاه مراجعه و خودمان را به دفتر شعبه معرفی کردیم. دفتردار شعبه پرونده ما را تحویل داد و اظهار نمود که خود ما به نزد قاضی مراجعه کنیم. قاضی پرونده را از ما تحویل گرفت و اظهار نمود خارج از اتاق منتظر بمانیم تا ما را صدا می کنند.

چند مدت طول نکشید که من ( محمود صالحی ) را صدا کردند و من داخل اتاق قاضی شدم.

قاضی : نام و نام خانوادگی ؟ محمود صالحی .

قاضی : نام پدر ؟ محمد .

قاضی : چند سال سن دارید ؟ 58 سال دارم .

قاضی : شغل شما چیست ؟ بازنشسته هستم .

قاضی : بازنشسته کجا هستی ؟ خبازی  ( نانوا )

قاضی : سواد دارید؟ خواندن و نوشتن.

قاضی : سابقه دارید؟ خیلی زیاد.

قاضی : چقدر؟ خیلی زیاد.

قاضی : به چه اتهامی زندان رفتید؟ به اتهام کومه له ، روز جهانی کارگر و روز جهانی زن .

قاضی : چند سال زندان کشیده اید؟ 6 سال قانونی و 2 سال غیر قانونی .

قاضی : ما زندان غیر قانونی نداریم.

جواب: چرا ؟ جناب قاضی در همین شهر که شما حضور دارید من در سال 1374 زندان غیر قانونی بودم و در همان زندان بر اثر سرمازدگی  یکی از انگشتان پایم را از دست دادم.

قاضی : شما متهم هستی که در دنیای مجازی آرم کومه له را پخش کرده اید، چه توضیحی دارید؟

جواب: هیچ توضیحی ندارم، به دلیل اینکه این اتهام کذب محض است.

قاضی: یعنی شما آرم کومه له را پخش نکردید؟

جواب : خیر من آرم کومه له را پخش نکردیم.

قاضی: پرچم های سرخ مگر آرم کومه له نیست؟

جواب : خیر پرچم سرخ هیچ چه ربطی به کومه له ندارد و کومه له مدت 45 ساله است که تاسیس شده و پرچم سرخ 170 سال پیش به نماد طبقه کارگر تبدیل شده و هیچ ربطی به کومه له ندارد.

قاضی: مگر ستاره سرخ آرم کومه له نیست ؟

جواب : خیر؛ ستاره سرخ به معنای 5 قاره است و هیچ ربطی به کومه له ندارد.

قاضی : پس آرم کومه له چه شکلی است؟

جواب: کامپیوتر خود را باز کنید تا من آرم کومه له را به شما نشان دهم.

قاضی : شما قبول ندارید که آرم کومه له را پخش کردید؟

جواب: خیر من قبول ندارم. آخر چرا من باید آرم کومه له را پخش کنم.؟ من در سن 16 سالگی کومه له بودم و بعد به اتهام کومه له به زندان رفتیم و جرم آن را متحمل شدم.

قاضی : یعنی حال توبه کرده اید؟

جواب : خیر، من نگفتم توبه کرده ام.

قاضی : پس چه ؟

جواب : جناب قاضی توبه یعنی کسی که از گذشته خود نادم باشد. اما من دیگر با کومه له فعالیت نمی کنم.

قاضی : شما هر چیزی بگویید من آن را می نویسم .

جواب : درسته من چیزی نگفتم .

قاضی مرا صدا کرد تا نزد ایشان بروم. وقتی به مقابل میز قاضی رفتم ، چند قطعه عکس که روی پرونده بود و آن را پرنت گرفته بودند. عکس ها را  به من نشان داد و گفت " شما در این عکس هستید"؟ بلی این عکس من است. ( عکس ها مربوط به اول ماه مه روز جهانی کارگر بود. )

قاضی: آقای صالحی این برگه را مضاء کنید.

من برگه تفهیم اتهام و آن چند سئوال  را امضاء کردم.

قاضی: آقای صالحی نباید کار غیر قانونی کرد تا همچون سوریه ، عراق کشور ما نیز ناامن شود و باید ما امنیت داشته باشیم.

جواب : بلی جناب قاضی نباید کار غیر قانونی کرد و ما نیز دوست داریم که امنیت داشته باشیم. اما این چه امنیتی است که 4 نفر مامور آگاهی ساعت 8 صبح به خانه ما حمله می کنند و می خواهند با زور وارد منزل ما شوند؛ به بهانه اینکه آن منزل مربوط به بهنام مرادی است. این چه امنیتی است که هر چند روز یک بار ما را به اماکن احضار و بازجویی می کنند.؟

قاضی : ما حکم ورود به منزل شما را صادر نکرده ایم.

جواب : من می دانم که قوه قضائیه حکم ورود به منزل ما را صادر نکرده است.

قاضی : این پرونده مربوط به احضار تلفنی شما به اماکن نیست.

جواب : پس این یک پرونده جدید است؟

قاضی : بلی این یک پرونده جدید است.

بعد از تفهیم اتهام و چندین سئوال از سوی قاضی پرونده،  من اتاق قاضی را ترک و عثمان اسماعیلی وارد اتاق شد. عثمان اسماعیلی نیز مورد اتهامی را رد و اظهار نموده که آن را قبول ندارد. به این ترتیب پرونده جدید برای ما تشکیل و پلیس امنیت به اتهام نشر آرم کومه له در دنیای مجازی از ما شکایت کرده است.

نکته جالب این است، افرادی که علیه ما شکایت کرده اند، اسم خود را پلیس امنیت گذاشته اند.!

 واقعا"این چه پلیس امنیتی است که درطول یک ماه دو بار از چند نفر کارگر به اتهامات واهی شکایت کنند؟ با توجه به وضعیت امروز جهان و با توجه به اینکه مسئولان بهداشتی و دولتی در سراسر جهان مردم را تشویق می کنند که از منازل خود خارج نشوید. اما پلیس امنیت شهر ما هر چند روز یک بار ما را به اماکن احضار و بدون دلیل و بدون اینکه جرمی مرتکب شده باشیم و یا دستور قضایی داشته باشند، از ما بازجویی می کنند.

از سوی دیگر و با توجه به اینکه پلیس امنیت مرتب منزل ما را تحت کنترل خود دارد، که من از این بابت خوشحالم . اما در طول 2 سال چند بار از سوی افراد یا افرادی شیشه های منزل مسکونی ما را شکسته اند و یا منزل ما را به آتش کشیدند. اما آن زمان در این شهر که مسئولان امنیتی ادعا می کنند که امنیت مردم را تامین کرده ایم؛ خبری از پلیس امنیت نبوده و کسی در این مورد دستگیر نشد.

مردم ، حقوق دانان و مسئولان محترم قضایی به نظر شما این امنیت است ؟.

آیا احضار ما از سوی پلیس امنیت هر چند مدت یک بار در این شرایط کرونایی، استرس و اظطراب را در خانواده ما ایجاد نمی کند؟.

 نظر خوانندگان محترم در مورد این نوشته برای من مهم است.

محمود صالحی 3/4/99

*جان باختن 2 کارگر درحادثه انفجار وحریق یک کارگاه شارژ سیلندر گاز مایع تهران

بعد از ظهر روز ه شنبه 3 تیر،2 کارگر در درحادثه انفجار وحریق یک کارگاه شارژ سیلندر گاز مایع واقع در خیابان 17 شهریور تهران در دم جانشان را ازدست دادند.

*جان باختن یک کارگرجوان معدن بام گزیک درمیان براثراصابت سنگ بر سرش

عصر روز دوشنبه 2 تیرماه،یک کارگر 2 ساله معدن سنگ گرانیت بام گزیک شهرستان درمیان در استان خراسان جنوبی براثرشکست سنگ در دستگاه سیم برش  وافتادن روی سرش دچارخونریزی شدید شد و پیش از اتنقال به بیمارستان جانش را ازدست داد.

akhbarkargari2468@gmail.com

 

 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com